LOGIN
خبر
shirazi.ir
عاشوراي خونين حسيني
کد 1218
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 10 بهمن 1385 - 10 محرّم الحرام 1428

السلام علي الحسين وعلي علي بن الحسين وعلي اولاد الحسين وعلي اصحاب الحسين

شهر مقدس قم امروز کانون دل هاي شعله وري بود که در عزاي سيّد و سرور آزادگان جهان و سالار حق جويان و شهيدان، حضرت اباعبدالله الحسين عليه السلام و مصيبت جانسوز ياران و خاندان ايشان غرق در سوگ و اندوه بود. از نخستين ساعات امروز شهر قم شاهد حرکت دسته جات عزاداري و سينه زني بود که بر سر و سينه مي زدند و براي عرض تسليت به امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف و کريمه اهل بيت حضرت معصومه سلام الله عليها به حرم مطهر آن بانوي بزرگوار مي آمدند. بسياري از معابر اصلي شهر به دليل رفت و آمد هيئت هاي عزاداري بسته بود و در جاي جاي اين شهر ـ از جمله بيوت مراجع عظام ـ مراسم سوگواري و عزاداري اقامه گرديد.

در عاشوراي خونبار حسيني، بيت آيت الله العظمي شيرازي نيز يک پارچه ماتم و عزا بود و حال و هواي ديگري داشت.

از نخستين ساعات بامداد، طلاب، علما، فضلاي حوزه، نمايندگان بيوت مراجع عظام تقليد و خيل عزاداران و عاشقان اباعبدالله الحسين عليه السلام در اين مکان حضور يافتند و به ياد مصائب اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام اشکِ ماتم ريختند و ياد شهيدان کربلاي حسيني را زنده نگاه داشتند.

آيت الله العظمي سيد صادق شيرازي و ديگر سادات خاندان شيرازي نيز از نخستين ساعات بامداد بدون عبا و با پاي برهنه در اين مجلس باشکوه و در ميان عزاداران حسيني حضور به هم رساندند.

آنچه در مراسم امروز بيش از هر چيز جلوه مي نمود حضور دسته جات عزاداري ايراني و غير ايراني بود که براي عرض تسليت اين مصيبت عظمي به مقام مرجعيت و فقاهت، در بيت مرجع عالي قدر حضور يافتند. دسته جات عزاداري برادران افغان نظير هيئت متوسلين به قمربني هاشم عليه السلام و هيئت چهارده معصوم عليهم السلام و... با حضور در بيت آيت الله العظمي شيرازي، به سينه زني و ذکر مصيبت پرداختند و با ديگر سوگواران همنوا شدند.

پيش از حضور دسته جات عزاداري خطباي ارجمند حجج اسلام ومسلمين روحاني و رياحي به ايراد سخنراني و ذکر مصائب اباعبدالله الحسين عليه السلام در روز عاشورا و وقايع پس از شهادت جانگداز ايشان پرداختند و فضاي معنوي جلسه را دو چندان نمودند.

برخي از محورهاي سخنان ايشان بدين قرار است:

1. ماجراي امام حسين عليه السلام بزرگ ترين ماجرا در تاريخ اسلام است. خون امام حسين عليه السلام در زيارت عاشورا ـ که خود حديث قدسي است ـ «ثارالله» يعني خون خدا خوانده شده است و اين نشان دهنده عظمت و مقام فوق العاده و بي مانند آن حضرت مي باشد.

2. اگر خون امام حسين عليه السلام نبود و اگر اين عزاداري ها و سوگواري ها وجود نداشت اسلام واقعي از بين مي رفت و مردم نمي توانستند حقيقت اسلام را بشناسند. در حقيقت حضرت سيدالشهدا عليه السلام کاري کرد که نه تنها يزيد بن معاويه، بلکه هيچ يک از سرکشان و طاغوتيان تاريخ نتوانند اسلام را از مسير واقعي منحرف کنند. از اين رو دين اسلام مديون خون آن حضرت است و براي همين است که گفته اند: «الإسلام محمدي الوجود وحسيني البقاء؛ وجود اسلام مرهون تلاش هاي رسول خدا صلي الله عليه وآله و رمز بقاي آن در فداکاري هاي سيدالشهدا عليه السلام است».

3. اولين روضه خوان سيدالشهدا عليه السلام خداي متعال است. تمام انبيا و اوليا براي امام حسين عليه السلام سوگواري کرده يا به زيارت سرزمين کرب و بلا آمده اند و در مصائب ايشان گريسته اند. براي نمونه حضرت ابراهيم خليل در کربلا از اسب بر زمين افتاد و خون او براي همراهي با خون سيدالشهدا عليه السلام جاري شد.

4. حضرت بقية الله عجّل الله تعالي فرجه الشريف در زيارت ناحيه مقدسه که از شهرت فراواني برخوردار است خطاب به جدّ گراميشان حضرت سيد الشهدا عليه السلام عرض مي کنند: «فلمّا رأين النساء جوادک مخزياً و نظرن سرجک عليه ملويّا برزن من الخدور ناشرات الشعور علي الخدود لاطمات الوجوه و بالعويل داعيات و بعد العزّ مذلّلات و الي مصرعک مبادرات»؛(1) آن هنگام که بانوان حرم اسب تو را شرمنده و سر به زير و زين آن را واژگون ديدند موي پريشان، بر صورت زنان، و شيون کنان به سوي قتلگاه تو شتافتند حضرت بقيةالله حالت ذوالجناح را با تعبير (مخزي) توصيف نموده اند. اين تعبير زماني به کار مي رود که شخص کوتاهي نکرده باشد و در واقع کاري از دستش بر نمي آمده است اما از اينکه نتوانسته اقدامي کند خود را شرمنده و سرافکنده مي بيند. وضعيت اسب امام حسين عليه السلام نيز چنين بود زيرا نتوانسته بود صاحب خود را ياري کند لذا با شرمندگي به حرم آل الله نزديک شد تا اهل حرم را از فاجعه با خبر کند. سر افکندگي اسب، زين واژگون، بندهاي پاره آن بر اثر سقوط سخت سوار کار و خوني که از ذوالجناح مي چکيد بانوان حرم را از عمق فاجعه آگاه نمود.

آنگاه حضرت بقية الله عجّل الله تعالي فرجه الشريف عکس العمل بانوان را اينگونه توصيف مي نمايد: برزن من الخدور ناشرات الشعور؛ موي پريشان از حرم خارج شدند. در روايات آمده است بانوان حرم با ديدن وضع آشفته اسب حضرت سيد الشهدا عليه السلام فاصله خيمه گاه تا قتلگاه را که حدود دويست متر است گريه کنان و بر سر و روي زنان طي کردند و بانگ مي زدند: وا محمداه، وا علياه، وا فاطمتاه، وا حسناه، وا جعفراه، وا حمزتاه.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. بحار الانوار ، ج 98 ، ص 322 (باب 24 ـ کيفية زيارته...).


  • نظری برای این خبر درج نشده است.