LOGIN
بیانات
shirazi.ir
"مرجع عالي قدر در شام غريبان سيدالشهدا تأکيد کردند:"
ماجراي امام حسين عليه السلام هيچ وقت تمام شدني نيست
کد 1549
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 01 بهمن 1386 - 12 محرّم الحرام 1429

 

آيت الله العظمي سيد صادق شيرازي دام ظله در شام غريبان حسيني ودر اجتماع عظيم سوگواران اباعبدالله الحسين عليه السلام بيانات ارزنده اي ايراد داشتند.

مرجع عالي قدر در ابتداي اين ديدار که (29دي ماه86) صورت گرفت فرمودند: زماني که حضرت سيدالشهدا هفت سال بيشتر نداشتند رسول گرامي اسلام درباره ايشان فرمودند: «إِنَّ لِقَتلِ الحسَينِ حَرارَةً في قُلُوبِ المؤمنينَ لا تَبرُدُ أَبَداً؛(1) شهادت امام حسين در دل هاي مؤمنان سوزي دارد که هرگز به سردي نخواهد گراييد». حرارت در اين حديث شريف به معناي سوز است. کسي که عزيزي را از دست داده باشد دل او در ماتم آن عزيز دچار سوز وماتم است. چه خوب است ببينيم ما نسبت به امام حسين ومصائب ايشان سوز دل داريم يا نه واگر داريم چقدر است؟ خوشا به حال کسي که دلش آشيانه سوز حسيني است و واي به حال کسي که دل او از اين سرمايه ي سوز وشور تهي است.

در اين روايت سخن از دل مؤمنان رفته است، بدين معنا که غير مؤمن مورد نظر نيست. درباره کسي چون ابن سعد نيز آورده اند که روز عاشورا براي امام حسين گريست ولي در عين حال پس از شهادت حجت خدا گوشواره از گوش دختران آل الله بيرون آورد! اين فرمايش رسول خدا درباره سوز دل مؤمنان ملاک خوبي براي تمييز مؤمن از غير مؤمن است. بدين معنا که مؤمن تا لحظه اي که عزرائيل جانش را بستاند هميشه اين سوز را با خود دارد واين ويژگي در غير مؤمن وجود ندارد. خدا نکند که اين سوز در دل برخي از ما گاهي باشد وگاهي نباشد يا خداي ناکرده در لحظاتِ آخرِ عمر از انسان ستانده شود.

ايشان در ادامه افزودند: بنا بر فرمايش معصومين ـ که گفتار هيچ کس به پاي گفتار نوراني آنان نمي رسد ـ هيچ روزي مانند عاشورا وهيچ سرزميني همچون کربلا نيست. اين يکي از اشتباه هاي رايج است که عده اي مي گويند: «کل يوم عاشورا وکل أرض کربلا».

بر اساس روايات، جايگاه مکه هرگز به قدر واهميت سرزمين کربلا نمي رسد، با اين که مکه ام القراست ودر ماجراي دحوالارض تمام زمين از زير آن به ديگر نقاط جهان گسترش يافته است. وقتي مکه در اين خصوص به فخرفروشي وگردن کشي پرداخت با عتاب وسرزنشِ شديد الهي مواجه شد که: خاموش باش. تو را به خاطر کربلا آفريدم.

حضرت فاطمه زهرا «صديقه شهيده» ومادر امام حسين وبرتر از آن حضرت است ولي با اين حال رسول خدا سوز شهادت حضرت زهرا را ملاک ايمان ندانسته اند. شهادت مولاي متقيان علي عليه السلام نيز فاجعه اي بزرگ وآغازي بر هزاران مصيبت براي شيعيان بود ولي با اين حال درباره ايشان نيز چنين مطلبي وارد نشده است. شهادت مولاي متقيان، حضرت زهرا وامام مجتبي هرکدام بسيار سنگين، مصيبت بار وفجيع است ولي در اين ميان سيدالشهدا وماجراي شهادت ايشان وبالطبع سوگواران سيدالشهدا وهر چيزي که به نوعي با حضرتش ارتباط داشته باشد استثناست واز ميان تمامي اهل بيت، فقط سوزِ مربوط به شهادت ايشان ملاک ايمان دانسته شده است. از همين روست که امام حسن عسکري عليه السلام يکي از علامات مؤمن را «زيارة الاربعين» توصيف کرده است، در حالي که برگزاري اربعين ديگر خمسه طيبه وامامان بزرگوار هرچند در جاي خود کار شايسته اي مي باشد توصيه وتأکيد نشده است. فقهاي بزرگوار وقتي در کتاب هايشان سخن به سيدالشهدا وماجراي ايشان مي رسد اسلوبشان دگرگون مي شود وبراي آن حضرت استثنائاتي قائل مي شوند. با اين که فقه ما فقهي کهنه وآب ديده است وهزاران تن از فقهاي کهنه کار طي قرون واعصار روي آن کار کرده اند، هرجا به ماجراي سيدالشهدا مي رسد داراي استثناست وهمه چيز را براي امام حسين استثنا کرده است.

البته اين سخن بدين معنا نيست که امور حرام در ماجراي امام حسين حلال مي شود بلکه حرام خدا هميشه حرام است وخود سيدالشهدا کشته احکام الله وحلال وحرام الهي است، بلکه منظور آن مقداري است که خود خدا براي آن حضرت استثنا قرار داده است.

مرجع عالي قدر تأکيد کردند: در روايت آمده است: «ان الحسين بن علي في السماء أکبر منه في الأرض؛(2) حسين بن علي در آسمان ها بزرگ تر وشناخته شده تر از زمين است. ماجراي امام حسين هيچ وقت تمام شدني نيست. سالانه ميليون ها تن در سوگ آن حضرت به عزاداري مي پردازند وبه برکت شعائر حسيني، هزاران تن از نصارا ويهود تاکنون به دين اسلام مشرف شده اند.

ايشان با اشاره به مسأله «تجسم اعمال» در قيامت يادآور شدند: در قيامت همه اعمال چنان که هست مجسم مي شود. براي مثال نماز، روزه، صله رحم و... مجسم مي شود وشخص آنان را مشاهده مي کند. در اين ميان شهادت امام حسين نيز مجسم مي شود. شيخ صدوق وبرخي از علماي بزرگوار آورده اند که رسول خدا صلي الله عليه وآله فرمودند: وقتي محشر برپا مي شود براي حضرت زهرا قبه اي از نور برپا مي شود وامام حسين در حالي که سر بريده اش در دستانش قرار دارد وارد مي شود. حضرت زهرا سلام الله عليها با ديدن اين منظره چنان ناله اي از دل بر مي کشد که همه فرشتگان مقرب وپيامبران مرسل وبندگان مؤمن از گريه آن حضرت به گريه وزاري مي افتند. در آن هنگام خداي متعال حضرت سيدالشهدا را به هيئتي بسيار نيکو متمثل مي کند تا بدون سر با قاتلان خود مناظره کند. پس از آن خدا تمام قاتلان حسين وکساني را که سياهي لشکر او را افزودند يا در ريختن خون ايشان دست داشتند نزد من گرد مي آورد ومن تا آخرين نفرشان را خواهم کشت.(3)

ملائکه الهي که در روايات شمارشان «بعدد التراب» توصيف شده همگي با ديدن اين منظره جانگداز به گريه مي افتند وصحراي محشر يکپارچه به عزا وماتم تبديل مي شود.

معظم له در بخش ديگري از سخنانشان با بيان اين مطلب که همه کساني که به نحوي با امام حسين اتصال دارند نيز داراي پاداش استثنايي هستند خاطرنشان کردند: چه خوب است از فرصت طلايي عمر خود استفاده کنيم وبا امام حسين نسبتي پيدا کنيم. خوشا به حال کسي که خود را با سيدالشهدا مرتبط مي کند و واي وصد واي بر کسي که در دستگاه آن حضرت وعزادارانشان به کارشکني بپردازد. در اين خصوص خوب است در ماجراي جناب حر بن يزيد رياحي تأمل کنيم.

حر دو کار بسيار بد کرد وبراي جبران اين بدي، کار فوق العاده بزرگي انجام داد. نخستين کار ناشايست او اين بود که اولين شخصي بود که راه را بر امام بست. چه خوب است کساني که در کار سيدالشهدا وعزاداري ايشان به کارشکني مي پردازند با تأسي به حر به توبه وتدارک گذشته بپردازند. ديگر کارِ ناشايستِ حر اين بود که هشت يا ده روز حضرت سيدالشهدا را در مکاني بي آب ونامناسب نگاه داشت. او که مردي شجاع وشيخ عشيره بود سياهي لشکر شام شد وبه گفته خود دل اولياي خدا را لرزاند.

حضرت سيدالشهدا دوبار از مادر حر ياد کرد: بار نخست فرمود: «ثکلتک امک؛ يعني مادرت به عزايت بنشيند» و حر عرضه داشت اگر شخص ديگري اين حرف را به من مي زد با او به گونه ديگري برخورد مي کردم. ولي از مادر شما جز به نيکي نمي توان نام برد. جاي ديگر زماني است که حر بر زمين افتاد وحضرت به او فرمودند: مادرت خطا نکرد که تو را آزاده ناميد.

خوب است اين آزادگي را از او بياموزيم وحرف هر کس وناکسي را به سادگي نپذيريم وچون آزادگان باشيم. امام حسين دو مدال به حر دادند که به ديگران ندادند. يکي سربند ودستاري است که بر سر حر بستند. ايشان بر بالين زهير، وهب، برير وديگران که سر ودستان و پيکرشان پاره پاره بود آمدند ولي چنين نکردند. حر يک «شخصيت» بود وبه تمام شخصيت ورياست ومقام خود يکسره پشت پا زد وبه امام حسين پيوست. مدال ديگر شعري است که بنا به روايتي حضرتش براي حر سروده است. شيخ صدوق در امالي اين دو بيت را از امام حسين عليه السلام در شأن حر آورده است:

لنعم الحــر حـــرّ بنـي رياح

ونعم الحر عند مختلف الرماح

ونعم الحر إذ نادي حسيناً

فجاد بنفسه عند الصباح؛(4)

بهترين حر، حر طايفه بني رياح است؛ خوشا حر در وقت چکاچاک نيزه ها؛ خوشا حر وقتي حسين را صدا زد و به وقت بامداد جان سپرد.

خداي متعال وسيدالشهدا توبه حر را پذيرفتند. ولي اثر وضعي ترساندن دل خانواده سيدالشهدا بر جاي ماند وبه رغم آن مقام والا وآن دو مدال، از يک مجموعه فضايل محروم ماند. خداي متعال همين اندازه را مورد لحاظ قرار داده است. همه شهدا پايين پاي امام حسين دفن شدند ولي حر قريب يک فرسخ آن طرف تر دفن شد؛ سر همه شهيدان بريده شد ولي حر از اين فضيلت محروم ماند. در قيامت حر بر خلاف ديگر شهيدان کربلا با سر محشور خواهد شد؛ پيکر شهيدان کربلا سه روز زير آفتاب ماند ولي پيکر حر دفن شد؛ شايد يکي از سپاهيان عمر سعد بر حر نماز خواند ولي بر پيکر ديگر شهيدان حضرت سجاد عليه السلام يا شخص ديگري به امر ايشان نماز گزارد.

مرجع عالي قدر در پايان يادآور شدند: يکي از شاگردان شيخ انصاري شيخ ملا فتحعلي سلطان آبادي مي خواست در اراک خدمتي براي سيدالشهدا انجام دهد وبا کارشکني ومقاومت شخصي مواجه شد آن شخص به ملا فتحعلي سلطان آبادي جسارت کرد. شب تاسوعا خانواده آن شخص به در خانه مرحوم سلطان آبادي آمدند وگفتند: پدر ما حالش بد شده است ومي گويد اين به رفتار ناپسندم با ملا فتحعلي ارتباط دارد. ملا فتحعلي به خانه او رفت. آن شخص که از درد به خود مي پيچيد معذرت خواهي کرد، اما صبح که شد از دنيا رفت. چنين کسي هر چند توبه کرد و از مرحوم سلطان آبادي معذرت خواهي نمود ولي اثر وضعي اين کارشکني او در دستگاه سيدالشهدا دامنگيرش شد.

اميدوارم به برکت سيدالشهدا واين فضل الهي همه ما ونسل مان در سايه سيدالشهدا باشيم واز کساني نباشيم که در اين ماجرا به نوعي کارشکني مي کنند ويا براي عزاداران آن حضرت مشکل مي آفرينند.

شايان ذکر است پيش از بيانات معظم له سوگواران حاضر به شکل باشکوهي به ذکر مصيبت وعزاداري پرداختند.

همچنين عزادارن يادشده در قالب يک دسته باشکوه عزاداري از دفتر آيت الله العظمي شيرازي به راه افتادند وبا پيمودن معابر منتهي به حرم مطهر حضرت کريمه معصومه سلام الله عليها، در محل حرم به سوگواري پرداختند واين مصيبت را به عمه سادات تسليت گفتند.

 

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. مستدرک الوسائل، ج10، ص318 (باب49ـ باب استحباب البکاء....).

2. مستدرک الوسائل، ج5، ص86 (22ـ باب نبذ مما يستحب...، حديث28).

3. ثواب الاعمال وعقاب الاعمال، ص216 (عقاب من قتل الحسين عليه السلام).

4. امالي صدوق، ص160 (المجلس الثلاثون).

 

 

 

 

 

  • نظری برای این خبر درج نشده است.