LOGIN
بیانات
shirazi.ir
مرجع عالي قدر: کشف تحريفاتي که در سنت نبوي و تاريخ اسلام راه يافته و بازگويي آن به همه انسان ها، مسئوليت امروز عالمان است
کد 1779
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 10 مرداد 1387 - 28 رجب الأصب 1429

 
آيت الله العظمي سيد صادق شيرازي روز يکشنبه 6مرداد1387 در ديدار با طلاب و استادان حوزه علميه ابن فهد حلي کربلا فرمودند: علما و طلاب علوم اسلامي شأن و جايگاه والايي دارند به طوري که خداي متعال پس از مقام ايمان، مقام و مرتبت والاي آنان را اين گونه گوشزد مي فرمايد: «يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنکُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ؛ خداوند کساني را که ايمان آورده اند و کساني را که به آنان علم داده شده است درجات عظيمي مي بخشد» .

در حقيقت پيامبران و امامان در اوج مقامات معنوي والهي قرار دارند و در مرتبه و درجات بعد ـ البته با اختلاف مراتب ـ اهل علم قرار دارند.

ايشان افزودند: وظيفه خطير طلاب علوم ديني را در همه سطوح و از ابتداي ورود به حوزه علميه تا هنگامي که در سلک عالمان قرار مي گيرند مي توان در دو چيز خلاصه کرد که عبارتند از: تعلم وتعليم.

معظم له در بخش ديگري از بياناتشان خاطر نشان کردند: دست تحريف هميشه از ساحت قرآن کريم به دور بوده و تا ابد به دور خواهد ماند؛ زيرا خداي متعال مي فرمايد: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ؛(2) ما قرآن را نازل کرديم و ما به طور قطع نگهدار آن هستيم». اما چيزهاي ديگر، نظير سيره و سنت نبوي دستخوش تحريف و دگرگوني هايي شده است.

براي اثبات اين موضوع نمونه هاي فراواني وجود دارد؛ از جمله اين که علامه اميني رضوان الله تعالي عليه در کتاب ارزشمند الغدير(3) مجموعه اي از احاديث ساختگي موجود در کتب عامه (اهل سنت) را نقل کرده و از جمله آورده است که: ابو نعيم به نقل از فرات بن سائب مي گويد: از ميمون بن مهران پرسيدم: نخستين مسلمان ابوبکر بود يا علي؟ گفت: به خدا قسم، ابوبکر در زمان بحيراي راهب اسلام آورد و ميان پيامبر و [حضرت] خديجه واسطه شد تا آنها را به ازدواج هم درآورد و همه اينها پيش از ولادت علي بود!(4)

مرجع عالي قدر در ادامه يادآور شدند: رسول خدا صلي الله عليه وآله سي سال پيش از ولادت اميرمؤمنان صلوات الله عليه زاده شدند و حضرت امير عليه السلام ده سال پيش از بعثت نبي مکرم اسلام متولد شدند. در اين ده سال پيامبر مردم را به اسلام دعوت نفرمود و طي اين مدت به ظاهر، اسلامي وجود نداشت. حال چگونه ممکن است در اين دوره که هنوز آيين اسلام اعلام نشده و پيامبر هنوز دعوت خود را آغاز نفرموده است ابوبکر اسلام آورده باشد؟! نمونه ديگر مربوط به طبري است که در تاريخ مولايمان امام رضا عليه السلام و سبب شهادتشان مي نويسد: علي بن موسي الرضا در پي زياده روي در خوردن انگور، به صورت ناگهاني فوت کرد.(5) ابن خلدون نيز گفته است: علي بن موسي در ميانه راه و به صورت ناگهاني از دنيا رفت.(6)

ايشان همچنين با اشاره به تحريفات معاصران در کتب حديثي گذشته فرمودند: کتاب «الصواعق المحرقه» نوشته ابن حجر از مصادر مهم عامه مي باشد که بارها به شکل سنگي و جديد چاپ شده است.

اولين چاپ جديد ـ ونه سنگي ـ اين کتاب حدود پنجاه سال پيش در قاهره صورت گرفت که بنده نيز نسخه اي از آن را دارم. وقتي اين نسخه و ديگر نسخه هاي پس از آن را که همه چاپي است با نسخه چاپ سنگي اين کتاب مقايسه مي کنيم تحريفات و تغييرات متعددي در آن مشاهده مي کنيم براي نمونه در نسخه قديم و سنگي اين کتاب ابن حجر از رسول خدا صلي الله عليه وآله نقل مي کند که فرمودند: «ذِکْر عليّ عبادة؛ ياد کردن علي عليه السلام عبادت است». ولي وقتي به چاپ قاهره و چاپ هاي پس از آن مراجعه مي کنيم مي بينيم اين حديث از کتاب حذف شده است.

هم چنين مؤلف اين کتاب ذيل آيه شريف «هَذَا صِرَاطٌ عَلَيَّ مُسْتَقِيمٌ»(7) نقل مي کند که راه رسيدن به خدا فقط راه علي است (و منظور او مولايمان علي بن ابي طالب عليه السلام است.) با مراجعه به نسخه چاپ قاهره و چاپ هاي بعدي مي بينيم به جاي عبارت «راه رسيدن به خدا فقط راه علي است» اين عبارت را نهاده اند: «راه رسيدن به خدا راه ميانه و صراط مستقيم است»!

آيت الله العظمي شيرازي تأکيد کردند: اين قبيل تحريفات و مانند آن را فقط علما مي توانند کشف و براي مردم بازگو کنند و اين مسئوليت علماي امروز است.

ايشان در خصوص مسئوليت سنگين عالمان و استفاده از فرصت هاي امروزين خاطرنشان کردند: در گذشته تاريخ دوره هاي سياهي سپري شد که طي آن به دست آوردن معلومات جزئي کار دشواري بود و سال ها وقت مي طلبيد. اما امروزه با وسائل جديدي که به وجود آمده تحصيل دانش بسيار آسان تر از گذشته شده است. فرصت هاي مناسب و ابزارهاي نوين، ديگر عذر و بهانه اي براي کسي نگذاشته و امکانات لازم را مهيا کرده است.

در چنين فرصت مناسبي اهل علم به خصوص بايد به دو نکته پايبند باشند.

نخست: آمادگي علمي لازم؛ که برخورداري از آن طالب علم را موفق به کشف تحريفات و بازگو کردن آن و هدايت مردم مي سازد.

اين مطلب مقدمه اي براي رسيدن به هدف اساسي خلقت است که خداي متعال درباه آن مي فرمايد: «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ والإنسَ إلاّ لِيَعْبُدُونِ؛(8) جن و انس را نيافريدم فقط براي آن که مرا بپرستند» هر قدر آمادگي عالمان دين بيشتر باشد مقدمه رسيدن به اين هدف عالي، قوي تر خواهد بود. پس شايسته است که عالمان و متعلمان تمام ساعات و دقايق خود را صرف طلب علم کنند و اسلامي را که خداي متعال براي ما خواسته است به خوبي بشناسند و به همه انسان ها بشناسانند.

دوم: تقواي حقيقي؛ کسي که در پي آموختن علوم ديني است به تقواي بيشتري نياز دارد و هر قدر مقام علمي او افزون شود بايد تقواي او نيز افزايش يابد تا توفيق الهي شامل حال او شود. اگر رشد و پيشرفت علمي يک عالم با گسترش و افزايش تقوا توأم نباشد از توفيق الهي و عنايات مولايمان حضرت بقية الله امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف بهره مند نخواهد بود.

اين را بدانيد که آسان ترين راه براي کسب تقوا همان چيزي است که اميرمؤمنان، امام صادق، امام کاظم و نواده آن بزرگواران امام رضا صلوات الله عليهم اجمعين بر آن تأکيد کرده و فرموده اند: «ليس منّا من لم يحاسب نفسه کل يوم؛(9) کسي که روزانه از نفس خود حساب نکشد از ما نيست».

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 
1) مجادله (58)، آيه11.

2) حجر (15)، آيه9.

3) الغدير، ج7، ص 271 (شماره 12).

4) تاريخ دمشق، ج30، ص43؛ الإصابة في تمييز الصحابة، ج4، ص 174؛ حلية الأولياء، ج4، ص93.

5) تاريخ طبري، ج5، ص146.

6) تاريخ ابن خلدون، ج4، ص12.

7) حجر (15)، آيه 41.

8) ذاريات(51)، آيه56.

9) عدّة الداعي، ص 239 (خاتمه).