LOGIN
خبر
shirazi.ir
"حجت الاسلام والمسلمين سيد حسين شيرازي:"
دعا به درگاه الهي بايد با بيم وخشيت همراه باشد
کد 1859
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 07 آبان 1387 - 28 شوال المكرّم 1429

 
حجت الاسلام والمسلمين سيد حسين شيرازي روز جمعه گذشته (3آبان ماه1387) در ديدار با شماري از دانش آموزان مدارس استعدادهاي درخشان در باره آداب دعا ونيايش سخناني ايراد نمود.

او در ابتداي ديدار گفت: نقل است که روزي نادرشاه به زيارت بارگاه مطهر امام رئوف حضرت علي بن موسي الرضا عليهما السلام مشرف شد. در کنار حرم مرد کوري را ديد که گدايي مي کند. از او پرسيد: چند سال است اين جا گدايي مي کني؟ گفت: بيست سال. نادرشاه گفت: بيست سال در کنار حرم مطهر امام رضا عليه السلام هستي و هنوز نتوانسته اي شفاي چشمانت را از آقا بگيري؟! معلوم مي شود بسيار بي توفيق و بد نهاد هستي. آن گاه به همراهانش دستور داد او را دستگير کنند تا پس از اين که از زيارت امام فارغ شد گردن او را بزند و خود به درون حرم رفت. آن گداي بي نوا که سخت مرگ را در چند قدمي خود مي ديد از همه جا قطع اميد کرد و به امام رضا عليه السلام متوسل شد و با گريه و زاري و دل شکسته از امام خواست او را از اين تنگنا نجات دهد. وقتي نادر شاه از حرم بيرون آمد و سراغ او را گرفت به او گفتند: اين کور بينا شده و اکنون به برکت امام رضا عليه السلام همه جا را مي بيند.

او در ادامه افزود: خداي متعال در قرآن به ما آداب دعا کردن را آموخته و از جمله فرموده است: «وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا إِنَّ رَحْمَتَ اللّهِ قَرِيبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِينَ(1)؛ خدا را از روي بيم و با اميد و طمع بخوانيد که رحمت خدا به نيکو کاران نزديک است». طمع در فرهنگ و اخلاق اسلامي صفت ناپسندي است ولي هنگام دعا کردن در محضر الهي کاري پسنديده و ممدوح است و انسان بايد نسبت به خزائن رحمت پروردگار طمع داشته باشد و از عذاب وي بيمناک باشد از سوي ديگر هنگامي که دستانمان را به سوي خدا بلند مي کنيم بايد در دل بيمناک باشيم که مبادا خداي متعال به واسطه اعمال ناپسندمان به ما نظر لطف نکند و پاسخمان ندهد و يا از ما رو بگرداند.

بر اساس روايات دعاي ظالمان به درگاه الهي پذيرفته نمي شود و خداي متعال از آنان رو بر مي گرداند. بدين معنا که دعايشان نه تنها سودي ندارد بلکه شايد نفرين و لعنت الهي را نيز برايشان به دنبال داشته باشد.

يکي از پارسايان ساکن مشهد مقدس مي گفت: پدرم مردي بود که از تظاهر به فسق باکي نداشت وآشکارا شراب مي نوشيد. پس از مرگ با کمال تعجب او را در خواب ديدم که وضع خوبي دارد و در آسايش است. علت را جويا شدم، او گفت: هنوز جانم به گلويم نرسيده بود که ملائکه عذاب شروع به کيفر من کردند. وقتي جنازه ام را غسل مي داديد و نماز مي خوانديد آنان همچنان مشغول اين کار بودند و لحظه اي از عذاب دادن من توقف نمي کردند. حتي وقتي مرا به سوي حرم مي برديد نيز وضع به همين منوال بود و فقط وارد حرم نشدند و منتظر شدند تا جنازه ام از حرم بيرون آيد. خوشحال شدم که براي دقايقي از آن عذاب رهايي يافته ام. هنگام طواف دادن جنازه ام هر دفعه مي خواستم به امام متوسل شوم و بخواهم اين عذاب را از من دور کند ايشان صورت مبارکشان را با ناراحتي از من بر مي گرداندند. در طواف آخر ملائکه رحمت به من گفتند: اگر امام رضا عليه السلام برايت کاري نکند تا قيامت سر و کار تو با همان ملائکه عذاب خواهد بود.

امام را به نام مبارک مادرش حضرت زهرا قسم بده. (چنان که مي دانيم ملائکه هيچ کاري بي اذن خدا انجام نمي دهند و اين تعليم فرشتگان رحمت نيز خواسته امام رضا عليه السلام بوده است). وقتي آقا را به نام مادرشان قسم دادم. با دست اشاره اي به ملائکه عذاب که بيرون حرم بودند کردند و آنها آن جا را ترک کردند و ملائکه رحمت مرا مثل عروسي که به خانه شوهر مي برند، به بهشت بردند.

 
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 
1) سوره اعراف (7)، آيه 56.

  • نظری برای این خبر درج نشده است.