LOGIN
دیدارها
shirazi.ir
"مرجع عالي قدر: "
هدايت مردم به سوي نور هدايتگر اهل بيت عليهم السلام به اراده، صبر، استمرار و پايداري نياز دارد
کد 2146
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 19 مهر 1388 - 21 شوال المكرّم 1430

 
در روز سه شنبه شانزدهم ماه شوال المکرم سال جاري (1430ق.) مصادف با چهاردهم مهرماه 1388 حجت الاسلام والمسلمين، «سيد ظفرياب حيدر» (امام جمعه شهر حيدرآباد هند) در شهر مقدس قم با مرجع عالي قدر، حضرت آيت الله العظمي حاج سيد صادق حسيني شيرازي دام ظله ديدار کرد و به گرمي مورد استقبال معظم له قرار گرفت.

وي گزارشي مختصر از اوضاع شيعيانِ پيرو اهل بيت عليهم السلام در هند، فعاليت ها، سختي ها و مشکلاتي که در آن سامان دارند، به اطلاع مرجع عالي قدر رساند.

حضرت آيت الله العظمي شيرازي دام ظله خطاب به ميهمان خود فرمودند: مسئوليت فعليِ روحانيون و فرهيختگانِ پيرو خاندان رسالت اين است که اسلام حقيقيِ متبلور در رسول خدا صلي الله عليه وآله و امير المؤمنين علي بن ابي طالب عليهما السلام را به جوانان بياموزند و در اين راه از هيچ کوششي دريغ نکنند. همين طور اين قشر بزرگ جامعه را با فرهنگ و علوم چهارده معصوم ـ که درود خدا بر آنان باد ـ بپرورانند تا همين پرورش يافتگانِ بر اساس آموزه و فرهنگ اهل بيت عليهم السلام ديگر همقطاران خود را به سوي نورِ نجات بخشِ اين خاندان پاک هدايت کنند.

معظم له افزودند: در حديث شريف، از امام زين العابدين عليه السلام روايت شده است که فرمودند: «أوحي الله تعالي إلي موسي ـ علي نبينا وآله وعليه الصلاة والسلام ـ : ...فلأن ترُدَّ ضالاً عن فنائي، أفضل لک من عبادة مائة سنة، بصيام نهارها وقيام ليلها؛ خداي متعال به موسي ـ که بر پيامبرمان و خاندانش و بر آن حضرت درود باد ـ فرمود: [اي موسي] اگر راه گم کرده اي از پيشگاه مرا به راه بازگرداني، از يکصد سال که روزها را به روزه به شب برساني و شب ها را به عبادت سپري کني، براي تو بهتر است. موسي عليه السلام عرض کرد: آن که پيشگاه حضرتت را گم کرده، کيست؟

خطاب رسيد: «الجاهل بإمام زمانه تعرِّفه؛ آن که امام زمان خود را نشناسد و تو او را با امام زمانش آشنا کني»(1).

مرجع عالي قدر ادامه دادند: مهم ترين وظيفه اي که در راه آموزش و برخوردار کردن جوانان از فرهنگ اهل بيت عليهم السلام برعهده داريد دو مقوله است:

1. آموختن فن مناظره به جوانان شيعه؛

2. آموختن اخلاق والاي اسلامي به آنان.

سپس معظم له با اشاره به تلاش هاي بي امان علما، روحانيون و مؤمنانِ صالحِ سلف، جهت هدايت مردم به سوي اهل بيت عليهم السلام و برخوردار نمودن شان از نور اين خاندان پاک، فرمودند: ابو نعيم اصفهاني از علماي عامه بود. کتاب «حلية الأولياء» نوشته اوست و مراد او از اوليا، ابوبکر، عمر، عثمان، عايشه، حفصه، معاويه و امثال آنان است. ابونعيم، همچنان از اهل بيت عليهم السلام دور بود و بر همين عقيده از دنيا رفت.

ايشان افزودند: اما با کوشش و فداکاري مؤمنان، نوادگانِ ابونعيم به نور تشيع هدايت يافتند و در شمار مواليان و شيعيان اهل بيت عليهم السلام درآمدند که افتخار امت، صاحب کتاب گرانسنگ بحارالانوار، علامه شيخ محمد باقر مجلسي قدس سره يکي از نوادگان ابونعيم اصفهاني است.

معظم له ادامه دادند: بي ترديد، کساني که در اين راه گام مي نهند و براي تحقق اين امر اقدام مي کنند، با سختي ها و مشکلاتي فراوان رو به رو خواهند شد و بسا که بخشي از مشکلات و تنگناها را از نزديکان و اطرافيان خودشان بر آنان تحميل شود، اما تمام اين مسائل با تحمل، صبر، اراده و استمرار و پايداري آسان خواهد شد.

بايد توجه داشت که مولايمان اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب عليهما السلام بهترين الگوي ماست و همين امام بزرگ، سختي هاي فراواني از مردم، به ويژه از اطرافيان خود مي ديدند، تا آن جا که فرمودند: «...ولکن بمن وإلي من اريد أن اداوي، بکم وأنتم دائي؟ کناقش الشوکة بالشوکة، وهو يعلم أن ضلعها معها؛(2) اما با کمک که و با چه کسي مي خواهم درد خود را درمان کنم و حال آن که شماييد همان دردِ من؟ همانند کسي که بخواهد با نوک خار، خاري را از پاي بيرون کند و مي داند که خار به خار متمايل است».

با تمام اين احوال، آن امام بزرگوار صبوري ورزيدند و هرسختي و آزاري را به جان خريدند و در آنچه انجام دادند، استوار و موفق بودند.

مرجع عالي قدر حضرت آيت الله العظمي شيرازي در پايان سخنان خود تأکيد فرمودند: با توجه به اين که سرزمين هند از آزادي نسبي برخوردار است، به جاست با استفاده از فضا و شرايط موجود، در راه نشر تعاليم اهل بيت عليهم السلام بکوشيد و آن را به مردم هند، به ويژه نسل جوان معرفي کنيد تا به سوي نور اسلام و نور امامان پاک ـ که درود خدا بر آنان باد ـ هدايت و در دنيا و آخرت سعادتمند شوند.

 
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. تفسير امام حسن عسکري عليه السلام، ص342، حديث219.

2. نهج البلاغه، خطبه121.

  • نظری برای این خبر درج نشده است.