LOGIN
خبر
shirazi.ir
"در بيت مرجع عالي قدر برگزار شد:"
دومين روز مراسم سوگواري حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها
کد 2279
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 11 اردیبهشت 1389 - 16 جمادى الأولى 1431
به مناسبت سالروز شهادت حضرت صديقه کبري فاطمه زهرا سلام الله عليها دومين روز مراسم سوگواري آن حضرت صبح و عصر روز پنج شنبه 14 جمادي الاول 1431ق. مصادف با 9/2/1389 با حضور انبوه دوستداران اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام، روحانيون و ديگر اقشار، در بيت مرجع عالي قدر حضرت آيت الله العظمي حاج سيد صادق حسيني شيرازي مدظله العالي در شهر مقدس قم برگزار شد.
سخنرانان مراسم اين روز عبارت بودند از حجج اسلام آقايان: حسيني، شيخ حسين تهراني، رسولي اراکي و شيخ محمود شريفي. آنان زوايايي از مظلوميت حضرت صديقه کبري فاطمه زهرا سلام الله عليها و خودداري امت از ياري آن حضرت را بيان نمودند.
يکي از سخنرانان به مناسبت ايام سوگواري آن حضرت گفت: «قنفذ ـ که نفرين خدا بر او باد ـ چون ديد حضرت زهرا سلام الله عليها ميان او و اميرالمؤمنين علي عليه السلام حايل و مانع از بردن آن حضرت شده اند، حضرت صديقه کبري سلام الله عليها را با تازيانه زد، چرا که عمر شخصي را نزد قنفذ ـ که نفرين خدا بر او باد ـ فرستاد تا پيامش را به او رسانده، بگويد: اگر فاطمه ـ سلام الله عليها ـ ميان تو و او ـ اميرالمؤمنين عليه السلام ـ حايل شد او را بزن. از اين رو قنفذ ـ که نفرين خدا بر او باد ـ حضرت را به جبر به درب خانه شان نزديک کرد و پهلوي حضرتش را شکست و در نتيجه جنين حضرت زهرا سلام الله عليها ـ حضرت محسن بن علي عليهماالسلام ـ را کشت. آن حضرت همچنان در بستر بيماري بودند تا آن که شهيد شدند»(1).
يکي ديگر از سخنرانان مراسم به رفتن ابوبکر و عمر به عيادت حضرت زهرا سلام الله عليها و اين که درصدد جلب رضايت آن حضرت بودند پرداخت و گفت: «...تا آن که حضرت زهرا سلام الله عليها فرمودند: با آن دو سخن نخواهم گفت تا آن که به پرسشم درباره آنچه از رسول خدا صلي الله عليه وآله شنيده اند پاسخم دهند و راست گويند، در آن هنگام درباره شان تصميم خواهم گرفت.
آن دو گفتند: بار خدايا، ـ فاطمه سلام الله عليها ـ اين حق را دارد و ما جز به راستي سخن نخواهيم گفت و جز به حق گواهي نخواهيم داد.
حضرت زهرا سلام الله عليها فرمودند: شما را به خدا سوگند مي دهم حقيقت را بگوييد، آيا به ياد مي آوريد که رسول خدا صلي الله عليه وآله در نيمه شبي شما را در موضوعي درباره علي عليه السلام بيرون فراخواندند؟
گفتند: بارخدايا، چنين بود.
سپس حضرت فاطمه سلام الله عليها فرمودند: شما را به خدا سوگند مي دهم راست بگوييد، آيا از پدرم رسول خدا صلي الله عليه وآله شنيديد که مي فرمودند: فاطمة بضعة مني، و أنا منها، من آذاها فقد آذاني، و من آذاني فقد آذي الله، و من آذاها بعد موتي فکان کمن آذاها في حياتي، و من آذاها في حياتي کان کمن آذاها بعد موتي؛ فاطمه پاره تن من است و من از اويم، هرکس او را بيازارد، مرا آزرده است و هرکس مرا بيازارد، خداي را آزرده است. و هر کس پس از مرگم او را بيازارد، چنان است که در حياتم او را آزرده است، و هرکس در حياتم او را بيازارد، چنان است که پس از مرگم او را آزرده است.
هر دو گفتند: بارخدايا، آري چنين بود.
حضرت زهرا سلام الله عليها فرمودند: خداي را سپاس، سپس افزودند: بارخدايا، تو را گواه مي گيرم و [آن گاه رو به حاضران نمودند و فرمودند:] شما حاضران نيز گواه باشيد که آن دو (ابوبکر و عمر) در حياتم و در آستانه مردنم مرا آزردند [آن گاه خطاب به آن دو فرمودند:] به خدا سوگند کلمه اي با شما سخن نخواهم گفت تا آن که با خدايم ديدار کنم و آن گاه از هرچه درباره من روا داشتيد به خدا شکايت خواهم کرد.
ابوبکر بر بدفرجامي خود مويه سر داد و گفت: اي کاش مادرم مرا نمي زاد.
عمر به او گفت: شگفتا از اين مردم که امور خود را به تو سپرده اند، حال آن که سالخورده اي خرفت شده اي و براي خشم زني بي تابي مي کني و به جهت خشنودي اش شادمان مي شوي! بر کسي که زني را به خشم آورد، چه چيزي خواهد بود؟ آن گاه هر دو برخاستند و بيرون شدند»(2).
1) کتاب سليم بن قيس، ص78.
2) شيخ صدوق، علل الشرايع، ج1، ص186 ـ 187.
 
 

  • نظری برای این خبر درج نشده است.