LOGIN
خبر
shirazi.ir
"ویژه نامه هشتم شوال: "
روز جهانی بقیع
کد 2696
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 15 شهریور 1390 - 7 شوال المكرّم 1432
 
غربت دیرینه(1)

در روز هشتم شوال، سالگرد تخریب حرم ملکوتی امامان بقیع علیهم السلام است. بی تردید، چنین حرکتی، بی حرمتی بزرگی نسبت به قرآن کریم، پیامبر اکرم و ساحت مقدس اهل بیت علیهم السلام و مسلمانان، به ویژه شیعیان بوده و متأسفانه همچنان این بی حرمتی ادامه دارد.

دل های مؤمنان و شیفتگان خاندان پاک رسالت علیهم السلام بلکه دل های همه آزاد مردان جهان همانند آتش فشان و کانونی سوزان از غم این بی حرمتی که نسبت به حرم امامان معصوم اهل بیت علیهم السلام، ذریه رسول خدا، آسمانیان پاک، لنگر کره زمین و معلمان انسانیت، اخلاق، آداب، پاکی وطهارت، که توسط زمره ضاله وهابیت و انسان نماهایی پیرو یزید و یزیدانی تهی از انسانیت انجام گرفته، متلاطم و طوفانی است که هرگز روی آرامش را ندیده و نخواهد دید، مگر با ساختن این حرم ملکوتی انشاء الله تعالی.

بی تفاوتی تا کی؟!

اما آیا باید در کنار این فاجعه انسانی بی تفاوت بود؟ اصولاً می توان از کنار این موضوع بی تفاوت گذشت؟ اگر چنین نیست، پس در برابر این بی حرمتی نسبت به قرآن کریم، حضرت رسول اکرم وخاندان پاک حضرتش علیهم السلام و تمام مقدسات، سکوت چرا؟

تا کنون گام هایی در خور توجه در این راه برداشته شده است، اما بیش از این انتظار می رود تا نماد و نشانه ی این بی حرمتی به ساحت مقدس چهار امام علیهم السلام زدوده شود. دل های همه ی مؤمنان همین را می خواهد، ولی گاهی برخی به امید اقدام و فعالیت دیگران، خمودی و خموشی در پیش می گیرند که چنین کاری زیبنده نیست. همدلی و همصدا شدن مؤمنان این منکر آشکار را که حدود یک قرن، با غرور شیطانی اش جلوه گری می کند می زداید.

البته دو بار قبور ائمه بقیع علیهم السلام به دست زمره ضاله وهابیت ویران شده است؛ یک بار حدود دویست سال قبل که پس از آن شیعیان بر مخالفان خود پیروز شده و بقیع را بازسازی نمودند(2) و دیگر بار سال 1344هجری قمری بود.

اگر چه معلوم نیست که قبر مطهر و پنهان حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا علیها السلام که خود سند مظلومیت حضرت و خشم ایشان بر حاکمان وقت بود در قبرستان بقیع باشد، اما حداقل قبر چهار امام معصوم علیهم السلام، حضرت ام البنین علیها السلام و عده ای از بستگان و یاران پیامبر صلی الله علیه وآله در آنجاست، و در اثر خموشی دوستان و کارشکنی مخالفان، همچنان قبور ائمه علیهم السلام، بدون ضریح و بارگاه باقی مانده است.

عظمت مشهد و قم

در مشهد مقدس تنها مدفن یک امام معصوم است و آن همه عظمت خدادادی را شما شاهد و ناظر هستید، ولی در قبرستان بقیع که به یقین مدفن چهار نور پاک از امامان معصوم اهل بیت علیهم السلام است هیچ صحن و سرائی وجود ندارد که از نزدیک وضعیت غمبار و آثار مظلومیت آن مکان مقدس را مشاهده کرده ایم، اما باید به این نکته توجه داشته باشیم که علت آن کوتاهی، سستی و ضعف شیعیان است.

در قم مشرف نیز تنها مدفن کریمه اهل بیت علیهم السلام است حرم و بارگاهی بس شکوهمند که نشانگر عزت خدادادی بوده و زائرین بسیاری دارند و در ثواب زیارتشان از امام جواد علیه السلام روایت شده است که فرمودند: «من زار عمّتی بقم فله الجنّة؛(3) هر کس [قبر] عمه ام در قم را زیارت کند بهشت برای او واجب خواهد شد». ولی قبور ائمه بقیع علیهم السلام به علت کوتاهی شیعیان حدود یک قرن، همچنان ویران مانده است.

یک صدا شدن مؤمنین!

در کشور عراق روز هشتم شوال، تعطیل بود و شیعیان مجالس سوگواری بر پا می نمودند، ولی در کشور ما تابحال برنامه ی قابل توجه به این مناسبت وجود ندارد،که باید این روز را زنده بداریم و مظلومیت پیشوایان خوبان و ذریه رسول معظم اسلام را به جهانیان برسانیم تا زمانی که این وضیعیت اسف بار با آبادی و ساخت قبور ائمه بقیع علیهم السلام برطرف شود.

این منکر جهانی و ضد عقل و شرع، زمانی زدوده خواهد شد که مؤمنان یکصدا و یکدل دست به کار شوند؛ با زبان و قلم، مال و قدم و البته همراه با جدیت که اگر ـ خدای نا کرده ـ مؤثر نباشد، حداقل ادای تکلیف شده باشد و همگان نزد خدای سبحان معذور باشند.

نقش مهم استعمار پیر در تخریب بقیع

ناگفته نماند در این طرح، استعمار پیر نقش بسیار مهمی را ایفا نموده وبا همکاری پادشاهان سعودی، مکه و مدینه که محل تجمع مسلمانان و رمز وحدت و هم فکری آنان در برابر دشمنان اسلام است را با اختراع آیین وهابیت به مرکز نفاق و کانون دشمنی میان مسلمانان تبدیل کردند. از این رو وهابی ها قبور ائمه مدفون در بقیع را ویران نمودند. البته آنها در فکر تخریب حرم و قبر مطهر پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله بودند که مسلمانان جهان و به خصوص مسلمانان هند علیه سعودی ها تظاهرات نموده که در نتیجه استعمار پیر به پادشاه سعودی توصیه کرد که فعلا صرف نظر نمایند و به مردم اعلام کنند پیامبر اکرم را در خواب دیده که به آنها فرمودند: فعلا مصلحت نیست حرم مرا خراب کنید. در نتیجه فشار افکار عمومی جهانیان و قیام یکپارچه مسلمانان دنیا از ویران نمودن حرم مطهر پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله صرف نظر نمودند.

تلاش آیت الله سید حسن شیرازی برای بازسازی بقیع

در راستای زدودن این بی حرمتی بزرگ ومطالبه به تجدید بنای حرم ائمه بقیع کوشش ها و تلاش های مستمر شهید آیت الله سید حسن شیرازی قدس سره است که برای نیل به این هدف بلند چندین بار به سفر حجّ مشرف شده و با شخصیت های مهم دینی آنجا، از قبیل رئیس دانشگاه اسلامی مدینه، شیخ محمد بن ابراهیم مفتی سعودی آخرین عالمی که فتوا به ویران نمودن قبور ائمه بقیع داده بود، و رئیس آمرین به معروف ملاقات نمود و سرانجام پس از مذاکرات متعدد، راه را برای اقدام جدّی در مورد بازسازی بقیع باز نمود. وی در پایان سفر، با پادشاه عربستان ملاقات نمود و بطور مفصل موضوع بقیع را با او در میان گذاشت. او هم مشروط به موافقت علمای دینی آن دیار، موافقت خود را اعلام کرد و تاریخ معیّنی را برای تشکیل جلسه ای که در آن علمای آن دیار همراه با علمای شیعه پیرامون اثبات جواز تجدید بنا و بازسازی حرم بقیع گفتگو کنند مقرر نمود.

آنگاه ایشان پس از این رفت و آمدهای بسیار، و بعد از آن پافشاری ها و اصرارهای فراوان توانستند این موافقت ضمنی را به دست آورند، لذا برای آماده کردن زمینه مجلس یاد شده و ثابت کردن جواز تجدید بنای حرم بقیع در آن مجلس، مطلب را با فقها در میان گذاشته و با شخصیت های علمی ـ اجتماعی کشورهای اسلامی، مانند: ایران، پاکستان، هند، عراق و دیگر کشورهای عربی در میان نهادند و کار را دنبال نمودند، اما افسوس، زیرا پس از آن همه کوشش و تلاش برای تحقق بخشیدن به این هدف خجسته، گلوله های آتشین مزدوران بعثی، جان شیفته ی او را به سوی ملکوت اعلا به پرواز درآورد و کار او در آغاز راه بر زمین ماند و طرح یادشده ناکام ماند.

خاطره ای از مرجع راحل

مرجع فقید آیت الله العظمی سید محمد شیرازی قدسّ سره از برادر شهیدشان نقل نموده که ایشان تعریف کرده و گفتند: در یکی از نشست ها و گفتگوهایی که درباره مسائل اعتقادی با علمای وهابی داشتم، یکی از علمای بزرگ آنها به من گفت: اگر خدا جبرئیل را بفرستد و به پیامبر امر کند که حضرت علی را به عنوان خلیفه بعد از خودش قرار بدهد، من این امر خدا را قبول نخواهم کرد! که این مطلب به اضافه اینکه نشانگر نافرمانی و سرپیچی او از امر خدا است حاکی از بغض، کینه و تعصّب شدید وهابیت علیه اهل بیت علیهم السلام و حق و حقیقت میباشد!

بله اکنون هشتاد وهشت سال از ارتکاب این منکر بزرگ می گذرد و البته با توجه به بیداری روزافزون در میان جوامع اسلامی و غیر اسلامی لکه ی ننگی و فریاد نفرینی برای بانیان و عاملان این منکر بزرگ خواهد بود البته در نهایت این منکر بزرگ زدوده خواهد شد ولی سعی کنیم جزء افراد مؤثر آن باشیم انشاء الله تعالی.

وظیفه ما چیست؟

به راستی در این میانه، نقش ما چیست و وظیفه ما چیست؟ پاسخ روشن است. اگر همه ی لایه های: فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دست به کار این مهم شوند، افتخاری بس بزرگ نصیب خود کرده، از سعادت دو سرا برخوردار خواهند شد، ولی در صورتی که امروزه سستی در پیش گیریم، فردا و فرداها هوشمند مردمانی این فرصت را غنیمت خواهند شمرد و ما می مانیم و هزاران هزار دریغ و افسوس بر توانستن و انجام ندادن.

این وظیفه ی همگانی، همتی همه جانبه می طلبد که اگر همصدا شویم این منکر را زدوده و نه با سلاح و ستیز، بلکه با قلم و سخن دنیا را با همه ی فراخی اش بر منکر گرایانِ باطل کار، تنگ خواهیم کرد.

سکوت؟!

هیچ می دانیم که 25 سال خانه نشینی جانشین بر حق پیامبر صلی الله علیه وآله حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیهما السلام نتیجه ی سکوت مسلمانان آن دوره بود، سکوتی مرگبارتر از تیغ و تیر و نیزه و سنان. ما که نکوهش گران سکوت پیشینیان هستیم و بر بی تفاوتی کوفیان خرده می گیریم مبادا روزی سر غم به گریبان پشیمانی فروکشیم!

هیچ اندیشیده ایم که اگر بخشی از مردمی که پس از 25 سال خانه نشینی با حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام بیعت کرده، حضرتش را در جایگاه امامت که حق واقعی ایشان بود، قرار می دادند و حکومت آن حضرت به جای کمتر از پنج سال، سی سال می شد ـ بنابه فرموده ی معصوم علیه السلام همگان از نعمت ها و عدالت الهی برخوردار می شدند! لو بایعوا علیاً لأکلوا من فوقهم ومن تحت أرجلهم؛(4) مردم اگر با علی بیعت می کردند از بالای سر و زیر پا از نعمت الهی می خوردند (برخوردار می شدند).

کمی تأمل!

پر واضح است که عدالت گستری آن حضرت چنان بود که تمام نسل ها برای همیشه از نعمت ایمان و سعادت دنیا و فراوانی خیرات یک جا بهره مند می شدند و نعمت های مادی و معنوی در دسترس آنان می بود».

و آیا هیچ فکر کرده ایم که نسل های متعدد و در حدود نود سال، شاهد این منکر بوده و هستند، اما هیچ واکنشی نداشته اند؟ به راستی چرا؟

اگر در آغاز و روزگار میانی این فاجعه، امکانات وجود نداشت، ولی امروز چنین عذری پذیرفته نیست. فرصت ها را نباید از دست داد و باید واقعیت این منکر بزرگ و ماهیت زشت منکر آفرینان برای همگان روشن شود و در این راه هیچ فرصتی را نباید از دست داد. اعتراض، ابزاری کار آمد است و با گسترش یافتن آن، وجدان های بیدار حقیقت را پذیرفته، بدان تن خواهند داد و منکر گرایانِ باطل کار، محکوم به پذیرش آن خواهند شد.

کارآمدی اعتراض نه گزاف است که همیشه تاریخ کارساز بوده و کاخ ستمگران خداستیز را به لرزه درآورده است و این کارآمدی همیشه جاری و ساری است.

معلوم است که فاجعه عاشورا همانندی نداشته و ندارد و اگر سفیران کربلا، یعنی امام سجاد علیه السلام و حضرت زینب کبری سلام الله علیها در کوفه و شام و مجلس ضحاکان زمان، زبان به اعتراض نمی گشودند، آیا ماجرای عاشورا پوشیده نمی ماند؟

ما نیز به حسب وظیفه ی دینی و مذهبی خود نسبت به این فاجعه ی جنایت کارانه اعتراض کرده، جهانیان را از آن باخبر کنیم و از فرصت های: حج، در مسجدالحرام، مسجد النبی صلی الله علیه وآله و هر موقعیت دیگر و نیز در دیگر اجتماعات برای این هدف استفاده کنیم و البته با زبانی سخن بگوییم که خدای متعال بدان فرمانِمان داده، می فرماید: «وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ؛(5) و با آنان به شیوه ای که نیکوتر است مجادله نمای».

همت سجادی و زینبی

پس، مسلمانان، همتی سَجّادی و زِینَبـی باید، تا با اعتراض خود موجی خروشان پدید آوریم به بزرگی هستی که منکرگرایان را تسلیم خواسته ی انسانی و دینی دین باوران وادارد و با زدودن این منکر که خشم خدای متعال و خاندانِ رسالت علیهم السلام را برانگیخته است، دگربار جلوه و جلال ملکوتی مراقد بقیع را به آن بازگردانیم و مطمئن باشیم که توفیق خدا مددکار ما خواهد بود.

استفاده از فرصت آزادی

جهان امروز از نظر آزادی وگسترش ابزارهای ارتباط جمعی وسهولت استفاده از آنها با گذشته بسیار متفاوت است. در این میان ادیان ومذاهب واحزاب منحرف همگی از این فرصت وآزادی های به دست آمده ونیز از وسایل گوناگون ارتباط جمعی برای نشر اندیشه های باطل خود سود می جویند. اما شایسته تر آن است که مؤمنان ـ وبه ویژه علما، اندیشمندان، ارباب قلم ومبلغان ـ از آزادی وامکانات موجود به بهترین نحو ممکن استفاده کنند وهرگز نباید در این میان یأس وناامیدی را به خود راه دهند؛ چراکه همین قطرات خرد اندک اندک جمع می شود وامواج هولناکی را تشکیل می دهد که به اذن خدا توان تغییر دادن جهان را دارند.

سیره معصومین علیهم السلام نیز نشان می دهد آن بزرگواران در مبارزه با منکر و زشت کاری سخت پایدار بودند و این گونه نبود که در مقابل منکر بی تفاوت باشند، بلکه هماره می گفتند و یادآوری می کردند و امید داشتند که سخنان شان کارگر افتد و در نتیجه، منکری از میان برود.

همت استوار در راه بقیع

همه با هم و یکصدا باید همتی کرد و برای از میان برداشتن این منکر بزرگ، یعنی: تخریب حرم ملکوتی امامان بقیع علیهم السلام که خشم خدا، رسولش صلی الله علیه وآله، خاندان پاک ایشان علیهم السلام و مؤمنان را برانگیخته است کوشید و مطمئن باشیم در آن صورت توفیق الهی، مددکار همه خواهد بود و خیلی زود این وضعیت نامطلوب که پدیده ی اندیشه و انگیزه منکرگرایانِ حق ستیز است، برطرف خواهد شد.

امر به معروف و نهی از منکر

البته نباید چنین تصور نمود که: در وضعیتی که وهابیان بر کار خود اصرار دارند، گفتن ما چه سودی دربر دارد؟ زیرا به صرف این که شخصی احتمال دهد گفته او بی اثر است، امر به معروف ونهی از منکر از عهده او ساقط نمی شود. همچنین امر به معروف مشروط به این نیست که از گفته یک نفر اثر لازم ایجاد شود، بلکه گاهی لازم است گفته های افراد بسیاری به هم ضمیمه شود تا تأثیر لازم را برجای نهد. از همین رو است که حتی گفته یک نفر نیز چون در میان انبوه گفته های دیگران قرار دارد، به نوبه خود ارزشمند است.

در مباحث اصولی دو اصطلاح «عام مجموعی» و «عام استغراقی»(6) است که تفاوت آن دو در این است: در عام استغراقی هر فرد از افراد عام ارزش مستقلی دارد، ولی در عام مجموعی مجموع ارزش های افراد ارزش مجموع را تشکیل می دهد وآن عام بدون ارزش افرادش هیچ ارزشی ندارد. «هزار» در صورتی هزار است که دقیقاً هزار عنصر داشته باشد ولی اگر حتی یک عنصر را کم داشته باشد، دیگر هزار نخواهد بود. بدین ترتیب می بینیم که حتی «یک» نیز در ارزشی که «هزار» دارد، به نوبه خود سهیم است. چیزی که ما در این جا می گوییم نیز از همین قبیل ـ یعنی مانند عام مجموعی ـ است.

قرآن میفرماید: «وَإِذْ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللَّهُ مُهْلِکُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِیدًا قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَی رَبِّکُمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ؛(7) وآن گاه که گروهی از ایشان گفتند: برای چه قومی را پند می دهید که خدا هلاک کننده ایشان است یا آنان را به عذابی سخت کیفر خواهد کرد؟ گفتند: تا ما را در نزد پروردگارتان عذری باشد، وباشد که پرهیزگار شوند» البته هر چند این آیه در شأن بنی اسرائیل نازل شده است ولی به صورت عام با مفاهیمی از قبیل موعظه، وامر به معروف ونهی از منکر ارتباط دارد. در این آیه موعظه کنندگان در برابر کسانی که احتمال می دادند سخن شان تأثیر لازم را نداشته باشد ولذا از این پند دادن به بدکاران طفره می رفتند، دو دلیل اقامه نمودند: نخست آن که باید ذمه خود را بریء کنیم ونزد خدا عذر داشته باشیم (مَعْذِرَةً إِلَی رَبِّکُمْ) بدین نحو که باید حجت را بر آنان تمام کنیم تا روز قیامت در برابر خدای متعال شرمنده نباشیم.

دوم، آن که حتی اگر سخن وموعظه یک نفر تأثیری نداشته باشد، از کجا معلوم که سخن همگان وموعظه جمعی ـ یا همان عام مجموعی ـ تأثیر لازم را نداشته باشد؟ (لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ).

ما نیز نباید ناامید شویم وباید تکلیف خود را انجام دهیم.

به امید بقیعی آباد

بله باید امیدوار باشیم که تلاش های گذشتگان وکوشش های ما در زمان ما و به دست ما مؤثر واقع شود و بدین واسطه افتخار اتمام تأثیر نصیب ما گردد ولی در غیر این صورت مسلماً این افتخار نصیب دیگران خواهد شد.

توجه داشته باشیم خدمت در این راه، خشنودی مظلوم ترین مظلومان جهان، یعنی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را به همراه خواهد داشت ان شاء الله تعالی.
 
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. اقتباسی از بیانات ارزشمند مرجع عالیقدر جهان تشیع حضرت آیت الله العظمی حاج سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی و مرجع راحل حضرت آیت الله العظمی حاج سید محمد حسینی شیرازی رضوان الله تعالی علیه.

2. صاحب کتاب الدرر السنیّه، فی الرد علی الوهابیه، ج 1، ص153 می نویسد: وهابیان در سال 1220هـ .ق به دستور امیر سعود به مدینه حمله کردند و پس از یک سال و نیم محاصره، شهر را به اشغال در آوردند. قاضی شهر را از شهر بیرون کرده و مردم را از زیارت مرقد مطهر پیامبر و بزرگان مدفون در بقیع باز داشتند. آن گاه امیر سعود به وهابیان دستور داد تا آثار و قبور بقیع را ویران کنند. ازین رو به همراه آنان به قبرستان بقیع یورشی بردند و آنچه از قبه ها و آثار بر روی قبور بود با خاک یکسان کرند. از جمله قبر چهار امام معصوم: امام حسن مجتبی، امام زین العابدین، امام محمد باقر و امام جعفر صادق علیهم السلام و همچنین قبر عبدالله پدر پیامبر اکرم را خراب کردند و هر آنچه از اشیای قیمتی و گران بها یافت می شد غارت کردند.

3. بحارالانوار، ج‌102، ص‌265.

4. بحارالانوار، ج 28، ص 278.

5. نحل، آیه 125.

6. توضیح این نکته اصولی لازم است که هرگاه حکم به مجموع من حیث المجموع تعلق گیرد، یعنی بر همه افراد به صورت مجموع بار شود، آن را عام مجموعی گویند. به دیگر سخن در عام مجموعی مجموع افراد موضوع حکم است به نحوی که اگر مکلف همه را امتثال کند یک اطاعت محقق شده، واگر حتی یک مورد را ترک وبقیه را امتثال کند اصلاً اطاعتی صورت نگرفته است؛ مثل ایمان به ائمه معصومین علیهم السلام که اگر کسی به یازده امام ایمان بیاورد ولی امام دوازدهم را به امامت قبول نداشته باشد همانند کسی است که منکر امامت همه امامان است.

در مقابل عام مجموعی، عام استقراقی قرار دارد که در آن، حکم شامل همه افراد عام به صورت مستقل می شود به گونه ای که هر فرد به تنهایی موضوع حکم مزبور است وبه ازای هر حکم عصیان یا امتثال خاص منظور می شود؛ مثلاً اگر مولا بگوید: «تمام دانشمندان را احترام کن» ودر کشور هزار عالم وجود داشته باشد ومکلف فقط نهصد نفر از آنان را احترام کرده باشد، در آن صورت نهصد امتثال ویکصد عصیان وگناه محقق شده است ـ

7. اعراف(7)، آیه164.

  • نظری برای این خبر درج نشده است.