عراق روز عاشورا بدترين و سختترين روز خود را پس از پايان جنگ تجربه کرد و جمع کثيري از شيعيان هدف يک سري حملات هم زمان و پيشرفته قرار گرفتند که بيش از 223 کشته برجاي گذاشت و رهبران مذهبي را به تقبيح آمريکاييها به دليل شکست در ايجاد امنيت عراق وادار کرد.
روزنامهي گاردين با بيان اين مطلب در بررسي اين حادثه مي نويسد: جمعيت کربلا و بغداد از سر نااميدي، خشم خود را متوجهي نيروهاي آمريکايي کردند و به ناگهان اين ترس به وجود آمد که شيعيان نيز به گرفتن انتقام و کشاندن کشور به سوي جنگ داخلي تحريک شوند. ارتش آمريکا شب بعد از وقوع انفجارات انگشت اتهام را به سوي القاعده نشانه گرفت. کوفي عنان، دبيرکل سازمان ملل متحد نيز دربارهي حفظ تماميت ارضي در عراق هشدار داد و گفت که روند تسليم قدرت به عراقيها تا سيام ژوئن به دليل اين درگيريها در خطر خواهد افتاد.
پل برمر حاکم آمريکايي عراق نيز اعلام کرد که امضاي قانون اساسي موقت عراق تا پايان هفتهي جاري و پس از پايان روزهاي عزاداري به تعويق ميافتد.
توني بلر، نخست وزير انگليس اذعان داشت که گروه کوچک اما بسيار فعالي از تروريستها درصدد تخريب روندي هستند که در جريان است. ساعت 10 صبح عاشوراهنگامي که هزاران مرد، زن و کودک در اطراف گنبد طلي امام حسين ميگشتند، اولين بمب منفجر شد و چهار بمب بعدي نيز در دقايقي بعد در خيابانهاي منتهي به اماکن مقدسه منفجر شد و همهي اينها در حالي رخ داد که زائران درصدد گريز از محل حادثه بودند. غليب عبدالحسن، مهندس کشاورزي از بغداد و از شاهدان حادثه ميگويد، شاهد بوده که تکههايي از بدن مردم در اثر انفجار همه جا پخش شده بود.
دو ساعت بعد دست و پاهاي قطع شده بر روي ميزهايي بود که از پيش براي پذيرايي از زائران و عزاداران تدارک ديده شده بود و اجساد و زخميها بر گاريهاي چوبي که براي حمل کالا مورد استفاده قرار ميگرفت، سوار شدند.
علي حسين، از اعضاي پليس کربلا ميگويد: انفجارها در دو مايلي حرم امام حسين عليه السلام رخ داد و به نظر ميرسد که هدف برجا گذاشتن حداکثر تلفات بوده است.
تقريبا به طور هم زمان دو مايل دورتر از دروازه بغداد و محل ايستگاه اتوبوسها و تاکسيها يک عامل انتحاري اقدام به منفجر کردن خود در ميان زائراني کرد که درصدد رفتن به کربلا بودند و 20 تن را کشت.
در اين غوغا و جنجال تعدادي خبرنگار خارجي و زائر ايراني به دليل اين که چند عراقي آنها را متهم حملات معرفي کرده بودند، کتک خوردند اما برخي زائران، آمريکاييها را به دليل افزايش تنشهاي مذهبي به دليل ايجاد جنگ مقصر ميدانستند و برخي ديگر اهل تسنن و القاعده را مقصر معرفي ميکردند.
گاردين افزوده است: حداقل 85 تن در کربلا کشته شدند که 15 تن از آنان کودک بودند. حتي يک افسر پليس از جسد 165 تن در تنها بيمارستان شهر و 230 مجروح خبر داد.
هفتاد مايل دورتر از بغداد و تقريبا در همان زمان حرم امام موسي کاظم عليه السلام در ميان دهها هزار زائر شيعه، هدف حملهي دو عامل انتحاري ديگر قرار گرفت. گفته ميشود هر دو خود را در مقابل درهاي حرم منفجر کردند و سومين نفر در داخل حرم منفجر شد. امدادگران ميگويند صحن حرم پر از جسد و خون بود.
آمار تلفات به يقين افزايش خواهد يافت. يک عامل انتحاري ديگر نيز در کاظميه دستگير شد. پليس بصره نيز دو زن را که مواد منفجره به خود بسته بودند، دستگير کرد و بمبهاي ديگري در نزديکي مسجد شيعيان در بصره و نجف کشف شد.
حيدر زبيري، کشاورزي که از ناحيهي دست و بازو زخمي شده ميگويد: من شاهد شکسته شدن سينهها و اعضاي قطع شدهي مردم در همه جاي شهر بودم. عبدالزهرا، خادم يکي از مساجد ميگويد: ديدم که عامل انتحاري به سوي جمعيت رفت و خودش را منفجر کرد و ناگهان ناپديد شد. وحشتناک بود همه ميگريختند قطعات بدن مردم روي هوا بود.
ساعاتي بعد مقابل بيمارستان کاظمين غلغله بود؛ همه دنبال گمشدگان و مفقودانشان ميگشتند. خشم و غضب مردم شدت يافته بود، غير شيعيان جايي نداشتند و از شيعهها دربارهي اصل و نسب و مليتشان سوال ميشد.
جمعي از شيعيان خشمگين در مقابل بيمارستان دست به تظاهرات زدند و خواهان انتقام خون قربانيان خود شدند. بسياري از آنان تروريستهاي خارج از عراق و اعضاي سابق حزب بعث را متهم کردند. برخي ديگر آمريکاييها و برخي ديگر وهابيهاي سعودي را مقصر ميدانستند.
با رسيدن غروب تظاهرکنندگان متفرق شدند، اما تنشها ادامه داشت. مناطق اطراف بيمارستان تقريبا از ماشينها و مردم خالي شده بود که ناگهان يک بمب ديگر کشف شد.
همه اين خشونتها نتوانست زائران امام حسين عليه السلام را که هنوز ياد و خاطره وي را گرامي ميداشتند، متوقف کند. چهار ساعت بعد از انفجارهاي کربلا بار ديگر خيابانهاي منتهي به حرم امام حسين عليه السلام مملو از جمعيتي بود که بر سر و سينه خود ميکوبيدند و نام حسين را زمزمه ميکردند. اين مردم از کنار سه محل انفجار و انبوه کفشها و خونهاي برجاي مانده از قربانيان اين حادثه مي گذشتند و هم چنان به عزاداري خود ادامه مي دادند.