LOGIN
دیدارها
shirazi.ir
شهید آیت الله سید حسن شیرازی مزدور آمریکا!!
کد 3553
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 29 شهریور 1393 - 24 ذوالقعدة الحرام 1435
 
مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی حاج سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی در بیاناتی که در جمع شماری از روحانیون ایراد کردند ضمن تبیین آیه شریفه: «وَنَبْلُوکُم بِالشَّرِّ وَالْخَیْرِ فِتْنَةً»(انبیاء/35) فرمودند: شر، همان سختی ها، گرفتاری ها، بیماری های فیزیکی و روانی و نابسامانی های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است.

خدای متعال، این مشکلات را برای آزمون انسان ها می داند. مشکلات امروز با مشکلات دیروز متفاوت است.

ایشان افزودند: یک مطلب را نباید نادیده گرفت و آن را فراموش کرد و آن این است که شیعیان در طول تاریخ از زمان امامان معصوم علیهم السلام و روزگار بنی عباس مشکلات و گرفتاری های سیاسی داشته اند و این گرفتاری ها همچنان ادامه داشته است تا روزگاری که در عراق بودیم ادامه داشته و شیعیان گرفتار صدام و ستمکاری های او بودند و همه گونه بلا و مشکلات را با تمام وجود لمس کردند. مشکلات شیعیان، به ویژه شیعیان عراق از حدود پنجاه سال گذشته تا به امروز ادامه داشته و دارد.

از غیب نمی گویم، بلکه برداشت و اعتقاد من این است که این مشکلات به مراحل پایانی خود نزدیک شده است، هرچند این روزها رفتارها و مصیبت هایی را شاهدیم که گروه های تکفیری و جز آن مرتکب آن می شوند.

مرجع عالیقدر در ادامه افزودند: روایتی از امام صادق علیه السلام در کتاب شریف کافی آمده است که فرموده اند: مؤمنان «کانوا ینشرون بالمناشیر؛ مؤمنان با اره قطعه قطعه می شدند».

شاید شنیدن این مطلب را بتوان تحمل کرد، اما خودِ مطلب بسیار دهشت بار و وحشتناک است. به فرموده ی آن حضرت، آن مؤمنان تا واپسین دم زندگی از اعتقادات خود دست بر نداشتند. به راستی عزم و اراده ی محکم و قوی داشتند.

حضرت آیت الله العظمی شیرازی مدظله العالی در بخش دیگر بیانات خود فرمودند: انسان باید در سختی ها، گرفتارتر از خود را مدّ نظر قرار دهد و در این صورت است که گرفتاری خود را ناچیز یافته، از اعتراض و بی تابی شرمنده خواهد شد.

ایشان با اشاره به ستمکاری رژیم بعث در عراق فرمودند: برخی از گرفتاری ها و مصیبت ها و جنایات را خود شاهد بودیم. به عنوان مثال ماجرای زندانی شدن مرحوم اخوی، شهید سید حسن شیرازی بود. حزب بعث ایشان را در دوم ماه ربیع الأول دستگیر کردند و تا ماه رجب، یعنی به مدت چهارماه هیچ خبری از او نداشتیم. شانزدهم ماه رجب نامه ای از ایشان به دستمان رسید که اخوی در آن نوشته بودند که در زندان بعقوبه هستم و شما می توانید به ملاقاتم بیایید. آن مرحوم تا روز قبل از عید غدیر خم (حدود ده ماه) در زندان روزگار سپری کرد، یعنی حدود چهار ماه در زندان [مخوف] قصر النهایه و باقی این مدت را در زندان بعقوبه بود.

معظم له افزودند: وقتی من پس از چهار ماه که مخفی بودم به همراه برادرانم چون حکم بازداشت ما هم آمده بود به ملاقات او رفتیم و هنگام ورود مأمور بعثی از من سؤال کردن: که هستی؟ وقتی خود را معرفی کردم گفت: برادرِ مزدور آمریکا!، و وارد شدیم. منتظر شدیم وقتی اخوی شهید آمدند در نگاه اول او را نشناختم و مرحوم والده نیز باورش نمی شد که او پسرش باشد، آن هم به دلیل عوض شدن وضعیت ظاهری اش به جهت شکنجه بود.

آن مرحوم می گفت: در این جا شکنجه هایی سخت نسبت به زندانیان اعمال می کنند که سخت ترین آنها قرار دادن زندانی تا گردن، در حوض فاضلاب پرشده از فضولات انسانی است. آنگاه با چوب بر سر او می کوبند تا طرف از هوش برود. هدف آنان از این اقدام ظالمانه این بود که فرد مورد شکنجه اعتراف و اعتراف نامه امضا کند و بسیار کسانی بودند که تاب نیاورده اعتراف و امضا می کردند و البته کم نبودند افرادی که مقاومت کرده، به خواسته ی آنان تن نمی دادند. البته شکنجه ای سخت و طاقت سوزی بود که هیچ کس در برابر آن تاب نیاورده، همگی جز من را وادار به اعتراف و امضا کرد و آن، این بود که آمپولی به زندانی تزریق می کردند و در نتیجه تمام بدن فرد به شدت دچار خارش می شد، اما فرد را نمی کشت تا از درد و رنج رهایی یابد. وقتی از او پرسیدم برای چه چیزی اعتراف و امضا می خواهند؟ گفتند: لیستی را نزد من آوردند که نام من هم در آن بود. از من می خواستند اعتراف کنم: من و افراد نامبرده شده در این لیست با آمریکا ارتباط داریم و از آن جا دستور می گرفتیم.

به گفته ی مرحوم اخوی نام های: مرحوم اخوی [آیت الله العظمی] حاج سید محمد حسینی شیرازی، فرزندان مرحوم [آیت الله العظمی] سید محسن حکیم، تعدادی از فرزندان مرحوم [آیت الله العظمی] سید محمود شاهرودی و مرحوم [آیت الله العظمی] خویی، شیخ محمد شریعت پاکستانی، آقای فلسفی تهرانی و شماری از بزرگان، عالمان و شخصیت های شیعی در این لیست بود.

حضرت آیت الله العظمی شیرازی تشریح ماجرای زندانی شدن شهید آیت الله سید حسن شیرازی قدس سره را این گونه ادامه دادند: شگفت انگیز این که تمام هم بندی های مرحوم اخوی اعدام شدند، جز ایشان که بعد از آزاد شدن از زندان ده سال زندگی با برکت داشتند، بدین معنا که حوزه ی علمیه ی زینبیه (در کنار مرقد حضرت زینب سلام الله علیها) تأسیس کردند، دایرة المعارف «الکلمه» را نوشتند، خدمات فراوانی در آفریقا ارائه دادند، از جمله مدرسه ی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را در بیروت لبنان (برج البراجنة) تأسیس کردند که صدها مبلغ و عالم، دستاورد این خدمت بوده، همچنان در حال خدمت به دین و مذهب هستند.

مرجع عالیقدر فرمودند: انسان با شنیدن یا مطالعه ی این مصیبت ها و بلاها در می یابد که بلاهای امروز چیزی نبوده و قابل تحمل می باشد. در قرآن کریم می خوانیم: «وَنَبْلُوکُم بِالشَّرِّ وَالْخَیْرِ فِتْنَةً»(انبیاء/35).

پس هرچه پیش آید خیر باشد یا شر، آزمون است.
 
سپس فرمودند: در روایت آمده است که: هرکس در راه ما زندانی شود «لکل یوم فرحة إلی یوم القیامة، ولکل ضربة حوراء؛ برای هر روز [در زندان بودن] شادمانی بزرگی تا روز قیامت و برای هر ضربه ای [که بر زندانی وارد می شود] حوریه ای پاداش داده می شود»(کامل الزیارات، ب44، ح2، ص133 وص134).

قرآن کریم به حسرت و افسوس در روز قیامت اشاره دارد، چندان که خوبان و نیکوکاران نیز در آن روز حسرت می خورند، پس بدانیم که گرفتاری ها مانع حسرت خوردن در قیامت می شوند. امروزه اگر با پاره ای مشکلات رو به رو هستیم، از آن روست که به یک سری اعتقادات و شعائر اهل بیت علیهم السلام پایبند هستیم و البته اهل بیت علیهم السلام بزرگوارانه می پذیرند.

ایشان در ادامه افزودند: به مناسبت، بیان ماجرایی را لازم می دانم.

مرحوم [آیت الله العظمی] آقای بروجردی (که مرجعیت عام شیعیان را بر عهده داشت) روزی در مسیر رفتن به جلسه ی درس بود که طلبه ای نامه ای به ایشان داده، ایشان نامه را خواندند و دیدند که وی درخواست کمک دارد، لذا به او فرمودند: الآن به درس می روم، بعد از درس بیایید تا رسیدگی کنم. آن طلبه همراه ایشان به جلسه ی درس می رود. او که ظاهراً فاضل بود در اثنای درس اشکالی به نظرش رسید و درصدد مطرح کردن آن برآمد. طلبه هایی که کنار او نشسته بودند به او گفتند: گوش آقا سنگین است، خوب است بایستید و با صدای بلند اشکال خود را مطرح کنید. او نیز برخواست تا اشکال خود را بیان کند که مرحوم آقای بروجردی با دیدن او به تصور این که می خواهد مجدداً درخواست خود را مطرح کند و از فرصت استفاده کند، به او گفت: آقا جان، عرض کردم بعد از درس بیایید تا به موضوع رسیدگی کنم.

آن طلبه ناراحت شده سر جای خود می نشیند. بعد از درس دیگر طلبه ها به آقای بروجردی گفتند: او قصد ایراد اشکال داشت، نه چیزی دیگر. یکی از افراد حاضر در درس آن مرحوم برایم نقل کرد که آقای بروجردی بسیار ناراحت شده، طلبه ی یادشده را نزد خود خوانده، از او بسیار عذرخواهی کردند و پوزش خواستند. آن گاه آن طلبه را با خود به خانه بردند و هدیه ای قابل توجه دادند، بدین ترتیب که با توجه به شهریه ی سه تومانی طلاب، آن مرحوم 150 تومان به آن طلبه دادند.

او که از دیدن چنین مبلغی شادمان و هیجان زده شده بود گفته بود: اگر می دانستم این مقدار پول به دست خواهم آورد، از برخورد تند ایشان ناراحت نشده، بلکه خوشحال می شدم.

مرجع عالیقدر فرمودند: این، پاداش دنیایی ناملایمات است، دنیایی که نزد خدای متعال هیچ ارزشی ندارد و در بی ارزشی دنیا همین بس که در روایت آمده است: «إن الله لم یخلق خلقاً أبغض إلیه من الدنیا وإنّه لم ینظر إلیها منذ خلقها؛ خدای متعال از هنگامی که دنیا را آفریده در آن ننگریسته است»(جامع السعادات: ج2، ص27).

این روایت بدان معناست که خدا اعتنایی به دنیا ندارد، و دنیا [فی نفسه] برای خدا منفور است و آخرت نزد حضرتش ارزش دارد. پس باید دید خدای متعال در آن سرا چه پاداشی برای صابران بر سختی ها و مشکلات دنیا دارد، لذا انسان به هنگام گرفتاری و درگیر بودن با مشکلات و مصائب، منافع اخروی آن را نیز در نظر داشته باشد.

حضرت آیت الله العظمی شیرازی مدظله العالی در خاتمه برای پیروزی و نجات شیعیان جهان دعا فرموده و ظهور امام زمان ارواحنافداه را از خدای متعال مسئلت نمودند.