LOGIN
دیدارها
shirazi.ir
"حضرت آیت الله العظمی شیرازی: "
هدایت جوانان با اندیشه ی سالم و توانمندی های اقتصادی
کد 4046
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 05 اسفند 1394 - 15 جمادى الأولى 1437
 
در روز هفتم ماه جمادی الأول 1437ق جمعی از مؤمنان و دوستداران مرجعیت به همراه سخنور توانا و نویسنده ی ارجمند جناب حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ علی حیدر مؤید و شماری از فرزندان و نوادگان ایشان و عده ای از فعالان مذهبی و بازرگانان ساکن کشور چین در شهر مقدس قم با مرجع عالیقدر دیدار کردند.

معظم له در جمع میهمانان خود سخنانی ایراد کردند و فرمودند: دنیا جایی است بسیار عالی و مطلوب و جای تأسف دارد که انسان از آن استفاده نکند. صالحانی که در دنیا بودند، مانند جناب ابوذر و سلمان و جز آنان، در همین خاکدان به آن مراتب والا دست یافتند. بنابراین انسان در هر شرایطی و هر سرزمین باشد می تواند از لحظات و روزهای زندگی خود بهترین استفاده را ببرد.

ایشان در ادامه فرمودند: دو امر مهم وجود دارد که باید نسبت به آن اهتمام ورزید:

1. تزکیه و پیراستن نفس؛ که خدای متعال در این باره می فرماید: «قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکَّاهَا؛ که هر کس نفس خود را تزکیه کرد، رستگار شد»(شمس/9).

پس اگر انسان،خوش اخلاق و نیک رفتار است ، دامنه ی آن را بگستراند و اگر نسبت به اهل بیت علیهم السلام اخلاص دارد، بر آن بیفزاید و اگر پرهیزگار است مراتب آن را بالا ببرد و خداپروایی خود را بیشتر کند.

در مقابل اگر انسانی زود خشم باشد باید بکوشد به تدریج از خشم خود بکاهد و خود را از این خصلت برهاند.

2. ارشاد و راهنمایی دیگران. در این زمینه باید مرد و زنِ خویشاوندان و آشنایان، به ویژه جوانان و نوجوانان را هدایت کرد. توجه داشته باشیم که اگر یک فرد ده یا پانزده نفر را ارشاد کرد، اما تنها دو یا سه نفر بپذیرند، اشکالی ندارد، بلکه مهم خودِ ارشاد و راهنمایی است.

مرجع عالیقدر افزودند: رسول خدا صلی الله علیه وآله صحابه ی فراوانی داشتند، ولی اندک افرادی از آنان تحت تأثیر ارشاد و راهنمایی آن حضرت قرار گرفتند و بسیاری از آنان تن به هدایت و رهنمودهای حضرتش ندادند.

بنابراین، مهم آن است که انسان انجام وظیفه و مسئولیت کند.

ایشان در مقام توضیح چگونگی ارشاد دیگران فرمودند: چندی پیش در دیدارهای صبحگاهی جوانی نزد من آمد و اظهار داشت: می خواهم دست به کاری بزنم، اما با هر کسی در این باره مشورت و گفتگو کرده ام با من مخالفت کرده است.

وقتی درباره ی چیستی کارش سؤال کردم، گفت که می خواهد خودکشی کند.

به او گفتم: یک کاری از تو می خواهم، به شرط این که آن را انجام دهی.

گفت: اگر بخواهید مرا از این کار بازدارید، نمی پذیرم.

گفتم: نه چنین نیست، ولی باید به من قول بدهی آن را انجام دهی.

مجدداً پرسید و من گفتم: خواسته و شرط من چیز دیگری است. او هم پذیرفت.

گفتم: چه هنگامی می خواهی خودکشی کنی؟

گفت: فردا.

پرسیدم: در چه ساعتی؟

پاسخ داد: فردا صبح.

به او گفتم: پس این کار را تا ساعت یازده به تأخیر بینداز.

او اندکی درنگ کرد و گفت: باشد، همین کار را می کنم.

او رفت و دو روز بعد نزد من آمد و گفت: من در اشتباه بودم، لذا تصمیم به خودکشی گرفتم.

معظم له تأکید کرده، فرمودند: ارشاد دیگران واجب است، اما نه به این صورت که آنان را فقط امر و نهی کنیم و با آنها از در ستیز و نزاع درآییم. توجه داشته باشیم که بسیاری از جوانان در جای جای جهان در مسیر تباه شدن و در مسیر فساد اخلاق و عقیده قرار گرفته اند و بر ماست که دست آنان را گرفته و در مسیر صحیح و راه هدایت قرار دهیم. آنچه در این زمینه از اهمیت فراوانی برخوردار است و باید به آن عمل کرد این است که افراد توانمند از نظر اقتصادی از داشته ی خود به فقیران بدهند و افراد اندیشمند دیگران را از اندیشه ی سالم و صحیح خود برخوردار کنند. در سایر امور نیز باید به همین صورت عمل کرد.

برای شما و همگان از خدای متعال توفیق روزافزون و همه جانبه مسألت دارم، وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین.
 

  • نظری برای این خبر درج نشده است.