LOGIN
جلسات علمی
shirazi.ir
"در محضر مرجعیت"
سلسله جلسات علمی حضرت آیت الله العظمی شیرازی در ماه مبارک رمضان (جلسه بیست و یکم)
کد 4290
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 23 تیر 1395 - 8 شوال المكرّم 1437
 
طبق رسم دیرینه مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی حاج سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی در شبهای ماه مبارک رمضان، جلسات علمی معظم له و علمای اعلام، مدرسین حوزه علمیه، فضلا و طلاب علوم دینی در بیت ایشان برگزار شد.
 
 جلسه بیست و یکم
 
 بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین، والصلاة والسلام علی محمد وآله الطاهرین
 
«حرمت وسوسه»

در ابتدای جلسه حضرت آیت الله العظمی شیرازی فرمودند:

قبلاً عرض شد مرحوم صاحب جواهر در وسوسه چهار چیز را حرام می داند، ایشان در جواهر ج6 ص171 راجع به احتیاط صحبت فرموده که احتیاط برای درک واقع است و در هر حالی حَسَن می باشد.

سپس می فرماید: گاهی احتیاط مرجوح است به جهت لوازم آن، و گاهی نیز حرام است.

اگر احتیاط مقدمه ی وسوسه باشد، صاحب جواهر فرموده حرام است، با اینکه مقدمه ی حرام، تنها حرمت عقلی دارد نه حرمت شرعی، اما ایشان احتیاطی که عقلاً و شرعاً مطلوب بوده، ولی مقدمه برای وسوسه شده را حرام می داند.

همچنین اگر وسوسه منشأ احتیاط باشد، مثلاً شخصی به جهت وسوسه با آب ظرف وضو نگرفته و با آب نهر وضو می گیرد، صاحب جواهر فرموده حرام است.

مرحوم صاحب عروه، مقداری بیشتر از صاحب جواهر فرموده، ایشان حتی در معرض حصول وسوسه را حرام دانسته است. و بسیاری از محشین آن را قبول کرده و حاشیه نفرموده اند، مانند: میرزای نائینی، آقا ضیاء، شیخ عبدالکریم، کاشف الغطاء، سید ابوالحسن، جواهری، آل یاسین و سید عبدالهادی، بله تنها پنج یا شش نفر حاشیه زده و آن را نپذیرفته اند.

روایات وسوسه بسیار شدید است و از آن تعبیر به (إطاعت شیطان) شده است. شخصی به حضرت عرض کرد: فلانی آدم عاقلی است، وضو و نمازش را اعاده می کند، حضرت فرمودند: أیّ عقل له وهو یطیع الشیطان.

عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: ذَکَرْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) رَجُلًا مُبْتَلًی بِالْوُضُوءِ وَالصَّلَاةِ، وَ قُلْتُ هُوَ رَجُلٌ عَاقِلٌ، فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام): وَأَیُّ عَقْلٍ لَهُ وَهُوَ یُطِیعُ الشَّیْطَانَ، فَقُلْتُ لَهُ: وَ کَیْفَ یُطِیعُ الشَّیْطَانَ؟ فَقَالَ: سَلْهُ هَذَا الَّذِی یَأْتِیهِ مِنْ أَیِّ شَیْ‌ءٍ هُوَ، فَإِنَّهُ یَقُولُ لَکَ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ. (الکافی: ج1 ص12 ح10)

از این رو بزرگانی مانند صاحب جواهر و صاحب عروه فتوا به حرمت ما یوجب الوسوسه را داده اند، و جهتش همین روایات شدید اللحنی است که در مورد وسوسه وارد شده است.

مرحوم صاحب جواهر چهار چیز را در وسوسه حرام می داند:

1. علم تفصیلی به وسوسه.

2. علم اجمالی به وسوسه، یعنی: اجمالاً می داند یکی از دو احتیاط وسوسه است، زیرا علم اجمالی در تنجُّز مانند علم تفصیلی است.

3. مقدمه ی وسوسه.

4. وسوسه ای که منشأ احتیاط باشد.

«حرمت مقدمه وسوسه»

یکی از فضلا پرسید: بنابر نظر مرحوم صاحب جواهر، وجه حرمت وسوسه اگر مقدمه باشد چیست، با اینکه ایشان در سایر موارد، مقدمه را حرام شرعی نمی داند؟

معظم له فرمودند: گاهی از شدّت حرمت ذی المقدمه، استفاده می شود مقدمه آن نیز اضافه بر حرمت عقلی، حرمت شرعی دارد.

و گاهی مانند صاحب عروه حتی در معرض وسوسه را نیز حرام دانسته است.

این حکم از شدت لحن روایات وسوسه، توسط این بزرگان برداشت شده است.

«اعتیاد به وسوسه»

یکی از فضلا گفت: چه بسا بسیاری از اشخاص وسواسی، حالت وسوسه برایشان اعتیاد شده باشد که برگشت از آن ممکن نیست یا موجب عسر و حرج شدید است.

معظم له فرمودند: اگر در مقدمات تقصیر کرده باشد، معذور نیست، زیرا (الامتناع بالاختیار لا ینافی الاختیار)، مانند: جهل تقصیری یا نسیان تقصیری که معذور نمی باشد.

از این رو، اشکال مذکور مانع حرمت وسوسه نیست، مانند کسی که خود را از بالای بلندی پرت کند، وی در حین افتادن مختار نیست تا خود را از مرگ حفظ کند، اما در مقدمه آن اختیار داشته، از این رو مستحق عقاب است.

«حرمت منشأ وسوسه»

یکی از فضلا گفت: وجه اینکه صاحب جواهر وسوسه ی منشأ احتیاط را نیز حرام دانسته چیست؟ منشأ مانند داعی بر عمل است، و داعی با عمل و نیّت فرق دارد. مثل اینکه داعی او در وضو با آب سرد، خنک شدن باشد اما در عین حال نیّت قربت دارد. فقها آن را مبطل عمل نمی دانند. پس چطور در اینجا فرموده اگر وسوسه منشأ احتیاط باشد اشکال دارد؟

معظم له فرمودند: مرحوم صاحب جواهر نفرموده عمل باطل است، فقط حرمت تکلیفی را فرموده است. به هر حال ایشان از روایات وسوسه که آن را اطاعت و عبادت شیطان معرفی فرموده، اینطور برداشت نموده است.

یکی از فضلا گفت: در داعی بلکه در قصد حرام، تا به مرحله عمل نرسد حرام نیست و مذمتی نمی باشد.

ایشان فرمودند: چه بسا در محرّمات عادی اینگونه باشد، اما در محرمات عظیمه اینطور نیست، مثلاً اگر کسی ـ والعیاذ بالله ـ قصد قتل معصوم کند بلا شک حرام است، بلکه حتی اگر فکر قتل معصوم را نماید و نیت نداشته باشد باز حرام است. آنان که کربلا آمدند چه بسا همه شان قصد قتل امام حسین (علیه السلام) را نداشتند اما همین که آمدند و سیاهی لشکر شدند حرام بزرگی است.

نسبت به وسوسه نیز، به جهت اینکه از محرمات عظیمه و شدیده می باشد، برخی بزرگان فقها اینگونه برداشت کرده اند که مقدمه آن، و حتی به قول صاحب عروه در معرض وسوسه قرار گرفتن، یعنی کاری که احتمال ابتلای به وسوسه در آن باشد نیز حرام است.

یکی از فضلا پرسید: آیا به همان داعی، اطلاق وسوسه نمی شود؟

معظم له فرمودند: علی الظاهر وسوسه وصف عمل است، و کسی که آن عمل را انجام دهد از او تعبیر به وسواسی می شود، بله شاید در بعضی موارد داعی نیز وسوسه باشد.

«ملاک تشخیص وسوسه»

یکی از فضلا سؤال کرد: آیا ملاک در وسواسی بودن، تشخیص خود فرد است؟

ایشان فرمودند: بله، اگر وسواس خود را وسواسی نمی داند معذور است، مگر در مقدمات وسواسی شدن مقصّر باشد، زیرا (ما بالاختیار لا ینافی الاختیار)، البته بسیاری از وسواسی ها به وسواسی بودن خود اعتراف دارند.

«بطلان عبادت وسواس»

یکی از فضلا گفت: اگر خود مقدمه ی وسوسه عبادت باشد، در این صورت تقرّب به آن ممکن نیست، از این جهت حرام و باطل است.

معظم له فرمودند: اگر مقدمه، عبادت باشد نه تنها به جهت وسوسه، بلکه بی امر نیز باطل بوده، چه رسد به اینکه نهی هم داشته باشد. ولی شاید عبارت جواهر و عروه مقدمه ای را می فرماید که خودش عبادت نباشد.

یکی از فضلا گفت: شاید مقصود آنان از مقدمه، سبب باشد. یعنی چیزی که سبب وسواسی شدن است حرام است.

ایشان فرمودند: اگر مقصودشان چنین باشد حرام بوده و بحثی در آن نیست، اما صاحب جواهر فقیه بزرگی است و معنای مقدمه و سبب، و فرق آن دو را می داند و به آن توجه دارد، با آن حال تعبیر مقدمه فرموده، و ظاهر کلامشان این است که خود این مقدمه، حرام است.

یکی از فضلا پرسید: برخی از فقها فرموده اند: وسوسه در عبادت موجب بطلان می شود. اما اشکالی در فتوا به نظر می رسد، زیرا اگر کسی از روی وسوسه مثلاً (ولا الضالّین) را ده بار تکرار کند، با همان بار اول و دوم که صحیح ادا شده قرائتش درست است، و مابقی ربطی به نماز ندارد، گرچه فی نفسه حرام باشد، مابقی مانند نظر به اجنبیه در اثنای نماز است که خللی به صحت نماز وارد نمی کند.

معظم له فرمودند: وسوسه خودش موضوع حرمت است، و اگر در نماز بود جزئی از نماز بوده و مانند نظر به اجنبیه نیست که جزء نمی باشد، تکرار از روی وسوسه جزء نماز است و اگر منهی عنه باشد نماز باطل می شود، مانند تکرار رکوع که موجب بطلان است، بله اگر به نیّت جزء نباشد اشکالی ندارد.

از این رو جماعتی از بزرگان از جمله صاحب عروه فرموده اند: وسوسه در عبادت موجب بطلان است.

هرچند برای بنده مسلم نیست که عبادات وسواسی باطل باشد.

وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین