LOGIN
جلسات علمی
shirazi.ir
"در محضر مرجعیت"
سلسله جلسات علمی حضرت آیت الله العظمی شیرازی در ماه مبارک رمضان (جلسه دوازدهم)
کد 6650
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 12 خرداد 1397 - 17 رمضان العظيم 1439
 
طبق رسم دیرینه مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی حاج سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی در شب های ماه مبارک رمضان، جلسات علمی معظم له و علمای اعلام، مدرسین حوزه علمیه، فضلا و طلاب علوم دینی در بیت ایشان برگزار شد.
 
جلسه دوازدهم
 
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین، والصلاة والسلام علی محمد وآله الطاهرین

عده متعه

در ابتدای جلسه سؤال شد: شما شهرت را حجّت می دانید اما در مواردی مانند عده متعه، خلاف مشهور فتوا داده اید؟

حضرت آیت الله العظمی شیرازی دام ظله فرمودند: بنده شهرت فتوائیه را تبعاً یا وفاقاً للمشهور قدیماً و حدیثاً جابر و کاسر می دانم، اما این به معنای سدّ اسکندر بودن شهرت نیست. بلکه یکی از ادله است و چنانچه دلیلی اقوی باشد به آن عمل می شود.

در فقه استدلالی مجموع ادله ملاحظه می شود، و یک دلیل تنها به عنوان سدّ اسکندر وجود ندارد. مثلاً: روایت صحیحة السند وظاهرة الدلالة حجّت است اما اگر اعراض از آن شد از حجیّت ساقط می شود. شهرت نیز مانند روایت صحیحه سدّ اسکندر نیست بلکه یک منجّز و معذّر است، بنابراین اگر خلاف آن ثابت شد دیگر قائل به آن نمی شویم.

اما نسبت به عدّه متعه که سؤال شد:

اولاً: معلوم نیست قائلین به دو طهر در عدّه متعه مشهور باشند. اگرچه صاحب جواهر این قول را نسبت به شهرت داده، اما برخی نفی شهرت کرده اند.

ثانیاً: در عده متعه روایت دیگری داریم که آن را یک طهر دانسته، و جمع دلالی این دو روایت حمل دو طهر بر استحباب است. زیرا اگر دو طهر واجب باشد لازمه اش طرح روایت یک طهر است.

و در فقه نظائر آن بسیار است، مانند فدیه که یک روایت می فرماید: یک مُد فدیه بدهد و در روایت دیگر آمده: دو مُد. مشهور جمع دلالی کرده و فرموده اند: یک مُد واجب و دو مُد مستحب است.

گفته شد: مگر عدد مفهوم ندارد؟

معظم له فرمودند: خیر مگر قرائنی یا تعارضی باشد.

گفته شد: حضرتعالی در نظیر این موارد اعراض مشهور را مسقط حجیّت می دانید، در اینجا مشهور از روایت یک طهر اعراض کرده اند.

معظم له فرمودند: در ما نحن فیه جمع دلالی وجود دارد و نوبت به تعارض نمی رسد.

صلوات به جای ذکر رکوع

سپس معظم له در پی بحث شب گذشته که آیا در رکوع و سجود می توان به جای ذکر، صلوات فرستاد، فرمودند:

صلوات گرچه ثواب عظیم دارد اما باید تابع ادله بود اگر ظاهر دلیل ذکر در رکوع و سجود است، خواه مطلق ذکر یا خصوص تسبیح (سبحان الله) که جماعتی از جمله مرحوم والد فرموده اند، ذکر انصراف به ذکرِ خدا دارد و عرض شد صلوات اصطلاحاً ذکر نیست و دعاست.

اما بنده با مراجعه به ادله دو روایت دیدم که ظاهرش جواز صلوات است به جای ذکر در رکوع و سجود. این دو روایت را مرحوم حر عاملی در وسائل کتاب الصلاة، ابواب الرکوع، باب 20، حدیث 1و2 آورده است.

روایت اول

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَیْدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) عَنِ الرَّجُلِ یُذْکَرُ النَّبِیُّ (صلی الله علیه وآله) وَ هُوَ فِی الصَّلَاةِ الْمَکْتُوبَةِ إِمَّا رَاکِعاً وَ إِمَّا سَاجِداً فَیُصَلِّی عَلَیْهِ وَ هُوَ عَلَی تِلْکَ الْحَالِ فَقَالَ نَعَمْ إِنَّ الصَّلَاةَ عَلَی نَبِیِّ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) کَهَیْئَةِ التَّکْبِیرِ وَ التَّسْبِیحِ وَ هِیَ عَشْرُ حَسَنَاتٍ یَبْتَدِرُهَا ثَمَانِیَةَ عَشَرَ مَلَکاً أَیُّهُمْ یُبَلِّغُهَا إِیَّاهُ.

بعد صاحب وسائل فرموده: این روایت را کلینی نیز به سند دیگری نقل فرموده است.

روایت دوم

عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) أُصَلِّی عَلَی النَّبِیِّ (صلی الله علیه وآله) وَ أَنَا سَاجِدٌ، فَقَالَ: نَعَمْ هُوَ مِثْلُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ.

مرحوم شیخ انصاری در کتاب صلاة چاپ جدید، ج2، ص20 بعد از نقل این روایت می فرماید: نعم یوهِنُها ظهورُها فی قیام الصلاة علی النبی مقام الذکر ولم یُعرف له قائلٌ من الامامیة فضلاً عن کونه من دینهم الذی یجب الاقرارُ به.

پس مرحوم شیخ انصاری قبول دارند که روایت ظهور در جایگزینی صلوات به جای ذکر اما می فرماید احدی از امامیه به آن قائل نشده است.

غریب این است که مرحوم شیخ صدوق در امالی ص512 فرموده: (انّ من دین الامامیة الاقرار بأنّ الذکر فی الرکوع والسجود ثلاث تسبیحات وأنّ من لم یُسبّح فلا صلاة له الا أن یُهلّل أو یکبّر أو یصلّی علی النبی وآله بعدد التسبیح).

و در عروه در مستحبات سجود که 16 مورد ذکر کرده فرموده: (السادس عشر: أن یصلی علی النبی وآله بعد الذکر أو قبله). و ظاهر قبل از ذکر یا بعد از آن یعنی ذکر لازم است و صلوات تنها به جای ذکر مجزی نیست. و در عروه هایی که 41 حاشیه دارد هیچ یک در اینجا حاشیه نفرموده و کلام صاحب عروه را پذیرفته اند.

خلاصه: مشکل این دو روایت اعراض از آنهاست، آن هم اعراضی که شیخ می فرماید: قائلی از امامیه ندارد. و بنابر کاسریت اعراض که مشهور قدیماً و حدیثاً قائلند، و ما تبعاً یا وفاقاً بر آن رأی هستیم، این دو روایت حجیّت ندارد و نمی توان گفت در رکوع و سجود، صلوات به جای ذکر، کافی است.

اما آقایانی که کسر و جبر دلالی را قبول ندارند، به کتاب برخی آنها مراجعه کردم دیدم یا اصلاً روایت را نقل نکرده و یا نقل فرموده اما متعرض این مسأله نشده اند که آیا می توان به جای ذکر صلوات فرستاد، با اینکه ظاهر این دو روایت همین است.

صاحب مدارک از کسانی است که جبر و کسر را قبول ندارد، ایشان در مدارک ج3 ص428 صحیحه عبدالله بن سنان را نقل کرده بعد فرموده: (فلا ریب فی رُجحان الصلاة علی النبی فی جمیع الأحوال بل لا یبعد وجوبها اذا ذُکر). و چه بسا لا یبعد وجوبها به جهت فرمایش حضرت باشد: «من ذکرنی أو ذکرت عنده ولم یُصلّ علیّ سُلِک به غیر طریق الجنة».

اما ایشان اصلاً این مسأله را مطرح نکرده که آیا صلوات به جای ذکر رکوع و سجود کافی است که ظاهر روایت است یا نه.

همچنین صاحب حدائق در ج8 ص269 بعد از نقل صحیحه عبدالله بن سنان فرموده: (بناءاً علی ما هو المشهور بینهم من استحباب الصلاة متی ذکر وان کان الأظهر عندی القول بالوجوب). و ایشان نیز متعرّض این نشده که ظاهر روایت، امکان جایگزینی صلوات به جای ذکر است.

شروط حجیت روایت

سپس معظم له فرمودند: این خود یک شاهد و مؤیّد است بر اینکه تنها صحت السند و ظهور دلالت دلیل حجیت نیست. بلکه چنانچه یک وقت عرض شد حجیت روایت پنج شرط دارد:

1. سند معتبر 2. ظهور دلالت 3. عدم تقیه 4. عدم اعراض 5. عدم معارض.

و در فقه مکرر روایت صحیحة السند وظاهرة الدلالة هست که فقها طبق آن فتوا نداده و به آن عمل نکرده اند.

از جمله در باب صلاة مسافر که باید نماز رباعی را قصر بخواند، روایت صحیحه بلا اشکال، علی جمیع المبانی الرجالیه. وظاهرة الدلالة، بر وجوب (به جهت صیغه امر) هست که مسافر بعد از نماز ظهر و عصر و عشاء که دو رکعت خوانده می شود به جای دو رکعت دیگر، سی بار بگوید: (سبحان الله والحمد لله ولا اله الا الله والله اکبر). اما احدی فتوا نداده که این واجب است، بلکه فرمودند: مستحب است.

اجزاء خوانده شده قرآن

سؤال شد: اگر شخصی پنج جزء از قرآن را خوانده بعد اجیر شود برای یک ختم کامل، آیا می تواند آن پنج جزء را برای این اجاره نیت کند؟

معظم له فرمودند: خیر، زیرا ظاهر ادله این است که نیت سابق بر عمل باید باشد. (لا عمل الا بالنیّة).

وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین
 

  • نظری برای این خبر درج نشده است.