LOGIN
خبر
shirazi.ir
مراسم عزاداري وسوگواري شهادت امام صادق عليه السلام در بيت آية الله العظمي شيرازي برگزار شد
کد 760
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 09 آذر 1384 - 27 شوال المكرّم 1426

به مناسبت فرا رسيدن 25شوال سالروز شهادت جانسوز رئيس مذهب شيعه امام صادق عليه السلام، روز دوشنبه مراسم سوگواري در بيت مرجع عالي قدر برگزار شد. در اين مراسم جمع کثيري از طلاب، فضلا ومؤمنان سوگوار ونيز اعضاي بيت آية الله العظمي شيرازي حضور داشتند وحجج اسلام آقايان: قاضي زاهدي، نظري، رياحي ويثربي به سخنراني، ذکر مصيبت وبررسي جوانب گوناگون زندگي آن امام همام پرداختند.

حجة الاسلام والمسلمين قاضي زاهدي در ابتدا گفت: «شخصي به نام حارث اعور از حضرت سيدالشهدا عليه السلام درباره آيه «وَالشَّمْسِ وَضُحي?هَا؛(1) سوگند به خورشيد وتابندگي اش، سؤال کرد. امام به او فرمود: «واي بر تو حارث، منظور اين آيه محمد رسول خدا صلّي الله عليه وآله است. حارث درباره: «وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَي?هَا؛(2) سوگند به ماه چون از پيِ آن برآيد، سؤال کرد. حضرت فرمود: آن، امير مؤمنان علي بن ابي طالب عليه السلام است که در پيِ محمد صلّي الله عليه وآله مي آيد».(3)

وي افزود: در منظومه هدايتگري مردم به سوي خدا، شمسِ هدايت پيامبر وقمر تابان، ولايت است. به همان دليل که خدا پيامبر را براي هدايت فرستاده، به همان دليل وبه سبب قاعده لطف، امام را نيز فرستاده است.

ايشان در بخش ديگري از سخنان خود گفت: «ريشه تمام فسادها وجنايات وظلم ها به سقيفه باز مي گردد. در حقيقت امام حسين عليه السلام را نيز در سقيفه به شهادت رساندند.

کسي که هزاران آيه در حق او نازل شده سزاوار خلافت مي باشد، نه کساني که حتي نصف آيه هم در حق شان نازل نشده است. اميرمؤمنان علي بن ابي طالب عليه السلام واجد تمام کمالات وصفات نيکوست وهيچ صفت مثبتي وجود ندارد که در وجود آن حضرت به نحو کامل موجود نباشد.

او در ادامه افزود: روزي زني به نام حرّه، خواهر رضاعي پيامبر ودختر حلميه سعديه، نزد حجاج رفت وبدون فروتني در برابر او ايستاد. حجاج از او پرسيد: آيا تو حرّه دختر حليمه سعديه اي؟... گفته اند که تو علي را بر ابوبکر وعمر وعثمان ترجيح مي دهي واز آنان برتر مي داني. حليمه گفت: کسي که گفته است فقط علي را بر آن سه تن مقدم مي دانم دروغ گفته است. من علي را بر آدم ابوالبشر، نوح، لوط، ابراهيم، داوود، سليمان وعيسي بن مريم عليهم السلام ترجيح مي دهم وبرتر مي دانم. حجاج گفت: اگر براي اين گفته خود دليل نياوري گردنت را خواهم زد. حرّه گفت: فقط من نيستم که علي را برتر مي دانم بلکه خدا در قرآن نيز از پيامبران برتر دانسته است.

خداي متعال فرموده است: «وَعَصَي? ءَادَمُ رَبَّهُ فَغَوَي?؛(4) آدم پروردگارش را نافرماني کرد وگمراه شد. ولي در حق علي عليه السلام گفته است: «وَکَانَ سَعْيُکُم مَّشْکُورًا؛(5) اين پاداش شماست وتلاش شما مورد قدرداني است. نيز درباره لوط ونوح در قرآن آمده است: «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِّلَّذِينَ کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ کَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيئاً وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ؛(6) خداوند براي کافران همسر نوح وهمسر لوط را مثال آورد که تحت سرپرستي دو تن از بندگان صالح ما بودند، ولي به آن دو خيانت کردند وارتباط با اين دو پيامبر سودي برايشان نداشت. به آنها گفته شد: با ديگران به آتش دوزخ درآييد.

اما فاطمه زهرا همسر علي کسي است که خدا به خشنودي او خشنود، وبه خشم او خشمگين مي شود.

ونيز درباره ابراهيم خليل آمده است: «وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ أَرِنِي کَيْفَ تُحْيِ الْمَوْتَي? قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِن قَالَ بَلَي? وَلَکِن لِّيَطْمَئِنَّ قَلْبِي؛(7) ابراهيم گفت: پروردگارا به من نشان بده که چگونه مردگان را زنده مي کني. فرمود: مگر ايمان نياورده اي؟ گفت: چرا، ولي مي خواهم دلم آرام يابد.

ولي مولاي ما اميرمؤمنان فرموده است: «لو کشف الغطاء ما ازددت يقيناً؛(8) اگر پرده کنار رود بر يقين من افزوده نمي شود.

نيز درباره موسي عليه السلام آمده است: «فَخَرَجَ مِنْهَا خَآئِفًا يَتَرَقَّبُ؛(9) ترسان ونگران از شهر بيرون رفت. ولي حضرت علي در ليلة البيت بدون هيچ واهمه اي در بستر رسول خدا صلّي الله عليه وآله خوابيد واين آيه در حق او نازل شد: «وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَآءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ؛(10) بعضي از مردم در طلب خشنودي خدا جان خود را مي فروشند.

همچنين درباره داوود وسليمان عليهما السلام آمده است: «يَا دَاوُدُ إِنَّا جَعَلْنَاکَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْکُم بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَي? فَيُضِلَّکَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ؛(11) اي داوود ما تو را در زمين جانشين قرار داديم. در ميان مردم با انصاف داوري کن واز هواي نفس پيروي نکن که تو را از راه خدا منحرف مي کند.

داوود وسليمان هر دو قضاوت کردند ولي خدا قضاوت سليمان را پذيرفت. اما مولا علي مي فرمود: «سلوني عمّا فوق العرش سلوني عمّا تحت العرش سلوني قبل أن تفقدوني؛(12) درباره بالاي عرش از من بپرسيد؛ درباره زير عرش از من سؤال کنيد؛ پيش از آن که از ميان شما بروم [هرچه مي خواهيد] بپرسيد.

ورسول خدا صلّي الله عليه وآله درباره ايشان فرمودند: «أفضلکم وأعلمکم وأقضاکم علي؛(13) برترين، داناترين وبهترين شما در داوري علي است. همچنين سليمان به خدا گفت: «هب لي ملکا لا ينبغي لأحدٍ من بعدي؛(14) پروردگارا، به من ملکي ارزاني دار که هيچ کس را پس از من سزاوار نباشد. ولي اميرمؤمنان مي فرمود: «طلقتک يا دنيا ثلاثاً لا رجعة لي فيک؛(15) اي دنيا من تو را سه طلاقه کردم وبه تو نيازي ندارم».

وي افزود: «علي عليه السلام اين همه فضيلت دارد ولي آن همه به او ستم کردند وکار به جايي رسيد که جواب سلام حضرت را هم نمي دادند».

سخنران بعدي مراسم حجة الاسلام والمسلمين نظري بود که محور سخنان خود را اهميت ولايت وجايگاه والاي آن قرار داد وگفت: «در روايات آمده است: اساس اسلام بر پنج چيز است: نماز، زکات، روزه، حج وولايت ودر اين ميان هيچ چيز به اهميت وارزش ولايت نمي رسد. ولايت از نماز وهر چيز ديگر بالاتر است وما بايد شاکر اين نعمت بزرگ باشيم. از همين روست که امام صادق عليه السلام فرموده اند: «ولايتي لعلي بن أبي طالب عليه السلام احبُّ إليّ من ولادتي منه لأن ولايتي لعليّ ابن ابي طالب فرض وولادتي منه فضل؛(16) ولايت من نسبت به علي بن ابي طالب عليه السلام نزد من دوست داشتني تر از ولادت من از آن جناب است؛ زيرا ولايت ايشان واجب ونسب وسيادت من از فضل خداست».

وي افزود: «ولايت را با هيچ چيز نمي توان مقايسه کرد ودنيا با تمام عظمت آن در برابر ولايت، شيء بي ارزش وپوچي بيش نيست».

او خاطرنشان کرد: «توبه هيچ کس بدون ولايت ومحبت اهل بيت عليهم السلام پذيرفته نيست وراه نجات منحصر در تمسک به قرآن واهل بيت عليهم السلام است وحقيقت اسلام در تشيّع وتولاّي خاندان پيامبر عليهم السلام تجلي يافته است.

سخنران بعدي مراسم حجة الاسلام والمسلمين رياحي درباره جوانب گوناگون زندگي امام صادق عليه السلام ونهضت عظيم علمي وفرهنگي ايشان سخن گفت واظهار داشت: يکي از نهضت هاي علمي بزرگ، نهضت فرهنگي امام باقر وامام صادق عليهماالسلام است. اگر نهضت امام صادق عليه السلام نبود به جرأت مي توان گفت: از حلال وحرام ومسائل دين چيزي باقي نمي ماند. از اين روست که آن حضرت را رئيس مذهب شيعه خوانده اند.

او با اشاره به حجم گسترده احاديثي که از امام صادق عليه السلام روايت شده است گفت: «مجموعه هايي مانند وسائل الشيعه 3600 حديث در مسائل حلال وحرام را دربر دارد که همگي مرهون تلاش ها وزحمات امام باقر وامام صادق عليهماالسلام است. فقط ابان بن تَغْلُب ـ که يکي از شاگردان امام صادق عليه السلام بود ـ به تنهايي سي هزار حديث از امام باقر عليه السلام وشانزده هزار حديث از امام صادق عليه السلام نقل کرده است واين آمارها گوياي گوشه اي از اين نهضت عظيم فرهنگي است».

آخرين سخنران مجلس حجة الاسلام والمسلمين يثربي اظهار داشت: «راه ورسم تبليغ دين را حضرت امام صادق عليه السلام بنيان نهاد وبه ما آموخت. از اين رو همه روزها روز امام صادق است وتا وقتي بر فراز منبرها قال الصادق وقال الباقر گفته مي شود همه روزها متعلق به ايشان مي باشد».

وي افزود: پيشوايان ما وبه خصوص امام صادق عليه السلام به ما فرموده است با کردارتان دين خود را تبليغ کنيد نه با گفتارتان. براي نمونه ايشان فرموده اند: «اوصيکم بتقوي الله والعمل بطاعته واجتناب معاصيه واداء الامانه لمن إتمنکم وحسن الصحابة لمن صحبتموه وأن تکونوا لنا دعاة صامتين. فقالوا: يابن رسول الله، وکيف ندعوا إليکم ونحن صموت؛ قال: تعملون بما أمرناکم به من العمل بطاعة الله وتتناهون عن معاصي الله وتعاملون الناس بالصدق والعدل وتؤدّون الأمانة وتأمرون بالمعروف وتنهون عن المنکر ولا يطّلع الناس منکم إلاّ علي? خير فإذا رأوا ما أنتم عليه عملوا أفضل ما عندنا فتنازعوا إليه؛(17) شما را به تقواي الهي واطاعت خدا وخودداري از گناه سفارش مي کنم. هرکس به شما اعتماد کرد وامانتي سپرد، نسبت به او امانتدار باشيد وبا همگان خوش برخورد باشيد. بکوشيد بدون زبان مردم را به سوي ما دعوت کنيد. اصحاب عرضه داشتند: چگونه مي توانيم بدون زبان مردم را به سوي شما دعوت کنيم. فرمود: به آنچه ما به شما فرمان داده ايم وطاعت الهي در آن است عمل کنيد واز معصيت خودداري نماييد وبا صداقت وعدالت با مردم رفتار کنيد وامانتدار، امر به معروف وناهي از منکر، وچنان باشيد که مردم جز خوبي وراستي ودرستي در شما مشاهده نکنند. اگر چنين باشيد مردم به سوي ما خواهند شتافت وبه گفته ما عمل خواهند کرد».

وي در پايان به ستم ها ومصائبي اشاره نمود که از ناحيه دشمنان دين وبه خصوص منصور دوانيقي متوجه حضرت شد ودقايقي را به ذکر مصائب آن جناب ونيز حضرت سيدالشهدا عليه السلام اختصاص داد.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. شمس(91)، آيه1.

2. شمس(91)، آيه2.

3. بحارالانوار، ج16، ص89.

4. طه(20)، آيه121.

5. انسان(76)، آيه22.

6. تحريم(66)، آيه10.

7. بقره(2)، آيه260

8. بحارالانوار، ج40، ص153.

9. قصص(28)، آيه21.

10. بقره(2)، آيه207.

11. ص(38)، آيه26.

12. بحارالانوار، ج46، ص134.

13. همان.

14. ص(38)، آيه35.

15. شاذان بن جبرئيل قمي، الفضائل، انتشارات رضي قم، ص138.

16. بحارالانوار، ج39، ص299.

17. مستدرک الوسائل، ج1، ص116.





  • نظری برای این خبر درج نشده است.