LOGIN
خبر
shirazi.ir
"حجة الاسلام والمسلمين رفعتي: "
اهل بيت عليهم السلام ابواب الله مي باشند
کد 783
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 03 دی 1384 - 21 ذوالقعدة الحرام 1426

حجة الاسلام والمسلمين رفعتي شب شنبه گذشته در ادامه سلسله درس هاي اخلاق در بيت مرجع عالي قدر حضرت آية الله العظمي سيد صادق شيرازي، ضمن اشاره به آيه: «وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هَذِهِ الْقَرْيَةَ فَکُلُوا مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُوا حِطَّةٌ نَّغْفِرْ لَکُمْ خَطاَيَاکُمْ وَسَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ؛(1) به ياد آريد هنگامي را که گفتيم بدين شهر درآييد واز نعمت هاي آن هرگونه خواستيد بخوريد وبا خضوع وخشوع از در وارد شويد وبگوييد: گناهان ما را فرو ريز، تا از خطاهاي شما درگذريم وپاداش بيشتري به نيکوکاران دهيم» گفت: «همان طور که در قوم بني اسرائيل باب حطّه اي وجود داشت که به وسيله آن آزمايش مي شدند، اهل بيت عليهم السلام نيز به باب حطه اي تشبيه شده اند که خدا مردمان را به وسيله آنان مورد امتحان قرار مي دهد.

وي افزود: «امام هادي عليه السلام در زيارت جامعه ـ که دانشنامه عظيم امام شناسي است و علاوه بر صحت صحيح، مضامين ژرف ووالايي دارد که گواه صدور آن از معصوم است ـ از اهل بيت عليهم السلام اين گونه ياد مي کنند: «والبابُ المبتلي? بِهِ النّاسُ مَن أتاکُم نَجا ومَن لمْ يأتکُم هَلَکَ؛(2) شما همان دري هستيد که مردم به آن آزموده مي شوند؛ بدين نحو که هرکس وارد آن شود نجات مي يابد وهرکس از آن رو برتابد هلاک مي گردد».

همچنين در يکي از زيارت هاي امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف آمده است: «السلام عليک يا باب الله وديان دينه؛(3) درود بر تو اي در [معرفت وتقرب به] خدا واي فرمانرواي قهار».

همچنين حضرت قمر بني هاشم و برخي از معصومين نظير حضرت موسي بن جعفر عليه السلام را باب الحوائج مي شماريم.

علاوه بر اين در حديث مشهور نبوي آمده است: «أنا مدينةُ العلمِ وعليٌّ بابُها؛(4) من شهر علم هستم وعلي بي ابي طالب درِ آن شهر است». ونيز از طريق عامه روايات شده است که رسول خدا صلي الله عليه وآله فرمودند: «أنا مدينةُ الحکمةِ وعليٌّ بابُها فمنْ أراد المدينة فليأتِها مِن بابها؛(5) من شهر حکمت هستم وعلي درِ آن است. بنابراين هرکس مي خواهد بدين شهر درآيد بايد از درِ آن وارد شود».

وي اظهار داشت: ائمه عليهم السلام ابواب الله هستند وتنها راه رسيدن به هر خير وکمالي در اين جهان اهل بيت عليهم السلام مي باشند. بدين معنا که ممکن نيست کسي مقامات سعادت و فضيلت وانسانيت را بدون ياري خواستن از آنان طي کند وهيچ کمالي بدون آنان دست يافتني نيست.

اين که مي گوييم حضرت موسي بن جعفر عليه السلام باب الحوائج است بدين معنا نيست که آنان صرفاً ابواب حاجات مادي اند، بلکه تحصيل کليه خيرات مادي ومعنوي نيازمند نظر لطف وعنايت آنان است.

وي افزود: «بزرگ ترين فضيلت وکمال در اين جهان، توحيد ومعرفت کامل نسبت به خداست. حال کسي که جوياي معرفت الله است اگر سراغ ديگران ومذاهب ديگر برود به مقصد خويش که خداشناسي است نمي رسد؛ زيرا خدايي که آنان معرفي مي کنند خداي واقعي نيست، بلکه تصويري واژگونه و تحريف شده از خدا به دست مي دهند که با حقيقت فرسنگ ها فاصله دارد وبه کفر منجر مي شود، نه توحيد. براي مثال درهمين صحاح اهل سنت احاديث کلامي وجود دارد که براي خدا دست وپا وجوارح قائل مي شود وخدا را قابل تجسم ومحدود ومحتاج توصيف مي کند؛ در حالي که اهل بيت باب توحيد هستند وکلمات امام صادق ونهج البلاغه مولا اميرالمؤمنين عليهماالسلام معدن خداشناسي است وحقايق ناب توحيدي را به تشنگان عرضه مي کنند.

وي ضمن اشاره به تحريفات تاريخي مورّخان اهل سنت در خصوص سيره نبوي گفت: «در بحث نبوت وشناخت سيره نبوي نيز تنها راه مطمئن اهل بيت عليهم السلام مي باشند؛ زيرا مورخان اهل سنت تفسير نادرست از نبوت، سيره نبوي وخصوصيات پيامبر ارائه کرده اند».

وي در مسائل عرفاني نيز تنها راه صحيح را راه اهل بيت دانست وضمن اشاره به انبوه خطاهاي کتب اخلاقي وعرفاني اهل سنت اظهار داشت: «غزالي در احياء علوم الدين ودر بحث غيبت، گفته است: ما نبايد امثال يزيد را غيبت کنيم؛ زيرا چنين خطاکاراني ممکن است توبه کرده باشند. به دليل همين اشتباهات کلان است که مرحوم فيض کاشاني دست به تنقيح واصلاح اين کتاب بر اساس مکتب وتعاليم شيعي زده وتحت عنوان المحجة البيضاء ويراست جديدي از آن عرضه نموده است.

حجة الاسلام والمسلمين رفعتي با اشاره به ميراث فقهي عظيم شيعه، آن را جوابگوي نيازهاي امروزين وجديد بشر توصيف نمود وتأکيد کرد: «به رغم سياست اهل سقيفه در زمينه ممنوعيت نشر، نقل وکتابت احاديث نبوي وبه رغم مشکلات فراوان وچندين مورد کتابسوزي بزرگ، هنوز فقه شيعه متکامل، پويا وجوابگوي مسائل عصري است.

ابن ابي الحديد معتزلي حنفي در مقدمه شرح نهج البلاغه آورده است که تمام مذاهب چهارگانه اهل سنت به نحوي به اهل بيت وسرچشمه دانش آنان باز مي گردد؛ زيرا رؤساي مذاهب چهارگانه فقهي همه شاگرد امام صادق يا امام باقر عليهماالسلام بوده اند. براي مثال ابوحنيفه با اشاره به دو سال شاگردي اش در محضر امام صادق عليه السلام مي گفت: «لولا السنتان لهلک النعمان؛(6) اگر آن دو سال نبود ابوحنيفه هلاک مي شد».

اين سخنران ضمن اشاره به وجود کاستي ها وخطاهاي فراوان در مباحث ومکاتب فقهي اهل سنت گفت: «فقهاي اهل سنت به آفاتي چون قياس واستحسان مبتلا شدند. حال آن که فقه شيعه متصل به چشمه جوشان وحي وحکمت است. امام صادق عليه السلام فرموده اند: «إنّ أوّلَ مَن قاسَ إبليس؛(7) نخستين کسي که دست به قياس زد ابليس است که به خداي متعال گفت: مرا از آتش وآدم را از خاک آفريدي...».

ايشان اختلاف شيعه واهل سنت را منحصر به يک مسأله تاريخي يا کلامي صرف ندانست واظهار داشت: «اختلافات ما بسيار ريشه دار است؛ زيرا در اصول وفروع دين ودر بسياري از مسائل کلان وخرد با آن تفاوت داريم وهمه علوم ومعارف را از اهل بيت که چشمه جوشان وحي وحکمت باب مدينه علم پيامبر وابواب رحمت هستند اخذ مي کنيم.

حجة الاسلام والمسلمين رفعتي در پايان تصريح کرد: در روايت آمده که امام صادق عليه السلام فرمودند: «نحنُ أصلُ کلِّ خيرٍ ومن فُروعِنا کلُّ برٍّ؛(8) ما ريشه هر خير هسيتم وهمه نيکي ها وخوبي ها شاخه هاي ماست واز ما ريشه مي گيرد».

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. سوره بقره، آيه: 58.

2. من لا يحضره الفقيه، ج2، ص613 (زيارت جامعه لجميع...)

3. بحار الأنوار، ج99، ص81، زيارة الإمام المستتر...

4. وسائل الشيعة، ج27، ص34 (باب تحريم الحکمة بغير الکتاب...، ح33146).

5. بحارالانوار، ج25، ص223 (باب7 ـ معني آل محمد واهل بيت...).

6. شيخ طوسي، الخلاف، ج1، ص49.

7. کافي، ج1، ص58 (باب البدع والرأي والمقاييس، ح20).

8. بحار الأنوار، ج24، ص303 (باب66 ـ أنهم الصلاة والزکاة و...، ح15).


  • نظری برای این خبر درج نشده است.