LOGIN
خبر
shirazi.ir
مراسم سوگواري در روز ششم محرم در بيت آيةالله العظمي شيرازي برگزار شد
کد 836
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 16 بهمن 1384 - 6 محرّم الحرام 1427

مراسم سوگواري وعزاداري شهادت پيشواي آزادگان وسالار شهيدان حضرت ابا عبدالله الحسين عليه السلام در ششمين روز از ماه محرم در بيت مرجعيت وفقاهت آيةالله العظمي شيرازي با حضور طلاب وعلماي حوزه علميه قم وده ها تن از مردم عزادار وعاشق اهل بيت عليهم السلام برگزار شد.

در اين مراسم باشکوه خطيبان ارجمند حجج اسلام ومسلمين رسولي قمي، قاضي زاهدي، حاجيان وآل طه به تشريع ابعاد حماسه حسيني وذکر مصيبت حضرت سيدالشهدا عليه السلام پرداختند.

مهمترين محورهاي مطرح شده در مراسم امروز چنين است:

1. اولين روضه امام حسين عليه السلام به امر خداي متعال، توسط جبرئيل براي حضرت آدم عليه السلام در بهشت خوانده شده است که براساس روايات، وقتي جبرئيل اين روضه کوتاه را خواند، همراه با آدم عليه السلام مانند مادر فرزند از دست داده گريه کرد ودر مصيبت سالار شهيدان عليه السلام چشمانش اشکبار گرديد.

2. امروزه به قدري دستگاه امام حسين عليه السلام گسترش يافته است که در دورترين نقاط جهان حسينيه ها ومراکز مذهبي تأسيس شده ومجالس عزاداري سيدالشهدا عليه السلام در همه جاي دنيا برپا مي شود واين خواست خداي متعال است که مي خواهد دستگاه امام حسين عليه السلام رونق وگسترش يابد ونام وياد آن حضرت هر روز بلندآوازه تر شود.

3. امام حسين عليه السلام بيعت با يزيد ستمگر را نپذيرفت تا در برابر ظالمان سر تعظيم فرود نياورده باشد وبتواند دين جدش را احيا کند.

4. هدف معاويه از تعيين جانشين براي خود وگرفتن بيعت از مردم براي فرزندش يزيد اين بود که بتواند اساس اسلام را نابود کند ودين خدا را ريشه کن سازد.

5. توحيد واقعي آن است که انسان هيچ کس را منشأ اثر نداند وجز پروردگار جهانيان، هيچ يک از آفريده ها را مؤثر نشمارد.

6. برادريِ ديني از برادري نسبي وطبيعي ارزشمندتر ومهمتر است؛ زيرا برادري نسبي وطبيعي در انسان وحيوان مشترک مي باشد ولي برادري ديني مختص مؤمنان است. خداي متعال به حضرت نوح درباره فرزندش گفت: إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِکَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ؛(1) او از خاندان واهل تو نيست، بلکه او عملي غير صالح است.

در صدر اسلام نيز مسلمانان به خاطر دين واعتقاد وايمان خود بر سر برادر، پدر وخويشاوندان خود شمشير مي کشيدند وآنان را خويشاوند خود نمي شمردند. براي نمونه مصعب بن عمير که از اصحاب فداکار پيامبر صلّي الله عليه وآله بود وقتي برادر مشرکش را در بند يکي از مسلمانان ديد، به آن مسلمان نهيب زد مبادا بندي که بر او بسته اي استوار نباشد وبگريزد. او در مقابل اعتراض برادرش، گفت: تو برادرم نيستي، بلکه اين مؤمن که تو را به بند کشيده برادر من است.

7. هنگامي که انسان راه حق را از باطل تشخيص داد، بايد به تشخيص خود عمل ودر اين راه به سرزنش کنندگان اعتنا نکند وخوشايند وبدآيند مردم برايش کمترين اهميتي نداشته باشد. حضرت اميرمؤمنان عليه السلام فرمود: أيها النّاس، لا تستوحِشوا في طريق الهدي لقلّةِ أهلِهِ؛(2) اي مردم، از راه هدايت به سبب کم بودن اهل آن راه نترسيد.

8. حضرت سيدالشهدا عليه السلام با اصحاب خود ـ که چه بسا از نژاد عرب نبودند ـ پيوندي ناگسستني وايماني داشت وتا لحظات آخر به ياد آنان بود.

وقتي همه جوانان بني هاشم واصحاب باوفاي حضرت يکي يکي به نبرد پرداختند وفداکارانه به شهادت رسيدند، حضرت نگاهي به اطراف خود افکندند وديدند همه ياران باوفايشان به شهادت رسيده اند. در آن لحظه حضرت سيدالشهدا عليه السلام نام اصحاب را يکي يکي صدا زدند وفرمودند: چرا شما را مي خوانم ومرا پاسخ نمي گوييد... .

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. هود(11)، آيه46.

2. نهج البلاغه (صبحي صالح)، خطبه201.



  • نظری برای این خبر درج نشده است.