LOGIN
جلسات علمی
shirazi.ir
"در محضر مرجعیت"
سلسله جلسات علمی حضرت آیت الله العظمی شیرازی در ماه مبارک رمضان (جلسه چهارم)
کد 8409
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 22 اردیبهشت 1398 - 6 رمضان العظيم 1440
 
طبق رسم دیرینه مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی حاج سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی در شبهای ماه مبارک رمضان، جلسات علمی معظم له و علمای اعلام، مدرسین حوزه علمیه، فضلا و طلاب علوم دینی در بیت ایشان برگزار شد.
 
جلسه چهارم
 
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین، والصلاة والسلام علی محمد وآله الطاهرین.
 
شمولیت خبر ثقه

در ابتدای جلسه سؤال شد: آیا اینکه علما می فرمایند: اهل خبره ثقه قولشان حجت است حتی اگر شیعه نباشند، با روایت «لا تأخذنّ معالم دینک عن غیر شیعتنا» (وسائل الشیعة، ج27، ص150) منافات ندارد؟

حضرت آیت الله العظمی شیرازی دام ظله در جواب فرمودند: حجیّت خبر ثقه غیر مسلمان در دو جا مورد بحث است:

یکی: مسأله احکام، یعنی واجب و حرام و مستحب و مکروه و مباح.

و دوم: موضوعات احکام.

فرمایش علما در حجیت قول مطلق اهل خبره ثقه، در موضوعات است.

و اینکه اهل خبره ثقه ـ حتی اگر مسلمان نباشد ـ قولش در موضوعات حجّت است، در عروه و جواهر ذکر شده، و غالباً نیز پذیرفته اند.

البته حجیّت قول اهل خبره ثقه در جایی است که خلاف آن محرز نباشد.

و دلیل اینکه قول ثقه غیر مسلمان در احکام حجّت نیست ظاهراً اجماع است.

اما نسبت به مسلمان غیر شیعه که آیا قول او در باب احکام حجّت است یا نه، محل خلاف است. جماعتی از فقها مانند شهید ثانی در رجال و پسر ایشان صاحب معالم در فقه فرمودند: در باب احکام باید شیعه باشد، و استناد به وجوهی از جمله همین روایت «لا تأخذن معالم دینک من غیر شیعتنا» نموده اند.

اما مشهور فقها شهرة عظیمة می فرمایند: همین که ثقه باشد کافیست و لازم نیست امامی یا اثنی عشری باشد، و به همین جهت در رُوات، عده ای از ثقات شیعه دوازده امامی نیستند اما مشهور به روایات آنان عمل کردند.

و اما روایت «لا تأخذن معالم دینک من غیر شیعتنا» مشهور فرمودند: جهت نهی روایت فرموده از اخذ احکام از غیر شیعه، زیرا غالباً چنین بوده که غیر شیعه اطمینان به او نیست و مورد وثاقت نمی باشد، اما اگر ثقه و مورد اطمینان بود، روایت شامل او نمی شود.

و تتمه روایت، اشاره به همین مطلب دارد:

«وأما ما ذکرت یا علی ممن تأخذ معالم دینک، لا تأخذن معالم دینک عن غیر شیعتنا، فإنک إن تعدیتهم أخذتَ دینک عن الخائنین الذین خانوا الله ورسولَه وخانوا أماناتهم، إنهم اؤتمنوا علی کتاب الله فحرفوه وبدلوه، فعلیهم لعنة الله ولعنة رسوله ولعنة ملائکته ولعنة آبائی الکرام البررة ولعنتی ولعنة شیعتی إلی یوم القیامة».

(وسائل الشیعة: ج27، ص150، ب11، ح42؛ رجال کشی: ج1، ص7، ح4).

کعبه قبله است یا جهتش؟

سؤال دیگری که توسط یکی از حضّار مطرح شد در مورد قبله بود، که آیا خود کعبه، قبله است یا جهت کعبه؟

معظم له فرمودند: این مسأله در جواهر مفصّل بحث شده و در عروه نیز به اختصار آمده که در مواردی که استقبال قبله شرط و واجب است مانند نماز یومیه، نماز میّت، ذبح و نحر حیوان، خواباندن شخص محتضر، و دفن میّت مسلمان، آیا قبله خود کعبه مقدسه است یا جهت آن؟

در باب قبله روایت فرموده: «تحرّ القبلة جُهدک» (مستدرک الوسائل: ج3، ص187).

«اجتهد رأیک وتعمد القبلة جهدک» (الکافی: ج3، ص284).

یعنی: تا قدری که می توانی باید فحص از قبله نمایی. جماعتی فرمودند: خود کعبه مقدسه قبله است برای کسانی که داخل مسجد الحرام هستند، و مسجد الحرام قبله است برای اهل مکه، و شهر مکه قبله است برای اهل دنیا غیر از اهل مکه.

مسأله خلافی است. اما آنچه که در باب قبله خیلی از فقها فرمودند و به نظر می رسد حرف خوبی باشد این است که در باب قبله توسعه است. بنده شخصاً از مرحوم سید عبدالهادی شیرازی رضوان الله علیه که شکی در فقاهت و تقوای ایشان نیست پرسیدم که تا چقدر انحراف از قبله مسموح است در جایی که شخص جهت قبله را دقیق نمی داند. ایشان فرمودند: تا یک وجب، با اینکه با انحراف یک وجب از قبله، از جای مصلی تا خود کعبه مقدسه اگر خطی کشیده شود، فاصله بسیار زیادی از کعبه پیدا می شود.

خود شارع مقدس که مجموعه ای از احکام الزامیه را مقیّد به قبله فرموده، و آن احکام محل ابتلای عموم مسلمین از مرد و زن است، اگر توجه به قبله مبنی بر دقّت باشد نقض غرض و تکلیف ما لا یطاق لازم می آید زیرا اکثر افراد نمی توانند قبله را به طور دقیق تشخیص دهند.

و به جهتی که نقض غرض از حکیم صادر نمی شود باید توجه به قبله مبنی بر دقت عقلی نباشد، بلکه دقت عرفی کافیست، و دقت عرفی همان جهت کعبه مشرفه است که جماعتی از فقها فرموده اند.

قبله حرم های مطهره

گفته شد: در بعضی حرم های مطهر می بینیم که ضریح با قبله ای که از روی دقّت فلکی تعیین می شود کمی تفاوت داشته و قبله مایل است. در این مورد تکلیف چیست؟

معظم له فرمودند: لا اشکال لا خلاف در اینکه قبر مطهر معصومین علیهم السلام رو به قبله است زیرا معصوم را معصوم دفن می کند و معصوم علیه السلام قبله را دقیق می داند. اما آیا ضریح شریف یا صندوق مطهر روی قبر منور حضرت قرار دارد و با قبر اصلی دقّةً مطابق است یا نه؟ باید گفت قاعدةً باید مطابق باشد مگر خلاف آن ثابت شود.

ما بین المشرق والمغرب

یکی از حضّار جلسه گفت: در باب قبله دلیلِ (بین المشرق والمغرب) وارد شده است؟ (الکافی: ج3، ص215).

معظم له فرمودند: کسی که قبله را نمی داند، یا نمی تواند آن را تشخیص دهد ما بین المشرق والمغرب برای او قبله است و الا دلیل داریم (تحرّ جُهدک). یعنی توانت را برای پیدا کردن قبله به کار بگیر.

از این رو فقها به اطلاق (بین المشرق والمغرب) قائل نشده اند.

بنابراین اصل اولی این است که خود کعبه مقدسه قبله باشد و اگر ممکن نشد جهت کعبه قبله است، و الا اگر بگوییم فقط خود کعبه مقدسه قبله می باشد، نماز کسانی که به جماعت ایستاده اند و طول صف آنان فرضاً یک کیلومتر یا بیشتر باشد، نماز بسیاری از آنان به طرف خود کعبه نیست زیرا طول کعبه چند متر بیشتر نبوده و قطعاً یک کیلومتر نمی باشد.

صحت نماز آنان دلیل است بر اینکه در باب قبله جهت کعبه ملاک است نه خود کعبه.

توسعه در غیر کعبه

سؤال شد: آیا این توسعه ای را که در باب قبله می فرمایید در جاهای دیگر نیز مانند رمی جمرات قائل می شوید، یعنی به جای رمی به جمره رمی به جهت جمره شود؟

معظم له فرمودند: خیر، جاهای دیگر حکم خود را دارد. در باب قبله به جهت قرائنی و شواهدی که هست و به بعضی از آن اشاره شد، قائل به توسعه می شویم.

تیاسر از قبله

سؤال شد: اینکه گفته شده برای اهل عراق تیاسر در باب قبله مستحب است، دلیلش چیست و به چه معناست؟

معظم له فرمودند: روایت خاص دارد، و شاید جهتش این است که عراق در پشت کعبه مقدسه واقع شده به طوری که رکن حجر الأسود طرف چپ آنها واقع می شود. و اگر اهل عراق مستقیم بایستند اتّجاهشان به سمت دیوار کعبه خواهد بود اما اگر کمی تیاسر شود توجهشان به سمت رکن حجر الاسود می گردد و مستحب است در نماز به سمت ارکان کعبه توجه شود و خاصه رکن حجر الاسود، شاید از روایات تیاسر چنین استفاده شود.

قصه محقق حلی

منقول است که محقق حلّی رحمه الله در مجلس درسی بود و همین مسأله استحباب تیاسر در باب قبله برای اهل عراق را مطرح می فرمود، در این اثناء مرحوم محقق طوسی وارد شد. محقق حلی خواست درس را به احترام او تمام کند اما محقق طوسی قبول نکرد و درس ادامه یافت. وقتی محقق طوسی شنید که محقق حلی این مسأله را مطرح فرموده و وی از اهل خبره فلک بود گفت: اگر تیاسر از کعبه به غیر کعبه باشد حرام و اگر از غیر کعبه به سمت کعبه باشد واجب است، پس استحباب چه وجهی دارد؟

محقق حلّی در جواب فرمود: منها وإلیها.

یعنی: این تیاسر از کعبه است به سمت خود کعبه. یعنی اگر مستقیم بایستند به سوی جدار کعبه متجه است و اگر تیاسر شود اتجاه به سمت رکن کعبه خواهد شد و مستحب است شخص طوری بایستد که متجّه به ارکان کعبه باشد. و با همین دو کلمه جواب سؤال محقق طوسی بیان شد، و بعضی از آقایان رساله ای خاص در بیان و شرح «منها وإلیها» نوشته اند.

قبله نماها

یکی از حاضرین سؤال کرد: آیا قبله نماها در نشان دادن جهت قبله حجت است؟

معظم له فرمودند: اگر موجب اطمینان شود بله. زیرا ممکن است گاهی درست عمل نکند یا عقربه های آن مانند عقربه ساعت در اثر مرور زمان حرکتش کُند شود.

اشتراط ذکوریت در مرجع تقلید

سؤال شد: دلیل اینکه مرجع تقلید باید مرد باشد چیست؟ آیا می توان به روایت «نواقص العقول» تمسک کرد؟

معظم له فرمودند: دلیل اجماع است و این روایت دلیل نیست. زیرا روایت مذکور و امثال آن قضیه خارجیه است نه حقیقیّه. این جمله را امیرالمؤمنین علیه السلام بعد از جنگ جمل در مورد یک زن فقط فرمودند، و خود این نوعی بلاغت در کلام است که کلمه جمع آورده شود اما مقصود یک نفر باشد، مکرر نمونه آن را در قرآن و روایات داریم.

مثلاً در آیه «إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ» (سوره مائده/55). مقصود از «الَّذِینَ آمَنُوا» تا آخر آیه که مجموعاً هفت بار صیغه جمع در آن به کار رفته، تنها یک نفر است و آن حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام می باشد.

و در سوره آل عمران، آیه 173 می فرماید: «الَّذِینَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ» مقصود از قال الناس یک شخص است و تنها یک نفر بود که این حرف را زد اما قرآن آن را به صورت جمع آورده است.

معنای عدالت در امام جماعت

آخرین سؤالی که توسط یکی از حضّار مطرح شد: در تعریف عدالت، فقها فرموده اند که به معنای: ملکه ترک گناه است، و در باب جماعت که بر ثواب و حضور آن بسیار تأکید شده، امام جماعت باید عادل باشد، حال چگونه می توان عدالت را احراز کرد، معمولاً برای نوع افراد دشوار است؟

معظم له فرمودند: عدالت یک مفهوم مشکّک است نه متواطی به حسب اصطلاح منطقی. بنابراین ملکه عدالت دارای مراتب متفاوتی است و اقل مرتبه آن برای اینکه شخص بتواند امام جماعت باشد کافیست.

در باب جماعت همین مقدار که شخص بداند امام جماعت اهل گناه نیست و اگر هم گناهی انجام دهد پشیمان می شود و استغفار می کند کافیست، چنانچه آیه شریفه می فرماید: «وَالَّذِینَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا» (سوره آل عمران/135).

و اینکه علما عدالت را به ملکه تعریف کردند، از مجموع روایات چنین برداشت می شود، و الا نفی مطلق گناه معمولاً خاص به معصوم علیه السلام است. اما اگر شخص اهل گناه نباشد و چنانچه گناهی کرد استغفار کند در این مورد ملکه عدالت موجود بوده یا بر می گردد.

سؤال شد: آیا در باب جماعت، عدم علم به فسق کافی نیست؟

فرمودند: خیر، بلکه باید احراز عدالت شود. در روایت داریم: «لا تصلّ إلا خلف من تثق بدینه وأمانته» (تهذیب الأحکام، ج3، ص266).

و عدالت به همین مقدار که با او معاشرت فی الجمله دارد و می بیند اهل گناه نیست و اگر گناه کرد استغفار می کند، احراز می شود.

وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین.