LOGIN
خبر
shirazi.ir
بررسی «جایگاه دین و آزادی در نهضت حسینی» در مرکز آیت الله العظمی شیرازی
کد 9240
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 15 مهر 1398 - 8 صفر الأحزان 1441
مرکز مطالعات و تحقیقات آیت الله العظمی شیرازی در کربلای معلی در چارچوب گفتمان ماهیانه خود یادداشتی با عنوان «جایگاه دین و آزادی در نهضت حسینی» را که رئیس محترم شورای مدیریت مؤسسه فرهنگی ـ رسانه ای النبأ، حجت الاسلام شیخ مرتضی معاش تقدیم جلسه کرده بود برای بحث و بررسی و مناقشه مطرح کرد.

حجت الاسلام معاش در گفتگو با خبرگزاری النبأ گفت: هدف از ارائه این یادداشت فهم و شناخت نقش نهضت امام حسین علیه السلام در آزادسازی و رهایی انسان از قید بندگیِ: مادی و اجتماعی و سیاسی است که از رهگذر سخنان گهربار امام حسین علیه السلام در این زمینه تحقق می یابد.

وی افزود: هدف امام حسین علیه السلام از نهضت خود آزاد کردن مفهوم دینی بود که قدرت های خودکامه و فاسد، آن را دستاویز و ابزار خود برای به بردگی کشیدن انسان ها قرار داده بودند.

دیگر هدف، اثبات این مقوله بود که آزادی و حریت انسان ها اصل اوّلی و اعتقادی در عملیات آزادسازی انسان هاست تا انسان بتواند در حوزه و محدوده اختیارات و اراده خود آزاد و برای نیل به کرامت خود عمل کند.

وی در توضیح مطلب اظهار کرد: آزادی یک اصل اعتقادی است که محور اساسی در این اصل، توحید و عدل و امامت را نمایندگی می کند. این بیان بدان معناست که انکار آزادی و سلب اختیارات انسان بسا به انکار این اصول اعتقادی بینجامد و در این صورت مجموعه اشکال هایی در پی خواهد داشت، به شرح:

یک) انکار آزادی بدین معناست که انسان جز خدای متعال، انسان و یا انسان های دیگر را نیز بپرستد و این موضوع درست نبوده و مردود است؛ چراکه انسان فقط خدا را باید پرستش و بندگی کند. وانگهی اصل توحید تأکید دارد که انسان باید تنها خدای متعال را بندگی کند و البته در برابر حضرت حق تعالی همگان یکسان هستند. این که آزادی را نپذیرفته و قائل به آن نیستند، این قول و دیدگاه، بندگی انسان برای غیر خدا را به همراه دارد.

دو) اعتقاد به عدم آزادی به معنای جبر و سلب اختیار از انسان است و مجموعه نتایج بنیادینی در پی دارد که از جمله بیهوده بودن آفرینش انسانی است که وجود او هدف و غایت از خلقت را محقق نمی کند و در صورت آزاد نبودنِ انسان، فلسفه آزمون باطل می شود، با توجه به اینکه انسان به انجام افعال و کارهایی مجبور شود، افعال او بی هدف بوده و نقش عقلی و فکری و فرهنگی او نیز باطل و ملغی شده و در نهایت چیزی به نام عقل ملغی و تعطیل می شود، در این صورت بازخواست او و بررسی و برآورد اعمالش خلاف حکمت است؛ چراکه او مسئول اعمال خود نخواهد بود.

سه) این توجیهات، مسئولیت انسان نسبت به افعالش را منتفی می سازد و این به معنای نفی حقیقتِ پاداش و کیفر و تمام قوانین و شرایع است، چه اینکه نمی توان فردی را به جهت کاری که نسبت به آن مسئول و در انجام آن مختار نبوده پاداش داد یا کیفر کرد.

چهار) قائل بودن به عدم آزادی به معنای نفی غایت و هدفی است که رسولان و پیامبران برای تحقق آن مبعوث شده اند و وجود امامان معصوم علیهم السلام نیز ضرورتی ندارد و امری بیهوده است،؛ زیرا به جهت اینکه انسان مختار نبوده و آزادی عمل ندارد وجود هدایتگران و رسولان و امامان علیهم السلام فایده ای ندارد، چون نقش پیامبران و رسولان هدایت خردمندان و گسیل داشتن آنان به راه خیر و مسیر صحیح و رساندن حجت خدای متعال به آنهاست.

بنابراین، هدف از بعثت پیامبران و رسولان ظاهری، برانگیختن حجت باطنی یعنی عقل است و اینکه اراده انسان را تحریک کنند و او را به سوی آزادی اش گسیل دارند.

خدای متعال در این باره می فرماید: «وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ؛ و از [دوش] آنان قید و بندهایی را که بر ایشان بوده است برمی دارد» (اعراف/157).
 

  • نظری برای این خبر درج نشده است.