LOGIN
خبر
shirazi.ir
برگزاري دومين سالگرد ارتحال جانسوز حضرت آية الله العظمي حاج سيد محمد حسيني شيرازي (قدس سره) در سوريه
کد 98
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 14 آذر 1382 - 10 شوال المكرّم 1424
ماه مبارک رمضان به پايان رسيد ولي نشانه هاي اندوه و سوگواري فقدان مرجع عاليقدر جهان تشيع حضرت آيت الله العظمي شيرازي، دل هاي مؤمنان را ميفشرد. پارچه نوشته ها و تابلوها بر سر در حوزه ها، حسينيه ها، هيئت هاي ديني و در سراسر خيابان ها از حرم حضرت زينب (سلام الله عليها) تا حرم دردانه سيد الشهدا (عليه السلام) حضرت رقيه را پرکرده بود و فرا رسيدن دومين سالگرد ارتحال اين مرجع بزرگ را ندا ميداد.
به همين مناسبت در نخستين پنج شنبه شب ماه شوال 1424ق مجلس با شکوهي در حوزه علميه زينبيه دمشق برگزار شد که عده اي از عالمان ديني، نمايندگان دفاتر مراجع گرانقدر، احزاب، فرهيختگان، نويسندگان، شاعران و شمار چشمگيري از ايرانيان، عراقيها، افغان ها، افريقاييها، مردم سوريه و لبنان در آن شرکت کردند.
اين مراسم با تلاوت قرآن کريم توسط قاري محترم «شيخ محمدي» آغاز شد.
سپس مجري مراسم جناب سيد مرتضي سندي خلاصه اي از زندگي و افتخارات آية الله العظمي شيرازي را باز گفت و به بيان پاره اي از احاديث و رواياتي که از پيامبر اکرم (صلي الله عليه وآله) و اهل بيت آن حضرت درباره برتري عالمان وعلم نقل شده است، پرداخت.
آن گاه آقاي دکتر «علي عقله عرسان» رئيس اتحاديه نويسندگان عرب با شناختي که از موضع گيري هاي جهادي و انسان دوستانه آن مرجع بزرگ داشت و آن ها را در جريان پشتيباني آية الله شيرازي از مسائل و قضاياي سرنوشت ساز امت عربي و اسلامي لمس کرده بود، سخناني گران سنگ درباره جوانب مختلف زندگي آن مرحوم بيان داشت، او سخنان خود را چنين آغاز کرد:
«در مجلس بزرگداشت کسي گرد آمده ايم که نامش همراه افتخارات، تلاش بي امان علمي و مبارزه طولاني و آکنده از دست آوردهاست. خدايش رحمت کند...»
چه کسي اين خاندان را فراموش ميکند؟ آيا مجاهد بزرگ «محمد تقي شيرازي» که انقلاب 1920 را بر ضد استعمارگران انگليسي رهبري کرد فراموش شدني است؟ يا «سيد محمد حسن شيرازي» (معروف به مجدد شيرازي) بنيانگذار خاندان شيرازي در عراق که با تحريم تنباکو استعمارگران را تحريم کرد و با اين وسيله به مصاف آنان رفت از ياد رفتني است؟
سپس ادامه داد: در اين جايگاه و اين مجلس نميتوانم آثار به جاي مانده از آن بزرگ مرد علم را برشمرم. او در ميان ما نيست، اما هرگز از ياد و دل ما برون نخواهد شد. کتاب هاي او با ما زندگي ميکند، زيرا نسل ها را ميپروراند و جان ها را اصلاح کرده، به راه قرآن هدايت مينمايد؛ هم با اين آثار گران سنگ است که _ خدايش بيامرزد _ شناختي بس روشن از دين و دنيا در کنار يکديگر به دست داده است. بنابراين اسلام همزمان هم دين است و هم حکومت و اين امر زماني محقق ميشود که حکومت از ارزش ها و احکام شريعت جدا نشود.
دکتر علي عقله عرسان به بررسي چند کتاب از آية الله العظمي شيرازي پرداخت و نظريه ها و افکار اسلامي – انساني آن بزرگوار را که انديشه اسلامي را با علوم و معارف سودمند غني بخشيده بيان داشت. او در اين بخش از سخنان خود به بررسي کتاب «الفقه البيئة» (محيط زيست از منظر شريعت) پرداخت و گفت: آية الله العظمي شيرازي در کتاب «الفقه البيئة» يکي از شکوهمند ترين ديدگاه هاي اسلام را به نگارش درآورده است. او در اين کتاب فراگير بودن دين و توجه آن را به تمام مسائل زندگي بشر و زندگي آزاد او را باز گفته است. وي ضمن ذکر آيات قرآن و روايات معصومين (عليهم السلام) که درباره محيط زيست آمده، به سادگي که در خور درک همگان است، به خوانندگان ميآموزد اسلام همان گونه که به محيط زيست خارجي مانند: درياها، خشکي، جنگل، فضا و زمين عنايت دارد از محيط دروني انسان، چون: روح، وجدان و... غافل نبوده و نسبت به آن توجه فراواني دارد و در واقع هر دو را کنار يکديگر و براي آرامش تن و روان انسان ها و حتي ديگر جانداران خواسته است.
دکتر عرسان در جاي ديگر از سخنان خود با اشاره به توجه فوق العاده آن مرجع بزرگ نسبت به زبان عربي گفت: با تأمل و دقت فراوان، دفاع آية الله العظمي شيرازي را از زبان عربي بررسي کردم.
او در دفاع از زبان عربي قدرتمندانه دفاع ميکرد. او بر اين اعتقاد بود که هدف قرار دادان زبان عربي در واقع مبارزه ومقابله با يک زبان نيست، بلکه با هدف قرار دادن اسلام در پس آن پنهان شده است. وي توجه افراد امت اسلامي، به ويژه عرب زبانان را به برنامه دشمنان براي کم اهميت نمودن زبان عربي و روي گردان نمودن ما از اين زبان جلب ميکرد و به آنان ميآموخت که دشمن با اين توطئه درصدد از بين بردن اعتقاداتشان است؛ چيزي که جز با شناختن زبان عربي که زبان قرآن است، در انديشه و روح ما جاي نخواهد گرفت.
وي افزود: توجه آية الله العظمي شيرازي نسبت به زبان عربي امري طبيعي است، چرا که او فرزند حوزه و بنيانگذار برخي حوزه هاست، فرزند عراقِ صاحب مکتب زبان و ادبيات و مفسر قرآن و نهج البلاغه است ... آن مرد بزرگ پيوسته مسلمانان را به ژرف انديشي فرا ميخواند و از آنان ميخواست مبادا شکاف و فاصله اي ميان منش و رفتار يک مسلمان و اعتقادات او به وجود آيد، زيرا با تناقص در رفتار و گفتار و اعتقادات، چهره اي ناخوشايند از اسلام ارائه ميشود. همين سبب ميگردد تا ميان مسلمانان و غير مسلمانان فاصله اي به وجود آيد و اين خود زياني جبران ناپذير بر اسلام وارد ميکند. او بر اين امر تأکيد داشت که اسلام تنها نماز، روزه و زکات نيست، بلکه تجليگاه اهداف اين عبادات و ارزش ها و الگوهايي است که از آن جمله رفتار و اخلاق والاست همان چيزي که به فرد منزلت و به جامعه که فراهم آمده از افراد تربيت شده در اين مکتب است، عزت ميبخشد؛ مکتب و مدرسه اي که نهايت توجه خود را صرف مکارم اخلاق ميکند تا اين گفته پيامبر (صلي الله عليه وآله) را عينيت بخشد، آن جا که فرموده است: «به يقين براي به کمال رساندن مکارم (والايي هاي) اخلاق برانگيخته شده ام».
آن گاه دکتر عرسان به کتاب پر آوازه آن مرجع ديني پرداخت و با اشاره به اين که کتاب (طريق النجاة = راه نجات) در بردارنده معارف و ارزش هايي است که فرد را در آمادگي کامل قرار ميدهد و با آمال و رؤياهاي ملت ها تفاعل داشته زندگي شايسته و آينده اي روشن براي آنان رقم ميزند، گفت: بزرگ ترين و اثر گذارترين چيزي که در تمام عمر خود خوانده ام در اين کتاب است و آن، حديثي است که پيامبر بزرگ اسلام به علي (عليه السلام) ميفرمايد که: يا علي، سه چيز تباه کننده و سه چيز نجات بخش است. هوا و هوسي که پيروي شود، آزمندي و حرصي که اطاعت شود و خودپسندي سه اصل تباه کننده است و آن سه چيز که نجات ميدهد، دادگري و عدالت در حال خشنودي و در حال خشم، ميانه روي در حال دارندگي و به هنگام بي نوايي و ترس از خدا در خلوت و آشکار، آن گونه که گويي که او را ميبيني و اگر تو او را نبيني او تو را ميبيند.
دکتر عرسان ادامه داد: خواسته آيت الله العظمي شيرازي از همگان اين بود که راه قرآن پيامبر اکرم (صلي الله عليه وآله) و راه آنان که قرآن را شناخته و انديشه و خرد خود را جايگاه قرآن قرار داده اند بپيماييم. هدف وي از اين پيروي تبديل هر يک از ما به مجموعه اي انساني بود که «نظريه» را در دل و انديشه خود پذيرفته و مفردات آن را در عمل و با اخلاق بلند و منش والاي خودبه ظهور برساند.
او در جاي ديگر از سخنان خود گفت: نبايد عنايت و توجه ويژه آن مرد بزرگ را نسبت به قضيه فلسطين و هدف استعمارگران از ايجاد اسرائيل در قلب سرزمين مسلمانان و خطرهاي ناشي از ايجاد اين دولت نامشروع ناديده بگيريم. البته اين توجه از چنين شخصيتي که پيوسته پيگير قضاياي مسلمانان بود شگفت انگيز نيست و اگر بگويم او هماره به انسان ها و مشکلات آنان ميانديشيد، به گزاف سخن نگفته ام.
دکتر عرسان در پايان سخنان خود گفت: خدا او را رحمت کند و پاداش نيکو دهد و ما را از برکت آثار برجاي مانده از وي و نيز حاملان انديشه، رسالت و ارزش هاي او بهره مند نمايد.
پس از اين سخنان ارزشمند که توجه حاضران را جلب کرده بود «شيخ حسين النصراوي» طي سخناني کوتاه از خلوت آية الله العظمي شيرازي و ارتباط وي با معبودش و پيوندش با پيامبر اکرم (صلي الله عليه وآله) و اهل بيت (عليهم السلام) و نيز اخلاص او و پشتکار شبانه روز او سخن گفت. سپس قصيده اي از پدر سخنور خود «شيخ عبد الامير النصراوي» براي حاضران خواند. اين قصيده به مجاهدات و موضع گيري آن بزرگ مرد در روزگار حضور در عراق، کويت و ايران ميپرداخت.
آن گاه خطيب (شيخ عبد الامير النصراوي) بيانيه مرجع بزرگ حضرت آية الله العظمي سيد صادق حسيني شيرازي را که به مناسبت دومين سالگرد رحلت آية الله العظمي شيرازي صادر شده بود قرائت کرد. سپس طي خطابه اي با استناد به آيات و روايات، به بيان فضيلت عالمان و جايگاه آنان نزد خداي متعال پرداخت.
نامبرده در پايان از طرف مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمي شيرازي سيد صادق شيرازي و حوزه علميه زينبيه از اظهار محبت هاي بي دريغ حاضران نسبت به مرجع بزرگ از دست رفته و اين رنج هايي براي شرکت در مجلس بزرگداشت حضرتش بر خود هموار کرده بود تشکر و قدرداني کرد.
خبر نگار سايت آية الله العظمي شيرازي- دمشق