LOGIN
خبر
shirazi.ir
از آب هم مضايقه کردند کوفيان
کد 1215
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 07 بهمن 1385 - 7 محرّم الحرام 1428

هفتمين روز محرم الحرام براي شيعيان وارادتمندان اهل بيت عليهم السلام با مصيبت عطش خاندان وياران اباعبدالله الحسين در دشت کرب وبلا پيوند خورده است.

در مراسم عزاداري باشکوهي که امروز در بيت آيت الله العظمي شيرازي تشکيل شد، علاوه بر معظم له، شماري از علما، فضلاي حوزه، زوار خارجي، نمايندگان بيوت مراجع عظام تقليد از جمله دفتر آيت الله العظمي سيستاني وعموم مؤمنان سوگوار حضور يافتند.

در ابتداي اين مجلس حجت الاسلام والمسلمين خورشيدي، حضرت سيدالشهدا عليه السلام را مايه رحمت ونجات انس وجان توصيف کررد وبا استشهاد به ماجراي فطرس ملک گفت: از صادق آل محمد عليهم السلام روايت شده که فرمودند: وقتي حضرت حسين بن علي عليهماالسلام متولد شدند خداي حکيم به جبرئيل دستور داد با هزار ملک به زمين هبوط کند واز طرف خدا وخويشتن به حضرت رسول تهنيت وتبريک گويد. هنگامي که جبرئيل به سوي زمين آمد از يکي از جزيره هاي دريا عبور کرد. در آن جزيره فرشته اي بود که او را فطرس مي گفتند واز ملائکه حامل عرش به شمار مي رفت. خداي حکيم او را به دنبال کاري فرستاده بود وچون در اجراي آن سستي کرده بود، پرهاي او را شکسته ووي را در آن جزيره انداخته بود. فطرس ملک مدت هفتصد سال بود که خدا را در آن جزيره عبادت مي کرد تا اين که حضرت سيدالشهدا عليه السلام متولد شدند. آن ملک به جبرئيل گفت: کجا مي روي؟ گفت: خداي رحمان ورحيم نعمتي به حضرت محمد صلي الله عليه وآله عطا فرموده است ومن مأمور شدم از طرف خدا وخود به آن بزرگوار تهنيت گويم. گفت: اي جبرئيل مرا نيز به همراه خود ببر، شايد رسول خدا صلي الله عليه وآله در حق من دعا فرمايند. جبرئيل او را با خود آورد وهنگامي که حضور پيغمبر خدا مشرف شدند، جبرئيل از جانب خداي متعال وخود به پيامبر تهنيت گفت وداستان فطرس را شرح داد. رسول اکرم فرمودند: به فطرس بگو بدن خود را به اين نوزاد مسعود بمالد وبه سوي مکان خويشتن بازگردد. فطرس پس از اين که بدن خود را به حضرت سيدالشهدا عليه السلام تماس داد، بال گشود وبه رسول خدا عرضه داشت: امت تو به زودي حسين ات را مي کشند. حسين عليه السلام اين حق را به گردن من دارد که هرکس آن بزرگوار را زيارت کند زيارت وي را به عرض آن حضرت برسانم وهرکس به آن حضرت سلام کند سلامش را به آن جناب ابلاغ نمايم وهر درود وصلواتي که بر وي فرستاده شود به محضر ايشان برسانم. اين را گفت وبال گشود وبالا رفت.(1)

وي افزود: از روايات بر مي آيد که خداي متعال فطرس ملک را بين عذاب دنيا وآخرت مخير کرد وفطرس عذاب دنيا را برگزيد. او به پلک چشمانش در جزيره اي آويزان بود که هيچ حيواني از آن جا نمي گذشت وبوي بسيار کريهي در آن متصاعد بود که قطع نمي شد. او وقت فرود آمدن فرشتگان الهي را ديد واز يکي از آنان خواهش کرد از جانب او هم به پيامبر تبريک بگويد. وقتي ماجراي او را به رسول خدا عرضه داشتند از درگاه خدا خواست او را به حسين عليه السلام ببخشايد وخدا چنين کرد. از همين رو فطرس ملک در آسمان مي گفت: چه کسي مثل من است؟ من آزادشده حسينم.(2)

پس از ايشان حجت الاسلام والمسلمين قاضي زاهدي با اشاره به برخي از سخنان وخطبه هاي امام حسين عليه السلام اظهار داشت: مي توان مهم ترين اهداف حضرت سيدالشهدا عليه السلام را نجات مردم از گمراهي وحيرت جهالت، امر به معروف، نهي از منکر، عمل کردن به سيره جدشان رسول خدا واميرمؤمنان صلوات الله عليهما ودر يک سخن حفظ اسلام از خطر نابودي، واحياي دين برشمرد.

او با تأکيد بر اين معنا که محبت حضرت سيدالشهدا موجب هدايت انسان مي شود خاطرنشان کرد: نقل است که شخصي از شيعيان هميشه از منطقه «مسيّب» به زيارت حضرت اميرمؤمنان عليه السلام مي رفت. شخصي از معاندان سر راه او بود که هميشه او را مسخره مي کرد ومي آزرد. يک روز که براي زيارت به راه افتاد شخص مذکور همچنان او را مسخره کرد وبه وجود مبارک مولاي متقيان عليه السلام جسارت نمود وگفت: اگر راست مي گويي از من نزد مولايت علي شکايت کن وبخواه شر مرا از تو کفايت کند. مرد شيعه هنگامي که به بارگاه مولاي متقيان رسيد با دلشکستگي از آن شخص شکايت نمود وحضرت در خواب به او گفت: اين مرد معاند حقي بر گردن ما دارد. روزي در کنار فرات به ياد سيدالشهدا افتاد وبا خود گفت: «آخر چرا عمر سعد به حسين آب نداد واو را با لب تشنه به قتل رساند». ودل وي سوخت ويک قطره اشک در اندوه فرزندم حسين از چشمانش خارج شد. وقتي اين ماجرا را که هيچ کس از آن خبر نداشت به آن مرد معاند بازگفت، حال وي دگرگون واز نيکان شيعه شد.

ديگر سخنران اين مراسم حجت الاسلام والمسلمين شرعي با بيان اين مطلب که انسان همان طور که زيبايي وخوبي هاي ظاهري را دوست دارد، عدالت، سخاوت وفضيلت را نيز دوست دارد، خاطرنشان کرد: شايد بتوان بر فطرت انسان مدتي پرده نهاد ولي خواهي نخواهي امور فطري دير يا زود خود را نشان مي دهند. براي نمونه حتي کساني که خدا را قبول ندارند وخود را ماترياليست يا کمونيست مي خوانند در گرفتاري ها وتنگناهاي بسيار دشوار ناخودآگاه به ياد خدا مي افتند واز عمق دل خدا را ياد مي کنند.

وي تأکيد کرد: هر فطرت سالمي، اهل بيت عليهم السلام وبه ويژه وجود مبارک سيدالشهدا عليه السلام که نماينده تمام فضايل، نيکي ها وزيبايي هاي عالم است را دوست دارد، حتي اگر مسلمان نباشد. از همين روست که مي بينيم همه انسان هاي منطقي وآزاده جهان که فارغ از قيد تعصبات وآلودگي ها هستند، به ديده احترام با حضرت سيدالشهدا ووالد ماجدشان مي نگرند وايشان را ارجمند مي دارند.

او در ادامه به حجم عظيم تحريفات اموي پرداخت وضمن بيان نمونه هايي از احاديث جعلي امويان خاطرنشان کرد: معاويه افرادي چون ابوهريره را به کار جعل احاديث گماشته بود واين افراد که محدثان درباري بودند ـ با گرفتن پول به جعل احاديث فراوان در نکوهش اهل بيت عليهم السلام ومولاي متقيان ونيز مدح معاويه وخاندان وي مي پرداختند. بر اثر فعاليت چندين وچندساله همين دستگاه دروغ پرداز اموي بود که وقتي مولاي متقيان را در مسجد به شهادت رساندند، عده اي از شاميان با شگفتي مي پرسيدند: مگر علي نماز هم مي خوانده است؟ يکي از سردمداران پس از واقعه کربلا برخي از قاتلان سيدالشهدا را توبيخ کرد وپرسيد چرا چنين کرديد؟ آنان در پاسخ گفتند: اصلاً ما تصور نمي کرديم پيغمبر خدا صلي الله عليه وآله جز معاويه وخاندانش، خويشاوندان ديگري هم داشته باشد. بسياري از کساني که در سپاه شام حضور يافتند ودر قتل فرزند پيغمبر شرکت کردند، با نيت تقرب به خدا چنين نمودند واين از شدت گمراهي مردم آن روزگار وحجم بالاي فعاليت هاي تحريفي امويان حکايت مي کند.

وي در بخش ديگري از سخنانش درباره جايگاه آب در فرهنگ اسلامي سخن گفت واظهار داشت: دو ثلث بهشت، ثلث دنيا، چهار نهر نيل، فرات، دجله وبلخ همگي مهريه فاطمه زهرا سلام الله عليها مي باشند. بر اساس روايات يکي از بهترين صدقات ومبرات سيراب کردن جگر تشنگان است. در جنگ صفين وقتي آب را بر سپاه اميرمؤمنان بستند واصحاب حضرت با دليري آب را گشودند برخي از ياران امام پيشنهاد کردند آنان نيز مقابله به مثل کنند وآب را بر سپاه معاويه ببندند، ولي حضرت با اين کار مخالفت نمودند. نيز آورده اند که حضرت سيدالشهدا عليه السلام هنگام برخورد با لشکر حر سپاهيان او را که خسته وتشنه بودند آب دادند وحتي اسبانشان را نيز سيراب نمودند.

پس از ايشان حجت الاسلام والمسلمين محمودي شرح مفصلي از برخي زواياي واقعه عاشورا به دست داد وضمن بيان نکات تاريخيِ سودمندي اظهار داشت: در واقعه عاشورا هشت غلام وهيجده نفر از سادات وهاشميان حضور داشتند. علاوه بر اين چهارده نفر از قبيله همدان ازجمله برير ابن خضير همداني حضور داشتند واين همدانيان کساني بودند که وجود مبارک اميرمؤمنان نيز پيش تر آنان را ستوده بود.

وي در پايان خاطرنشان کرد در جنگ صفين هنگامي که محمدبن حنفيه فرزند بزرگوار امام علي عليه السلام در نبردي جانانه بسياري از دشمنان را به خاک افکند وبازگشت، از تشنگي به پدر شکايت برد. حضرت دستور داد برايش آب آوردند وپس از آن که سيراب شد حضرت فرمان دادند بقيه آب را بر سينه گرم او بريزند تا خنک شود. حضرت سيدالشهدا در آن نبرد حضور داشتند وشاهد اين مهرباني پدر بودند. اما دريغا که از شب هفتم محرم الحرام در کربلا چنان آب را بر آن جناب ويارانش بستند که بنا به گفته شيخ جعفر شوشتري تشنگي در چهار عضو بدنشان (دهان، زبان، چشمان وجگر) اثر کرده بود.

از آب هم مضايقه کردنـد کوفيان

خوش داشتند حرمت ميهمان کربلا

بودند ديو ودد همه سيراب ومي مکيد

خاتم ز قحط آب سليمان کربـلا

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. بحارالانوار، ج43، ص242 (باب11ـ ولادتهما و...، حديث18).

2. همان، ص244.



  • نظری برای این خبر درج نشده است.