LOGIN
خبر
shirazi.ir
آيين سوگواري اربعين حسيني در بيت مرجعيت برگزار شد
کد 2244
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 17 بهمن 1388 - 21 صفر الأحزان 1431

 
 

 
به مناسبت اربعين سيد و سالار شهيدان و آزادگان جهان حضرت اباعبدالله الحسين عليه السلام دفترمرجع عالي قدر حضرت آيت الله العظمي حاج سيد صادق حسيني شيرازي مد ظله العالي در شهر مقدس قم پذيراي خيل مؤمنان سوگوار بود.

طي اين آيين قدسي نمايندگان بيوت علما و مراجع عظام تقليد، جمعي از طلاب و فضلاي حوزه علميه قم، شخصيت هاي ديني و اجتماعي، جمعي از زائران کريمه اهل بيت حضرت فاطمه معصومه سلام الله عليها و مؤمناني از عراق، آفريقا، سوريه، قم و ديگر مناطق حضور يافتند.

حجج اسلام سيد عليرضا تکيه اي، شيخ اميني و سيد فتاحي سخنرانان اين آيين شکوهمند طي بياناتي به ستم هاي دودمان اميه به ويژه يزيد بن معاويه بر خاندان عصمت و طهارت عليهم السلام اشاره کردند و به ويژه از مصائب خاندان سيدالشهدا عليه السلام سخن گفتند.

در اين مراسم هم چنين بر اهميت زيارت سالار شهيدان اباعبدالله الحسين عليه السلام در اربعين حسيني و فضيلت بي مانند آن تأکيد کردند.

بخشي از مهم ترين محورهاي سخنرانان اين روز بدين قرار است:

ـ متوکل ودژخيمان تاريخ که با اقامه شعائر حسيني، زيارت مرقد سيدالشهدا عليه السلام واقامه آيين هاي اصيل شيعي مخالف بودند، با جمعه وجماعت مخالف نبودند ودرِ مسجدها را نبستند؛ زيرا به خوبي مي دانستند که مسجد رفتن به تنهايي وبدون ولايت اهل بيت عليهم السلام ، معرفت آموز نيست ودرس دين وآزادگي وشرافت وستم ستيزي نمي دهد. بسيارند کساني که به مسجد مي روند ولي اشتياقي به دفاع از مظلوم وگره گشايي از کار مردم ندارند. اما زيارت امام حسين عليه السلام وجدان ها را بيدار وشوق شهادت را در دل ها زنده مي کند. امروزه نيز پيروان حقيقي حجاج ومتوکل چندان با نماز ومسجد و... مخالف نيستند ودر عوض مراقد مطهر اهل بيت عليهم السلام وسوگواران وشيعيان آنان را هدف تير کينه خود قرار داده اند. ستمگران وجباران تاريخ هميشه با امام حسين عليه السلام ومجالس عزاداري ايشان مقابله ومبارزه کرده وبا تمام تلاش سعي در زدودن همه چيزهايي دارند که به نحوي با آن حضرت ارتباط دارد. طاغوتان ستمگر اين کار را با طرق گوناگوني چون تخريب وهدم مراقد مشرفه، کشتار زنان وپيران وکودکاني که به اقامه عزاي امام حسين عليه السلام مشغولند، گسترش فرهنگ معاويه ويزيد، تمسخر شعائر حسيني، وشبهه افکني انجام مي دهند. غافل از اين که سال ها پيش خداي متعال بر زبان پيامبر خدا صلي الله عليه وآله وعده داده است که اين تلاش ها جز استحکام ودوام هرچه بيشتر فرهنگ عاشورا نتيجه اي دربر ندارد.

ـ عطيه کوفي ـ که از راويان حديث است ـ مي گويد: همراه جابربنِ عبدالله انصاري براي زيارت قبر امام حسين عليه السلام بيرون آمديم. وقتي وارد کربلا شديم جابر کنار شط فرات رفت، غسل نمود وسپس لنگي به کمر بست و پارچه اي دور خود افکند وکيسه اي بيرون آورد ومقداري سُعد (ماده اي خوشبو) به خود پاشيد. سپس در حالي که ذکر خدا مي گفت به طرف قبر حرکت کرد. هنگامي که نزديک قبر رسيد گفت: دست مرا بالاي قبر بگذار. وقتي دست او را روي قبر نهادم، از حال رفت وبي هوش شد. مقداري آب به صورتش او پاشيدم. وقتي به هوش آمد سه بار گفت: يا حسين وسپس گفت: دوست جواب دوستش را نمي دهد وافزود: اما چگونه پاسخ دهي در حالي که خون از رگ هاي گردنت بر پشت وشانه هايت روان شده وبين بدن وسر مبارکت جدايي افتاده است... سپس به اطراف قبر مطهر نگريست وخطاب به شهيدان گفت: درود بر شما اي جان هايي که در آستان حسين منزل کرديد ودر جايگاه او پياده شديد. گواهي مي دهم که نماز را برپا داشتيد وزکات گزارديد وامر به معروف ونهي از منکر کرديد وبا ملحدان وبي دينان جنگيديد وخدا را بندگي نموديد تا اين که به مقام يقين دست يافتيد.(1)

بر اساس برخي از روايات، کاروان اهل البيت عليه السلام نيز که از شام حرکت کرده بودند در چنين روزي به سرزمين کربلا رسيدند. ارباب مقاتل آورده اند که کودکان، حضرت زينب سلام الله عليها وديگر بانوان حرم وقتي به آن سرزمين معطر رسيدند به جاي آن که از مرکب ها فرود آيند خود را به زمين مي افکندند وبه ياد صحنه جانسوز شهادت سيدالشهدا عليه السلام وديگر بني هاشم شيون وزاري نمودند.

مولايمان امام سجاد عليه السلام پس از سه روز اقامت در کربلا چاره اي جز ترک آن جا و سفر به مدينه نداشت. زيرا عمه هاي بزرگوار و زنان وکودکان اهل حرم را مي ديد که شب و روز از گريه و زاري باز نمي ايستادند و پيوسته از کنار مرقد يکي از شهيدان بر مي خاستند و بر سر مزار شهيد ديگري به نوحه و مويه مي پرداختند و در اين ميان اندوه عقيله بني هاشم حضرت زينب کبري عليها السلام چنان جگر سوز بود که نمي توان آن را وصف نمود.

 

 
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1) بحارالانوار، ج65،ص130(الصفح عن الشيعة...).

  • نظری برای این خبر درج نشده است.