LOGIN
خبر
shirazi.ir
"«آیینه ی افکار»"
اصلاح خویشتن نخستین گام در رویارویی با فساد
کد 4093
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 07 فروردین 1395 - 16 جمادى الثانية 1437
«آیینه ی افکار»
(مجموعه مقالات برگرفته از دیدگاه ها و افکار مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی)
 
باب اول: خودسازی، روش ها و راهکارها
 
بخش اول: برنامه و راه تغییر و تحول نفس

فصل ششم: اصلاح خویشتن نخستین گام در رویارویی با فساد
 
فساد واژه ای است که معانی متعددی از آن بر می آید دایره ی معنایی این واژه بسیار گسترده است. فساد فراخور معانی گسترده اش ممکن است به معنی فساد خود شخص یا جامعه یا فساد اقتصادی و یا اخلاقی باشد که در مواردی چون اختلاس و تجاوز به اموال و حقوق دیگران و سرقت های فردی و گروهی ـ که نمونه ی بارز پایمال کردن حقوق دیگران است ـ نمایان گردد.

بدترین نوع فساد، تباهی درون یا فساد نفس است؛ چراکه متوجه مسائل مادی نیست و جوانب روحی را در بر می گیرد. از این رو معالجه ی آن نیز باید روحی و غیر مادی باشد. اینجاست که به توانمندی والای تعالیم دین و اهمیت تلاوت قرآن کریم و اندیشه کردن در مفاهیم و آموزه های آن پی می بریم. آدمی غالباً تسلیم و مقهور خواهش های نفس خود می گردد و در پرتگاه های هلاکت فرو می غلتد. یکی از راهکارهای مؤثر در نجات بشر از این خطرها پناه جستن به دعا و تسلیم شدن در برابر خداوند است.

دعا با خشوع و خضوع در برابر پروردگار همراه است که مایه ی نجات بشر است. با این حساب، بدترین حاکم، حاکمی است که حریفِ هوای نفس خود نشود. این حاکمی است ستمگر که قوم و ملتش از ستم او رنج می برند، در برابر طغیان هوس های خود بسیار ضعیف است و اموالِ بسیاری را صرف ارضای امیالِ خود می کند.

در نتیجه به طرق و بهانه های گوناگون متعرض اموال دیگران می شود و با ستم روا داشتن به ملت و فقرا سرمایه های آنها را به زور صاحب می شود. هیچ حکومت ظالمانه ای بدون تعدی به حقوق دیگران یافت نمی شود.

در کنار کوخ هر مظلومی، کاخ ظالمی افراشته است. زورگویی و سلطنت طلبی با خاموش کردن ندای ضعفا همراه است، نداهایی که از بیدادگری ظالمانی که به حقوق ملت خود اهمیت نمی دهند و به فساد آشکار خویش مشغول اند.

از این رو مرجع عالیقدر آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی دام ظله در عمده ی تألیفات خود، خاصه کتاب ارزشمند حلیة الصالحین بر اهمیت پاکسازی درون از فسادهای اخلاقی تأکید می کند. چرا که فساد ابعاد و اشکالِ گوناگونی دارد که حتی گاهی شناخت آنها برای هر کسی ساده نیست. پس چه بسا انسان در دام یکی از این فسادهای اخلاقی گرفتار آید و متوجه خود نشود. در این خصوص، آیت الله العظمی شیرازی در کتاب مذکور به استناد این سخن از صحیفه ی سجادیه که فرموده است:

«واستصلح بقدرتک ما فسد منی؛ به قدرت خویش آنچه را از من تباه شده است اصلاح کن».

می فرماید: «انسان همواره در خطر ابتلا به فساد قرار دارد چه در آن گرفتار شود و چه نه، اینجا سخن ما درباره ی فعلیت فساد و احتمال وقوع آن است؛ زیرا امام سجاد علیه السلام فرمود: «ما فسد منّی». و نه فرمودند: آن فسادهایی که ممکن است در آنها گرفتار شوم و هر فاسدی را هم به سادگی نمی توان اصلاح کرد. با توجه به اینکه کلمه «ما» در فرمایش آن بزرگوار موصوله است. «ما فسد منی» شامل همه فسادها می شود در تمام ابعاد و شمول آن. هم شامل فساد امور دنیوی است و هم فساد امور اخروی. هم بدن را شامل می شود و هم روح را. همچنین تمام ابعاد اقتصادی و روحی و اجتماعی بشر را دربر می گیرد.

با در نظر گرفتن ابعاد وسیع فساد و پیشینه ی کهن این آفت بشر، شایسته است که انسان برای در امان ماندن از ضررهای فساد به خدا پناه آورد. این قاعده صرفاً خاص انسان های عادی نیست بلکه هر مسئول یا حاکمی را نیز شامل می شود. انسان باید همواره به این موضوع به عنوان ابزاری توانمند بنگرد و بدان پناه جوید. همان گونه که تجربه بشر نشان می دهد سلطه جویی و قدرت طلبی جادوی ویژه ای دارد و ممکن است انسان را گرفتار خود کند.

پس درمان خویشتن از هوای نفس و آسیب ها و امیال و سرکشی های آن به ویژه برای حاکمان و رؤسا با پناه جستن به خدای متعال بسیار ضروری است. چراکه رویارویی با امیال و خواسته های نامشروعی که فرا روی یک حاکم قرار می گیرد کار ساده ای نیست. تاریخ پر از حاکمان سرکش ظالم است. بدون در نظر گرفتن قبح سلطه جویی و درمان نکردن آن، هر حاکم یا رئیس جمهوری گرفتار آسیب های فساد می شود. برای نمونه حجاج بن یوسف ثقفی نه پادشاهی بود نه رئیس حکومتی، بلکه فقط والی منطقه ی کوچکی از امپراطوری گسترده ی اسلام در آن روزگار بود، ولی با این حال، چنان نفس سرکشی داشت که در تمام تاریخ شهره ی همگان شد و ضرب المثل طغیان و سرکشی گشت، و همه ی این شرارت و سرکشی را با کشتن صد هزار بی گناه به وسیله ی گیوتین و با زندان های ابدی به دست آورد.

بدین خاطر مرجع عالیقدر آیت الله العظمی شیرازی دام ظله در کتاب حلیة الصالحین بر سخن امام سجاد علیه السلام درباره ی ضرورت رویارویی با فساد تأکید می کند. ایشان در این باره می فرماید:

«پوشیده نیست که امام علیه السلام در این سخن در پی تعلیم و ارشاد ماست. معنای سخنی که از ایشان ـ سلام الله علیه ـ ذکر شد این است که انسان نمی تواند بدون توکل بر خدا و استعانت به او از پی نفس خویش برآید و آن را اصلاح کند. هر کدام از ما می تواند جزو بهترین انسان ها قرار گیرد، همان گونه که ممکن است ـ العیاذ بالله ـ او از شرورترین مردم قرار گیرد. این انسان های شروری که در جامعه به آنها بر می خوریم همگی انسان هایی معمولی بودند ولی هیچ گاه در پی اصلاح اشتباه های خود نبوده اند و همچنان بر کارهای بد خود استمرار داشتند».

بر همگان پوشیده نیست که اصلاح انسان فاسد ـ همان گونه که مرجع عالیقدر آیت الله العظمی شیرازی فرمودند ـ نیازمند دعاست. بدین خاطر است که امام سجاد علیه السلام فرمودند: «استصلح بقدرتک ما فسد منی» این گونه است که فسادهای رایج امروزی پیش می آید. از فسادهای اخلاقی گرفته تا فسادهای اقتصادیِ مسئولان و دست بردن به اموال مردم. بسیاری از حاکمان علی رغم آنکه امینِ اموال ملت خود هستند به هر نحو ممکن، حتی غیر مشروع این اموال را چپاول می کنند.

وقایع سالیان اخیر که بهار جنبش های عربی را پیش آورد، شاهدی بر این مدعاست. برخی حاکمان خودمحور و خودکامه که تنها در پیِ منافع شخصی خود و طرفداران خویش هستند، مانند حسنی مبارک مخلوع، به محکمه عدالت کشیده شد تا فساد مالی او و فرزندان و همکارانش بر همگان آشکار شود.

البته همان گونه که مرجع عالیقدر آیت الله العظمی شیرازی دام ظله فرمودند، نمی توان درباره ی بردن اموالِ دیگران حکمی کلی صادر کرد. یعنی این کار همیشه مصداقِ فساد مالی نیست. پس بردنِ اموالِ دیگران، به خودی خود کار پسندیده یا ناپسندی نیست و به نیت هایی که در پسِ اجرای این حکم نهفته است بر می گردد. مرجع عالیقدر در کتاب خویش فرمودند:

«آیا بردن مال دیگری شایسته است یا مایه ی خواری می باشد؟ ملاک خوبی یا بدی این کار به موضع آن کسی که این کار را می کند باز می گردد. چه بسا جایی این کار پسندیده است و در جایی نیز ناپسند است. پس این کار در توان ما نیست که یک حکم کلی برای چیزی صادر کنیم که به خودی خود و بدون در نظر گرفتن نیتِ عامل آن، مصداق خوبی یا بدی است اگر این کار برای خدا باشد پس پسندیده است و اگر برای غیر خدا باشد ناپسند است».

از سخن مرجع عالیقدر، آیت الله العظمی شیرازی چنین بر می آید که یاری گرفتن از زور در باز پس گرفتن اموال مظلومان از ظالمان ـ طبق موازین قانون و شرع ـ نه اینکه ایرادی ندارد، بلکه اثبات حق و ایستادگی در برابر باطل و یاری مظلوم در برابر ظالم است، و همان گونه که این اموال توسط حکومت به ناحق و به زور گرفته شده است؛ برای بازگرداندن آن نیز باید از زور بهره گرفت.

نمونه های یادشده نیز مؤید درستی این گفته اند. امروزه سازمان ها و حکومت های بسیار در سراسر جهان دست به دست یکدیگر دادند تا میلیاردها دلار سرمایه ی به سرقت رفته ی کشورهایی چون مصر و لیبی و تونس را به مردمان این سرزمین ها بازگردانند. این کار، قاطعانه و طبق قوانین و راهکارهای بین المللی اموالِ منقول و غیر منقولی که سردمداران این کشورها یا فرزندان و خانواده های آنها و یا همکارانشان از کشور خود به ناحق به بیرون فرستاده اند، پیگیری و ضبط می کنند.

تلاش های جهانی برای بازگرداندن اموال مسروقه به صاحبانِ آنها که احیاناً با به کار گرفتن زور نیز همراه است، دلیلی آشکار بر وجود کاربردِ صحیح زور در بردنِ اموال دیگران است. هنگامی که بتوان با این کار حقی را ادا کرد و مظلومی را یاری داد.

در هر حال هر انسان یا هر گروهی چه حاکم باشند و چه رعیت، باید در برابر مشیت حتمی خداوند پاسخگو باشند. روزی که «لا ینفع مال ولا بنون»، باید سارق و مسروق و ظالم و مظلوم و حاکم و محکوم همگی در برابر خدای متعال جواب بازپس دهند و برخی سؤال ها از هر کسی ـ چه مجرم و چه بی جرم ـ سؤال خواهد شد، پس چه بهتر آنکه آدمی خود را برای چنین روزی و پاسخ دادن به این سؤال ها آماده سازد.

مرجع عالیقدر آیت الله العظمی شیرازی دام ظله در این باره به وضوح می فرمایند:

«چاره ای نیست که برای آن روز که خدا از تو سؤال کند جوابی فراهم کنی این موضوعات که از آنها پرسیده می شوند و لازم است در پی آنها باشی، نیز معلوم اند. در آن روز قطعاً از تو نمی پرسند که چرا غذاهای پاکیزه نخوردی؟ چرا همواره در پی پوشیدن لباسهای خیلی فاخر و یا سوار شدن مرکب خیلی سریع نبودی و یا چرا همیشه چیزهای گران تر و زیباتر برای زندگی ات بر نگزیدی؟».

آری در روز واپسین از تو سؤال می شود چرا نفس خود را به تباهی و فساد کشاندی و برای اصلاح آن به خدای متعال و راه های تقرّب آسان و شناخته شده پناه نبردی؟ پس شایسته است هرکه صاحب منصب و ریاستی گردد، خواه حاکم جامعه ای باشد یا استاندار یا مسئول یک شهر و یا حتی رئیس یک مؤسسه یا دایره ای کوچک، یا حتی انسانی معمولی باشد، خود را برای روز قیامت و محاسبه ی آن آماده کند و اگر از حدود خدا پا فراتر نهاده است، باید آن روز پاسخ گوید که چرا به حقوق دیگران تجاوز کرده و یا چرا به اصلاح خویش بر نیامده است. با وجود آنکه خدای عزوجل امکان رشد و هدایت را برای همگان فراهم ساخته است. سزاوار است که زورمندان و دولتمردان و بزرگان، پیشگامان این راه باشند.

مؤسسه فرهنگی ـ تبلیغی النبأ
30 / شوال / 1432
 

  • نظری برای این خبر درج نشده است.