LOGIN
خبر
shirazi.ir
"«آیینه ی افکار»"
نقد خویشتن، پایه ی علم آموزی
کد 4103
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 12 فروردین 1395 - 21 جمادى الثانية 1437
«آیینه ی افکار»
(مجموعه مقالات برگرفته از دیدگاه ها و افکار مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی)
 
باب اول: خودسازی، روش ها و راهکارها
 
بخش اول: برنامه و راه تغییر و تحول نفس

فصل هفتم: نقد خویشتن، پایه ی علم آموزی
 
انسان های معمولی و حتی اهلِ علم در بسیاری از موضوعات اصول دین، نیازمند آموزش هستند. که این کار می تواند در قالب مطالعه ی کتاب های مربوطه یا شرکت در مباحثه های علمی یا از روش های جدید آموزشی انجام شود. در بسیاری از احکام شرعی نیز این نیاز مشهود است.

اگر ما دیروز بر حسب نیاز با تمام توان مشغول آموختن احکام شرعی بودیم، خاصه موضوعاتی که فراخور نیاز عصر خویش با آنها سر و کار داشتیم، امروز باید برای راهنمایی و ارشاد و تعلیم احکام و رویارویی با صاحبان ادیان و آرا و مذاهبِ باطلِ نو ظهور باید بسیج شویم. وجوب این امر بر همگان پوشیده نیست و مسلمانان همگی باید برای این مهم بکوشند.

تعلیم و گسترش معارف دین، یکی از اهداف مرجع عالیقدر آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی بود که عمر مبارکشان را مصروف ارشاد و آموزش اخلاق و معارف مفید دینی کردند. ایشان در این سالیان سخنان بسیاری در خور عموم مردم، خاصه طلبه های حوزوی و دانشجویان و اساتید و صاحبان علم و فرهنگ ایراد فرمودند. چراکه ایشان این قشر از مردم را که عموماً با علم و فرهنگ سر و کار داشتند، حاملان رسالت پیامبر و حامیان شریعت او می داند. ایشان مردم را به ایجاد تغییر و تحول انسانی و اجتماعی در عصر امروز فرا می خواند، که با یاری خداوند بتوانند بیماری های مزمنی را که گریبانگیر عقیده و روحیه ی آنان شده است بهبود بخشند.

مرجع بزرگوار در این خصوص می فرماید که لازم است پاره ای از وقتمان را صرف آموختن علوم مشروع، خاصه علوم دینی بکنیم، فصل آغاز مدارس و حوزه ها نیز فرصتی نیک برای تحقق چنین هدفی است. باشد که با یاری پروردگار، انسان بتواند در این راه موفق گردد.

پس لازم است که از همه ی دقایق عمرمان استفاده کنیم و فرصتی را برای طلب علم از دست ندهیم. حتی به رساله ی احکامی که سالیانِ قبل گذرا خواندیم و چه بسا امروزه کمتر چیزی از آن به خاطر سپرده باشیم. پس چه خوب است وقتی را صرف مطالعه ی آن کنیم، حتی روزی پنج دقیقه.

چه بسا مسأله ای را می پنداریم که بلدیم و شکی در آن نداریم، ولی با مراجعه به رساله خواهیم دید که اصلاً آن را از قبل درست نخوانده ایم و خوب نفهمیده ایم. روی هم رفته صرف وقت و تحمل رنج مطالعه و کسب علم یکی از ضروریات قطعی تکامل و پیشرفت انسان است.

اگر کسی در طلب علم اهتمام بورزد، لا جرم در این راه موفق می گردد و توفیر بسیاری در زندگی اش حاصل می آید. یکی از فواید علم، آشنایی با تغییر و تبدل عالم است تا بتواند بهتر با پیشامدهای روزگار رودررو شود، چراکه فرصت آدمی برای زیستن در این جهان فانی در مقابل این عمر این پیشامدها خیلی کوتاه است و اگر بخواهد همه ی این وقایع را تجربه کند، این فرصت کوتاه عمر کافی نیست و بی آنکه بهره ی خود را از این جهان برده باشد و توشه ای برای آخرت فراهم سازد، این جهان را وداع خواهد گفت.

بی تردید نمی توان هرکس را که در پی تحقیق و علم آموزی است به خودپرستی متهم کرد. چراکه نیت های افراد از آموختن علم متفاوت است. هرچند برخی در پی اثبات خویش و رخ نمایی اند، اما این مسأله عمومیت ندارد. در مجموع، باید از خودخواهی و جدل های ناپسند در کسب علم جداً پرهیز کرد، چراکه هیچ سودی در آن نیست. این مطلب امری واضح است نیاز به تحقیق و بررسی های خاصی ندارد با اندکی تفکر و قدری مراقبت و کنترل هواهای نفس درستی آن آشکار می گردد.

انسان داغدار نمی تواند با سخنانی عمق اندوه خود را بیان کند، اما بهتر است خود را به گونه ای تربیت کند که به جای گفتن سخنانی نه چندان معقول برای کاهش اندوه خود، به خدا پناه جوید و ذکری چون «لا حول ولا قوة إلا بالله» بگوید.

ناله، به خودی خود ناپسند نیست. در احادیث وارد شده است که اگر بیمار از درد بیماری بنالد، خداوند در عوض، ثواب برای او می نویسد. پس بیماری و ناله های حاصل از رنج آن، کاهنده ی گناهان و افزاینده ی ثواب اند. اما با این حال، بر کسی پوشیده نیست که گفتن ذکر «لا اله الا الله» ثوابش بیشتر است. البته نباید بیماری را از نالیدن نهی کرد، ولی چه خوب است اگر انسان زبان خود را به تهلیل و تسبیح پروردگار عادت دهد تا هر گاه دچار بیماری یا مصیبتی شود، بدین وسیله از رنج آن بکاهد و ثوابی دو چندان کسب کند.

اکنون جای آن است که آرای مرجع عالیقدر آیت الله العظمی سید صادق شیرازی دام ظله را درباره ی تغییر جمع بندی کنیم:

1. چگونه رابطه خود را با خدا تقویت کنیم؟ برای نیل به این هدف از هم اکنون باید آستین همت را بالا زد و آرام آرام روحیه توجه و خداباوری را در عبادتها پرورش داد. برای این منظور باید به معانی اذکار توجه کرد. برای مثال هرگاه برای نماز در برابر خداوند برخواستید و شروع به خواندن سوره ی حمد کردید، در واژه ها و مفاهیمِ این اندیشه کنیم و ضمیر خود را با معانی آنها بیدار سازیم. فکر طبعاً با خصوصیت جوان بودنش، به این سو و آن سو سرک می کشد و مانع تمرکز حواس می گردد. پس ایجاد تمرکز مستلزمِ تمرین بسیار است. هرگاه ذهن آدم از عبادت منحرف شود، باید او را دوباره به توجه واداشت. حتی اگر این کارها بارها رخ دهد، دست از تلاش نباید کشید و برای ایجاد تمرکز باید کوشید تا اندک اندک روحیه ی حضور قلب در نماز و عبادت، تبدیل به ملکه ای در وجودمان شود، که باز نیز تکرار می کنیم: به دست آوردن ملکه ی حضور قلب و تمرکز ذهن با توجه به واژه ها و ژرف اندیشی در معانی اذکار حاصل می شود. برای مثال، هنگامی که می گوییم: «ایاک نعبد» باید این مفهوم در ذهنمان پدید آید که عبادت خاصّ خدای واحد است که اکنون ما در حال ادای آن هستیم.

و هرگاه بگوییم: «ایاک نستعین»، دوباره اقرار می کنیم که در هر کاری از خدا یاری می طلبیم، خاصه در عبادت.

عرب زبانان، تبعاً در درک معانی واژه های نماز و دیگر عبادت ها مشکل خاصی ندارند، چراکه زبان مادری آنهاست که بدان خو گرفته اند. در غیر این صورت، اگر اهل علم است که دروس صرف و نحو و بلاغت عربی را فراگرفته اند که نیاز آنها را برآورده می کند. از این رو، ضروری است که غیر عرب ها در حدّ توانِ خویش با زبان عربی یا دست کم با معانی واژه های متداول در نماز و دیگر اذکار آشنا شوند.

پس اصل همین ایجاد ارتباط با خداوند است. خداوند متعال می فرماید: «أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ آگاه باش که با یاد خدا دلها آرامش می یابد».

آدمی با افزایش ارتباطش با خداوند، توفیقاتش نیز همان اندازه افزون می گردد.

2. بر انسان لازم است که علاقه و ارتباط خود را با جامعه تحکیم بخشد، که این کار در راستای اخلاقِ اسلامی چون فروتنی و خوش رویی و بخشندگی و گذشت و مهرورزی صله ی رحم است.

این رفتارهای شایسته کم و بیش در میان عموم مردم جامعه، خاصه اهل علم رایج است. اما مطلوب ما تعمیق و گسترش این اخلاق در تمام شئون زندگی است.

همواره باید در برابر هوای نفس ایستادگی کرد. هرگاه به انجام دادن کاری که می دانی شایسته است تمایلی نداری، با آغوش باز و با تمام وجود به سراغ آن برو آن را انجام بده. هرگاه از دوستی بریدی و در قهر کردن با او اصرار ورزیدی، سعی کن لجاجت را کنار بگذاری و به ملاقات او بروی یا به هر نحو ممکن بدو ابراز محبت کنی، حتی اگر او روی خوشی به تو نشان ندهد و با آغوش باز تو را نپذیرد. پس اگر قصد داری که عالم و راهنمای مردم باشی باید اسوه ی اخلاق باشی و همواره فروتن باشی و خشم خود را فرو بری، نه اینکه برای بی ارزش ترین چیز، زود منقلب شوی و از کوره در بروی.

همواره کارهایت را به بهترین نحو انجام بده و در زندگی شیوه ای صحیح برگزین، و با این فکر که آیا دیگران آن چنان که باید، به درستی از وجود تو بهره گرفته اند یا نه، ذهن خود را مشوش نکن. خداوند متعال می فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ عَلَیْکُمْ أَنفُسَکُمْ لاَ یَضُرُّکُم مَّن ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ؛ ای کسانی که ایمان آورده اید به خودتان بپردازید هر گاه شما هدایت یافتید آن کس که گمراه شده است به شما زیانی نمی رساند».

نور دانش صرفاً منحصر با خانواده های اهل علم نیست، چه بسا کسی در خانواده ای از اهل علم بزرگ شود اما خداوند بهره ای از علم به او عطا نکرده است. علم، نوری است که خداوند در دلِ هر که خواهد می افکند. خواه این شخص عطار، کشاورز و تاجر یا حتی حمال باشد. با مطالعه ی زندگی علما این حقیقت به وضوح به چشم می خورد.

پس بر ماست که:

الف) باید در کسب این نور از طریق کلاس ها و مطالعه ی کتاب ها و حضور در نزد استادان کوشید. البته نباید فراموش کرد که علم، به تنهایی ممکن است غرور و خودخواهی را در انسان برانگیزد، و نیز روشن است که علم و غرور با هم در یکجا جمع نمی گردند. پس باید با غرور مبارزه کرد و با فروتنی از خداوند بخواهیم که ما را از زمره ی راستان و راستگویان قرار دهد.

ب) هرگز نباید افزایش علم موجب فریفتگی انسان شود. و در برابر دیگران خطاپوش و حلیم باشد، و علم خود را به رخ دیگران نکشد. تزکیه ی نفس به همراه کسب علم ضروری است. در غیر این صورت، پیش از دیگران، خداوند به حساب کار او خواهد رسید.

ج) چه بسا انسانی هشیار باشد و به گونه ای رفتار کند که هرگز کسی پی به خودخواهی او نبرد. چنین کسی ممکن است در برابر دیگران چنین وانمود کند، اما از خدای متعال که از همه وسوسه گری های نفس آدمی آگاه است، چیزی را نمی تواند مخفی کند. در وصیت نامه ی لقمان حکیم، منتقد روشنفکر، به فرزندش چنین آمده است که ارزش هر کس نزد خداوند به قدر اخلاص اوست و نه آنچه خود یا دیگران درباره ی او می پندارند.
 
مؤسسه فرهنگی ـ تبلیغی النبأ
7 / ذی الحجة / 1431
 

  • نظری برای این خبر درج نشده است.