LOGIN
دیدارها
shirazi.ir
"حضرت آیت الله العظمی شیرازی: "
جوانان باید حاکمان ستمکار را بشناسند
کد 4160
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 18 اردیبهشت 1395 - 29 رجب الأصب 1437
 
در روز دهم ماه رجب 1437ق تنی چند از فضلا و اساتید دانشگاه از کشور عراق، در شهر مقدس قم با مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی دیدار کردند و از سوی ایشان مورد استقبال قرار گرفتند.

آن گاه میهمانان گزارشی از فعالیت های خود تقدیم کرده، گوشه ای از ستم هایی که توسط گروه های تکفیری و تروریستی بر شیعیان عراق خونین پیکر روا داشته می شود را به اطلاع معظم له رساندند و از سختی ها و رنج هایی که در عرصه های خدماتی و آموزشی می بینند سخن گفتند.

سپس معظم له طی رهنمودهایی فرمودند: در تاریخ آمده است که حضرت یحیی فرزند عبدالله فرزند امام حسن مجتبی علیه السلام پس از کشته شدن اصحاب «فخ» از دیده ها پنهان شد و در شهر دنبال جایی می گشت که به آن پناه برد. از دیگر سو هارون عباسی دستور داده بود که او را دستگیر کنند و بنا به این فرمان حضرت یحیی را دستگیر کردند و در یکی از زندان های هارون به بند کشیدند.

زندانی به نام «مطبق» که در زیرزمین قرار داشت و تاریک و تنگ بود و سلول های انفرادی نیز در آن قرار داشت. در بدی شرایط این زندان همین بس که زندانی نمی توانست بایستد، راحت بنشیند و راحت بخواهد و حتی راحت پهلو به پهلو شود.

در تاریخ از مردی که با جناب یحیی در این زندان در بند بود نقل شده است که گفت: «من نزدیک او و در تنگ ترین و تاریک ترین سلول قرار داشتم. شبی که پاسی از آن گذشته بود صدای باز شدن قفل ها را شنیدم و ناگاه هارون را دیدم که سوار بر اسب وارد شد و گفت: این (یحیی) کجاست؟ و پاسخ شنید که در این سلول است.

دستور داد یحیی را حاضر کنند. هارون چیزهایی با او می گفت که من نمی فهمیدم. سپس گفت: او را ببرید.

یحیی را بردند و یکصد ضربه چوب بر او زدند. در این حال جناب یحیی او را به خدا و حرمت خویشاوندی و نسبتش با رسول خدا صلی الله علیه وآله سوگند داده، می گفت: به حرمت خویشاوندی من با تو [در گذر].

هارون می گفت: میان من و تو خویشاوندی وجود ندارد.

آن گاه یحیی را به سلولش منتقل کردند. هارون از زندانبان پرسید: جیره ای که برای او مقرر کرده اید چه مقدار است؟

گفتند: چهار قرص نان و هشت پیمانه آب.

گفت: آن را نصف کنید و رفت.

چند شبی گذشت که صدای گام هایی شنیدم که ناگاه هارون وارد شد و همان جایی ایستاد که نوبت قبل ایستاده بود و گفت: او (یحیی) را نزد من بیاورید و همانند نوبت سابق با وی رفتار کرد و این بار نیز حضرت یحیی علیه السلام را یکصد ضربه چوب زدند و یحیی او را قسم می داد که مانع چوب زدنش شود [ولی سودی نداشت].

هارون دیگر بار از جیره غذاییِ یحیی پرسید و گفتند: دو قرص نان و چهار پیمانه آب.

هارون دستور داد که جیره اش را نصف کنند.

بار سوم هارون آمد، در حالی که جناب یحیی مریض شده بود. هارون خواست او را نزدش ببرند، گفتند که سخت بیمار است.

از مقدار جیره اش پرسید و پاسخ شنید: یک قرص نان و دو پیمانه آب.

گفت: آن را نصف کنید، سپس آن جا را ترک کرد.

چندی نگذشت که حضرت یحیی از دنیا رفت (مقاتل الطالبیین، ص319 ـ 320).

ایشان در ادامه ی سخنان خود تأکید کرده، فرمودند: باید از فرصت هایی که امروزه در اختیار داریم بهره جسته، در تربیت نسل جوان بکوشیم و آنان را به مرحله ای از درک و شناخت برسانیم که هارون ها، منصورها، مأمون های عباسی و افرادی مانند آنان را که تاریخ به زباله دانی فرستاده است بشناسند و بر جوانان بایسته است که از هارون و حاکمان از جنس او شناخت پیدا کنند و در این میانه دردآور آن است که هنوز هستند کسانی که از هارون و امثال او [به نیکی و بزرگی] یاد می کنند.

مرجع شیعیان جهان تأکید کردند: پرورش و آموزش نسل جوان مسئولیتی است سنگین که بر عهده همگان قرار دارد. توجه داشته باشیم که فرهنگ و دانش، همانند آب به تدریج جریان یافته و نفوذ می کند، چنان که قرآن کریم در این معنا می فرماید: «أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَسَالَتْ أَوْدِیَةٌ بِقَدَرِهَا؛ [همو که] از آسمان آبی فرو فرستاد پس رودخانه هایی به اندازه گنجایش خودشان روان شدند»(رعد/17).

از این رو باید و باید فرهنگ اهل بیت علیهم السلام همگان، به ویژه پسران و دخترانِ نسل جوانِ محصل و دانشگاهی و دیگر اقشار را دربر گیرد. توجه داریم و می دانیم که برپایی مجالس و احیای شعائر اهل بیت علیهم السلام در عراق بسیار مطلوب و خوب است، ولی باید توجه داشته باشید تنها فرهنگ اهل بیت علیهم السلام است که شعائر و مجالس مذهبی را غنا می بخشد.

حضرت آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی سخنان خود را این گونه به پایان بردند: همان گونه که دیگران، یعنی دشمنان و منحرفان، نقش شیطانی خود را برای به انحراف کشاندن جوانان خوب ایفا می کنند، شما و دیگر مؤمنان باید و باید نقش رحمانی خود را برای در مسیر درست قرار دادن و نگهداشتن نسل جوان ایفا کنید و بدانید که خدای سبحان می فرماید: «قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلَی شَاکِلَتِهِ؛ بگو هر کس طبق روش و (خلق و خوی) خود عمل میکند»(اسراء/84).