LOGIN
خبر
shirazi.ir
سلسله جلسات علمی ـ فکری حجت الاسلام والمسلمین سید حسین شیرازی (جلسه بیست و یکم)
کد 5491
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 24 مرداد 1396 - 22 ذوالقعدة الحرام 1438
«سخت گیری انفعالی [و] گرفتنِ قدرت»
 
در روز پنج شنبه 10 ذی القعده 1438ق (1396/5/12) جلسه بیست و یکم از سلسله جلسات علمی ـ فکری حجت الاسلام والمسلمین سید حسین شیرازی با حضور علما، فضلا و اعضای دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی شیرازی دام ظله برگزار شد.
 
در این جلسه حجت الاسلام والمسلمین شیرازی به مباحثی در زمینه ی «سخت گیری انفعالی [و] گرفتنِ قدرت» پرداختند که به صورت چکیده به بخشی از بیانات ایشان اشاره می گردد.
 
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین والصلاة والسلام علی محمد وعترته الطاهرین، ولعنة الله علی أعدائهم أجمعین إلی یوم الدین
 
ـ خدای سبحان در قرآن کریم می فرماید: «وَکَذَلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَکُونُوا شُهَدَاءَ عَلَی النَّاسِ وَیَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیدًا؛ و بدین گونه شما را امتی میانه قرار دادیم تا بر مردم گواه باشید و پیامبر بر شما گواه باشد» (البقرة/143).

ـ در آیه ای دیگر می فرماید: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ؛ محمد [ص] پیامبر خداست و کسانی که با اویند بر کافران سخت گیر [و] با همدیگر مهربانند» (الفتح/29).

ـ نیز فرموده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قَاتِلُوا الَّذِینَ یَلُونَکُمْ مِنَ الْکُفَّارِ وَلْیَجِدُوا فِیکُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ؛ ای کسانی که ایمان آورده‌ اید با کافرانی که مجاور شما هستند کارزار کنید و آنان باید در شما خشونت بیابند و بدانید که خدا با تقواپیشگان است» (التوبة/123).

ـ همچنین در قرآن کریم می خوانیم: «وَاخْفِضْ جَنَاحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ * فَإِنْ عَصَوْکَ فَقُلْ إِنِّی بَرِیءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ؛ و برای آن مؤمنانی که تو را پیروی کرده‌ اند بال خود را فرو گستر * و اگر تو را نافرمانی کردند بگو من از آنچه می ‌کنید بیزارم» (الشعراء/ 215ـ216).

ـ کتاب شریف کافی از ابوحمزه ی ثمالی نقل می کند که گفت: «به حضرت ابوجعفر (امام باقر علیه السلام) عرض کردم که برخی از اصحاب ما به مخالفان خود افتراء بسته و آنان را قذف می کنند (تهمت می زنند).

امام باقر علیه السلام فرمودند: «الکف عنهم أجل؛ دست برداشتن از آنها پسندیده است».

ـ نیز خدای متعال می فرماید: «إِنَّمَا أَنْتَ مُذَکِّرٌ * لَسْتَ عَلَیْهِمْ بِمُصَیْطِرٍ؛ تو تنها تذکردهنده‌ ای * بر آنان تسلطی نداری» (الغاشیة/21ـ22).

ـ از سخنان گهربار امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه می خوانیم که فرموده اند: «انکم مسئولون حتی عن البقاع والبهائم؛ شما مسئولید، حتی نسبت به سرزمین ها و جانوران».

ـ رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرموده اند: «کلکم راع وکلکم مسئول عن رعیته؛ همگی شما سرپرستانید و همگی تان نسبت به زیردستان مسئولید».

ـ در حدیث شریف کتاب کافی از کلمه ی «قذف» استفاده شده، یعنی نسبت زنا دادن است و عبارت «من خالفهم؛ آن که با آنان مخالفت دارد» مراد از شیعیان است، نه مخالفان [مذهب].

ـ علمای علم نفس می گویند: «ملاحظه می شود که سخت گیری انفعالی با فرزند بزرگ تر او را با محیط زیست سازگار می کند» که نمی توان او را از فرو رفتن و رخنه کردن فزاینده در عناصر شناختی داخل انفعال بازداشت (اصل علم النفس، ص225).

ـ تمام جامعه ی بشری به طور مداوم در معرض آمیختگی مزاج مرجع بین «غبطه و شادی و کامیابی» که «تکلّف انفعالی» نام دارد، در نوسان است و هر دو حالت «انفعال غیر ارادی در روان» هستند.

از این رهگذر مزاج متمایل و در نوسان مورد بحث، در سه سطح اساسی و اصلی در خارج روان جلوه می نماید:

1) اندیشه؛ 2) زبان؛ 3) رفتار.

این سه عنوان به دوستی ورزیدن و کینه توزی متصف می شوند.

ـ تمام موهبت های نبوغ، هوشمندی و الهام در عرصه ی فعل، برنامه ریزی و اجرا اثرگذار هستند و در واکنش ها و جنبه های انفعالیِ زندگی هیچ اثری ندارند و تماماً فرمان پذیرِ از حکمت و عقل هستند، از این رو یک موضع گیری انفعالی می تواند دستاورد چند صد ساله ی برنامه ریزی را محدود کند یا از بین ببرد.

خدای متعال در قرآن کریم می فرماید: «فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ؛ آنگاه پس از آنان جانشینانی به جای ماندند که نماز را تباه کردند» (مریم/59).

یک موضع گیری انفعالی جنگ های اول و دوم جهانی را به وجود می آورد.

ـ «انفعال، گرایشی است که آمادگی برخی مردم را برای تسلیم شدن همیشگی به انفعالات از نوع مشخص به نمایش می گذارد و این آمادگی ها سه گونه اند:

1) فطری؛ 2) فرهنگی ـ اجتماعی؛ 3) علمی.

ـ انفعال، طبیعتی به تمام معنا سرزنده است که در انسان شوک هیجانی به وجود می آورد و برای تحقق بخشیدن منافع بزرگ و ایجاد روح ایستادگی و پایداری در برابر موانع و خطرها تمام نیروهای فرد را بسیج می کند. این نیرو به وجود نمی آید و فرد را فعال نمی کند و بر نمی انگیزد، مگر به سبب «سلطه» و «قدرت» داشتن. لذا هنگامی که قدرت و سلطه ها کاستی می یابد احساس انفعال کرده و عکس العمل نشان می دهیم.

بنابراین، اگر انسان ها احساس مسئولیت و سلطه نداشته باشند تحت تمام شرایطِ محرک ها مانند: سختی، خشونت، تحریک و نشاط، محال است خشمگین شوند.

ـ مسئولیت ها به عرصه ی «فعل» و «اقدام» محدود است، نه «نتیجه» و «حاصل» که امری ربوبی است و نمی سزد و روا نیست که در آن دخالت کنیم و از آن جا که سلطه بر نتیجه نداریم، نباید در ازای آن انفعال به وجود آید.

ـ می توان مفهوم و مشخص کردن ابعادِ حالت انفعالی را در چارچوب تقسیمات دو بُعدی تقسیم کرد که با اختلافِ متعلقات آن، متفاوت هستند و موارد بسیاری دارند، اما عمده ی آن ها در پنج عنوان به شرح زیر بیان می شود:

یک: نوع امت که بر دو گونه می باشد:

1) متشنج، کینه توز، ستیزگر، آزاردهنده، مشاجره گرا، دارای ضدیت و برخورد منفی؛

2) تسلیم پذیر و دارای باطنِ وادادگی، همسو، مودت آمیز، طرفداری و حمایت های همه جانبه از اطرافیان.

دو: زمان که بر دو قسم است:

1) گذرا، موقت و بدون ثبات است و استمرار ندارد.

2) مزمن، سخت و مستقر است و هماره و همیشه بخشی از شخصیت که «زمانی؛ زمان سازی» به شمار می رود.

سه: «کیف: چگونگی» است که دارای دو قسم است:

1) شدیده است که «ثورة؛ انقلاب»، «سورة؛ شدت»، «عاصفة؛ طوفان شن و خاک» و «نوبة؛ شوک» خوانده می شود؛

2) ملایم است که «سرد» و «ناشناس و گمنام» می باشد.

چهار: مردم و جامعه است که بر دو قسم هستند:

1) دشمن است که برخورد افراطی با وی، ریسک و در نتیجه جنگ و خشونت و سرکوب به بار می آورد و رفتار تفریط آمیز با او وادادگی و شکست خوردگی دربر دارد و آنچه مبنا و معیار است شدت و سخت گرفتن می باشد، چنان که در آیه ی کریمه به آن اشاره شده است؛

2) دوست است که محاسبه ی او، دقت در اعمال او و به کار بردن خط کش در تعامل با وی افراط است و طرفداری و حمایت بی پروا و همه جانبه از او تفریط است و مبنا و معیار بر اساس آنچه در روایت امام باقر علیه السلام آمده «کفّ؛ دست برداشتن» می باشد.

پنجم: عمل که دو گونه است:

1) استراتژی؛

2) تاکتیکی.

تعامل انفعالی با هر یک از دو مورد نسبت به آن یکی تفریط هولناکی به شمار می رود. نوابغ جهان در طول تاریخ بر در افتادنِ به یکی از دو وضعیت انفعالی فوق مصرّ بوده و هستند. به دیگر بیان، نظریه پردازان بزرگ جهان که بهترین استراتژی را ترسیم می کنند، در دستیابی به اهداف خود با شکست مواجه می شوند، چراکه به تاکتیک و چگونگی رسیدن به استراتژی ترسیم شده بی توجه هستند. مصلحان و حکمایی که در جمع آوری توده ی مردم و محقق ساختن انقلاب ها توانا هستند، در تحقق بخشیدن به دستاوردها و نتایج مترتب بر انقلاب ها و صیانت از آنها ناتوانند.

مثال:

1) انقلاب 1920 میلادیِ عراق امر محالِ جمع آوری توده ی مردم و عشایر بر ضد بریتانیا واقعیت پیدا کرد، اما شکست و ناکارآمدی در پی داشت و در تأسیس حکومت با شکستی همه جانبه رو به رو شد و مردم در آستانه ی جنگ داخلی قرار گرفتند و در نهایت حاکم بیگانه و سنی مذهب از خارج وارد کردند.

2) پس از انقلاب 1920 در عراق، گاندی در هند انقلاب کرد و امر ناشدنی و محال، یعنی راندن انگلیسی ها و آزادسازی هند را محقق کرد، ولی در ترسیم یک استراتژی برای نجات ملت هند از قعر، افراط کرد، چراکه آنان در این جهان برده به حساب می آمدند.

ـ قطب دو گانه ی تشیع (در جهان امروز) با انفعال شدیدی با دو طرف دیگر خود که در پنج عنوان پیشین ذکر شده است، با مردم، قضایا و رخدادها تعامل می کند و این سلوک و شیوه مسئول عقب گرد و وضعیت نابسامان مذهب است.

ـ حالت انفعالی اگر به طور پیوسته و مکرر و سخت گیرانه اعمال شود، بی تردید (علی سبیل منع الخلوّ) به دو امر می انجامد:

1) عقب گرد و در خود فرو رفتن است، چنان که امیرمؤمنان علیه السلام خطاب به یاران خود فرمودند: «أنتم تریکة الاسلام فتختلفون علیّ وتتفرقون عنی؛ شما بازماندگان (عصاره ی) اسلام هستید، بر من دچار اختلاف شده اید و از گرد من پراکنده می شوید؟».

خدای متعال می فرماید: «أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَی أَعْقَابِکُمْ؛ یا اگر او (محمد) بمیرد یا کشته شود از عقیده ی خود بر می گردید؟» (آل عمران/144).

این فرایند بیشترین نمود را در جامعه ی دینی و ایمانی دارد.

2) سازگاری با حفظ طبیعت انفعالی است. حضرت والد (آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی) از مرحوم شیخ عبدالحسین الصادق قدس سره از علمای شهر نبطیه ی لبنان نقل کردند که گفت: «بعد از سرنگونی حزب بعث در کودتای اول در سال 1963 میلادی با میشل عفلق مؤسس حزب بعث، در بیروت دیدار کردم. در دیدار یک ساعته ی خود با او، وی را به جهت شکستشان سخت نکوهش کردم، ولی با گشاده رویی هیچ واکنش منفی نسبت به سخنان من از خود بروز نداد. من هرگز تصور نمی کردم که حزب بعث با راهکارها و عناصر فوق العاده و جدیدی خود را برای در دست گرفتن قدرت در عراق آماده می کنند.

آنان در سال 1968 میلادی در کودتای دوم خود قدرت را در دست گرفتند و سلطه ی همه جانبه ای پیدا کردند.
 

  • نظری برای این خبر درج نشده است.