LOGIN
دیدارها
shirazi.ir
"حضرت آیت الله العظمی شیرازی:"
پاداش خدمت به شعائر حسینی در قیامت بسیار سنگین و بزرگ است پس بر خدمت خود در این راه بیفزایید
کد 7606
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 12 آذر 1397 - 25 ربيع الأول 1440
در شامگاه روز شنبه 23 ربیع الأولی 1440ق (1397/9/10) حاج نصیر الربیعی مسئول حسینیه قصر الزهراء سلام الله علیها در شهر مقدس کاظمین و مدیر شبکه ماهواره ای الشعائر به همراه تنی چند از کارکنان حسینیه قصر الزهراء سلام الله علیها با مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی دام ظله در شهر مقدس قم دیدار کرد.

معظم له در این دیدار در جمع میهمانان خود سخنانی ایراد کردند و فرمودند: در اینجا گوشه ای از احوالات مرحوم شیخ انصاری قدس سره را برای شما بیان می کنم؛ بزرگواری که از 150 سال قبل تا به امروز حوزه های علمیه از آبشخور علمش سیراب و بهره مند می شوند. عالم دیگر که گوشه ای از احوالات او را بیان خواهم کرد مرحوم شیخ دربندی قدس سره می باشد.

این دو عالم از شاگردان مرحوم شریف العلمای مازندرانی بودند و در جلسات درس او شرکت می کردند و بعدها هر دو مرجع تقلید شدند. البته در آن زمان مرجعیت عامه شیعیان با مرحوم شیخ انصاری بود و مرجعیت مرحوم دربندی محدود بود.

روزی یکی از شاگردان شیخ انصاری که طلبه ای کوشا و از آرایه علم و پارسایی برخوردار بود آماده سفر به کشورش ایران شد. مرحوم شیخ انصاری با پای پیاده او را تا خارج شهر بدرقه کرد، سپس به شهر نجف بازگشت.

آن طلبه برنامه سفر خود را چنین تدارک دیده بود که به کربلا، کاظمین و سامرا سفر کند و از آنجا عازم ایران شود، اما سفر خود را به کربلا ناتمام گذاشت و روز بعد از میانه راه کربلا به نجف اشرف بازگشت. شیخ انصاری که او را در نجف دید، دلیل بازگشت او را پرسید و پاسخ شنید: شب گذشته در میان صحرا خواب بر من چیره شد. در عالم رؤیا فرشته ای را دیدم به من گفت که در این بیابان کجا و به کدام سو می روی؟ تو سه روز دیگر از دنیا می روی و بعد به کاخی اشاره کرد و گفت: این کاخ برای توست.

من یقین نداشتم که این رؤیا صادقه است یا نه، لذا سفرم را قطع کردم و به نجف بازگشتم تا اگر خواب من تعبیر داشته باشد در کنار امیرمؤمنان علیه السلام باشم و همین جا بمیرم، نه در بیابان و اگر خوابم تعبیر نداشته باشد سفرم را از سر خواهم گرفت. سرانجام خوابش تعبیر شد و پس از سه روز از دنیا رفت.

این شخص قبل از فوت به مرحوم شیخ انصاری گفته بود: در همان خواب کاخی سر به فلک کشیده و باشکوه دیدم، پرسیدم: این کاخ از آن کیست؟

گفتند: برای شیخ انصاری است.

در مجاورت آن کاخ، کاخی بزرگ تر و باشکوه تر دیدم و پرسیدم آن کاخ برای کیست؟

گفتند: آن کاخ از آن شیخ دربندی است.

در آن روزگار شیخ انصاری در نجف اشرف و شیخ دربندی در کربلای معلی و هر دو زنده بودند. مرحوم دربندی در کنار مسئولیت مرجعیت منبر می رفت و هر ساله مجلس و منبر ویژه ای داشت. حضرت آیت الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی قدس سره ضمن بیان داستان ها و مطالبی از پدر و جدش، می گفت: شیخ دربندی همه ساله در روز عاشورا در صحن امام حسین علیه السلام بعد از تمام شدن مجالس که انبوه جمعیت در آنجا گرد آمده بود منبر می رفت.

او قبل از منبر می گفت: بنا ندارم مجلس سوگواری و گریه و زاری برپا کنم، چراکه دیشب و امروز بسیار و بسیار در این زمینه شنیده اید، من می خواهم از طرف شما عزاداران چند کلمه ای با امام حسین علیه السلام سخن بگویم.

چنان حال و شوری در آن مجلس به وجود می آمد که پس از رفتن مرحوم دربندی از صحن مقدس امام حسین علیه السلام مردم همچنان گریه و زاری و عزاداری می کردند.

آن طلبه که در مسیر نجف به کربلا خواب قصر دیده بود می دانست مقام علمی و مرجعیت شیخ دربندی به جایگاه شیخ انصاری نمی رسد، ولی بزرگی کاخ مجاور کاخ شیخ انصاری که از آنِ شیخ دربندی بود، با توجه به برتری و مقام شیخ انصاری، او را واداشت جویایِ علت این تفاوت شود، لذا فرشته به او گفت: این پاداش اعمال دربندی نیست، بلکه هدیه ای می باشد که امام حسین علیه السلام به او مرحمت فرموده است، اما کاخ شیخ انصاری پاداش و مزد اعمال اوست.

باید توجه داشت که مرحوم شیخ دربندی بیشتر از شیخ انصاری، حسینی بود و به شعائر و دستگاه مقدس امام حسین علیه السلام خدمت می کرد.

مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی شیرازی دام ظله افزودند: وقتی انسان اجر و پاداش خدمت به امام حسین علیه السلام و قضیه و شعائر آن حضرت با تحمل مصیبت ها و سختی ها در دنیا را در سرای دیگر می بیند، آرزو خواهد کرد که کاش این خدمت بیشتر و همراه سختی های بیشتر و افزون تر می بود، خدای متعال اعمال و خدمات شما را بپذیرد.