LOGIN
بیانات
shirazi.ir
عبادت آگاهانه
کد 1012
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 28 تیر 1385 - 23 جمادى الثانية 1427
روز پنجشنبه 17جمادي الثاني 1427 (22/4/85) شماري از شهروندان کرجي با حضرت آيت الله العظمي سيد صادق شيرازي ديدار نمودند.

ايشان در ابتداي اين ديدار در شرح يکي از وصاياي رسول خدا صلي الله عليه وآله که طي آن خطاب به ابوذر غفاري فرموده اند: «يا أباذر اعبدالله کأنک تراهُ فإن کنتَ لا تراهُ فإنّه يَراک؛(1) اي ابوذر، خدا را چنان عبادت کن که گويا او را مي بيني، چراکه اگر تو او را نمي بيني او تو را مي بيند»، اظهار داشتند: هرکدام از ما در کليه گفتگوهاي عادي وروزمره، حواسمان را نسبت به سخنان خود ومخاطب جمع مي کنيم وحساب شده واز روي تفکر وتمرکز سخن مي گوييم. اين مطلب در بازار وهنگام معامله ودر گفتگو با خانواده، بستگان وبيگانگان صادق است. رسول خدا صلي الله عليه وآله از ما مي خواهند هنگام عبادت ونمازخواندن و«يا الله» گفتن، نسبت به آنچه برزبان مي آوريم وافعالي که انجام مي دهيم هوشيار باشيم. براي مثال هنگامي که در رکوع «سبحان ربي العظيم وبحمده» مي گوييم براين نکته التفات داشته باشيم که آن «رب عظيم» ما را مي بيند وسخنان ما را مي شنود.

ايشان افزودند: خداي متعال جسم نيست وما نمي توانيم با چشم سر او را ببينيم. ما از مشاهده امور ساده اي چون درد، جاذبه زمين ومانند آن عاجزيم، اما شکي نيست که خداي متعال هنگامي که ما در حال عبادتيم ونيز در ديگر حالات شاهد گفتار وکردار ماست. پس بهتر آن است که ما نيز هرچند خداي متعال قابل مشاهده نيست، فرض کنيم او را مي بينيم. اگر انسان در هنگام گفتگو با پروردگار از چنين تلقيني استفاده کند، دنيا وآخرتش دگرگون مي شود. چنين تمريني باعث مي شود انسان به شيوه اي متفاوت عبادت کند وعلاوه براين، باعث دوري بيشترِ انسان از معصيت وحصول سعادت دنيا وآخرت وي مي شود.

ايشان يادآور شدند: اين کار يک مقدمه دارد که بايد توسط خود ما فراهم شود. مقدمه چنين کاري اتخاذ تصميم است واگر چنين تصميمي بگيريم به ياري خدا موفق خواهيم شد.

ايشان در پايان به حاضران سفارش کردند: تصميم بگيريم هنگام گفتگو با خداي متعال، هنگام «سبحان الله» ويا «الحمدلله» گفتن خدا را در برابر خود تصور کنيم وبا توجه وحضور قلب بيشتري عبادت کنيم.

پس از ايشان حجت الاسلام والمسلمين سيد جعفر شيرازي به سخنراني پرداخت وبه نکات زير اشاره کرد:

1. هرچند باطل متعدد است، حق هميشه يکي بيش نيست. هر امري که حق باشد مي توان بر آن دليل وبرهان اقامه کرد. اما باطل دليل ندارد وچيزهايي که در اثبات آن گفته مي شود «شبه دليل» است. از اين رو پيشوايان باطل در برابر منطق اهل حق از غوغاسالاري، تمسخر، تهمت و... بهره برداي مي کنند. نمونه اين رفتار را مشرکان در صدر اسلام در قبال رسول خدا صلي الله عليه وآله انجام مي دادند ومعاويه نيز از چنين شيوه هايي بسيار استفاده مي کرد.

2. امروزه نيز بسياري از افراد لاابالي وکم توجه در برابر قدرت منطق متديننان به ابزارهاي پوچي چون تمسخر متوسل مي شوند.

3. انسان نبايد به پسند وناپسند يا رد وقبول مردم توجه کند. بلکه بايد پيرو حق باشد هرچند مردم آن را نپسندند واو را مسخره کنند. نبايد از راه حق به دليل کم روندگان آن هراس به دل راه داد؛ زيرا راه باطل معمولاً طرفداران بيشتري دارد واهل حق عادتاً اندک شمارند. مؤمن آن است که رضايت خدا ورسول را بر رضايت مردم ترجيح دهد وحتي خشنودي خدا را برخشنودي وخواسته خويش مقدم بداند.

4. مسلماً سخنان ياوه اهل باطل موجب اندوه وناخرسندي اهل حق مي شود. اما به جاي آن که در برابر تبليغات مسموم آنان تسليم شويم بايد با ياد خدا وتسبيح او براطمينان قلبي خود بيفزاييم ودر برابر اوامر خدا فروتني بيشتري از خود نشان دهيم ودر اين راه استقامت بيشتري بورزيم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. بحارالانوار، ج74، ص75 (باب4ـ ما أوصي به رسول الله...، حديث3).