کسي که در ولايت اميرمؤمنان علي عليه السلام شک بورزد، به رسول خدا صلي الله عليه وآله وآنچه از جانب خداي متعال آورده است ايمان ندارد؛ همچنان که امام هادي عليه السلام در زيارت غديريه خود خطاب به جدشان اميرمؤمنان عليه السلام عرضه داشتند: «أنَّ الشاکُّ فيک ما آمن بالرّسولِ الأمين؛(1) آن که به شما شک ورزد به رسول امين ايمان نياورده است».

مرجع عالي قدر پس از تأکيد بر مطلب فوق در جمع طلاب علوم ديني آفريقا ـ که شامگاه روز يکشنبه 17دي ماه 1385ش براي عرض تبريک عيد سعيد غدير خدمت ايشان آمده بودند ـ اظهار داشتند: قرآن کريم از ولايت کبري وامامت مولاي متقيان علي عليه السلام در موارد چندي ياد نموده واز جمله فرموده است: «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ يَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْکَافِرِينَ؛(2) اي پيامبر، آنچه از جانب پروردگار بر تو نازل شده است به مردم برسان که اگر چنين نکني، رسالت وي را به جا نياورده اي. خدا در برابر مردم تو را حفظ مي کند وکافران را هدايت نمي کند». هرچند اين آيه شريفه ساختار تهديدي دارد، ولي تهديدي براي رسول مکرم اسلام نيست بلکه خطاب به همه کساني نازل شده که به اين امر مهم خرسند نيستند تا اهميت وعظمت فوق العاده آن را نزد باري تعالي دريابند. همچنان که در احاديث اهل بيت عليهم السلام آمده است، در موارد بسياري روي سخن قرآن به ظاهر با يکي، ولي در باطن با ديگري است وبه اصطلاح «به در مي گويد تا ديوار بشنود».

ايشان افزودند: ايمان به رسول گرامي اسلام صلي الله عليه وآله با ايمان به اميرمؤمنان عليه السلام وقبول ولايت ايشان پيوندي ناگسستني دارد واز همين روست که رسول خدا صلي الله عليه وآله مي فرمايند: «مَنْ کُنْتُ مَولاهُ فَهَذَا عَليٌٌّ مَولاهُ؛(3) هرکه من پيشوا وسرپرست ومولاي اويم، از اين پس علي مولا وسرپرست وپيشواي اوست».

آيت الله العظمي سيد صادق شيرازي در ادامه با بيان حديث شريف نبوي «يا عَليُّ... وَايْمُ اللهِ لَأَنْ يَهْدِيَ اللهُ عَلي يَدَيْکَ رَجُلاً خَيْرٌ لَکَ مِمّا طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ وَغَرَبَتْ؛(4) يا علي... به خدا سوگند اگر خدا به دست تو يک تن را هدايت کند براي تو از هر چيزي که در مغرب ومشرق آفتاب بر آن بتابد [يعني کل جهان] بهتر است» به موضوع هدايت وتبليغ پرداختند وخاطرنشان کردند: دنيا وهرچه در آن است اعم از مال ومقام وجاه وشخصيت وگنج وجز آن نزد خداي متعال کم ترين بهايي ندارد. اما تبليغ اسلام ورسالت اهل بيت عليهم السلام وهدايت ونجات مردم از تاريکي وجهل وگمراهي به روشنايي هدايت، از با ارزش ترين وارجمندترين امور نزد خداي سبحان است.

ايشان افزودند: ما در آستانه حلول ماه هاي محرم الحرام وصفر هستيم. از اين رو شايسته است نامه اعمالمان را با بهترين اعمال يعني سعي در هدايت وآشناسازي مردم با نور اهل بيت عليهم السلام پر کنيم که البته اين مطلب نيازمند سه مقدمه است:

1. دانش سرشار: هرقدر انسان دانا باشد وهرچه درس بخواند، همچنان نيازمند دانش ومعرفت بيشتر وبيشتر است. خداي متعال به پيامبر فرمود: «وَقُل رَّبِّ زِدْنِي عِلْمًا؛(5) بگو: پروردگارت، دانش مرا افزون کن». از سوي ديگر هرچه انسان از دانش ووسعت اطلاع بيشتري برخوردار باشد توفيق بيشتري خواهد داشت. از اين رو آمادگي علمي خود را افزايش دهيد ودر آموختن علوم اسلامي اعم از اصول، احکام، اخلاق، آداب وسنن تلاش بورزيد ودر کنار آن بکوشيد از دانش هاي روز نظير سياست، اقتصاد وعلوم اجتماعي نيز بي بهره نباشيد.

2. اخلاق نيک: با هر کسي که ارتباط داريد ـ مسلمان يا غير مسلمان ـ با اخلاق نيک اسلامي نظير بردباري، حلم، حسن خلق واستقامت برخورد کنيد. هرقدر انسان از حسن خلق بيشتري برخوردار باشد توفيقات افزون تري خواهد داشت وهرقدر اخلاق شخصِ هدايتگر ومبلّغ بهتر باشد، انسان هاي بيشتري به سبب وي هدايت مي شوند. وانگهي هرچه اخلاق بهتر باشد اعمال شخص ارزشمندتر خواهد بود. در اين خصوص به شما سفارش مي کنم جلد بيستم بحارالانوار را بنگريد وببينيد که رسول مکرم اسلام صلي الله عليه وآله در ابتداي دعوت، با چه مشکلات روحي وجسميِ طاقت فرسايي در راه هدايت مردم به سوي خدا مواجه بودند وبا اين که اشرف الاولين والآخرين هستند چه خواري ها واهانت هايي را در اين راه به جان مبارک خريدند. همچنين در اين خصوص اهل بيت عليهم السلام بهترين مقتداي ما مي باشند.

سيره علماي سلف گذشته نيز مصداق بارز اخلاق والاي اسلامي است. آورده اند که شخصي نامه اي به خواجه نصير طوسي نوشت واو را سگ خطاب کرد. شيخ در پاسخ وي نوشت: اما اين که مرا سگ دانستي خطاست؛ زيرا سگ روي چهار پا راه مي رود ومن روي دوپا. او پر موست ولي من نه، واو پارس مي کند ومن سخن مي گويم. شيخ طوسي در آن روزگار از علماي درجه يک بود ودر عين حال جايگاه سياسي ممتازي داشت وبه مختصر اشاره اي مي توانست آن شخص را عقوبت نمايد. ولي با اين حال حلم وبزرگي ورزيد وبه پاسخي توضيحي بسنده نمود.

3. بنيانگذاري مؤسسات: اين کار از باقيات صالحات (= نيکي هاي ماندگار) به شمار مي رود. هريک از شما تلاش کند به قدر توان خود به تأسيس مؤسسات ديني، فرهنگي واجتماعي دست زند. بکوشيد علاوه بر تبليغ عملي وزباني، از قلم وتأليف ونشر کتاب ها ومجلات نيز براي تبليغ دين استفاده کنيد وچنين کاري نيز از فعاليت هاي مؤسساتي ونظام مند به شمار مي رود.

معظم له در پايان تأکيد کردند: همچنان که گفتم هدايت مردم نزد خداي متعال از افضل اعمال به شمار مي رود. در اهميت چنين کاري همين بس که بدانيم حضرت سيدالشهدا عليه السلام نيز در کربلا جان مبارکشان را در همين راه فدا نمودند. در زيارات ايشان مي خوانيم: «وبَذَلَ مُهَجَتَهُ فيکَ ليستَنقِذَ عبادَکَ من الجَهالةِ وحيرةِ الضلالةِ؛(6) خدايا، حضرت سيدالشهدا عليه السلام خون قلب پاکش را سخاوتمندانه در راه تو داد تا بدين واسطه مردم را از ناداني وحيرتِ گمراهي برهاند». شما نيز که از خانه وکاشانه خود دور شده وخود را وقف خدمت به اسلام وپيامبر واهل بيت عليهم السلام نموده ايد، بکوشيد با به کار بستن آنچه گفتم توفيق بيشتري در خدمت وهدايت مردم به دست آوريد.

 

 

1. بحارالانوار، ج97، ص361.

2. مائده(5)، آيه67.

3. اصول کافي، ج1، ص420 (باب فيه نکت و...، حديث42).

4. تهذيب الاحکام، ج6، ص141 (62ـ باب الدعوة إلي الإسلام...، حديث2).

5. طه(20)، آيه114.

6. بحارالانوار، ج98، ص331.