
در آستانه حلول محرم الحرام ـ ماه حزن پيروان اهل بيت عليهم السلام ـ گردهمايي عظيم مبلغان استان اصفهان شامگاه چهارشنبه 27 دي ماه 1385ش در سالن اجتماعات بيت آيت الله العظمي شيرازي در شهر مقدس قم با شور ونشاطي افزون تر از سال هاي گذشته برگزار شد.
آيت الله العظمي سيد صادق شيرازي نيز به رغم کسالت مزاج در اين جلسه حضور يافتند ودر ابتدا ضمن تشکر از حضور علما، مدرسان، ائمه جمعه وجماعات ومبلغان محترم براي آنان توفيق بيش از پيش ونيز رعايت وشفاعت حضرت ولي عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف را آرزو کردند.
ايشان در ابتدا با اشاره به آيه شريفه: «خِتَامُهُ مِسْکٌ وَفِي ذَلِکَ فَلْيَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ؛(1) باده بهشتي به مشک ممهور شده است ودر چنين نعمت هايي مشتاقان بايد بر همديگر پيشي گيرند» فرمودند: هرچند مورد وشأن نزول اين آيه شريفه درجات بهشت ونعيم جاويدان آن واعمال صالح در دنياست، ولي يکي از مصاديق بسيار مهم آن ماجراي حضرت سيدالشهدا وعاشوراي حسيني مي باشد. چند روز ديگر هلال ماه محرم 1428ق سر خواهد زد ومردم در برگزاري هرچه بهتر ماتم حضرت سيدالشهدا عليه السلام با همديگر به تنافس ورقابت خواهند پرداخت. اين رقابت البته در ميان اهل علم، مبلغان وکساني که در باب سيدالشهدا عليه السلام مي گويند ومي نويسند نمود واهميت بيشتري دارد وعظيم تر است.
معظم له در ادامه افزودند: دو انسان معمولي که هر دو در عزاي سيدالشهدا شرکت مي کنند پس از پايان يافتن ماه هاي محرم وصفر عملکرد يکسان ندارند وچه بسا يکي از آنان در اين کار بيشتر وبهتر عمل کرده ودرجه بالاتري کسب کرده باشد وديگري درجه اش پايين تر باشد. اما اهل علم ـ از آن جا که الگو وپيشواي مردم هستند ومردم از آنان پيروي مي کنند ـ اين رقابت در خصوص آنان اهميت بيشتري دارد.
خود ما در پي هدايتگري وزحمات علماي پيشين است که نسبت به ماجراي عاشورا چنين اهتمامي داريم ودر اقامه آن مي کوشيم. همين مطلب باعث مي شود چنين رقابتي در ميان اهل علم قوت واهميت بيشتري داشته باشد. در احاديث شريف پيشوايان دين آمده است: «الدَّالُّ عَلَي الْخَيرِ کفاعِلِهِ؛(2) کسي که ديگري را به کار نيک رهنمون کند همانند کننده آن است» ونيز: «مَنْ سَنَّ سُنَّةً حَسَنَةً فَلَهُ أجْرُها وَأجْرُ مَنْ عَمِل بِها إلي يَوْمِ الْقيامَةِ؛(3) هرکه سنت نيکي را بنياد نهد، پاداش آن وپاداش همه کساني که تا روز قيامت بدان رفتار مي کنند از آن او خواهد بود».
ايشان يادآور شدند: خداي متعال در موارد متعدد، هم تکوين وهم تشريع را براي امام حسين عليه السلام استثنا کرده است. براي نمونه در ميان فقها مشهور است که خوردن خاک مطلقاً وحتي براي استشفا حرام است، هرچند آن خاک، خاک قبور معصومين باشد. اين حکم فقط يک استثنا دارد وآن خاک قبر مطهر امام حسين عليه السلام است وحتي خاک کعبه نيز چنين خاصيتي ندارد. با اين که خداي متعال از کل کره زمين آن را براي خود برگزيده ونام مبارک خود را بر آن نهاده است.
ايشان سيره علماي سلف را بهترين شاهد بر رقابت وتنافس آنان در مسئله عاشورا دانستند ودر بيان نمونه هايي از اين معنا از تاريخ معاصر فرمودند: مرحوم والد مي فرمودند در ايام جواني در سامرا بوديم ودر مدرسه اي که درس مي خوانديم در دهه عاشورا مجلس عزا برپا بود وبرنامه ما طلاب اين بود که در اين دهه درس وبحث وحتي مطالعه را ـ که يقيناً براي برخي واجب عيني بود ـ ترک مي کرديم ويکسره به اقامه عزا وسينه زني وشرکت در مجالس مي گذرانديم. در آن ايام يکي از طلاب مدرسه که متدين ودرس خوان بود دچار اين ترديد شد که چنين کاري برايش رجحان دارد يا نه؟ با خود گفت: من فقط يک نفر هستم وحضور وعدم حضورم تأثير چنداني ندارد وبه اين نتيجه رسيد که بهتر است وقت خود را در دهه عاشورا به مطالعه بگذراند. از اين رو برخلاف سال هاي پيشين، فقط موقعي که روضه خوان به منبر مي رفت از حجره اش پايين مي آمد ودر مجلس روضه شرکت مي کرد والبته هيچ يک از طلاب را در مباحثه ومطالعه خود شرکت نداد تا مجلس عزاداري خلوت نشود. به محض اين که دهه عاشورا تمام شد دچار چشم درد بسيار شديدي شد که هرچه درمان کرد خوب نشد، ولي پس از ده روز بهبود يافت. طبعاً در اين مدت نتوانست در جلسات درس شرکت کند وبه همين اندازه از درس وبحث عقب ماند.
ايشان همچنين خاطرنشان کردند: مرحوم آقا ميرزا محمد ارباب از علماي معروف قم، سال هاي سال دچار ضعف بينايي بودند واز عينک استفاده مي کردند. ايشان در سفر به کربلاي معلا به بصره رفتند واز آن جا سوار قطار شدند. علاوه بر صندلي ها واتاق هاي قطار، راهرو نيز پر از جمعيت بود. ايشان نيز در راهرو قطار که پر از عرب هاي بيابان نشين بود نشستند. بسياري از آن عرب ها پابرهنه راه مي پيمودند واز آن جا که باران مي باريد پاهايشان گِلي بود. نزديک کربلا با خود گفت: اين افراد زوار بااخلاص سيدالشهدا عليه السلام هستند. خوب است با گل پاهايشان استشفا نمايم. بدين منظور از بين انگشتان يکي از آنها بدون آن که بفهمد مقداري گِل برداشت وبر چشمان خود ماليد وفردا يا پس فرداي آن روز متوجه شد که ساعت هاست قرآن مي خواند وفراموش کرده است عينک بزند واصلاً نيازي به عينک ندارد. نقل مي کنند ايشان تا پايان عمر مطالعه مي کردند ونيازي به عينک نداشتند.
اين ماجرا نشان مي دهد که نه فقط خاک کربلا وقبر مطهر سيدالشهدا عليه السلام، بلکه خاک پاي زائر حقيقي آن حضرت نيز شفاي بيماران ودلخستگان است.
آيت الله العظمي سيد صادق شيرازي خدمت به دستگاه سيدالشهدا عليه السلام را ملاک توفيق علما دانستند وفرمودند: عزاي طويريج عزاي مخصوصي است که طي آن سوگواران هروله کنان وبر سر زنان به سمت کربلا مي روند ومشکل است کسي در آن جا حضور يابد وبتواند با عزاداران همراهي نکند. نقل است که يک سال مشاهده کردند مرحوم سيد بحرالعلوم نيز به صف عزاداران پيوستند وشروع کردند بر سر وسينه زدن. اطرافيان ايشان را آرام کرده، عرض کردند: مناسب شأن شما نيست ايشان فرمودند: چه کنم، همان طور که نگاه مي کردم يکباره مولايم امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف را وسط جمعيت مشاهده کردم.
مرحوم سيد بحرالعلوم پدري از اصحاب کرامات وبرادري به نام سيد جواد بحرالعلوم داشتند که از اعاظم علما بود ونسل سادات طباطبايي از جمله مرحوم آيت الله بروجردي به ايشان مي رسد. بنده تا سن چهل پنجاه سالگي نمي دانستم مرحوم سيد بحرالعلوم برادري به اين نام دارند. ولي سيد بحرالعلوم مانند خورشيد فروزان نزد همه شناخته شده است. علت اين مطلب علم يا تقواي ايشان نيست. زيرا برادر بزرگوارشان نيز علم وتقواي فوق العاده داشتند. به نظر بنده راز اين مطلب خدمت وتوجه مثال زدني ايشان به دستگاه سيدالشهدا عليه السلام ورقابت در اين وادي است. ماجراهايي که از ايشان نقل مي شود نشان مي دهد که او بيش از ديگران «حسيني» بوده است.
ايشان در پايان به اهل علم ومبلغان عاشورايي سفارش کردند: بکوشيم با دست پر از ماه هاي محرم وصفر خارج شويم وهر چه مي توانيم به مولايمان سيدالشهدا عليه السلام خدمت کنيم. بکوشيم خود را با دستگاه امام حسين تطبيق دهيم وديگران را نيز به اين سو هدايت نماييم.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. مطففين(83)، آيه26.
2. کافي، ج4، ص27 (باب فضل المعروف).
3. همان، ج5، ص9 (باب وجوب الجهاد).