LOGIN
دیدارها
shirazi.ir
ديدار برخي از اعضاي شبکه ماهواره اي «سلام» با مرجع عالي قدر
کد 1473
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 27 آبان 1386 - 7 ذوالقعدة الحرام 1428

شماري از اعضاي شبکه ماهواره اي «سلام» از جمله دکتر فريدون صحافي تهيه کننده و مجري برنامه قرآن و علم روز دوشنبه گذشته با آيت الله العظمي سيد صادق شيرازي ديدار نموده، به رهنمودهاي معظم له گوش فرا دادند.

مرجع عالي قدر در ابتداي اين ديدار گرم وصميمي با اشاره به جو پر از خفقان قرون گذشته وفضاي باز به وجود آمده در اين روزگار خاطرنشان کردند: در زمان هاي گذشته شيعيان دوران هاي آکنده از سرکوب وخفقاني را طي کردند وزماني بود که دژخيماني چون حميدبن قحطبه به دستور هارون الرشيد در يک شب ده ها تن از سادات را از دم تيغ مي گذراندند وتا ده سال بعد کسي از حال اين افراد با خبر نمي شد. امروزه جهان مانند گذشته بسته نيست وبايد از فضاي باز وفرصت مساعدي که ايجاد شده، براي دفاع از تشيّع ومعرفي ارزش هاي اسلامي ـ به ويژه با استفاده از فن آوري هاي جديد ـ استفاده نمود.

ايشان در ادامه افزودند: امروزه از جمعيت ميلياردي کره زمين حتي يک هزارم آنان اهل بيت را نمي شناسند. منظور من از شناخت اهل بيت عليهم السلام شناخت حقيقي آنان چنان که شايسته آن بزرگواران است نمي باشد وحتي يک هزارم اين افراد شناختي عادي ومعمولي از اهل بيت ندارند.

ايشان تصريح کردند: در صورتي که در حضور انسان به شخصي ظلم شود وانسان توان جلوگيري از ظلم را داشته باشد واين کار را نکند مسئول خواهد بود. امروزه ما نيز بايد از مظلوميت اهل بيت دفاع کنيم واين کار به نحو عيني بر همه ما واجب است وتا توان داريم بايد به اين واجب عيني بپردازيم.

ايشان همچنين به آثار وبرکات شگفت خدمت به اهل بيت عليهم السلام اشاره وخاطرنشان کردند: در کربلا شخصي وجود داشت به نام عبدالرضا حفار که گورکن صحن مطهر سيدالشهدا عليه السلام ومردي متدين بود. روزي پيرزني را از دهات پيرامون کربلا ـ که فوت کرده بود ـ آوردند واز او خواستند او را درون گور بگذارد. معمولاً در مورد مردگان زن يکي از محارم متکفل تجهيز وي مي شد و او را درون گور قرار مي داد ولي اين زن فقط يک پسر جوان داشت که به دليل سن اندک، ديگران صلاح نديدند با دست خود، صورت مادرش را روي خاک بگذارد. لذا از عبدالرضاي حفار خواستند اين کار را بکند. در گذشته زير صحن سيدالشهدا عليه السلام خالي بود وکساني که مردگان خود را در آن به خاک مي سپردند نياز نداشتند زمين را حفر کنند بلکه فقط کافي بود وارد زيرزمين شوند ومرده را آن جا قرار دهند واين کار بيش از ده دقيقه طول نمي کشيد. وقتي عبدالرضا حفار به درون قبر رفت مدتي گذشت وهرچه صبر کردند بالا نيامد. صدايش زدند ولي پاسخ نشنيدند. وقتي پايين رفتند مشاهده کردند از هوش رفته ونقش زمين شده است. او را بالا آوردند وروي سر وصورتش آب ريختند تا ببينند سکته کرده يا زنده است. اما او به هوش آمد وابتدا سراغ فرزند آن زن را گرفت. از او پرسيد: مادرت چه ارتباط ويژه اي با حضرت سيدالشهدا عليه السلام داشته است؟ او ابتدا اظهار بي اطلاعي کرد وگفت: مادرم جز واجبات معمولي، فقط به زيارت هفتگي سيدالشهدا عليه السلام وزيارات مخصوصه آن جناب پايبند بود. سپس گفت: ما يک باغ کوچک ومقداري دام داريم که مادرم محصولات باغ وشير وماست را مي فروخت واز آن طريق ارتزاق مي کرديم. او شب هاي جمعه را به امام حسين عليه السلام اختصاص داده بود ومحصولات باغ وشير دام را شب هاي جمعه کنار مي گذاشت وبه زائران سيدالشهدا عليه السلام مي داد.

عبدالرضاي حفار گفت: وقتي وارد گور شدم تلاش کردم بدون اين که دستم به بدن آن پيرزن بخورد صورت او را روي خاک بگذارم. در همان حين يک لحظه ديدم درون باغي بسيار مصفا وسرسبز هستم که انواع ميوه جات وپرندگان زيبا در آن هستند وشخصي را ديدم که تصور مي کنم آقا سيدالشهدا عليه السلام باشد. از ديدن اين منظره شگفت از هوش رفتم وچشم که گشودم ديدم اين جا هستم.

آيت الله العظمي شيرازي در ادامه درباره اهميت قرآن وعترت وخدمت به اين دو ثقل الهي فرمودند: حتي اگر به تعبير قرآن، به اندازه وزن ذره اي به قرآن وعترت خدمت کنيم همان به کار ما خواهد آمد وبقيه عمرمان تلف است. قرآن کريم نيز فرموده است: «مَا عِندَکُمْ يَنفَدُ وَمَا عِندَ اللّهِ بَاقٍ؛(1) آنچه نزد شماست فنا مي شود وآنچه نزد خداست باقي مي ماند». در روايت بارها آمده است که رسول خدا صلي الله عليه وآله انگشتان سبابه دو دست خود را کنار هم نهادند وفرمودند: قرآن وعترت مانند اين دو هستند. در حالي که متعارف اين است که انسان در اين موارد دو انگشت يک دست خود را بالا مي آورد. از اين فرمايش نبوي اين نکته به روشني به دست مي آيد که ممکن نيست اهل بيت چيزي فرموده باشند که قرآن خلاف آن را گفته باشد ويا بالعکس. بلکه اين دو ثقل عظيم در عين همنوايي وهمبستگي کامل هستند. اين نکته را نيز بايد مدنظر داشت که اهل بيت عليهم السلام خود را فداي قرآن واحکام الله نموده اند.

البته نکته اي در اهل بيت عليهم السلام به وفور وجود دارد ودر قرآن وجود ندارد وآن بُعد شديد عاطفي است. عموم مردم بي درنگ نسبت به اهل بيت وفداکاري ها ومظلوميت هاي ايشان ابراز عاطفه مي کنند. با اين که عبدالرضاي حفار را شما نديده ونمي شناسيد اين ماجرا شما وديگران وخود بنده را تکان داده است واين به دليل بار عاطفي فراوان موجود در اهل بيت مي باشد. بايد از اين ويژگي به نحو احسن در فعاليت هاي رسانه اي وشيوه هاي جديد تبليغ دين بهره برداري نماييد.

معظم له در بخش ديگري از بياناتشان اظهار داشتند: قرآن کريم کتابي کثير الابعاد وبي انتهاست که يکي از ابعاد فراوان آن جنبه زيبا شناختن وبلاغت فوق العاده آن است. نقل است که يک اديب مسيحي به اديبي مسلمان گفت: قبول دارم که قرآن در اوج فصاحت وبلاغت قرار دارد ولي با اين حال نبايد شما مسلمانان اين مسئله را بزرگ نمايي کنيد وهميشه به آن بباليد. اديب مسلمان به او گفت: تو مرد سخن شناسي هستي. اين معنا را که جهنم فوق العاده بزرگ است وگنجايش همه کافران را دارد در لفظي آراسته وبليغ بگنجان. آن اديب مسيحي اين معنا را در عبارتي زيبا بيان کرد. اديب مسلمان از او خواست آن عبارت را حک واصلاح کند وعبارتي زيباتر ونغزتر بياورد. اديب مسيحي نيز چنين کرد ودر نهايت در جمله اي بليغ وموجز اين معنا را بيان کرد. آن گاه اديب مسلمان به او گفت: قرآن اين معنا را اين گونه بيان کرده است: «يَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَتَقُولُ هَلْ مِن مَّزِيدٍ؛(2) روزي که به جهنم بگوييم: آيا پر شده اي؟ مي گويد: آيا باز هم هست؟». اديب مسيحي با شنيدن اين آيه سخت در شگفت شد واذعان کرد که قرآن در اوج بلاغت است وجاي افتخار دارد. بايد در فعاليت هاي رسانه اي از عناصري چون هنر وبلاغت نيز استفاده شود ومعارف والاي اهل بيت را در قالبي زيبا ورسا به جهانيان عرضه کنيم.

ايشان در پايان سفارش کردند: شما هرقدر در اين وادي خدمت کنيد هرچند به نوبه خود بسيار ارزشمند مي باشد در قياس با نيازها وکارهاي بر زمين مانده همچنان کم است. بکوشيد افرادي همانند خود تربيت کنيد واين کار را گسترش دهيد.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. 1. نحل(16)، آيه96.

2. ق(50)، آيه30.

  • نظری برای این خبر درج نشده است.