LOGIN
بیانات
shirazi.ir
"مرجع عالي قدر در گردهمايي سالانه مبلغان استان اصفهان:"
ماه مبارک رمضان فرصت مناسبي براي تربيت خود و ديگران است
کد 1801
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 07 شهریور 1387 - 26 شعبان المعظّم 1429

 

شب گذشته (6شهريور1387) جمع کثيري از فضلا روحانيون و مبلغان استان اصفهان و ديگر نقاط ايران با آيت الله العظمي سيد صادق شيرازي ديدار کردند و از رهنمودهاي معظم له بهره بردند.

مرجع عالي قدر طي اين ديدار اظهار داشتند: در يکي از خطبه هاي نبي مکرم اسلام که در آستانه ماه مبارک رمضان ايراد شده آمده است: «ايها الناس... إن انفسکم مرهونة باعمالکم ففکّوها باستغفارکم؛(1) اي مردم... جانتان در گرو اعمال شماست، با استغفار جان خود را آزاد کنيد». وقتي خانه شخصي رهن داده مي شود از نظر فقهي هم چنان ملک اوست ولي تا زماني که مبلغ رهن را باز نگرداند نمي تواند ملک را پس بگيرد. جان انسان نيز ملک اوست و انسان مي تواند با آن چنان رفتار کند که سلمان، ابوذر، شيخ مفيد وسيد بحرالعلوم شود. همين جان که ملک انسان است در گرو اعمال او است و استغفار به معناي کامل آن ـ که استغفار لفظي جزء آن است نه همه آن ـ آن را آزاد مي سازد.

«أعدي عدوّک نفسک التي بين جنبيک؛ سرسخت ترين دشمنانت نفسي است که ميان دو پهلويت خفته است» از آن جا که اين دشمن ديده نمي شود به تلقين پيوسته و تمرين نياز دارد تا آهسته آهسته ملکه تقوا در انسان ايجاد شود.

ايشان با اشاره به نزديکي ايام ماه مبارک رمضان فرمودند: ماه مبارک رمضان فرصت بسيار مناسبي براي تربيت خود و ديگران است. ما طلاب علوم ديني در هر درجه اي از ايمان که باشيم وقتي دشمني کينه توز و خانگي به نام نفس اماره داشته باشيم هم چنان محتاج تربيت نفس هستيم. اگر در گوشه اتاقي که هستيم پلنگي گرسنه وجود داشته باشد آيا با خيالي آسوده مي خوابيم؟ نفس اماره آدمي نيز چنين است و در روايت آمده است: «أعدي عدوّک نفسک التي بين جنبيک؛(2) سرسخت ترين دشمنانت نفسي است که ميان دو پهلويت خفته است» از آن جا که اين دشمن ديده نمي شود به تلقين پيوسته و تمرين نياز دارد تا آهسته آهسته ملکه تقوا در انسان ايجاد شود.

ماه مبارک رمضان فرصت مناسبي براي اين کار است و ما در هر مقامي که باشيم هم چنان نيازمند اين کار هستيم. کسي چون زبير، پسر عمه رسول خدا صلي الله عليه وآله بود و سال هاي سال در خدمت رسول خدا و مولاي متقيان صلوات الله عليهما بود و در راه خدا مجاهدت هاي بسياري کرد ولي پسرش او را جهنمي کرد. «مازال الزبير رجلاً منا اهل البيت حتي نشأ ابنه المشئوم عبدالله؛(3) زبير همواره مردي از ما اهل بيت بود تا اين که فرزند شومش عبدالله پا به جواني نهاد».

بلعم باعورا از ما بسيار جلوتر بود و خداي متعال آيات خود را به او داده بود ولي از اين آيات جدا شد و شيطان او را به گمراهي کشاند.

شمر بن ذي الجوشن لعنة الله عليه از اصحاب اميرالمؤمنين عليه السلام بود و در دو جنگ در رکاب ايشان شمشمير زد و از محضر ايشان فراوان استفاده کرد ولي بي توجهي به پلنگ درنده اي چون نفس باعث گمراهي او شد.

ما نيز بايد در هر مقامي از علم و ايمان و تقوا قرار داريم نسبت به شيطان و نفس اماره هوشيار باشيم و لحظه اي از ياد حق غفلت نکنيم و هميشه از خدا توفيق ياري بخواهيم.

معظم له در بخش ديگري از بياناتشان فرمودند: تربيت نفس همين راه قرآن و اهل بيت عليهم السلام است که در رأس آن آموختن عقايد و اصول دين و انجام واجبات و ترک محرمات قرار دارد و در درجه بعد پيروي از سنت رسول الله صلي الله عليه وآله است. تربيت نفس بدين معناست که باور کنيم خدا از نهانخانه دلمان آگاه است: « وَهُوَ مَعَکُمْ أَيْنَ مَا کُنتُمْ؛(4) هر جا باشيد خدا باشماست».

وقتي اطمينان داشته باشيم که شخصي فکر ما را مي خواند آيا در محضر او مراقب افکارمان نخواهيم بود؟ مسلما در محضر چنين کسي از افکار منفي هم خودداري خواهيم کرد. يکي از محورهاي تربيت نفس خدا باوري است تا اين که انسان به جايي برسد که در همه حال خدا را ببيند و به گفته معصومين «عميت عين لا تراک عليه رقيبا؛(5) کور باد چشمي که تو را نگاهبان خويش نداند».

 يکي از ديگر محورهاي تربيت نفس «معاد باوري» است بدين معنا که انسان خود را مهياي حساب و کتاب الهي در قيامت کند و نسبت به اين معنا يقين داشته باشد. کسي که يقين داشته باشد فردا دادگاه دارد شب را آسوده نمي خوابد و در انديشه است.

ماه مبارک رمضان فرصت مغتنمي براي تربيت نفس و خداباوري و معاد باوري است. يک ماه تمرين در اين خصوص به انسان کمک مي کند تا در يازده ماه ديگر هم در اين خصوص آمادگي داشته باشد. برخلاف نماز جماعت، منبر، مطالعه، گفتگوي علمي و... که از انسان وقت و انرژي مي گيرد، مراقبت از نفس، وقت و انرژي خاصي نمي خواهد و در کنار امور ديگر نيز انجام شدني است در عوض هوشياري دائم و عزم جدي و توفيق الهي مي طلبد تا اندک اندک درخت تقوا در وجود آدمي ريشه بدواند.

ايشان مبلغان را به پيروي از سنت پيامبر و معصومين صلوات الله عليهم فراخواندند و فرمودند: خداي متعال در قرآن مي فرمايد: «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ؛(6) مسلّماً براي شما در زندگي رسول خدا سرمشق نيکويي بود».

ببينيد عبادت و سلوک و رفتار پيامبر و اهل بيت عليهم السلام در قبال خويشاوندان و بيگانگان چگونه بوده است و همان را سرمشق خويش قرار دهيد. آن جناب زنان متعددي داشتند و برخي از همسرانشان ايشان را آزار مي دادند ولي آن جناب هرگز با آنان با خشونت رفتار نکردند. خشونت با زنان حتي اگر در برخي موارد جايز باشد در اين روزگار به عنوان ثانوي مسلماً حرام است.

شش تن از عموهاي پيامبر مشرک بودند و مشرک از دنيا رفتند و عليه ايشان جنگ افروزي مي کردند، ولي هيچ گاه از ايشان کلمه اي عليه آنان نقل نشده است.

خشونت هايي که امروزه در جامعه مشاهده مي کنيم مخالف سنت رسول الله است و چنين کساني تابع معصومين نيستند.

ما نيز بايد در هر مقامي از علم و ايمان و تقوا قرار داريم نسبت به شيطان و نفس اماره هوشيار باشيم و لحظه اي از ياد حق غفلت نکنيم و هميشه از خدا توفيق ياري بخواهيم

چنين خشونت هايي جامعه را به هم مي زند و موجب رميدگي جوان ها مي شود؛ چرا که با نرمي و رحمت و سيره نبوي بهتر مي توان جوان ها را هدايت کرد. از همين روست که يکي از غربي ها درباره پيامبر گفته است: «او بيشتر از آن که با علمش مردم را هدايت کند با اخلاقش آنان را تربيت مي کرد» نمي خواهم بگويم که حرف اين غربي کاملا درست است، علم رسول خدا بزرگان يهود و نصارا را به زانو در آورده است ولي اخلاق هم در جاي خودش خيلي مهم است.

ايشان «زهد و جُهد» را از لوازم مبلغان و مصلحان برشمردند و فرمودند: بايد شيوه و منش کساني را که در اين راه موفقيت هاي چشمگيري داشته اند سرمشق خود قرار دهيم. يک انسان توان بسياري دارد و مي تواند منشأ فعاليت ها و برکات بسياري شود. و اگر در راه تربيت خود و ديگران رنجي به انسان برسد اشکالي ندارد. کساني که در راه تربيت خود و ديگران به موفقيت هاي چشمگير دست يافتند افرادي چون ما بودند ولي تأسي به سنت پيامبر و اهل بيت عليهم السلام را وجهه همت خود قرار دادند و ضمن طلب توفيق از خدا زهد و جهد فراواني به خرج دادند.

 

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1) وسائل الشيعه، ج10، ص313 (18 ـ باب تأکد استحباب او اجتهاد...).

2) بحارالانوار، ج67، ص36 (باب44، القلب و صلاحه و خساره...).

3) نهج البلاغه، حکمت 453.

4) حديد (57)، آيه 4.

5) بحارالانوار، ج95، ص226 (باب2، اعمال خصوص يوم عرفه...).

6) احزاب (33)، آيه 21.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  • نظری برای این خبر درج نشده است.