LOGIN
بیانات
shirazi.ir
"مرجع عالي قدر:"
خداي متعال تمام نيروهاي هستي را در دست امام قرار داده است
کد 1995
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 17 فروردین 1388 - 10 ربيع الثاني 1430
آيت الله العظمي سيد صادق حسيني شيرازي دام ظله روز 16 فروردين ماه 1388 در جمع شماري از مؤمنان اهل مشهد که در آستانه شهادت کريمه اهل بيت سلام الله عليها به شهر مقدس قم آمده بودند، فرمودند:

بنده در سال 1374 قمري چند ماهي در مشهد مقدس مشرف بودم و ماجراهاي فراوان و آموزنده اي از پيرمردها و محترمين آن جا شنيده ام. ماجرايي که الان مي خواهم نقل کنم مربوط به صدسال پيش و زمان مرحوم سيد حسين قمي است. نقل مي کنند که در يکي از مدارس علميه مشهد، در ماه مبارک رمضان همه طلاب به تبليغ رفتند و دو نفر به دلايلي در مدرسه باقي ماندند.

يکي از اين دو نفر روزانه 4 ساعت (از ساعت 10 صبح تا 2 بعدازظهر) به حرم مطهر مشرف مي شد و به نماز، نيايش و زيارت و... مشغول مي شد. او در عين حال بسيار فقير و محجوب بود. روزي گوشت نذري برايش آوردند و او با خوشحالي آن گوشت را در قابلمه و روي چراغ نهاد و زير آن را کم کرد تا براي افطار آماده شود. آن روز هم به حرم رفت و وقت بازگشت که شد ديد امروز حال بيشتري براي عبادت دارد. لذا مشغول راز و نياز و زيارت و ... شد و دو ساعت بيش از هر روز در حرم باقي ماند. در هنگام بازگشت به مدرسه متوجه شد دودي از حجره اش به هوا بلند شده است. اتاق او با لحاف و کرسي و کتاب و همه دار و ندارش همگي سوخته بود. حدس زد اين اتفاق از ساعت دو به بعد رخ داده باشد. او که از اين بابت بسيار افسرده خاطر شده بود با دلي شکسته رو به حرم مطهر کرد و با زبان گِله عرضه داشت: آقا، عقيده ام نسبت به شما عوض نشده است. ولي آيا اين درست است امروز که دو ساعت بيشتر مهمان شما بودم تمام زندگي ام از بين برود؟! آن شب چيزي براي خوردن نداشت و پولي هم نداشت تا چيزي تهيه کند. آن طلبه ديگر که به مدرسه آمد و از ماجرا مطلع شد از او خواست افطار به حجره او بيايد و هر چه دارند با هم بخورند.

در آن زمان رسم بود که علما شب ها جلوس مي کردند و به ملاقات با طلاب و طرح مباحث علمي مي پرداختند. آن روزها اين خبر شايع شد که حجره و زندگي يکي از طلاب کاملاً سوخته است. لذا هر کدام از علما مبلغي عنايت کردند تا براي آن طلبه وسائل لازم تهيه شود. غرض آن که تمام وسائل او را فرداي همان روز از نو برايش خريدند و مقداري هم پول برايش باقي ماند به طوري که خرج تمام افطار و سحرهايش را کفاف مي داد. فرداي آن روز دوباره به حرم مشرف شد و با شرمندگي عرضه داشت: آقا جان نمي دانستم شما مي خواستيد با اين کار تمام زندگي مرا نو کنيد...

آيت الله العظمي شيرازي در ادامه افزودند: انساني که چشم اميد از همه بپوشد و اميدش فقط به خدا و اهل بيت عليهم السلام باشد، خدا و اهل بيت به انواع شيوه ها منافع او را تأمين مي کند و چه بسا از اموري که به ظاهر با اهداف و منافع او ضديت دارد، به نفع او استفاده مي کنند و از جايي که گمان نمي برد او را روزي مي دهند. چه بسا از به باد رفتن زندگي، زندگي جديدي برايش دست و پا مي کند، بدون آن که نياز باشد دستش را پيش کسي دراز کند. (البته چشم اميد پوشيدن از مردم به معناي دست از کار و فعاليت کشيدن نيست. بلکه انسان بايد هميشه در پي کار و تلاش باشد ولي بداند که همه اسباب ظاهري به مسبب الاسباب حقيقي باز مي گردد).

ايشان خاطر نشان کردند: خداي متعال وجود مبارک چهارده معصوم صلوات الله عليهم اجمعين را وسيله دنيا و آخرت قرار داده است. هر که اين اعتقاد را داشته باشد و آنان را در همه چيز وسيله قرار دهد و حوائج مادي و معنوي خود را فقط و فقط به واسطه آنان بطلبد، آنها امور او را اداره مي کنند.

کساني که در جوار حرم مطهر امام رضا عليه السلام قرار دارند بايد بدانند امام معصوم کسي است که خدا تمام نيروهاي هستي را در اراده او قرار داده است. «ارادة الرب في مقادير اموره تهبط اليکم وتصدر من بيوتکم؛(1) مشيت الهي در امور گوناگون نزد شما فرود مي آيد و از خانه هايتان صادر مي شود.»

معظم له در پايان به حاضران به ويژه جوانان سفارش کردند:

بکوشيد نااميدي از خلق و اميدواري به خدا و اهل بيت عليهم السلام را در دلتان رسوخ دهيد و تعميق بخشيد و همين باور را به ديگران هم منتقل کنيد.

چه بسيارند جواناني که در مشهد مقدس نيازمند اين آموزه مهم هستند و اين باور، زندگي آنان را متحول مي سازد. در اين راه از حضرت ثامن الحجج و خواهر ارجمندشان حضرت فاطمه معصومه سلام الله عليهما مدد بخواهيد و هر کدام را شفيع ديگري قرار دهيد.

 

 

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

 

1. زيارت جامعه.