LOGIN
بیانات
shirazi.ir
"مرجع عالي قدر در جمع مبلغان ديني:"
اصلاح نفس و هدايتگري دو ضرورت بايسته
کد 2358
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 15 مرداد 1389 - 25 شعبان المعظّم 1431
 
در شامگاه روز چهارشنبه 23 ماه شعبان 1431ق. مصادف با 13/5/1389 و در آستانه ي ماه مبارک رمضان، جمعي از علما، ائمه ي جماعات، مدرسين، مبلغان، طلاب علوم ديني و مردم مؤمن قم و نيز جمعي از ائمه ي جماعات، مدرسين، طلاب و فضلاي حوزه ي علميه ي اصفهان با مرجع عالي قدر جهان تشيع حضرت آيت الله العظمي حاج سيد صادق حسيني شيرازي مدظله العالي ديدار کردند.
معظم له در آغاز سخنان خود بر ضرورت توجه بيشتر به ماه مبارک رمضان و بهره بردن از برکات آن تأکيد فرمودند؛ ماهي که بر پايه ي سخنان ائمه معصومين سلام الله عليهم اجمعين نبايد از غنيمت شمردن تمام اين ماه غافل شد.
مرجع عالي قدر فرمودند: فرصت ماه مبارک رمضان براي اصلاح نفس يک نعمت الهي است که در تقدير الهي غير اختياري نيست، بلکه در اختيار خود ماست، هرچند دعا و توسل براي کسب توفيق لازم و ضروري است.
توجه داشته باشيم که وصف عمده ي قرآن ـ که در اين ماه نازل شده است ـ اهتداء و هدايتگري است، چنان که خداي متعال مي فرمايد: «هديً للناس؛ هدايتي براي مردم». ديگر اين که چون طلب علم بهترين گزينه است در نتيجه تمام عالمان براي مردم الگو هستند و مردم دنبال رو عالمان و پيرو آنانند. اين امر مسئوليت عالمان را مضاعف مي کند، به همين دليل اگر رفتار عالمان خوب باشد پاداش اخروي فراواني به دست مي آورند و اگر ـ خداي ناکرده ـ رفتارشان بد باشد وزر و وبال آنان سنگين خواهد بود.
معظم له در ادامه از دو نمونه ي عالمِ خوب و غيره ياد کرده، اظهار داشتند: شيخ خِضِر از عالمان دين، فقيهي متبحر و پارسايي مخلص و شاگرد مرحوم سيد بحرالعلوم و صاحبِ سرِّ او بود. در بزرگي وي همين بس که از ميان چند ده هزار عالمي که در جوار اميرالمؤمنين صلوات الله عليه به خاک سپرده شده اند، وي و شماري ديگر برجسته و نامدارند. او مي گويد: سيد بحرالعلوم هنگام زيارت مرقد مطهر حضرت امام هادي و امام عسکري عليهماالسلام رو به ضريح و پشت به قبله مي ايستاد. روزي حضرت امام زمان عجّل الله تعالي فرجه الشريف را ديد که به او فرمودند: «تَنَحّ؛ فاصله بگير».
منظور امام عصر سلام الله عليه وعجّل الله تعالي فرجه الشريف از اين سخن آن بود که ضريح روي تمام قبر آن دو بزرگوار را نپوشانده است. علامه همواره اين تذکر امام عليه السلام را رعايت مي کرد و علت آن را تنها به شيخ خِضِر گفته بود. شيخ خضر نيز پس از رحلت علامه راز اين عمل او را آشکار کردند. از اين داستان دو مطلب به دست مي آيد يکي تشرف علامه به خدمت امام عصر عجّل الله تعالي فرجه الشريف و ديگر رازداري مرحوم شيخ خضر است و البته يکي از علل رسيدن شيخ خضر به اين مقام معنوي و جايگاه روحاني، شاگرديِ سيد بود که تقوا پيشه کرد و بر نفس خود مسلط بود.
آيت الله العظمي شيرازي مدظله العالي از نمونه ي ديگر عالم چون شافعي ياد کردند و فرمودند: وي در علماي عامه ملا و کم نظير و معاصر امام موسي بن جعفر صلوات الله عليه بود و تا به امروز کتابش براي علما مرجع است. زماني که حضرت موسي بن جعفر صلوات الله عليه در زندان هارون عباسي انواع شکنجه ها را تحمل مي کردند و بني العباس جمعي از علويان را به امر هارون به بغداد آوردند و قتل عام کردند، روزي در دربار از شافعي پرسيدند: تو در اجماع و مسائل اجماعي وارد هستي. اکنون يکي از مسائل اجماعي را براي ما بگو.
وي در حضور هارون و عالمان و رجال دربار گفت: همين شخص، يعني هارون، اميرالمؤمنين است و در اين امر اجماع شده است و هرکه با او مخالفت کند مجازاتش قتل است، اين چنين عالم بي تقوا چه شاگرداني تربيت مي کند، البته همچون خود.
مرجع عالي قدر در ادامه فرمودند: ناگزيريم به دو امر پايبند باشيم:
1. خودمان را بسازيم و بر نفسمان چيره شويم؛
2. در راه هدايت ديگران بکوشيم.
معظم له در توضيح مورد نخست فرمودند: غالباً در برابر يک ميکروب به درمان مي پردازيم و به اين امر اهميت فراوان مي دهيم، حال آن که نفسِ سرکش ما گرگ درنده اي است که در درون ماست. «أعدي عدوک نفسک التي بين جنبيک؛ خطرناک ترين دشمنِ تو نفسِ توست که در درونت نهفته است». پس بايد اين دشمن سرکش را سرکوب کرد و بيش از ساير بيماري ها به آن پرداخت. امثال سيد بحرالعلوم بر نفس سرکش خود چيره شدند، لذا به آن مقامات والاي معنوي رسيدند.
مرجع عالي قدر در توضيح مورد دوم و ضرورت هدايتگري عالمان و مبلغان ديني فرمودند: هدايتگري دامنه ي وسيعي دارد و تنها به کتاب و منبر محدود نيست، چراکه پرورش استعدادهاي ديگران و مانند اينها بُعد ديگر هدايتگري است. امروزه مشکلات هدايتگري با اين آزادي هايي که در دنيا و کم و بيش در کشورهاي اسلامي وجود دارد، اصلاح و دعوت به حق آسان تر شده است، چيزي که در طول تاريخ بسيار دشوار بود و گاهي به بهاي جان انسان تمام مي شد.
معظم له در ادامه فرمودند: شخصي به حجاج ثقفي گفت: به من صله بده، چرا که در طايفه ام حتي يک نام فاطمه و علي وجود ندارد.
حجاج گفت: حتماً چنين مي کنم.
چه بسا نام علي مايه ي مرگ آدمي مي شد...
مرجع عالي قدر در ادامه و براي تأکيد بر ضرورت هدايتگري فرمودند: هدايت مردم واجب کفايي است، اما تا هنگامي که من به الکفايه نباشد و هدايت فراگير نشود در حکم واجب عيني است. امروزه از ميان ميليون ها شهر و روستا در سراسر کره ي زمين، در کدام يک کفايت حاصل شده و نيازي به هدايت و ارشاد ندارند؟ از اين رو در اين زمان، سخنراني، تربيت مردم و دعوت به سوي اهل بيت عليهم الصلاة والسلام بر ما اهل علم و مبلغان واجب عيني است.
حضرت آيت الله العظمي شيرازي دام ظله در بخشي ديگر از سخنان خود بر ضرورت مطالعه و تأمل در کتاب شريف «صحيفه ي سجاديه» تأکيد کردند و آن را «گنج ناشناخته» خواندند. معظم له در اين باره فرمودند: براي عموم مردم اين کتاب ناشناخته است و حتي اهل علم نيز بايستي بيش از پيش در مطالب اين اثر مبارک تأمل و تدبّر کنند تا معرفت عميق تر و عبادت ها با روح بيشتر شود.
بجاست روزانه مقداري از آن را با دقت مطالعه نماييم، زيرا اين کتاب نيروي معنوي و نيز توان هاي گوناگون علمي ما را مي افزايد و در نتيجه، در هدايتگري و تبليغ تواناتر مي شويم.
مرجع عالي قدر در اين باره از عالمي اديب و متخصص علوم بلاغي ياد کردند که با خواندن جمله اي از اين کتاب شريف، فريفته آن شد و دريافت که محتواي کتاب، گفتار انساني عادي نيست. او با خواندن عبارت: «أللهم إني اصول بک عند الضرورة؛ بارخدايا، آن گاه که در ضرورت و شدت ضعف باشم به [مدد قدرت] تو احساس منتهي قوّت مي کنم» به مذهب تشيع گرويد.
آيت الله العظمي شيرازي در ادامه سخنان خود بر تأمل و تدبر در قرآن و تلاوت آن و توجه به معاني و تفسير آيات آن تأکيد کردند و اين که در اين ماه مبارک هرکسي به اقتضاي توانش آيات قرآني را برجسته کند و در آنها تأمل و تفکر کند.
مرجع عالي قدر همچنين بر ضرورت اصلاح نفس تأکيد کردند و فرمودند: حضرت امام صادق عليه الصلاة والسلام فرمودند: شيطان با پيروان اهل بيت عليهم السلام بيشتر سر و کار دارد و مي کوشد آنان را منحرف کند و در اين معنا به آيات قرآني و داستان بلعم بن باعورا درباره ي نفس اماره استشهاد کردند و فرمودند: وي عالمي بود که مراتب والاي معنوي و نشانه هاي خدا را دريافته بود، اما چون اسير نفسِ اماره شد، مطرود درگاه باري تعالي گرديد، چندان که قرآن کريم درباره اش تعبير سگ را به کار برده است: «فمثله کمثل الکلب؛ مَثَل او مَثَل سگ است». از سوي ديگر رسول خدا صلي الله عليه وآله درباره ي عالم خوب فرموده اند: «ماهي هاي دريا نيز دعايش مي کنند».
معظم له در پايان به دامنه ي وسيع هدايتگري اشاره و يادآوري کردند: گاه با هدايتِ يک نفر مي توان به مقامات و پاداش هاي فراواني دست يافت. به عنوان مثال علي بن مهزيار اهوازي نوجواني مسيحي بود، اما با هدايتگري يک فرد شيعي يا افرادي به تشيع و مذهب اهل بيت عليهم الصلاة والسلام روي آورد و به چنان منزلتي رسيد که امام زمان خود را ملاقات کرد. البته او در اين راه صبر و استقامت فراواني در پيش گرفت. جان سخن، کسي که او را هدايت کرده از پاداشي برخوردار است که اگر هزار بار قرآن را ختم مي کرد بدان پايه از پاداش الهي نمي رسيد. پس بايد با کردار و رفتارمان هدايتگر باشيم و بکوشيم به الگو تبديل شويم، چه اين که امام صادق عليه السلام فرمودند: «کونوا دعاة الناس بغير ألسنتکم؛ نه با زبان [که با اعمال] خود مردم را به حق دعوت کنيد».
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

  • نظری برای این خبر درج نشده است.