LOGIN
بیانات
shirazi.ir
"مرجع عاليقدر در گردهمايي مبلغان حوزه هاي علميه:"
تبيين حق وظيفه ي قطعي عالمان دين است + فايل صوتي
کد 2466
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 11 آذر 1389 - 25 ذوالحجّة الحرام 1431
 
    
مرجع عاليقدر جهان تشيع حضرت آيت الله العظمي حاج سيد صادق حسيني شيرازي مدظله العالي مانند سالهاي گذشته در شب 24 ذي الحجة الحرام 1431ق. (10/9/89) و در آستانه ي ماه محرم در گردهمايي بزرگ مبلغان در شهر مقدس قم سخناني بيان فرمودند. معظم له در آغاز بيانات ارزشمند خود با استشهاد به يکي از دعاهاي حضرت امام حسين عليه السلام فرمودند:

امام حسين عليه السلام در دعايي که علامه ي مجلسي رضوان الله تعالي عليه و ساير محدثان آن را نقل کرده اند به خداي سبحان عرض مي کنند: «اللهم وأعذ اوليائکَ من الإفتتان بي و فتّنهم برحمتک لرحمتک في نعمتک تفتين الإجتباء والإستخلاص بسلوک طريقتي واتّباع منهجي؛ خدايا، بندگانت را از اينکه با من بيازمايي در پناه خود قرار ده، و آنان را با رحمتت و براي رحمتت و در سايه ي نعمتت امتحان کن؛ امتحاني که براي برگزيده شدن و براي خالص شدن در پيروي از روش و منهج من باشد»(1). بر اساس اين فرمايش نوراني، حضرت سيدالشهدا عليه السلام از خداي متعال مي خواهند که شيعيان به گونه اي امتحان شوند که منهج و راه ايشان را دنبال کنند. اصل اين عمل وظيفه اهل علم است نه ديگران، که البته مسأله ي بسيار مهمي است و آن تبيين حق و عدم کتمان آن است. خداي سبحان قضيّه ي امام حسين عليه السلام را به گونه اي تقدير فرموده که مردم از اين راه سريع تر يا بهشتي شوند يا جهنمي. بنابراين چنين امري بر عهده ي اهل علم است. زيرا مردم از اهل علم امور ديني خود را مطالبه مي کنند و علت سنگيني وظيفه ي ما همين است. ده ها هزار روايت نقل شده از معصومين عليهم السلام بر اين معنا دلالت دارد که بعد از انبياء و اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام هيچ رتبه و جايگاهي برتر از اهل علم وجود ندارد. اين روايت را هم عالمان شيعه و هم عامه نقل کرده اند که رسول خدا صلي الله عليه وآله فرموده اند: «براي طالب علم حتي ماهيان درياها و پرندگان و حيوانات جنگل ها و بيابان ها استغفار و طلب آمرزش مي کنند»(2). و البته طالب علم، شامل همه علما و مجتهدان و طلاب مي شود. علت سنگيني وظيفه ي ما اهل علم آن است که مردم، دينِ خود را از ما مي گيرند و البته «اگر عالم ديني فاسد و تباه شود تمام جهان تباه مي شود» يعني عالمان دين هم مي توانند مردم را هدايت کنند و هم گمراه. از اين رو سنگين ترين مسئوليت را اهل علم دارند و به اين سبب است که فضل علم و عالم بسيار والا و بالاست.

حضرت آيت الله العظمي شيرازي مدظله العالي در تبيين سخنان خود و اثبات اين مطلب که بيان حقيقت و ترک کتمان آن وظيفه اساسي اهل علم است و اگر عالمان ديني منحرف شوند مايه ي انحراف دين و مردم مي شوند به شواهدي تاريخي اشاره نمودند و فرمودند: ابويوسف که قاضي القضات منصور دوانقي بود، روزي در مراسم حج با استهزا و غرور خطاب به امام کاظم عليه السلام عرض کرد: شما به پيروان خود گفته ايد که در مراسم حج وقتي احرام بستند در راه مکه نبايد زير سقف بروند ولي در شهر مکه زير سقف رفتن بلا اشکال است؟ امام کاظم عليه السلام فرمودند: بله. ابويوسف پرسيد: انسان تا اعمال را انجام نداده باشد مُحرم است، چه فرقي ميان حرم و صحراست؟

امام کاظم عليه السلام فرمودند: «انتم تلعبون بالدين؛ شما با دين بازي مي کنيد»(3) پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله اين گونه عمل کردند و ما هم در پيروي از ايشان همين گونه عمل مي کنيم.

اين برخورد صريح امام کاظم عليه السلام نشانگر حساسيت موضوع است. نشانگر آن است که علماي دين مي توانند با دين بازي کنند و موجب انحراف مردم شوند، نه حاکمان و ثروتمندان.

مرجع عاليقدر در ادامه ي بيانات ارزشمندشان فرمودند: هم عامه و هم خاصه در منابع مختلف حديثي آورده اند که عثمان معتقد بود که در حج کسي که مُحرم است نبايد صيد کند يا به آن امر نمايد اما مي تواند صيد ديگران را بخورد. يک بار در حالي که مُحرم بود برايش پرنده اي را آوردند. او گفت: اين شکاري است که ما شکارش نکرده ايم و فرمان شکار را هم صادر نکرده ايم لذا خوردنش بلا اشکال است. يکي از حاضران گفت علي (عليه السلام) اين حکم را قبول ندارد. عثمان گفت: به او بگوييد بيايد. حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام نزد عثمان آمدند و فرمودند: کاري داري؟ عثمان مسأله را طرح کرد. حضرت اميرالمومنين عليه السلام نگاهي به جماعتِ گرداگرد عثمان انداختند و فرمودند: شما را به خدا سوگند مي دهم کدامتان ديده که رسول خدا صلي الله عليه وآله در حالي که محرم بودند براي ايشان صيدي آورده باشند و آن حضرت از خوردن آن خودداري نمايند و بفرمايند: ما مُحرم هستيم [=انا محرمون]؟ دوازده نفر سخن حضرت علي بن ابي طالب عليهما السلام را تأييد و شهادت دادند که رسول خدا صلي الله عليه وآله چنين فرموده بودند. حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام دوباره پرسيدند: شما را به خدا سوگند مي دهم کدامتان ديده که براي رسول خدا صلي الله عليه وآله تخم شترمرغ آوردند و آن حضرت که مُحرم بودند از پذيرفتن آن خودداري کردند و فرمودند: «ما مُحرم هستيم»؟ باز هم دوازده نفر سخن حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام را تأييد کردند. عثمان از شنيدن اين سخنان ناراحت شد و خطاب به حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام گفت: شما هميشه در پي مخالفتِ با ما هستيد و وارد خيمه اش شد.(4)

حضرت آيت الله العظمي شيرازي دام ظله در ادامه فرمودند: اين دوازده نفر که همه از اصحاب رسول خدا صلي الله عليه وآله بودند، چرا پيش از آمدن حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السلام کتمان حق کردند و چيزي نگفتند؟ ما اهل علم بايد هميشه مواظب باشيم که اين گونه حق پوش نباشيم و بلکه هميشه حق را آشکار کنيم. عثمان تا آن زمان چنان صيدي را مي خورد و اصحاب رسول الله صلي الله عليه وآله هم سکوت مي کردند. در زمان رسول خدا صلي الله عليه وآله بودن، يک افتخار است نه علامت و ملاک خوب بودن و مصون بودن. اهل علم روي قله ي کوه فضيلت و اجر هستند و بهتر از ديگران مي توانند از حق دفاع کنند اما اگر بلغزند نابود مي شوند.

معظم له در ادامه فرمودند: امام حسين عليه السلام در نمازشان خطاب به خداي متعال عرضه مي دارند: خدايا شيعيان ما را به سبب من ساقطشان نکن، کاري کن دنباله رو و پيرو من باشند. معناي سخن آن حضرت در تبيين حق و عدم کتمان آن است. کساني که در مسأله امام حسين عليه السلام کتمان حق کرده اند به سختي و باشدت نابود شده اند. اينکه خداي تبارک و تعالي مي فرمايد خودتان را در هلاکت نيندازيد، در مسأله ي امام حسين عليه السلام استثنا شده است. ائمه عليهم السلام درباره ي اين امر تشويق کرده اند و براي کساني که در راه امام حسين عليه السلام آگاهانه خود را در هلاکت انداخته اند دعا کرده اند، زيرا قضيه ي آن حضرت يک استثناي بزرگ در عالم وجود است.

حضرت آيت الله العظمي شيرازي دام ظله در اين زمينه به روايتي اشاره نمودند و فرمودند: امام صادق عليه السلام به يکي از مردم کوفه فرمودند: آيا به زيارت کربلا مي روي؟ آن شخص عرضه داشت: من از چهره هاي سرشناس کوفه ام و اگر چند روزي ديده نشوم همه پي مي برند که کجا رفته ام. از سلطان و جاسوسان و افراد مسلحِ ميان راه مي ترسم. امام صادق عليه السلام فرمودند: آيا دوست نداري که خداي عزوجل تو را در راه ما هراسان و ترسيده ببيند؟ دقت کنيد که امام عليه السلام نفرمودند که اگر خطر جاني دارد نرو، بلکه فرمودند که در اين راه ترسيدن و قبول خطر کردن نيکوست. اين در حالي است که همه ي فقها مي فرمايند در سفر حج اگر خطر و ضرري براي انسان وجود داشته باشد، حج بر او واجب نيست و اگر برود حجش قبول نيست.

معظم له بر ضرورت تبيين حق و عدم کتمان آن تأکيد نمودند و فرمودند که اين در تخصص اهل علم است و مردم آنها را الگوي خود مي دانند، لذا در اين مسأله بايد با جديت تمام عمل کنند به خصوص در مسأله ي حضرت سيدالشهدا عليه السلام.

مرجع عاليقدر در پايان تأکيد فرمودند: جناب ابوذر به سبب همين ضرورت عدم کتمان حق از گرسنگي از دنيا رفت. از سوي ديگر زيد بن ثابت که مثل ابوذر با رسول خدا صلي الله عليه وآله زندگي کرده بود، به سبب کتمان حق و پنهان نگه داشتن حقيقت به چنان ثروتي رسيد که براي تقسيم طلاهايي که از او به ارث مانده بود از تبر استفاده مي کردند. فرق اين دو در تبيين حق يا عدم آن است و جرم ابوذر اين بود که نگذاشت حق پنهان بماند، لذا بايد بکوشيم که در مسير ابوذر قرار بگيريم.

شايان ذکر است در پايان مراسم حجت الاسلام شيخ حسن زهري ضمن نوحه سرايي به بيان ذکر مصيبت سيدالشهدا عليه السلام پرداخت.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. بحارالانوار، ج82، ب33، ص214.
2. امالي شيخ صدوق، مجلس14، ص60.
3. فروع کافي، ج4، ص350، ح1.
4. مستدرک الوسائل، ج9، ب2، ص200، ح4.
 
 

  • نظری برای این خبر درج نشده است.