LOGIN
خبر
alshirazi.org
خلاصه بیانات ارزشمند مرجع عالیقدر آيت الله العظمی شيرازی دام ظله در آستانه ماه مبارک رمضان ۱۴۴۴هـ
کد 35276
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 28 اسفند 1401 - 26 شعبان المعظّم 1444

همانند سال های گذشته، مرجع عالیقدر آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی دام ظله در آستانه ماه مبارک رمضان ۱۴۴۴ در جمع انبوه مبلغان دینی حضور یافتند و مطالب ارزشمندی را به این مناسبت ایراد نمودند. خلاصه مطالب معظم له به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

در آستانه ماه مبارک رمضان هستیم. همانند سالیان گذشته توجه تمام بزرگواران را به دو موضوع جلب می کنم.

اولی آنها واجب عینی و عبارت است از «ترویض نفس» که در کلام امیرمؤمنان علیه السلام وارد شده است: «وإنّما هي نفسي أروضها بالتّقوى؛ نفس خود را به وسیله تقوا مهار و رام می کنم».

و مطلب دوم تبلیغ اسلام حقیقی است و نه اسلام اسمی.

اسلام حقیقی برآمده از سیره رسول خدا و امیرمؤمنان صلوات الله علیهما وآلهما و شامل اصول دین و فروع دین است که در زمان فعلی تبلیغ آن به حد کفایت نرسیده است، لذا باید به آن پرداخته شود. این کار برای کسانی که توانایی و قدرت پرداختن به آن را دارند واجب عینی است.

مسأله ترویض نفس هرچند در کلام امیرمؤمنان علیه السلام وارد شده است، اما خطاب به همگان است. «نفس أمارة بالسوء» بسیار قدرتمند است و باید به وسیله ترویض آن را کنترل کرد. در این رابطه روایت معروفی در کافی شریف از امام صادق علیه السلام وارد شده است که می فرماید: «لَیْسَ مِنَّا وَلَا کَرَامَهَ مَنْ کَانَ فِي مِصْرٍ وَکَانَ فِي ذَلِكَ الْمِصْرِ اَحَدٌ اَوْرَعَ مِنْه؛ از ما نیست و کرامتی ندارد کسی که در شهرش فردی باشد که از او پرهیزکارتر است».

این امر شدنی است و شایسته است مؤمنان در ماه رمضان پیش رو به کسب این فضیلت پردازند و در این مسیر رشد نمایند.

ایشان ادامه دادند: ماه مبارک رمضان فرصت مناسبی است تا انسان در جهت تعالی نفس تلاش کند و به مراتب ورع خود بیفزاید. باید سعی کنیم طبق روایت حضرت امام صادق علیه السلام با ورع ترین فرد در شهر خود باشیم. این امر بسیار سخت اما ممکن است.

انسان با دشمنی داخلی به نام نفس و دشمنی بیرونی به نام شیطان روبه رو و در تقابل است. همینطور ملائکه و انبیاء و کتب مقدس الهی به یاری انسان می آیند. اما نفس اماره بالسوء بسیار قدرتمند است. باید تلاش کنیم با استمداد از خدای متعال در برابر نفس مقاومت کنیم.

در روایت دیگری امام صادق علیه السلام در رابطه با نفس می فرمایند: «أغْلِقْ بَابَكَ فَإِنَّ اَلشَّيْطَانَ لاَ يَفْتَحُ بَاباً؛ دروازه (دلت) را ببند، همانا شیطان دروازه بسته را باز نمی کند».

طبق این روایت اگر نفس را سرکوب کنیم، نمی تواند با شیطان رابطه ای برقرار کند. ماه مبارک رمضان فرصت خوبی برای این کار است. پرداختن به علم و اخلاق و امثال اینها بسیار سخت است اما تربیت نفس از این موارد آسان تر است منتها به تصمیمی قاطع نیازمند است. انسان می تواند در راه خودسازی از خانواده شروع کند و تلاش کند بهترین فرد خانواده باشد و کم کم دایره تربیت نفس خود را از خانواده به فامیل و غیره ارتقا دهد.

در یکی از ادعیه ایام هفته وارد شده است: خدایا مرا یاری کن تا از دیگران بهتر باشم.

رسیدن به این مرتبه نیازمند سرکوب نفس و مقابله با آن است. اگر چنین شد، انسان به موفقیت می رسد. انسان می تواند نفس خود را با ممارست و تمرین تغییر دهد. هر کدام از ما ردپایی از اطاعت از نفس در وجود خود داریم، اما می توانیم آرام آرام به آن مسلط شویم و در خود تغییر ایجاد کنیم.

ورع به معنای پرهیز از هرچیزی است که شایسته انسان نیست. دنیا گذرگاه و پلی به سمت آخرت است و شایسته نیست به آباد کردن آن مشغول شد. در روایت آمده است: «خادعوا انفسکم». انسان باید همانند نفس که به فریب او مشغول است، نفس خود را فریب دهد.

آیت الله العظمی شیرازی دام ظله فرمودند: منافقان ازجمله کسانی بودند که فریب نفس خود را خوردند. آن ها طبق فرموده قرآن دشمنان واقعی هستند: «هم العدو». نفس نیز مانند انسان منافق به دشمنی با انسان می پردازد. این خواسته خدا برای امتحان افراد است.

ادعیه، زیارات، روایات و امثال اینها تأثیر بسیار مهمی در تربیت نفس دارند. این موارد باعث می شوند تا نفس بر انسان مسلط نشود.

امیرمؤمنان علیه السلام در نهج البلاغه فرمودند تقدیر خدای متعال اینگونه است که اگر نعمتی به انسان بدهد، نعمت دیگری را از او سلب می کند: «إنما أنتم في هذه الدنيا... لا تنالون منها نعمة إلا بفراق أخرى؛ اما شما در این دنیا ... به نعمتی دست نمی یابید، مگر آنکه نعمت دیگری را از دست بدهید». به عنوان مثال خلفای بنی عباس هرچند پادشاه بودند اما هیچ کدام عمر طولانی نداشته و گرفتار بیماری بودند. سایر نعمات نیز همین گونه است.

انسان باید در جهت آسایش و رفاه خود و خانواده تلاش کند اما نباید به گونه ای باشد که ذلیل نفس خود باشد. ماه مبارک رمضان فرصت مناسبی برای کسب این خصلت است.

در روایت آمده است: «اَلْمُؤْمِنُ يَأْكُلُ بِشَهْوَةِ أَهْلِهِ وَاَلْمُنَافِقُ يَأْكُلُ أَهْلُهُ بِشَهْوَتِهِ؛ مؤمن با اشتهاى خانواده‌اش غذا مى‌خورد و منافق خانواده‌اش با اشتهاى او غذا مى‌خورد».

این موارد ازجمله صفات مؤمنان است. چنین افرادی از سلامت و نشاط برخوردار هستند و آسایش روانی دارند.

امیرمؤمنان علیه السلام همچنین فرمودند: «مرارة الدنیا حلاوة الآخرة وحلاوة الدنیا مرارة الآخرة، تلخی دنیا، شیرینی آخرت است و شیرنی دنیا، تلخی آخرت».

دنیا در مقابل آخرت هیچ است. پس باید در جهت آباد کردن آخرت حرکت کرد.

تلخی دنیا در مصادیق متفاوتی خود را نشان می دهد. انسان باید در برابر این تلخی ها صبر کند، چراکه جزای آن در آخرت ازسوی خدا جبران می شود. البته این به معنای آن نیست که انسان در جهت رفع مشکلات خود تلاش نکند، بلکه اگر نتوانست مشکلی را رفع کند، باید آن را بپذیرد. این از مقدرات خدا در دنیا است.

ورع تنها در ترک گناه نیست بلکه در انجام مستحبات و ترک مکروهات نیز جاری است. کسی که می کوشد اورع در شهر خود باشد، باید به این موارد نیز توجه کند.

انسان باید از خدای متعال و چهارده معصوم علیهم السلام در این مسیر طلب یاری کند.

مرجع عالیقدر شیعیان در مقام تبیین وظیفه دوم مؤمنان در ماه رمضان فرمودند: دومین مطلب واجب در ماه رمضان پرداختن به مسأله تبلیغ است که مورد تأکید قرآن و معصومان علیهم السلام است. این تبلیغ باید به حد بلاغ مبین باشد، یعنی کسی در برابر خدای متعال ادعا نکند مطالب دین به او نرسیده است.

خدای متعال امروز بیش از هر زمان دیگری مورد اتهام قرار دارد و به جلالت خدا در نقاط مختلف اهانت می شود. آیا نباید این اهانت ها پاسخ داده شود؟! این کار واجب کفایی است و در زمان حاضر به دلیل عدم من فیه الکفایه به واجب عینی مبدل شده است.

این مطلب در مورد قرآن و رسول خدا و امیرمؤمنان و امام زمان و سایر معصومان علیهم السلام نیز صادق است. در عصر حاضر دفاع از آنان بر همگان واجب عینی است.

در رابطه با رسول خدا صلی الله علیه وآله اهانت های به ایشان ازسوی منافقان شروع شد و آنان نسبت های ناروا به آن وجود مقدس نسبت دادند و بعدی ها آن را تکرار کردند تا به امروز. عمده اهانت های امروزی به دین و رسول خدا و اهل بیت علیهم السلام ریشه در افعال امثال بنی امیه و در رأس آنان معاویه و یزید و امثال بنی عباس دارد. آنان با در اختیار گرفتن حکومت، به نام حکومت اسلامی آبروی اسلام را ضایع کردند. چهره اسلام به وسیله این حکومت های به ظاهر اسلامی و با روش حکومتی به اصطلاح حاکمان اسلامی امثال معاویه و یزید و مروان و... مخدوش شد. اینان سبب شدند تا از اسلام جز نامی باقی نماند، همانگونه که رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند: «لا یبقی من الإسلام إلا إسمه؛ از اسلام به جز نامی باقی نخواهد ماند».

در زمان معاویه و سایر بنی امیه و بنی عباس مردم گروه گروه از اسلام خارج می شدند. آنان با زور و قتل و به آتش کشیدن، سایرین را به اسلام مجبور می کردند و آن را فتوحات اسلامی می نامیدند. این اسلوب، اسلوب کفر و فتوحات کفر است. این کار مخالف سیره رسول خدا و امیرمؤمنان صلوات الله علیهما وآلهما است. در ماه رمضان پیش رو باید به تبیین این مطالب برای جهان پرداخت. این یک واجب عینی است.

طبق نقل تاریخ بسر ابن ارطاة به دستور معاویه در یک واقعه بیش از سی هزار انسان مسلمان را در آتش سوزاند و به قتل رساند. اینان همگی کشته های سیاسی بودند که یا با معاویه بیعت نکردند و یا برضد او دست به تظاهرات و اعتراض زده بودند.

در تاریخ ذکر شده است معاویه چندین بار کشور عراق را مورد تاخت و تاز قرار داد و اهالی آن را کشت و مزارع آن ها را به آتش کشید. این در حالی است که رسول خدا و امیرمؤمنان صلوات الله علیهما وآلهما حتی یک درخت از کفار قطع نکرد. و یا در واقعه ای دیگر به دستور معاویه مردان و زنان و کودکان را در خانه هایشان حبس و خانه را بر سرشان ویران کردند و آنان را به قتل رساندند. تمام این جنایات به نام اسلام رخ می داد.

همچنین در تاریخ آمده است بغا به دستور متوکل سی هزار یا بیشتر از انسان ها را به قتل رساند تنها به جرم اینکه برضد متوکل تظاهرات کرده بودند. این در حالی است که در تمام جنگ های پیامبر صلی الله علیه وآله که به بیش از هشتاد جنگ دفاعی می رسید، از دوطرف تنها یک هزار و چهارصد نفر کشته شدند. آیا باید پاسخ حرف و اعتراض را با حبس و کشتن داد؟! چنین تفکری تنها در منطق بنی امیه و بنی عباس جای دارد، اما در منطق اسلام حقیقی چنین برخوردی جایی ندارد.

طبق فرموده قرآن، رئیس منافقان از پیامبر صلی الله علیه وآله به «الاذل؛ پست ترین پست ها» تعبیر کرد اما ایشان هیچ واکنشی نسبت به او نداشتند. تاریخ ذکر کرده است پس از مرگ این شخص پیامبر صلی الله علیه وآله بر او نماز خواندند و پیراهن خودشان را در قبر او قرار دادند. و طبق فرموده امام صادق علیه السلام هزار منافق پس از این عمل توبه کردند. این سیره رسول خدا صلی الله علیه وآله بود.

امیرمؤمنان علیه السلام نیز در زمان حکومت خود بارها مورد توهین ازسوی خوارج قرار گرفتند. در جریانی یکی از خوارج ایشان را کافر خطاب کردند و گفت: «قاتله الله کافراً ما افقه؛ مرگ بر او، چه کافر فهمیده ای است» اما حضرت او را مجازات نکردند. این سیره حقیقت اسلام است که به رئیس حکومت اسلامی ناسزا بگویند اما مجازاتی در انتظارشان نباشد. این سیره باعث ورود دسته دسته کفار به اسلام شد.

در رابطه با هارون و مأمون و متوکل و خلفای بعد از او در تاریخ ذکر شده است که گودالی به نام «برکة السباع» درست کرده بودند و مخالفان خود را به حیوانات درنده گرسنه می سپردند. در رابطه با هارون نوشته اند که او چهل حیوان درنده برای این کار داشت. به دوران حکومت چنین شخصی «عصر ذهبی؛ عصر طلایی» می گویند. آیا چنین کشوری بویی از اسلام برده است؟! حکومت های این چنینی تنها نامی از اسلام را با خود حمل می کنند و از حد نام و کلمات فراتر نیست.

همینطور تاریخ ذکر کرده است مردم منطقه ای به نام هیت که کمیل به دستور امیرمؤمنان علیه السلام والی آن مکان بود، طبق فرموده رسول خدا صلی الله علیه وآله که فرمودند «علی مع الحق»، از امیرمؤمنان علیه السلام پیروی می کردند. این افراد بی گناه، تنها به این دلیل توسط معاویه قتل عام شدند و مزارع آن ها به آتش کشیده شد.

این مطالب چه زمانی باید برای دنیا تبیین شود؟! همگان در قبال این مطالب مسئولیت دارند و باید از تمام قدرت مالی و جانی و قلم خود در این راه استفاده کنند.

یزید پس از جریان عاشورا به دلیل اعتراض مردم مدینه این شهر را برای سربازان خود مباح اعلام کرد و آنان طی حمله به این شهر به مال و ناموس مسلمانان تجاوز کردند. طبق گفته تاریخ در آن سال هزار کودک نامشروع متولد شد. این جنایت ها در کشوری به ظاهر اسلامی رخ داد که به نماز و روزه و حج و... پایبند بودند. این مطالب باید به جهان ابلاغ شود تا آنان تفاوت اسلام حقیقی و اسلام اسمی را درک کنند و ماه مبارک رمضان یکی از بهترین فرصت ها برای این منظور است.

آیت الله العظمی شیرازی دام ظله در پایان سخنانشان فرمودند: سید بن طاووس در مهج الدعوات و مرحوم علامه مجلسی در بحارالأنوار به اسباب استجابت دعا و عدم استجابت دعا پرداخته اند. ازجمله در رابطه با موارد عدم استجابت دعا فرموده اند: «أن یکون طاهرا من مظالم العباد وأن لا یکون عاذراً لظالم علی ظلمه وأن لایکون داعیاً في دفع مظلمة عنه وقد ظلم هو عبداً آخر بمثلها وأن یطهر طعامه من المحرمات والشبهات؛ اینکه از ظلم به بندگان خدا پاکیزه باشد و برای ظلم ظالمی عذر و توجیه نتراشد و نخواهد ظلمی از او دفع شود که آن ظلم را در حق فرد دیگری انجام می دهد و غذای خود را از لقمه حرام و شبهه ناک پاک سازد».

ظلم محدوده وسیعی دارد و از حاکم گرفته تا خانواده و جامعه را دربر می گیرد. پس انسان برای استجابت دعای خود نباید به کسی ظلم کند و نباید برای ظلم ظالمی توجیه بتراشد و همینطور نباید از خدا دفع ظلمی از خودش را بخواهد که خود آن ظلم را در حق دیگری مرتکب می شود و باید از لقمه حرام و شبهه ناک پرهیز کند.

باید در ماه رمضان به این امور دقت کرد. امیدوارم خدای عزوجل در این ماه مبارک عنایت خاصه بفرماید تا بتوانیم «اورع الناس» باشیم. با تلاش می شود به این مقام رسید یا به آن نزدیک شد.

وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین

  • نظری برای این خبر درج نشده است.