LOGIN
بیانات
shirazi.ir
"حضرت آیت الله العظمی شیرازی در اجتماع عظیم عزاداران شام غریبان حسینی:"
عاشورا و شعائر مقدس حسینی پایان ندارد و روز بروز گسترده تر خواهد شد + فایل صوتی وتصویری
کد 3615
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 18 آبان 1393 - 14 محرّم الحرام 1436
 

 
 
    
 
 
طبق معمول سنوات گذشته مراسم شام غریبان امسال (1436ق/1393ش) نیز با حضور انبوه عزاداران و شیفتگان حسینی در بیت مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی حاج سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی و در محضر ایشان برگزار شد.

معظم له در ابتدا روز مصیبت و اندوه خاندان رسالت را به حضرت بقیة الله الأعظم آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و همه ی پیروان و دوستداران حضرت سیدالشهدا علیه السلام به ویژه حاضران تسلیت گفتند و در بیان منتقم بودن حضرت ولی عصر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمودند:

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به امر و فرمان خدای متعال منتقم و خونخواه جدشان امام حسین علیه السلام هستند و منتقم که یکی از القاب حضرت است، خدای متعال آن را از یکی از اسمای حسنای خود که منتقم بوده برگرفته و برای حضرت اختیار نموده است. البته در روایات آمده است که خدای قادر و منتقم، خود انتقام گیرنده ی خون امام حسین علیه السلام بوده و به دست امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و با اذن خدای متعال انجام می گیرد. با مراجعه به کتاب گرانسنگ بحارالانوار این مطلب به خوبی روشن می شود. مرحوم علامه مجلسی رضوان الله تعالی علیه در این معنا فرموده است: «إن الله هو الذی یثأر لدم الحسین علیه السلام؛ قطعاً خدا خود خونخواه و منتقم خون امام حسین علیه السلام است». از این که چنین انتقامی ما را نیز ـ در اثر کوتاهی در ادای مسئولیت ـ در بر بگیرد باید به خدا پناه برد.

معظم له در تبیین این معنا فرمودند: خدای متعال، منتقم بودن را برای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف مقرر فرموده است، به این معنی که منتقم و خونخواه حقیقی از برای حضرتِ سیدالشهدا علیه السلام خدای متعال است که گوشه ای از آن به دست پر کفایت حضرت ولی عصر در این دنیا و بر ملأ عام اجرا و تحقق پیدا می کند. اینکه عرض شد گوشه ای، جهت این است که انتقام بزرگ در برزخ و آخرت بوده به اضافه دنیا که همه ی هستی و آفرینش از سوی خدای متعال مأموریت دارند خونخواه امام حسین علیه السلام باشند.

در زیارت صحیح و معتبر حضرت سیدالشهدا علیه السلام عبارتی وجود دارد که انسان هرچه در آن بیاندیشد و جهت درک معنای آن به روایاتی که در این باره آمده است مراجعه نماید یا از بزرگان اهل فنّ حدیث پرسش کند به غَور معنی و عمق دلالت آن نمی رسد و نخواهد رسید و آن عبارتِ: «وضمّن الأرض ومن علیها دمک وثارک؛ به عهده زمین و آنچه بر زمین از انسان و مخلوقات است، خدای متعال انتقام و خونخواهی امام حسین علیه السلام را مقرّر نمود».

به دیگر بیان تمام هستی از جن و انس و همه ی مخلوقات و موجودات حتی آن انگشتری که از نقره و عقیق ساخته شده و به دست یکایک ما قرار می گیرد در این قضیه مسئول و مأمورند.

ایشان افزودند: مرحوم علامه مجلسی، مرحوم فیض کاشانی، مرحوم سید عبدالله شبَّر رضوان الله علیهم اجمعین و جز آنان که در روایات اهل بیت علیهم السلام کار کرده و موفق تر بوده اند، وقتی به جمله ی «وضمّن الأرض ومن علیها دمک وثارک؛ و به عهده زمین و آنچه بر زمین از انسان و مخلوقات است، خدای متعال انتقام و خونخواهی امام حسین علیه السلام را مقرر نمود» می رسند، چیستی موضوع برایشان سؤال برانگیز است.

امام باقر علیه السلام به شیعیان فرمودند: هرگاه روز عاشورا به یکدیگر می رسید با عبارت «جعلنا وإیاکم من الطالبین بثأره؛ خدای متعال ما و شما را از خونخواهان امام حسین علیه السلام قرار دهد» تسلیت بگوئید.

مرحوم شهید، با سند و بزرگانی همانند علامه مجلسی و جز ایشان ـ که خدای شان آنان را مشمول رضوان خویش قرار دهد ـ روایتی از رسول خدا صلی الله علیه وآله نقل کرده اند که می فرمایند: «إن لقتل الحسین حرارةً فی قلوب المؤمنین لا تبرد ابداً؛ به یقین از برای شهادت و مظلومیت امام حسین علیه السلام داغی بر دل مؤمنان نهاده شده که هرگز به سردی نگراید».

چنان که آن حضرت وعده فرموده اند، ماجرای مصیبت عاشورا کهنگی نمی گیرد و روز به روز بالندگی و گستردگی می یابد و بر اساس همین وعده، اگر در جایی بخواهند آن را بی رنگ و محدود کنند در جاهایی دیگر صدها برابر ظهور پیدا می کند.

این روایت شریفِ رسول خدا صلی الله علیه وآله از نظر ادبی به متخصصان ادبیات زبان عرب بر می گردد چراکه چینش الفاظ، حصر و اختصاص را می رساند بدین معنا که حرارتِ داغ خاموش نشدنی در دل مؤمنان فقط و فقط برای شهادت و مظلومیت امام حسین علیه السلام است. البته مکرراً عرض کرده ام و تشکیکی به وجود نیاید و شکی هم نیست که طبق فرمایش امام حسین علیه السلام چهار تن (رسول خدا صلی الله علیه وآله، امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و امام حسن مجتبی علیه السلام) از امام حسین علیه السلام برترند، ولی چنین بیان و تعبیری برای آنان نه شنیده و نه دیده شده و تنها به امام حسین علیه السلام اختصاص دارد.

مرجع عالیقدر یادآوری کرده و فرمودند: آنان که می خواهند ویژگی ها و خصائص امام حسین علیه السلام را یکجا تدوین کرده و گرد آورند، خوب است به کتابهایی با همین مضمون خصائص مراجعه کنند که بزرگانی در روزگاران گذشته نوشته و آنچه در این زمینه ثبت و ضبط نشده است، بنویسند و به اندازه ی توان و توفیق، تکمیل کنند. داغی که از آن در همین روایت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله یادشده از ویژگی ها و خصائص امام حسین علیه السلام و نیز از نشانه های ایمان، آن هم از نوع عالیِ آن است.

از این رو هر شخص می تواند با سنجیدنِ میزان این داغ نسبت به مصیبت امام حسین علیه السلام در دل خود، مرتبه و درجه ی ایمان خود را بداند. این که واژه ی «حرارةً» نکره آمده و در سیاق نفی واقع شده، خود ظهور در عموم دارد و معنای همیشگی را می رساند و دیگر نیازی به واژه «ابداً» نبوده ولی در عین حال جهت تأکید بیشتر باز هم کلمه ی «ابداً» را فرمودند. روشن باشد که زن و مرد در این مقوله یکسان هستند.

حضرت آیت الله العظمی شیرازی مدظله العالی افزودند: رسول خدا صلی الله علیه وآله از امری تکوینی سخن گفته اند، که غالباً هم مقدمات وجودی آن اختیاری است، بدین معنا که انسان می تواند آن را با این مقدمات به دست آورد، مثلاً به ذکر مصیبت گوش دهد، خود به گوشه ای پناه برده، کتاب مقتل و سوگنامه ای بخواند و در بستر و قبل از خواب، مصیبت های آن حضرت را از ذهن بگذراند و مانند آن، این حرارت را پایدار کرده و ماندگاری می بخشد.

معظم له در این معنا ماجرایی را نقل کرده، فرمودند: حدود پنجاه سال قبل، به مناسبت مبعث رسول اکرم صلی الله علیه وآله برای تشرف به زیارت امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام به نجف اشرف سفر کرده بودم و یکی از علما نیز آنجا بود. در مدرسه ی مرحوم آیت الله العظمی بروجردی رضوان الله تعالی علیه به مناسبت مبعث نبوی مراسمی برگزار شد که قریب به اتفاق حاضران برای امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام گریه کردند. ماجرا از این قرار بود که یکی از آقایان که آن زمان جوانی بود به من گفت که مدت پنج سال اشکی نریخته و از این وضع ناراحت است، چراکه در ایام عاشورا و هنگام مقتل خوانی همه گریه می کردند، ولی او گریه اش نگرفته و موضوع برای او بسیار سنگین بود.

او به دلیل حشر و نشر با روحانیون به یکی از وعاظ گفته بود که اگر با ذکر مصیبتی او را بگریاند، هرچه بخواهد به او خواهد داد و مبلغ پیشنهادی به واعظ پنج برابر شهریه ی یک طلبه ی مجرد بود. واعظ هرچه خوانده بود در او اثر نکرد و قطره اشکی از چشمانش فرو نریخت.

همین شخص در مدرسه ی آیت الله العظمی بروجردی به من گفت: به اندازه ی پنج سال گریه کردم. خدا رحمت کند شخصی که سبب این جریان شده بود.

معظم له افزودند: انسان باید در پویا نگاه داشتن این حرارت بکوشد و از کاهش آن جلوگیری کند و از ارتکاب گناهانی که این حرارت را فرو می نشاند پرهیز نماید.

سپس معظم له برای ذکر نمونه جهت گناهانی که سبب فرونشستن این حرارت می شود فرمودند: یکی از این گناهان: ظلم و ستم است و علی الخصوص از زوج به زوجه و یا زوجه به زوج، یا والدین به اولاد و یا اولاد به والدین که باید پرهیز شود چرا که حرارت و داغ دل را بر امام حسین علیه السلام فرو می نشاند. گاهی انسان مرتکب ظلم و ستم هایی می شود که تصور دارد ظلم نیست، اما در حقیقت ظلم است که اگر در جهل خود نسبت به این ظلم مقصر باشد عذری از او پذیرفته نمی شود.

یکی از این ظلم ها را که علامه مجلسی در بحار آورده و دیگران نیز نقل کرده اند، توجیهِ کارهای خطا و اشتباه است، بدین معنا که برای اشتباه و خطای دیگران به جای توجه دادن، عذرتراشی و توجیه کنند.

به عنوان مثال، شخصی که دیگری را دوست دارد، سعی کند کار یا گفتار نادرست او را توجیه کند و این درست بر خلاف فرمایش رسول خدا است که فرمودند: «انصر اخاک ظالماً ومظلوماً؛ برادر خود را چه مظلوم و چه ظالم باشد یاری کن» سؤال شد: یا رسول الله یاری کردن مظلوم معلوم است، یاری نمودن ظالم چگونه است؟ حضرت فرمودند: یاری کردن ظالم به این است که او را از ظلم باز داری. و خلاصه این گناه یکی از گناهانی است که داغ درون را فرو می نشاند چراکه شریک شدن در ظلم و ستم به شمار می رود. پر واضح است که این وجهِ فرو خفتن حرارت و داغ درون، مقداری از آن اختیاری است، پس نباید اجازه داد این حرارت ـ که بنای آن بر هرگز سرد نشدن است ـ به سردی گراید، چراکه مراتب و درجات ایمان هرچه بالاتر باشد، در گرم نگاه داشتن این حالت مؤثرتر است.

مرجع عالیقدر در ادامه فرمودند: اگر جایی فردی را دیدیم که ماجرای شهادت امام حسین علیه السلام در او سوز و حرارت ایجاد نکرده است، دستش را گرفته، به مجالس ببریم و با بیان داستان و روایات، آنان را به مراتب عالیه ی ایمان برسانیم و اجازه ندهیم از این موهبت الهی محروم شوند. این مقوله جزء امر به معروف است که مراتبی و مواردی از آن، واجب کفائی است که در صورت عدم وجود افرادی که به این امر بپردازد، واجبِ عینی می شود و بر همگان از هر قشر و طبقه ای واجب است.

ایشان تأکید نمودند: سابقه ی تاریخی بیان مصیبت حضرت سیدالشهدا علیه السلام به خدای متعال بر می گردد، زیرا خدای متعال به وسیله ی جبرئیل امین برای پیامبران پیغام فرستاد و آنان را از ماجرائی که بنا است در کربلا رخ دهد آگاه فرمود. حضرت ابراهیم خلیل الرحمان که پس از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و اهل بیت حضرت، بنا به آنچه در روایت آمده است، برترین و بالاترین مرتبه را داشت، چراکه خدای متعال همچنانکه حضرت خاتم را حبیب خود معرفی نموده حضرت ابراهیم را خلیل خود دانسته، در این باره فرمود: «وَاتَّخَذَ اللّهُ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلاً؛ و خدا ابراهیم را خلیل خود انتخاب کرد»(نساء/125).

بله حضرت ابراهیم با این مقام و منزلتی که دارد ـ طبق روایت ـ عبورشان در چند هزار سال پیش از ولادت امام حسین علیه السلام به سرزمین کربلا می افتد و در اثر لغزیدن اسب و سرنگون شدن حضرت، سر مبارکشان شکسته، خون از آن جاری می شود. آن حضرت به درگاه خدا عرضه می دارد: خدایا این عقوبتی بود بر اشتباهی که ممکن است ناخواسته از من سر زده باشد؟ ـ که خود این درس است برای ما ـ آنگاه خطاب می رسد: این، عقوبت و مجازات نیست، بلکه به این جهت است که امام حسین علیه السلام در این سرزمین کشته می شود و اراده کردیم که خون تو نیز در این سرزمین جهت تأسی و مواسات با او ریخته شود.

معظم له افزودند: در این زمینه بزرگان، محققان و فقیهان پرهیزگار و پارسای بسیاری با استفاده از ادله ی فراوان، مطالبی عجیب بیان داشته اند. از جمله ی این بزرگان شیخ خضر بن شلال است که بزرگان علمای نجف اشرف برای برآمدن حاجت های خود، سر قبر او رفته، فاتحه ای می خوانند و همان روز حاجت شان برآورده می شد. من نیز برای برآمدن حاجتی بر سر قبر او رفته، فاتحه ای خواندم و همان روز و از جایی که تصور نمی شد حاجتم برآورده شد.

بزرگانی همانند آقا بزرگ تهرانی صاحب دائرة المعارف ارزشمند «الذریعة الی تصانیف الشیعه» و دیگران در مدح او مطالبی فراوان بیان داشته اند. او شاگرد و رازدار علامه سید بحرالعلوم بود. وی در کتاب بسیار ارزشمند خود «ابواب الجنان و بشائر الرضوان» که آن را با قلمی که امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام به او هدیه دادند نوشته و اخیراً چاپ شده است تصریح نموده که عزاداری، جزع و فزع در مصیبت امام حسین علیه السلام به هر نحوی که باشد ولو انسان بداند که منجر به موت او می گردد جایز است. علامه ی امینی نیز از حاشیه اش بر کتاب «کامل الزیارات» معلوم می شود که هم او و هم عده ای از فقهای اعلام بر این اعتقاد بوده اند.

به هر حال، نه تنها حضرت ابراهیم علیه السلام که دیگر پیامبران از جمله حضرت آدم و حضرت عیسی نیز در سرزمین کربلا دچار حادثه شدند و خونشان در آن جا ریخته شد.

حضرت آیت الله العظمی حاج سید صادق حسینی شیرازی هراس افرادی از ریختن خون در عزای امام حسین علیه السلام را سؤال برانگیز دانسته، آنان را به مطالعه و تأمل دعوت کرده، فرمودند: روایات یکی دو تا نیست و این قبیل روایات از مراتب عالی تواتر برخوردار است. ما باید دست آنان را ـ قاصر باشند یا مقصر ـ گرفته و در راه راست قرار دهیم تا در پی این گونه شبهه افکنی ها جهنمی نشوند و باید توجه داشت که خدای متعال از حق خود و از حق پیامبرانش زود می گذرد، اما از حق امام حسین علیه السلام این گونه نخواهد بود. خدایی که نسبت به همه ی بندگان رحمان و رحیم است مگر ممکن است نسبت به حضرت ابراهیم خلیل چنین نباشد و اگر راهی برای رساندن عظمت مصیبت و مواسات با حضرت سیدالشهدا غیر از جاری شدن خون او می بود، آن را خدای متعال برای خلیل خود انتخاب می کرد. اما اراده خدا فقط به این راه تعلق گرفته بود که خون حضرت ابراهیم جهت تأسی و مواسات با امام حسین علیه السلام بر زمین کربلا ریخته شود.

قابل توجه این است که این مطالب افزون بر روایات شیعه، در روایات عامه نیز آمده است.

معظم له ادامه داده و فرمودند: مطلب دیگری که نیز به متخصصان ادبیات زبان عرب تعلق دارد این است که از طرف خدای متعال که عالم مطلق، قادر مطلق و حکیم مطلق است و این اسمای حسنای الهی به طور مطلق و ذاتاً بر خدای متعال منطبق است، اگر آقایان علما به بحار و منابع دیگر مراجعه کنند خواهند دید که خدای عزوجل خطاب به حضرت ابراهیم علیه السلام فرمود: «خواستم تو به امام حسین علیه السلام تأسی کرده باشی».

این در حالی است که لفظ تأسی برای زمان آینده به کار می رود، نه زمان گذشته. یعنی در زمانی که هنوز اتفاقی نیفتاده تأسی معنایی ندارد. پس باید دید خدای متعال از بیان چنین مطلبی برای چنان فاصله ی زمانی چند هزار سال، چه مطلبی را اراده فرموده بود و از این رهگذر چه پیامی برای تمام تاریخ داشته است. یکی از پیام های این رخداد این است که: ای ابراهیم، اگر خون تو در این سرزمین ریخت از آن جهت است که در ازل خدای سبحان می دانست خون امام حسین علیه السلام در این سرزمین پاک ریخته خواهد شد، خون حضرت ابراهیم علیه السلام نیز باید به تأسی با آن حضرت در این جا ریخته شود.

وانگهی وقتی چنین پیشامدی برای حضرت ابراهیم رخ داد تا آخر عمر خویش آن را فراموش نخواهد کرد و داغی و سوزی در دل ایشان می ماند. نقل این مطلب از خدای متعال آغاز شد و پیامبران و اهل بیت عصمت و طهارت صدها بار آن را بیان داشتند و اگر آثار روایی سوزانده نمی شد روایات در دست ده ها، بلکه صدها برابر می بود.

حضرت آیت الله العظمی شیرازی مدظله العالی ادامه دادند: علمای اسلام نیز در این زمینه کار کرده اند که به ذکر دو نمونه اکتفا می شود:

1. شخصیت اول مرحوم میرزای شیرازی بزرگ (صاحب فتوای مشهور تحریم تنباکو) که بزرگانی همانند: علامه امینی در الغدیر، صاحب کتاب المآثر الکبری، سید محسن امین در اعیان الشیعه و جز آنان مطالبی شگرف درباره ایشان نوشته اند. اعیان الشیعه که صدها تن از مراجع را معرفی کرده و شرح حالشان را نوشته است، درباره ی میرزای شیرازی متفاوت عمل کرده و از او تجلیل بسیار به عمل آورده و ایشان را یک مرد استثنائی دانسته است که افزون بر مرجعیت تقلید در یک مبارزه ی نابرابر و سخت، ایران را از چنگال استعمارگران انگلیسی ـ که ابر قدرت استعماری وقت بود ـ بیرون آورد و انگلیس با داشتن هزاران کارشناس، شکست خورده و با ضرر و زیان فراوان مجبور به عقب نشینی شد و ایران را ترک کرد.

2. شخصیت دوم میرزای دوم (میرزا محمد تقی شیرازی) بود که نظامیان اشغالگر انگلیس را از عراق با بسیج نمودن پنج میلیون مسلمان عراقی بیرون کرد و این در حالی بود که انگلیس با مستعمره هایش بیش از یک میلیارد جمعیت داشت. اشغالگران عراق سر تا پا مسلح بودند و مردم عراق دست خالی.

این دو بزرگوار توانستند با خردورزی، استعمار انگلیس را از ایران و بعدها از عراق بیرون برانند که حال مراد، این بحث نیست بلکه مراد بحث اهمیت دادن آنان به اقامه ی شعائر حسینی است.

ایشان افزودند: میرزای بزرگ در سامرا زندگی می کردند؛ شهری که شیعیان آن در اقلیت بودند و آن جا تحت حاکمیت عثمانی ها بود که لعن یزید را مجاز نمی دانستند و هرکه یزید را لعن می کرد به زندانش برده، شکنجه اش می کردند. میرزای شیرازی در آن شرایط سخت سه مرکز در سامرا تأسیس کردند، یکی مدرسه علمی برای طلاب علوم دینی که بزرگترین مدرسه علمی عراق بود و صدام آن را منفجر و نابود ساخت، دوم حسینیه ای برای کسبه و بازاریان و سوم خانه ی خودشان بود.

چنان که در منابع مرتبط نوشته اند، از حسینیه دسته ی عزادار در دهه ی محرم حرکت می کرد و به صحن مقدس عسکریین علیهما السلام می رفت.

و از حوزه ی علمیه نیز دسته ی عزاداری طلاب علوم دینی بیرون می آمد و به صحن مقدس می رفت تا به عسکریین علیهماالسلام و نیز به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف تسلیت بگویند. همانند آن نیز تا زمانی که در کربلا بودیم وجود داشت که طلاب و علمایی که از نجف اشرف به کربلا می آمدند در این هیئت عزاداری حوزه علمیه شرکت می کردند. مراجع از جمله مرحوم والد نیز در آن شرکت می کردند.

و از خانه ی مرحوم میرزای بزرگ صبح عاشورا هیئت مراسم و شعیره صبح عاشورا به سمت حرم حرکت می کرد و خود میرزای بزرگ نیز در آن شرکت می کردند.

در تاریخ این خاندان آمده است که میرزای بزرگ فرزندی به نام میرزا سید محمد داشتند که هفت سال قبل از فوت ایشان، به دست دشمنان کشته و بنا به نوشته علما او در مقام علم و تقوا چنان والا بود که اگر می ماند پس از پدرش مقام مرجعیت را از آنِ خود می کرد. میرزای بزرگ پس از کشته شدن فرزند برومند خود، هفت سال تمام در سامرا بودند و بدون هراس سه هیئت یادشده را اداره می کردند و چنان که نوشته اند، خرج هیئت عزاداری و مراسم شعیره صبح عاشورا که برگزار می شد شخص ایشان می دادند.

پس از فوت ایشان، میرزا محمد تقی شیرازی گفته شده است که حدود بیست سال در سامرا بودند و در تمام این مدت، سه هیئت یادشده را برگزار و اداره می کردند.

به راستی چرا علمای بزرگ این همه برای امام حسین علیه السلام کار می کردند؟ آیا آن حضرت را از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و امیرمؤمنان، حضرت زهرا و امام حسن علیهم السلام بالاتر می دانستند، نه هرگز.

مرجع عالیقدر در بخش دیگری از سخنان خود فرمودند: مرحوم کاشف الغطاء رضوان الله تعالی علیه در سال 1373 قمری در «کرند» ایران فوت کردند و پیکر ایشان را ابتدا به کربلای معلی و سپس برای دفن به نجف اشرف بردند. ایشان از شاگردان مهم و برجسته ی مرحوم سید محمد کاظم یزدی (صاحب عروه) و مرحوم آخوند خراسانی (صاحب کفایه) و هم طبقه های آنان بودند. آن مرحوم حاشیه ای برای عروة الوثقی نوشتند که امروز مورد استفاده ی مراجع تقلید است.

مرحوم کاشف الغطاء کتابی درباره ی شعائر مقدس حسینی دارند به نام «الآیات البینات» که چاپ نیز شده و اگر در بازار یافت نشود حتماً در کتابخانه ها موجود است. ایشان در این کتاب درباره ی شعیره صبح عاشورا نوشته اند: مدت شصت سال است که شعیره صبح عاشورا را می بینیم و نشنیده ام احدی حتی یک مورد در این عزاداری فوت کرده باشد.

مرحوم اخوی رضوان الله تعالی علیه همین مطلب را در یکی از آثار خود آورده، اظهار داشته اند که حدود شصت سال است حادثه ی فوتی در این عزاداری نه دیده ام و نه شنیده ام. امروزه که شاهد پیشرفت وسائل ارتباطی هستیم بنده هم بیش از شصت سال است گزارشی از فوت احدی در این نوع از عزاداری حضرت سیدالشهدا علیه السلام را نشنیده ام.

موضوع قابل توجه این است که شماری از حاجیان در مراسم حج می میرند، زوار امام حسین علیه السلام در سفر زیارتی و به هنگام زیارت می میرند و افرادی نیز در حال نماز یا در حال روزه جان می دهند، مگر مُردن اشکال و ایرادی دارد. وانگهی در کامل الزیارات از معصوم روایت شده است که: اگر زائر امام حسین علیه السلام در حال زیارت بمیرد، فرشتگان او را تشییع می کنند. آن گاه فوائد و آثاری برای آن بیان می کنند.

مسلماً مرگ اجل است که در زمان معینی فرا می رسد، اما چرا در این شعیره و عزای صبح عاشورا اتفاق نیفتاده است؟ آن امر، پیام خدا را نشان می دهد و آن این است که امام حسین علیه السلام و ماجرایشان استثناست.

بنی امیه و بنی عباس با شعائر مقدس امام حسین علیه السلام بازی کردند و می خواستند آن را براندازند. با مطالعه ی تاریخ می بینیم که متوکل چه ظلم هایی که در حق این دستگاه روا نداشت. بنا به نقل تاریخ او حدود پانزده سال حکومت کرد و در این مدت هفده بار بارگاه امام حسین علیه السلام را ویران کرد و هزاران تن را به دستور جائرانه ی او به حبس انداختند و خانه هایشان را بر سرشان خراب کردند.

علامه مجلسی در بحار آورده است: «متوکل به حضرت فاطمه سلام الله علیها دشنام می داد» یعنی عاقبت چنین فردی که مانع برگزاری شعائر مقدس حسینی بوده این چنین است. تمایلی به نقل این مطالب نیست، اما از آن جایی که بزرگان نوشته اند، نقل می شود. با مراجعه به برخی منابع عامه می بینیم که آنان از متوکل فتواهای شرعی نقل می کنند. در کتاب «البحر الزخار فی مذاهب علماء الأنصار» ده ها، بلکه صدها مورد مسأله ی شرعی به عنوان فتوا از متوکل نقل شده است.

سپس معظم له افزودند: همیشه هارون ها، متوکل ها و سران هستند که مسئولیت بزرگ جنگیدن با امام حسین علیه السلام و مانع شدن از برگزاری شعائر حسینی، زیارت و غیره را بر عهده دارند، مثلاً فردی که به طور مستقیم مرتکب جنایت بزرگ در کربلا شد، بنا به مشهور شمر بن ذی الجوشن بود، او به فرمان عمر بن سعد و ابن سعد از سوی ابن زیاد آمده بود و ابن زیاد را یزید بن معاویه منصوب کرده بود، در عین حالی که شمر مباشرت به این جنایت هولناک کرده ولی بنا به نقل روایتی امام حسین علیه السلام هنوز خردسال بودند که رسول اکرم صلی الله علیه وآله در مناسبتی فرمودند: «مالی ولیزید؟ اللهم العن یزید؛ مرا به یزید چکار؟ خدایا، یزید را لعنت کن».

در مقابل جایی دیده نشده است که حضرتش این عبارت را درباره ی شمر و ابن سعد و ابن زیاد فرموده باشند، حال آن که می دانستند شمر قاتل مباشر امام حسین علیه السلام خواهد بود. بنابراین، بزرگان همیشه مسئول اول هستند و مسئولیت بزرگ را بر عهده دارند. ولی با وجود فرمایش رسول خدا صلی الله علیه وآله در لعن یزید باز هم از دیرباز تا به امروز می بینیم ناصبی ها کار یزید را توجیه کرده، می گویند: کشور اسلامی بزرگ و گسترده بود و یزید خبر نداشته است.

مرجع عالیقدرآن گاه به بیان مطلبی از تاریخ معاصر پرداخته، فرمودند: شاگردان مرحوم شیخ عبدالکریم حائری می گفتند در نتیجه ی اقدام های رضاخان پهلوی بر ضد عزاداری ها و دستگاه حضرت سیدالشهدا علیه السلام مرحوم حائری به شدت تکیده (لاغر و نحیف) شده بودند. یک بار فرستاده ی پهلوی نزد حاج شیخ آمد و اظهار داشت که اعلی حضرت از حوادث و ماجراهایی که در قم رخ داده است اطلاعی ندارد و اینگونه به توجیه و فریب کاری دست می زد.

پس از فوت آن مرحوم، فرزندان و نزدیکانش گفتند که وی دق مرگ شد. طبیعی است، فقیهی که داغ و سوز حسینی در دل داشته باشد، چنین رفتارهایی را تحمل نخواهد کرد.

شخصی که بدکاریِ دیگران و جفای آنان نسبت به دستگاه امام حسین علیه السلام را توجیه کند، دیگر سوز و داغ حسینی در دل نخواهد داشت، هرچند عنوان شیعه بودن را یدک بکشد یا مثلاً به چهارده معصوم علیهم السلام اعتقاد داشته باشد.

مقام منیع فقاهت و مرجعیت افزودند: عاشورا پایان ندارد، زیرا خدای تبارک و تعالی گستردگی آن را اراده فرموده است. از خویشاوندان یا آشنایان شما افرادی هستند که در خارج ایران در کشورهای اسلامی و غیر اسلامی زندگی می کنند. اگر از آنان درباره ی مجالس و شعائر حسینی بپرسید در می یابید که در آن جا نیز این خوان گسترده ی حسینی فراهم است و آنان که بخواهند از آن برخوردارند و همه ساله چند صد مجلس جدید در شهرها و روستاها تأسیس و فعال می شود. این همان وعده ی رسول خدا صلی الله علیه وآله است که درباره دستگاه حضرت سیدالشهدا علیه السلام فرمودند: «فلا یزداد الا علواً؛ هماره و پیوسته بر بالندگی اش افزوده می شود».

ایشان در ادامه فرمودند: نقل داستانی را به مناسبت لازم می دانم و آن این است که چند ماه قبل شخصی نزد من آمد و ضمن صحبت ها گفت: در یکی از کشورهای غیر اسلامی زندگی می کنم. یکی دو سال قبل در مجلس روضه ای که شیعیان آنجا برپا کرده بودند رفتم. در آن مجلس زنان و مردان حضور داشتند. مجلس که به پایان رسید صاحب خانه به من گفت: یکی از این خانم های حاضر مسیحی بوده است، اما در سفری که به کربلای معلی مشرّف شد در آن جا مسلمان شیعی شد و همسرش نیز شیعه شد و 26 تن از بستگان دو طرف نیز به برکت امام حسین و شعائر حسینی شیعه شدند.

آنگاه صاحب خانه اضافه کرد و گفت: این خانم تازه مسلمان (که دارای منصب مهمی در آن کشور است) در این چند روزی که مجلس عزای امام حسین علیه السلام بر پا است هر روز نیم ساعت قبل از برگزاری مجلس به این جا می آید و نظافت می کند و وقتی به او می گوییم این کار مناسب مقام و شخصیت اجتماعی شما نیست و بهتر است چای و غذا بدهی، می گوید: من بیش از این قابلیت و جایگاه ندارم، لذا می خواهم این جا را برای عزاداری تمیز و نظافت کنم.

معظم له افزودند: برادران و خواهران ایمانی در هر جای دنیا که صدای مرا می شنوند توجه داشته باشند که مبادا در روز قیامت این بانوی مسیحی تازه شیعه شده در محضر حضرت زهرا سلام الله علیها باشد، ولی ما دور باشیم! پس بکوشیم بیش از پیش خود را به جریان حضرت سیدالشهداء علیه السلام پیوند دهیم و در برابر تشکیک ها و شبهه افکنی ها سست نشده، در مقام پرسش و رفع شبهه برآییم. توجه داشته باشیم که سؤال باید برای دانستن باشد، نه به انگیزه ای دیگر.

حضرت آیت الله العظمی شیرازی مدظله العالی در خاتمه فرمودند: امیدوارم به برکت این سفره ی پر نعمت الهی که در دنیا و آخرت به نام امام حسین علیه السلام گسترده است، از نعمتِ برکات آن حضرت محروم نباشیم و توفیق روزافزون همگان را از خدای متعال مسئلت دارم و از همگی ملتمس دعایم. وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین.
 
شایان ذکر است، مجموعه ای از شبکه های ماهواره ای شیعه همزمان، به طور زنده و مستقیم به زبان های فارسی، عربی، انگلیسی و اردو بیانات ارزشمند و مهم مرجعیت جلیل القدر شیعه را تحت پوشش قرار دادند که بدین شرح می باشد:

ـ شبکه جهانی مرجعیت 1، 2، 3، 4؛

ـ شبکه جهانی امام حسین 1، 2، 3؛

ـ شبکه جهانی امام حسن؛

ـ شبکه جهانی ch4teen (چهارده معصوم علیهم السلام)؛

ـ شبکه محلی حسین tv لکنهوی هند؛

و دیگر شبکه ها.
 
 

  • نظری برای این خبر درج نشده است.