LOGIN
بیانات
shirazi.ir
"حضرت آیت الله العظمی شیرازی:"
امر به معروف و نهی از منکر، امروزه یک واجب عینی است
کد 4144
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 08 اردیبهشت 1395 - 19 رجب الأصب 1437
 
در روز یکشنبه 16 ماه رجب 1437ق (5/2/1395) جمعی از مردان و زنانِ زائر اماکن مقدس ایران از کشور کویت، در شهر مقدس قم با مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی حاج سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی دیدار کردند.

در این دیدار معظم له در جمع میهمانان، سخنان و رهنمودهای ارزشمندی ایراد کردند و طی سخنان خود فرمودند: قرآن کریم در سوره ی اعراف، تهدید ابلیس را یادآوری می کند و چنین بیان می دارد: «لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ * ثُمَّ لآتِیَنَّهُم مِّن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَیْمَانِهِمْ وَعَن شَمَآئِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شَاکِرِینَ؛ من بر سر راه مستقیم تو برای آنها کمین می کنم * سپس از پیشرو و از پشت سر و از طرف راست و از طرف چپ آنها، به سراغ آنها می روم و اکثر آنها را شکرگزار نخواهی یافت»(اعراف/16و17).

این سخن ابلیس به خدای توانا بود و با این گفتار در برابر خدای متعال عرض اندام و مبارزه طلبی کرد و بدین گونه دشمنی خود را نسبت به انسانِ ناتوان ابراز داشت.

ایشان در توضیح بیان خود فرمودند: هر انسانی به دو مصیبت گرفتار است، مگر آن که خدای متعال او را ایمن دارد؛ دو مصیبتی که از سکته، سرطان و بیماری های سخت و لاعلاج، سخت تر و سنگین تر است، بدین معنا که بیماری هایی از این دست، عمر انسان را کوتاه کرده، ـ مثلاً ـ از هشتاد سال به 30ـ40 سال کاهش می دهد.

آیت الله العظمی شیرازی مدظله العالی ادامه دادند: دو مصیبت بزرگِ یادشده عبارت است از: نفس اماره از درون و ابلیس از خارج، انسان را به سمت بدی می کشانند.

این دو بلا و مصیبت دنیا و آخرت انسان را بر باد می دهد، اما این گونه نیست که انسان، بی پناه و راهنما رها شده باشد، بلکه خدای متعال به دلیل لطف، عدل، فضل و رأفت خود بر بندگانش راهنمایانی درونی، یعنی عقل و راهنمایانی بیرونی، یعنی پیامبران و رسولان و جانشینانِ آنها ـ که درود خدا بر آنان باد ـ برای راهیافتگی بندگان معیّن فرموده است. مهم این است که انسان نباید دچار غفلت شود و باید از این راهنمایانِ ایمنی بخش بهره جوید و در غیر این صورت نابود خواهد شد.

معظم له در تبیین این کلام فرمودند: زندگی محل گذر همه ی انسانهاست، بی تفاوت که مرد، زن، دانشمند، ناآگاه یا از سایر اقشار جامعه باشند. این مسیر و حرکت را می توان به رانندگی در منطقه ای کوهستانی تشبیه کرد؛ مسیری که در یک طرف آن، کوه های سر به فلک کشیده قرار دارد و در طرف دیگر جاده به درّه و پرتگاهی منتهی می شود و فرمان خودرو نیز در دست راننده است. در این میانه و با وجود تمام مخاطرات، راننده باید هشیار باشد و لحظه ای نباید غافل شود، چراکه در یک چشم برهم زدن و غافل شدن، فرجام کارش به سقوط در پرتگاه عمیق یا برخورد با کوه می انجامد.

پر واضح است که نتیجه ی چنین سقوطی مرگ مسافران یا نقص عضو شدید و جبران ناپذیر برای سرنشینان آن ماشین در پی خواهد داشت و همراهان را مدت های طولانی بستری، فلج، قطع نخاع می کند یا به کما می فرستد.

این، وضعیت کسانی است که به بلا و مصیبت های دنیایی گرفتار می شوند، اما گرفتار آخرتی وضعیتی متفاوت و پیامدهای بسیار سنگین تر و ویرانگری خواهد داشت.

مرجع عالیقدر افزودند: این که انسان بخواهد به چنان مرتبه و درجه ای برسد که همنشین اهل بیت علیهم السلام شود هزینه می خواهد و آن هزینه، موفق بر آمدنِ از بوته ی آزمون است که باید در زندگی این دنیا صورت گیرد.

ایشان توضیح داده، فرمودند: خدای متعال شیطان را در وجود انسان چنان قرار داده است که خون را در رگ انسان به جریان درآورده است و به دیگر سخن، شیطان همه جا حتی در مغز با انسان و همراه اوست و این، به جهت آزمایش و امتحان است.

از دیگر سو، ابلیس با عبارت «لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ؛ من بر سر راه مستقیم تو برای آنها کمین می کنم» خدا را به مبارزه و هماوردی خوانده است و لفظ «لأَقْعُدَنَّ» کلمه ای است تأکیدی، که با «لام» و «نون» تأکید، یعنی دو تأکید بیان شده است. خدای متعال این مبارز طلبی ابلیس را برای انسان بیان کرد تا بدانیم هماره با ابلیس در رویارویی هستیم.

عبارت «صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ» به این معناست که ابلیس در مقابل کسانی خواهد بود که مسیرها و راه های منتهیِ به سوی خدا را می پیمایند.

عبارت دیگر این سخن ابلیس که خدای متعال آن را روایت کرده این است که او با افراد بیهوده و خداناشناس و نیز غیر از خداگرایان، بت پرستان، خورشید پرستان و گاو پرستان و سایر گرایش ها و همچنین غرق شدگان در شهوت ها و ستمکاران کاری ندارد و آنان را با یک اشاره جذب خود و گرفتار ریسمان خود کرده است و دیگر با آنان کاری ندارد. او با امثال ما و شما کار دارد و لحظه ای از کار باز نمی ایستد. رفتار ابلیس در این موضوع به فردی می ماند که با اسلحه ی در دست گرفته، در کمین انسان می ایستد تا در فرصتی مناسب او را هدف قرار داده، از پای درآورد.

جان سخن این که ابلیس در کمین کسانی نشسته است که به سمت خدا درحرکتند و اعتقادات، اخلاق و عبادت و بندگی شان مقبول درگاه حضرت احدیت واقع شده است.

معظم له تأکید کردند: در مطلبی برگرفته از برخی احادیث آمده است: «اگر علم بدون پارسایی و پرهیزگاری از شرافت برخوردار می بود، یقیناً ابلیس گرامی ترین و برترین آفریدگان بود».

از این مطلب بر می آید که پس از چهارده معصوم علیهم السلام، ابلیس عالم ترین فرد بود. بینوا آدمی زاد که اگر یک لحظه غفلت کند و مواظب اوضاع نباشد ـ خدای ناکرده ـ کارش تمام شده و فرجامی بد خواهد داشت. توجه داشته باشیم که ابلیس تا لحظه واپسین زندگی، یکدم انسان را به حال خود رها نخواهد کرد و ـ العیاذ بالله ـ تمام گذشته و اندوخته ی انسان را بی تفاوت به جایگاه اجتماعی اش در یک یا چند لحظه نابود خواهد کرد و برای ابلیس فرقی ندارد که آن شخص دکتر، مهندس، باهوش و جز آن باشد.

مرجع عالیقدر در این معنا شاهدی از تاریخ آورده، فرمودند: زبیر بن العوّام پسر عمه ی رسول خدا صلی الله علیه وآله و پسر عمه ی حضرت علی علیه السلام و از بنی هاشم بود. او در بحران ها در کنار پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و امیرمؤمنان علیه السلام ایستاد و پایداری کرد، ولی در دوران پایانی عمرِ خود هیزم جهنم شد. آورده اند که پس از جنگ جمل، شمشیرِ زبیر را نزد امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام آوردند. آن حضرت در آن نگریسته، فرمودند: «این شمشیر چه بسیار غم و اندوه را از چهره ی رسول خدا صلی الله علیه وآله زدود».

این فرجام بد را فقط و فقط ابلیس برای زبیر رقم زد. وانگهی بسیاری از افرادی که با پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله مصاحبت و همنشینی داشتند و همه روزه و پس از هر نماز واجب به پند و اندرز حضرتش گوش می دادند، در جبهه ی منافقان قرار گرفتند. در نتیجه، خدای متعال سوره ی «منافقون» را درباره ی آنان نازل فرمود و آن حضرت را از آنان برحذر داشت و تأکید کرد که دشمن واقعی ایشان، مشرکان و کفار نیستند، بلکه همین منافقان هستند و در این باره فرمود: «هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّی یُؤْفَکُونَ؛ آنها دشمنان واقعی تو هستند از آنان برحذر باش، خداوند آنها را بکشد چگونه از حق منحرف می شوند؟»(منافقون/4). پیدایش این منافقان، رهاوردِ کوشش و خواست ابلیس بود.

مرجع شیعیان جهان توضیح گونه افزودند: آری، ابلیس همه جا حضور دارد؛ در مسجد، حسینیه، حجله ی عروسی، به هنگام جدال و دعوا، در کنار دو تاجرِ شریک و حتی در کنار کسی که نماز می خواند حاضر می شود تا اندیشه ی انسان را به بازی گیرد. بنابراین، عرصه در هرجا برای ابلیس باز است و خدای متعال به پاس عبادت های ابلیس که پیش از نافرمانی خدا در سجده نکردن بر آدم داشت، به او داد.

در حدیث شریف به این مضمون آمده است: «پیش از آنکه ابلیس به کیفر سجده نکردن به حضرت آدم علیه السلام از درگاه الهی رانده شود، دو رکعت نماز خواند که چهار هزار سال طول کشید».

حضرت آیت الله العظمی شیرازی در ادامه ی سخنان خود فرمودند: اکنون در ماه رجب قرار داریم، سپس ماه شعبان و پس از آن ماه مبارک رمضان فرا خواهد رسید. بکوشیم که دچار غفلت نشویم و این سخن اهل بیت علیهم السلام را فراموش نکنیم که فرموده اند: «لیس منا من لم یحاسب نفسه فی کل یوم؛ آن که همه روزه خویشتن را بازخواست نکند از ما نیست».

این حدیث از حضرت علی، امام صادق، امام کاظم و امام رضا صلوات الله علیهم اجمعین روایت شده است. بر پایه ی این آموزه، همه روزه اگر چه چند دقیقه، به بررسی عملکرد یک ماهه ی گذشته، سال گذشته و عمرِ گذشته ی خود بپردازیم، باشد که به لطف خدا و برکت و عنایت اهل بیت علیهم السلام از میدانِ جدال با شیطان و منازعه ی با نفس اماره به سلامت برآییم و بدانیم که اگر انسان در نیت خود صادق باشد قطعاً خدای متعال دست او را گرفته و نجاتش خواهد داد.

رسول مکرم اسلام صلی الله علیه وآله می فرماید: «اسألوا الله بنیّات صادقة؛ با نیت های درست و راستین از خدا درخواست نمایید».

جان سخن این که اگر نیت هایمان درست و صادق باشد و در راه خدا قدم نهیم و همه روز به محاسبه ی نفس خود بپردازیم، خدای متعال نیز دستمان را خواهد گرفت. خدای متعال ما را از نعمت وجود اهل بیت علیهم السلام بهره مند کرده و آنان را آفریده است تا مایه و وسیله ی نجات ما باشند، لذا باید آنان را وسیله ی خود به درگاه الهی سازیم. قرآن کریم می فرماید: «مَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ؛ آنچه را رسول خدا برای شما آورده بگیرید و اجرا کنید»(حشر/7).

رسول خدا صلی الله علیه وآله فرموده اند: «کتاب الله وعترتی أهل بیتی؛ کتاب خدا و عترتم خاندانم».

بنابراین از این چارچوب نباید خارج شویم.

ایشان در ادامه فرمودند: هریک از ما باید به این مقوله توجه کنیم و فرزندان و جوانانِ پسر و دختر خود را در این مسیر قرار دهیم، البته نه با اعمال فشار و برخوردِ آمرانه، بلکه باید با نرمی، مهربانی، عطوفت و عنایت بیشتر و بهتر همراه باشد تا ـ خدای ناکرده ـ کارشان به جایی که مایه ی خشم و غضب خدای متعال است نینجامد. در مضمون روایات آمده است: چون در آخر الزمان، فرشتگان در میان هزاران غیر صالح که همه روزه می میرند یک انسان صالح و درستکار می بینند دچار تعجب می شوند و از یکدیگر می پرسند: «چگونه ازدام شیطان رهید و انسانی صالح و درستکار شد؟».

معنای دیگر روایت فوق این است که بسیاری از مردم آخرالزمان گرفتار شیطان هستند و اسیر دام وی می شوند.

ایشان تأکید کرده، فرمودند: باید هرچه بیشتر مواظب باشیم و سخن حق را نه تنها به فرزندان و نزدیکانمان که به همگان برسانیم و بدانیم تنها کلام و سخن حق، سخن خدای متعال و پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و اهل بیت علیهم السلام است. البته تنها رساندن ملاک نیست، بلکه باید ابلاغی آشکار و شفاف و مستند و محکم باشد. به دیگر بیان این که، در گفتگو با طرف مقابل نگوییم: «فقط وظیفه دارم به تو بگویم» بلکه باید فرزندان، خویشاوندان، نزدیکان، اطرافیان و همسایگان را در هر جایی که باشند با امر به معروف و نهی از منکر در مسیر صحیح و روشن قرار دهیم و بدانیم که این امر به تمام ما واجب کفایی است و اگر کسی از عهده ی آن برنیاید بر همه ی ما واجب عینی خواهد شد.

حضرت آیت الله العظمی شیرازی مدظله العالی در پایان فرمودند: در حال حاضر آن تعداد افرادی که از عهده ی امر به معروف و نهی از منکر برآیند وجود ندارد، چراکه اگر می بودند جهان این چنین آکنده از ظلم و فساد نمی شد. لذا همگی باید به این وظیفه بپردازیم و هرکس که نتواند معذور است، اما کسی که از عهده ی آن بر می آید نباید کوتاهی کند.

امیدوارم خدای متعال به برکت اهل بیت علیهم السلام ما را با عاقبت به خیری و سلامت از این دنیا رهسپار جهان آخرت نماید، وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین.
 

  • نظری برای این خبر درج نشده است.