LOGIN
بیانات
alshirazi.org
"بازخوانی مقوله خذلان در دستگاه امام حسین علیه السلام"
مشروح بیانات آیت الله العظمی شیرازی دام ظله در گردهمایی مبلغان در آستانه محرم الحرام ۱۴۴۶
کد 46419
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 30 تیر 1403 - 13 محرّم الحرام 1446

مرجع عالیقدر آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی در آستانه فرارسیدن ماه محرم الحرام ۱۴۴۶ق، در شامگاه جمعه ۲۸ ذی الحجة الحرام ۱۴۴۵ق (۱۵ تیرماه ۱۴۰۳) سخنانی را در حضور جمعی از علما، فضلا و مبلغان ایراد فرمودند که مشروح بیانات مرجع عالیقدر بدین شرح می باشد:

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم

فرارسیدن ایام حزن و اندوه حسینی را در ابتدا به مقام بلندمرتبه و پایدار صاحب ولایت کبری و امامت عظمای الهی، حضرت بقیة الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف، و سپس به شما حاضران در این مراسم و تمام مؤمنانی که در هر گوشه ای از عالم صدای من به آنان می رسد، تعزیت عرض می کنم.

امیدوارم خدای عزوجل به برکت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام در فرج آن حضرت تعجیل نماید، چراکه تا این آرزو محقق نشود، آن حضرت «الوتر الموتور» باقی خواهند ماند.

در آستانه دو ماه عزای محرم الحرام و صفر الاحزان دیگری هستیم. بنا به تعبیر روایات، مصیبت روز عاشورا بزرگ ترین مصیبت تاریخ است که حتی حورالعین ساکن در بهشت برین و اهل زمین و آسمان و دریا و حتی حیوانات برای آن عزاداری کرده اند. بنده به چنین مطلب غریبی در مورد هیچ مصیبت و ألمی بر نخورده ام.

اگر عمر انسانی کفاف دهد و او هزار سال را در این دنیا به مطالعه مطالبی که در روایات و تواریخ راجع به حضرت امام حسین علیه السلام نقل شده است، بگذراند، نمی تواند این دریای عظیم را غور کند و نمی از یَم آن بر گیرد.

مطلبی که بنا دارم به بیان آن بپردازم و مختصری در رابطه با آن سخن بگویم مربوط به زمان ولادت حضرت امام حسین علیه السلام می شود. ولادت آن حضرت نیز همانند سایر خصائص الحسینیة رازآلود و غریب است. مطلب شگفت در این خصوص این است که حضرت رحمة للعالمین، رسول مکرم اسلام صلی الله علیه وآله در هنگام ولادت حضرت امام حسین علیه السلام لب به نفرین گشودند و از خدای متعال برای افرادی طلب نفرین کردند. رسول رحمت به نخستین کلامی که لب گشودند این جمله بود: «اللهمَّ اخذل مَن خذله؛ خدایا، خوار کن کسی را که او را خوار کند».

همگان می دانیم که آن وجود نازنین چنین الفاظی را در روز غدیر و هنگام اعلام وصایت امیرمؤمنان علیه السلام نیز بر زبان جاری کردند، اما تفاوت میان این دو واقعه این است که در آن روز دعا بر نفرین در کلام رسول خدا صلی الله علیه وآله مقدم شده بود و آن حضرت چنین فرمودند: «اللهم انصر من نصره واخذل من خذله؛ خدایا، یاری کن هرکس را که علی را یاری کند، و خوار کن کسی را که علی را خوار کند». این در حالی است که رسول خدا صلی الله علیه وآله در روز ولادت حضرت امام حسین علیه السلام رو به درگاه پروردگار قادر متعال کردند و ابتدا خذلان کنندگان در حق آن حضرت را نفرین کردند و همگان می دانیم که آن وجود بی منتهی به فرموده قرآن کریم قادر مطلق است: «اِنَّ اللّهَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ؛ قطعاً خدا برهمه چیز توانا است».

خذلان چیست؟

همانطور که می دانید «خذلان» واژه ای عربی است و در مواردی به کار می رود که شخصی از یاری رساندن به شخص دیگری علی رغم توانایی سر باز زند و یا اینکه کم تر از توانش به او یاری رساند. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در این کلام خود از خدای متعال درخواست کردند که هر آن کسی که به حضرت امام حسین علیه السلام یاری نرساند را او نیز یاری نکند. در اصطلاح عالمان علم عرب این یک رخداد و واقعه حقیقیه است و نه قضیه ای خارجیه. به این معنا که در هنگام تولد امام حسین علیه السلام کسی به آن حضرت ظلمی روا نداشته بود که رخدادی خارجی باشد و دچار نفرین رسول خدا صلی الله علیه وآله شود، بلکه این نفرین در تاریخ امتداد می یابد و هر زمان که در طول تاریخ ظلمی به آن حضرت روا داشته شود، نفرین رسول خدا صلی الله علیه وآله محقق شده، گریبان ظالم را می گیرد، لذا از آن لحظه به بعد این نفرین به ظلم هایی که معاویه و امثال او در حق آن حضرت کردند تا روز عاشورا و پس از آن تا آخرین لحظه دنیا مترتب شد و در کمین ظالمان و کسانی است که در یاری آن حضرت کوتاهی کرده و می کنند. با این توضیح نفرین رسول خدا صلی الله علیه وآله منحصر در روز عاشورا نیست، بلکه این روز مصداق بزرگ ترین خذلانی است که در حق آن حضرت روا داشته شد و عده ای آن حضرت را یاری نکردند و فراتر اینکه عده ای به ظالمان به آن حضرت یاری رساندند؛ خدا همه آنان را لعنت کند.

پس اصل در این کلام رسول خدا صلی الله علیه وآله این است که نفرین آن حضرت قضیه ای حقیقیه است و ظهور در این مطلب دارد، مگر اینکه برای موردی، قرینه ای بر خارجیه بودن آن وجود داشته باشد. اگر نگاهی به آغاز تا پایان فقه و همینطور آیات و روایات که از مقام ارجاع و استدلال برخوردارند بیندازیم، می بینیم فقها بر این مطلب اتفاق نظر دارند که هرگاه قضیه ای حقیقیه به وجود آمد، خارجیه بودن آن محتاج به قرینه است.

با این توضیح هرکس که دست از یاری حضرت امام حسین علیه السلام در هر برهه و زمانی از تاریخ بردارد و یا کم تر از مقدار توانایی اش به آن حضرت یاری برساند، در حق حضرتش خذلان کرده است و شامل نفرین رسول خدا صلی الله علیه وآله می شود.

بنده در تاریخ و روایات به موردی مشابه به این مورد بر نخورده ام که رسول خدا صلی الله علیه وآله در هنگام ولادت فردی، حتی سایر معصومان علیهم السلام چنین جمله ای فرموده باشند، با اینکه آن حضرت قنداقه امیرمؤمنان علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها و حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام را نیز در هنگام ولادتشان در آغوش گرفتند، اما رسول خدا صلی الله علیه وآله در حقشان چنین دعایی نکردند. این در حالی است که آنان نیز در طول زندگی شان مصائب دشواری را متحمل شدند و ازسوی امت مورد خذلان قرار گرفتند. واضح است آن چندنفری که در رأس ظلم به امیرمؤمنان و حضرت زهرا سلام الله علیهما بودند، تنها دشمنان آنان نبودند و اعوان و انصاری داشتند که یاری ‌گر ظالمان شدند، که جمع زیادی از آنان را پیرمردانی تشکیل می دادند که ادعای مصاحبت با رسول خدا صلی الله علیه وآله را داشتند. تمام این افراد امیرمؤمنان علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها را تنها نهادند و در حق آنان خذلان کردند.

حضرت امام صادق علیه السلام به یکی از اعوان الظلمة فرمودند که اگر او و امثال او نبودند، ظالمان به تنهایی نمی توانستند در حق اهل بیت علیهم السلام ظلم روا دارند. تا بوده همین بوده و در طول تاریخ همواره کسانی بوده اند که یاری گر ظالمان و تنهاگذارنده مظلومان بوده اند. خدای متعال نیز در قرآن کریم به آن اشاره کرده، فرموده است: «فَرِيقٌ فِي الْجَنَّةِ وَفَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ؛ گروهى در بهشت‌ جای دارند و گروهى در آتش سوزان». پدید آمدن این دو دسته در نتیجه آزمونی است که خدای متعال از انسان ها در این دنیا می گیرد. همواره ظالمانی در این دنیا پدید می آیند و افرادی نیز به طمع مال یا قدرت و یا از روی ترس و یا هر علت دیگر آنان را تأیید کرده، یاری می دهند و یا لااقل دست از یاری مظلوم می کشند.

با همه این ها می توان این نفرین رسول خدا صلی الله علیه وآله و این رفتار بی مانند را خصیصه ای از خصائص حسینی دانست که بنده در رابطه با سایر معصومان علیهم السلام به آن بر نخورده ام، البته همانطور که بیان آن رفت، مشابه این دعا در حق امیرمؤمنان علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه وآله در روز غدیر وارد شد، اما در آن کلام جدای از اینکه دعا بر نفرین مقدم بود، در هنگام ولادت آن حضرت چنین جمله ای از رسول خدا صلی الله علیه وآله صادر نشد و آن حضرت نه در هنگام ولادت امیرمؤمنان علیه السلام، بلکه در هنگام ولادت سایر معصومان علیهم السلام نیز لب به چنین نفرین سفت و سختی نگشودند و از خداوند درخواست نکردند که دست از یاری کسانی بکشد که آن حضرات علیهم السلام را یاری نکنند و یا کم تر از توانشان یاری برسانند، بلکه این جمله و این رخداد منحصر در وجود نازنین حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام است.

خذلان الهی نیز دامنه گسترده ای دارد که خذلان در دنیا تنها بخشی از آن است و آخرت را نیز شامل می شود. ای کاش دامنه این خذلان تنها دنیا را شامل می شد و به آخرت نمی کشید. دنیا چند صباحی بیش نیست و عاقبت به پایان می رسد، اما آخرت است که پایانی ندارد.

ما و مصادیق یاری و خذلان امام حسین علیه السلام

از آنجایی که این مطلب قضیه ای حقیقیه است، یاری رساندن به امام حسین علیه السلام و ترک نصرت آن حضرت در زمان ما نیز مصادیق خود را دارد، همانگونه که هزار سال آینده نیز مصادیق خود را می یابد و پیش از زمان ما نیز مصادیقی داشته است. در این میان آنچه برای ما حیاتی است اینکه بدانیم در زمان ما مصادیق یاری رساندن به حضرت سیدالشهدا علیه السلام و مصادیق ترک نصرت آن حضرت چیست؟

درست است که عاشورای عصر ما عاشورای سال ۶۱ هجری نیست و اول محرم الحرام در زمان ما همان محرمی نیست که در روزهای نخست آن حضرت امام حسین علیه السلام در راه کربلا باشند و هزار و چهارصد سال از آن روزها می گذرد، اما آیا نمی توان در این عصر به یاری آن حضرت شتافت و آیا در عصر ما نمی توان در زمره کسانی قرار گرفت که آن حضرت را یاری نکردند؟ همه می دانیم که چنین نیست و در عصر ما نیز آن حضرت مصادیقی از یاری و خذلان دارند. امروزه شعائر حضرت امام حسین علیه السلام موردی است که اگر در همه انواع خود، از زیارت آن حضرت گرفته تا عزاداری ها و نوحه سرایی ها و سایر انواع شعائر حسینی، تقویت شوند، یاری آن حضرت به شمار می رود و اگر به آن بی اعتنایی و یا خدای ناکرده با آن مبارزه شود، مصداق خذلان و دشمنی با آن حضرت است.

بازگفتی در رابطه با شعائر حسینی

بنده بارها عرض کرده ام و به مناسبت بار دیگر تکرار می کنم که به روایتی بر نخورده ام که مشخصاً در آن از لفظ شعائر حسینی استفاده شده باشد اما با این حال نیازمند آن هم نیستیم که در روایتی مشخصاً از تعبیر شعائر حسینی نامی برده شده باشد، چراکه معصوم علیه السلام فرموده اند: «علینا القاء الاصول وعلیکم التفریع؛ این برعهده ما است که اصول اولیه را ارائه دهیم و شما باید فروع آن را بیابید و تطبیق دهید».

تمام قضایای حقیقیه این گونه اند. ازسوی دیگر در چیستی شعائر نیز مصادیقی معین و مشخص نشده است. از این رو باید به سراغ عرف رفت و دید که عرف چه مصادیقی را برای شعائر مشخص می کند؛ این مطلب در کتب متعدد فقهی، ازجمله کتاب وزین جواهر و سایر کتب به کرات و مرات بیان شده است. به تعبیری گفته اند «إن الحکم إلّا لله؛ حکم فقط از آن خداست». از همین جهت حکم شرعی از جانب خدای متعال صادر می شود و اگر برای آن مصادیقی ازسوی خداوند معین و مشخص نشد، به عرف ارجاع داده می شود و هرآنچه عرف برداشت کرد، در چارچوب مصادیق آن حکم شرعی قرار می گیرد. شعائر نیز جمع شعیره است و در لغت به موهای ریزی گفته می شود که در سطح بدن انسان ها وجود دارد و جزئی از بدن به حساب می آید. از این رو فقها فرموده اند که در وضو و غسل باید این موهای ریز نیز شسته شوند، با اینکه شستن مو در غسل واجب نیست. زمانی که این واژه را در قضیه حضرت امام حسین علیه السلام وارد می کنیم، بر هر آن چیزی که از نظر عرف عام، و نه عرف خاص و یا عرف متشرعه، تجلیل و گرامیداشتی از آن حضرت باشد، جزو شعائر ایشان به حساب می آید و از آنجایی که قضیه حقیقیه است، لزومی ندارد که در زمان معصومان علیهم السلام وجود داشته باشد.

با این بیان، دسته جات عزاداری و سینه زنی و ضریح مطهری که از طلا و نقره ساخته و بر مزار حضرت امام حسین علیه السلام نصب شده و یا گنبد طلایی که در حرم کار شده و حتی بنای صحن و حرم برای آن حضرت با اینکه در زمان حضرات معصوم علیهم السلام وجود خارجی نداشته اند، جزو شعائر مقدس حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام هستند. پس لزومی ندارد که هرکدام از شعائر حسینی در زمان معصومان علیهم السلام پدید آمده باشند و تأیید معصومان علیهم السلام را مباشرةً کسب کرده باشند، به همین دلیل امثال دسته عزای بزرگ طویریج که قدمت آن به حدود دویست سال قبل بر می گردد و شرکت کنندگان در آن با سر و پای برهنه و آن هیبت خاص از منطقه طویریج به سمت حرم مطهر حضرت امام حسین علیه السلام می دوند تا خود را به مزار مطهر آن حضرت برسانند، از شعائر مقدس حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام است، هرچند که در زمان ائمه معصوم علیهم السلام هیچ شخصی با چنین حالتی به زیارت آنان مشرف نشده است. البته در رابطه با پابرهنه بودن در روز عاشورا و یا لباس سیاه بر تن کردن در عزای امام حسین علیه السلام روایت خاص به دست ما رسیده و حتی ائمه علیهم السلام نیز، همچون حضرت امام هادی علیه السلام و حضرت امام حسن علیه السلام در عزای امام حسین علیه السلام لباس سیاه بر تن کرده اند، اما اینکه برای هر شعیره ای روایتی صادر شده باشد، چنین نیست.

با این توضیحات به صورت مجمل و مختصر بدانیم که هرچیزی که به نحو العموم یا به نحو الخصوص از محرمات نباشد و از نظر عرف عام، و نه عرف خاص و یا عرف متشرعه، تجلیل از مقام حضرت سیدالشهدا علیه السلام باشد، از شعائر آن حضرت است، تقاوتی هم ندارد که در شهر مقدس کربلا اجرا شود، یا در سایر کشورهای اسلامی و یا غیراسلامی و یا در هر زمانی. به عنوان مثال سنت حسنه ای در این سال های اخیر رواج یافته است که در سالیان گذشته وجود نداشت مبنی بر اینکه عده ای قبل از فرارسیدن ماه محرم الحرام به عنوان پیشواز این ماه عزا لباس سیاه بر تن می کنند و یا اقامه عزا می کنند. این اعمال نیز از شعائر مقدس امام حسین علیه السلام است، چراکه بر تعظیم و بزرگداشت از مقام حضرات معصومین علیهم السلام، مخصوصاً وجود حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام دلالت می کنند.

آگاهی بخشی جهانی

به مناسبت سخن رفتن از حضرت امام حسین علیه السلام و شعائر آن حضرت به مطلب حائز توجهی درخصوص آن حضرت اشاره می کنم. همگان می دانیم که در قرآن کریم در مقام های مختلف تمام بشر مخاطب قرار داده شده، خداوند از تعبیر «أَيُّهَا النَّاسُ؛ ای مردم» استفاده کرده است. «ناس» بر تمام افراد بشر دلالت می کند و در عصر ما حدود هشت میلیارد انسان بر روی کره زمین زندگی می کنند. همینطور پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در روز غدیر از تعبیر «مَعَاشِرَ النَّاسِ» استفاده کرده اند، با اینکه تمام آن جمعیت بزرگ را مسلمانان تشکیل می دادند و به حسب ظاهر غیر مسلمانی، اعم از مسیحی و یهودی و مجوسی و هر تیره دیگری از مشرکان در میان شان حضور نداشت. این به آن معناست که سخنان آن حضرت در روز غدیر مختص به مسلمانان حاضر و یا تمام مسلمانان نبود، بلکه روی سخن رسول خدا صلی الله علیه وآله با تمام ابنای بشر از هر دین و مذهبی بود.

این گونه سخن گفتن همینطور در کلام امیرمؤمنان علیه السلام در نهج البلاغه و غیر آن، و در کلام حضرت زهرا سلام الله علیها در خطبه پرباری که در مسجد پیامبر صلی الله علیه وآله در جمع مسلمانان و صحابه آن حضرت، اعم از مؤمن و منافق، ایراد کردند، و حتی در کلام سایر ائمه علیهم السلام، به چشم می خورد و ناظر بر آن است که روی کلام آنان تنها با مسلمانان نبوده و تمام بشر را مد نظر داشته اند.

از این رو باید سخنان آن حضرات علیهم السلام به تمام انسان های روی زمین رسانده شود. پرداختن به این امر واجب است و فراهم آوردن مقدمه وجودِ واجبِ مطلق نیز واجبی دیگر است.

فراهم آوردن این مقدمه برعهده تمام مکلفان در هر نقطه ای از عالم است، تفاوتی هم میان عالمان حوزوی و یا دانشگاهیان و حتی کسبه نیست و هر زن و مردی به مقدار درک و توانش در این خصوص مسئولیتی دارد، چراکه قدرت از شروط عامه تکلیف است و هر انسانی از قدرت بالقوه فراوانی برخوردار است. علی کل حال، پرداختن به این موضوع واجبی کفایی است که در زمانه ما من فیه الکفایه برای پرداختن به آن وجود ندارد و به واجب عینی مبدل شده است. پس بر تمام افرادی که می توانند به این موضوع بپردازند واجب است که در این زمینه ایفای نقش نمایند. آیا معارف، فکر و سیره رسول خدا صلی الله علیه وآله و امیرمؤمنان علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها و حضرات امام حسن و امام حسین علیهما السلام به تمام هشت میلیارد انسان روی زمین رسیده است؟ باید ندای «أَيُّهَا النَّاس» قرآن کریم و «مَعَاشِرَ النَّاسِ» رسول خدا صلی الله علیه وآله و «أَيُّهَا النَّاس» حضرت زهرا سلام الله علیها را به گوش و قلب تمام انسان ها رسانید. فعالیت در این زمینه واجبی عینی برعهده تمام کسانی است که قدرت پرداختن به آن را دارند. در این میان گاهی تزاحماتی میان واجبات عینیه به وجود می آید که انسان باید به واجب اهم بپردازد.

طبق آنچه بیان شد و با استناد به قرآن کریم و پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله عترت پاک آن حضرت علیهم السلام، امروزه رساندن پیام عاشورا و ماجرای آن به عالم، واجبی عینی برعهده تمام مردان و زنان است و اگر کسی قدرت بر چنین کاری داشت و کوتاهی کرد و یا به مقدار توان به این امر نپرداخت، نسبت به دستگاه امام حسین علیه السلام خذلان کرده است و در پی آن دچار خذلان خدای متعال خواهد شد.

خدای متعال در قرآن کریم می فرماید: «اِن تَنصُروا اللهَ یَنصُرکُم؛ اگر خدا را یاری کنید، شما را یاری می کند». آن ذات قادر مطلق نیازی به یاری ما ندارد اما نصرت خداوند واجب و خذلان او حرام است. همینطور خذلان معصومان علیهم السلام نیز حرام است.

در این میان خذلان در دستگاه حضرت سیدالشهدا علیه السلام عقوبتی به مراتب سنگین تر دارد و باید مراقب بود که در حق آن حضرت کوتاهی نشود، چراکه نفرین رسول خدا صلی الله علیه وآله را در پی دارد.

خذلان فرهنگی امام حسین علیه السلام

می توان خذلان نسبت به آن حضرت را به دو دسته تقسیم کرد که مورد نخست خذلان فرهنگی نسبت به ایشان است، به این معنا که باید فرهنگ آن حضرت به دنیا برسد. حضرت امام حسین علیه السلام در مقام بیان چرایی حرکت خود فرمودند: «اريد أن... أسير بسيرة جدي وأبي علي بن أبي طالب؛ هدف من ... احيای سنت و قانون جدم و راه و رسم پدرم، علی بن ابی طالب است». آن حضرت در این کلام علاوه بر اینکه به سیره جد و پدرشان حضرت امیرمؤمنان علیه السلام اشاره کرده اند، به نام پدر بزرگوارشان تصریح کرده اند. علت این تأکید چیست؟

همانطور که می دانید در آن عصر تا سال ها امیرمؤمنان علیه السلام در هر نماز جمعه ای آماج لعن و نفرین قرار می گرفتند. مرحوم علامه امینی رضوان الله علیه در کتاب الغدیر نقل می کند که در هر جمعه بر بالای بیش از هفتاد هزار منبر آن حضرت را لعن می کردند: «قد كان فيما جعلوه سُنّة، سبعون ألف منبر وعشره * من فوقهن يلعنون حيدرة؛ از آنچه سنت می دانستند این بود که بر روی هفتاد هزار و ده منبر امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام را لعن می کردند».

حال محاسبه کنید که در تمام آن سال ها دشمنان چه بغض و کینه ای از امیرمؤمنان علیه السلام در دل های مردم کاشته بودند. و شما می بینید که در واقعه کربلا دشمنانی که در مقابل حضرت امام حسین علیه السلام صف کشیده بودند، به آن حضرت چنین گفتند: «نقاتلك بغضاً منا لأبیك؛ ما به خاطر نفرت از پدرت با تو می جنگیم». با این توضیح عیان است که تصریح به نام مبارک امیرمؤمنان علیه السلام در کلام حضرت سیدالشهدا علیه السلام کاملاً با هدف خاصی ازسوی آن حضرت انجام شده است و ایشان می خواستند از این طریق به عالم بفهمانند که سیره امیرمؤمنان علیه السلام نجات بخش آنان است که البته این سیره همان سیره رسول خدا صلی الله علیه وآله بود.

پس همگان، اعم از مردان و زنان و دانشگاهیان و حوزویان و کاسبان و تاجران و...، باید به هوش باشیم تا مبادا خذلانی در زمینه فرهنگی در قبال حضرت امام حسین علیه السلام از ما سر بزند.

سیره بی نظیر امام حسین علیه السلام

اگر در ماجرای کربلا دقت کنیم، سیره حضرت امام حسین علیه السلام را در وقایعی که در خلال آن رخ داد، خواهیم دید، و می بینیم که هرکدام از آن ها در نوع خود کم نظیر و حتی بی نظیر است. به عنوان مثال ماجرای آب رساندن حضرت امام حسین علیه السلام به حُرّ و سپاهیان او نمونه ای است که در تاریخ بشریت بی مانند است و شایسته است به گوش دنیا رسانده شود. ما آب دادن به دشمن را در ماجرای صفین شاهد هستیم. در آن واقعه در ابتدا دشمنان آب را به روی سپاه امیرمؤمنان علیه السلام بستند و سپس سپاه امیرمؤمنان علیه السلام بر آب مسلط شدند اما مانع از دسترسی دشمنان به آن نشدند. اما در ماجرای امام حسین علیه السلام و سپاه حر رخداد محیرالعقولی را می بینیم. در آن واقعه هزار مرد جنگنجو و مسلح با شمشیرهای آماده رزم به سپاه امام حسین علیه السلام رسیدند. پاکی شیر مادر حر سبب شد که با امام حسین علیه السلام نجنگند وإلّا اگر میان آنان در آن لحظه جنگی در می گرفت، حضرت ابالفضل العباس علیه السلام به تنهایی قادر بود آن سپاه را تارومار کنند.

حر و سپاهیانش راه را بر امام علیه السلام و همراهانشان بستند و در مقابل آن حضرت قرار گرفتند در حالی که همگی تشنه بودند. اما امام علیه السلام به همه آنان آب داد و حتی روایات از برخورد غریبی سخن می گویند. به گفته روایات مردی از سپاهیان حر دیرتر از سایرین رسید. حضرت امام حسین علیه السلام نه تنها به او آب دادند، بلکه بدن اسب او را نیز با آب خنک کردند: «ورشف الخیل ترشیفاً». این برخورد در تاریخ بی نظیر است.

خذلان فرهنگی نسبت به حضرت امام حسین علیه السلام این است که این مطالب و این سیره ناب به مردم دنیا نرسد. پس آنانی که از دست شان بر می آید، وظیفه دارند تا از راه های مختلف، نظیر: ماهواره یا موبایل یا مجلات و جرائد و...، به این وظیفه بپردازند. ماجرای برخورد امام علیه السلام با حر به تنهایی قادر است دنیا را از غفلت بیرون آورد و نجات دهد. بنده به جِد می گویم که این تعامل در تاریخ بشر بی نظیر است. سایر تعاملات آن حضرت نیز از چنین قدرت و ویژگی ای برخوردار است. پس نباید در حق آن حضرت خذلان فرهنگی صورت بگیرد، هرچند که در دنیای امروز شاهد خذلانی وسیع در قبال آن حضرت هستیم و مقصر چنین وضعیتی کسانی هستند که آن حضرت را یاری نکردند و یا کم تر از توان خود به آن حضرت یاری رسانده اند.

خذلان شعائری

مورد دومی که باید در قبال حضرت سیدالشهدا علیه السلام مراعات شود این است که آن حضرت خذلان شعائری نشوند، به این معنا که شعائر مقدس ایشان تقویت و پشتیبانی شود. متأسفانه برخی خواسته یا ناخواسته به دشمنی با شعائر آن حضرت می پردازند و با بیان سخن های سخیف و بی پایه سعی دارند شعائر آن حضرت را ضعیف سازند. به عنوان مثال برخی می گویند که فلان شعیره در زمان ائمه معصوم علیهم السلام نبوده است و نوظهور بودن آن شعیره یا پدیدآمدنش در گذر زمان را دلیلی بر بطلان آن شعیره می دانند. طرفه اینکه برخی از این افراد ادعای علم دارند و خود را صاحب نظر می دانند. اگر کسی روایات کتاب شریف رسائل را مرور کرده باشد، یا کتاب فرائد شیخ انصاری و کتاب کفایه را خوانده باشد، و حتی یک دهم از فقه را بداند، چنین سخنی بر زبان نمی آورد، چراکه کسی که با این کتاب ها و فقه شیعه آشنایی داشته باشد، خوب می داند که ملاک در این گونه مسائل این نیست که از ائمه معصوم علیهم السلام درخصوص آن تصریحی وجود داشته باشد و یا به آن عمل کرده باشند و یا تأیید تقریری از معصومان علیهم السلام داشته باشد.

عبرت های عاشورایی

به هر روی، ممانعت از خذلان شعائری در حق امام حسین علیه السلام اینگونه حاصل می شود که برفرض مثال هرکس به مقداری که از او بر می آید در مجالس آن حضرت علیه السلام شرکت کند و برای آن مقداری که در مجالس حسینی حضور ندارد، عذر داشته، در پیشگاه خدای متعال معذور باشد. و اگر کسی می تواند مراسمی برای آن حضرت برپا کند، چنین نماید. اگر از این مسئولیت ها بدون عذر موجه سر باز زند و در این مورد کوتاهی کند، مصداق خذلان نسبت به حضرت سیدالشهدا علیه السلام است و نفرین رسول خدا صلی الله علیه وآله را در پی دارد.

بنده ماجرایی در این خصوص را در مناسبت دیگری در همین مکان نقل کردم. این ماجرا را یکی از عالمان بزرگ شیعه که سال ها پیش ازدنیا رفتند، برای من نقل کردند. ایشان نقل می کرد که در ایام جوانی شان در دهه عاشورایی حوزه های علمیه تعطیل شد. این رسم از قدیم الأیام در میان حوزه ها و مدارس علمیه وجود داشت و تا امروز ادامه یافته است تا طلاب بتوانند به تعظیم شعائر حسینی بپردازند، اما متأسفانه امروزه چنین کاری کم رنگ شده و مناسبت های دیگری را تعطیل اعلام می کنند. علی کل حال، ایشان نقل می کردند در سالی که درس و بحث های طلاب در دهه اول از محرم الحرام تعطیل شد، ایشان با خود فکر کرده بود که بهتر است تنها در یک مراسم شرکت کنند و مابقی اوقاتشان را به مطالعه درس های علمی اختصاص دهند، چراکه شرکت نکردن یک نفر در مراسم عزاداری، سبب تضعیف آن نمی شود. ایشان در ذهن و به خیال خود این کار را أهم تشخیص دادند و دهه اول محرم آن سال را تنها در یک مجلس عزاداری حضور یافتند و مابقی وقتشان را صرف مطالعه علمی کردند.

آن عالم می گفتند که پس از آنکه دهه اول محرم به پایان رسید از روز یازدهم دچار چشم درد شدیدی شدند به طوری که تا بیستم محرم قادر نبودند حتی یک کلمه مطالعه کنند. آن عالم علی رغم اینکه در این کار قاصر بود، اما دچار تبعات انتخاب خود شد و خوشا به حال او که در این دنیا نتیجه عمل خود را دید و به آخرت موکول نشد. در دستگاه حضرت سیدالشهدا علیه السلام قاصر و مقصر تفاوتی ندارند و هردو نتیجه عمل خود را می بینند، مقصر در نتیجه عمل خود عقوبت می شود و قاصر نیز گرفتار حکم وضعی و تکوینی در این دستگاه می شود. آن عالم حتما در انتخاب خود قاصر بود و تقصیری از ایشان سر نزد اما جریان حضرت امام حسین علیه السلام جریانی استثنایی است و ماجراها و داستان ها در این زمینه به ده ها و صدها قصه محدود نمی شود.

به عنوان مثال داستان مردی که در ماجرای کربلا در لشکر عمربن سعد جای گرفت، در کتب مختلفی، ازجمله در کتاب بحارالأنوار ذکر شده است. این فرد در روز عاشورا در لشکر عمر بن سعد که اقلاً سی هزار نفر دیگر در آن حضور داشتند، جای گرفت اما با امام حسین علیه السلام به هیچ نحوی نجنگید. مدتی پس از واقعه عاشورا روزی از خواب بیدار شد و شروع به فریاد زدن کرد و کور شد. او گفته است که در عالم خواب رسول خدا صلی الله علیه وآله را دیده است که او را به سبب حضور در کربلا مؤاخذه کردند. او نیز در جواب به آن حضرت عرض کرده بود که در انتهای سپاه دشمن قرار داشته و نه شمشیری زده است و نه سنگی پرتاب کرده و هیچ اقدام دیگری نکرده است. پیامبر خدا صلی الله علیه وآله در جواب به او پاسخی دادند که گویای آن است که ماجرای حضرت امام حسین علیه السلام استثنائی است. آن حضرت در جواب فرموده بودند: «کثرت السواد علی ابني؛ بر سیاهی لشکر دشمن فرزندم افزودی». سپس میله ای را در خون زدند و به چشمان آن مرد کشیدند و او کور شد. این سخن بسیار غریب است. سی هزار تن مرد جنگی همراه با اسب و ابزارآلات جنگی اگر در یک نقطه جمع شوند، محدوده وسیعی حدود یک فرسخ را اشغال می کنند و حضور یک نفر در چنین جمعیتی اصلاً به چشم نمی آید و حضور او نیز عرفاً افزودن به آن جمعیت عظیم حساب نمی شود، اما این گونه جریان ها در دستگاه حضرت امام حسین علیه السلام عرفی نیستند و دقی مورد محاسبه قرار می گیرند. پس به این ترتیب آن فرد با حضورش در سپاه دشمن، جمعیت سی هزار نفری آنان را به سی هزار و یک نفر افزایش داده بود و مستحق چنین عذابی از جانب خداوند شد. ماجرای حضرت امام حسین علیه السلام استثنایی بزرگ در عالم است.

توسعه شعائر حسینی

مطلب درخور توجه دیگر در رابطه با حضرت امام حسین علیه السلام موضوع توسعه شعائر ایشان است. در این زمانه در بسیاری از کشورهای دنیا کم و بیش مجالس حسینی و عزاداری ها و دسته جات و همه نوع شعیره ای وجود دارد، اما هنوز این شعائر در تمام نقاط دنیا دیده نمی شود. در این خصوص باید ایفای نقش کرد تا تمام مردم دنیا با شعائر حضرت امام حسین علیه السلام آشنا شوند و شعائر حسینی به تمام مردم دنیا برسد، مخصوصاً در کشورهای غیراسلامی، چراکه در کشورهای اسلامی کم و بیش اقامه انواع شعائر حسینی وجود دارد. اما با این وجود حتی در کشورهای اسلامی شهرها و روستاهایی وجود دارد که در آن اثری از شعائر حسینی وجود ندارد. کسانی که توان و قدرت آن را دارند که در این نقاط فعالیتی انجام دهند و حرج و ضرری هم آنان را تهدید نمی کند، مثلاً می توانند در آن مکان ها حسینیه ای احداث کنند و یا در شهر یا روستایی مراسمی اقامه کنند یا برای چنین کاری هزینه کنند و شخصی را موظف سازند که شعائر حسینی را در این نقاط اقامه کند، اگر چنین نکنند، در حق حضرت امام حسین علیه السلام خذلان کرده اند.

حزن و شادی

به مناسبت بیان این مطلب بد نیست به صورت مختصر به مطلب مهمی اشاره کنم که این روزها بر سر زبان ها افتاده است و آن اینکه می گویند فرهنگ اهل بیت علیهم السلام سرتاسر عزا و عزاداری است. اینگونه نیست. فرهنگ اهل بیت علیهم السلام هم شامل عزاداری و هم شامل شادی است و همانگونه که در کلام معصوم علیه السلام وارد شده است که «شیعتنا ... یفرحون لفرحنا ویحزنون لحزننا»، شیعیان در ایام شادی اهل بیت علیهم السلام، همانند: عید غدیر و اعیاد دیگر و موالید اهل بیت علیهم السلام، شاد و در ایام غم آنان، همچون ماه های محرم و صفر اندوهگین هستند، فرهنگ اهل بیت علیهم السلام اینگونه است.

معصوم علیه السلام ما را به خواندن زیارت مقدس عاشورا در هر روز توصیه کردند، این به این معناست که لعن ظالمان اهل بیت علیهم السلام باید هر روز و در دوره سال انجام شود و ماه های محرم و صفر گل این ایام است. اما همانگونه که به این حدیث و امثال آن عمل می کنیم، نباید بخش دیگر فرمایش اهل بیت علیهم السلام که ما را به شادی در ایام شادی آنان فرمان داده اند را نادیده بگیریم. غدیر و عاشورا دو بال اسلام هستند که باید به هردوی آن ها بها داده شود.

هر ذره حساب است...

خدای متعال در قرآن کریم به مطلب جالب توجهی اشاره می کند که من در منبعی ندیده ام تا قبل از اسلام در میان فصحا و بلیغان عرب به آن اشاره شده باشد. آن حضرت در قرآن کریم سخن از «ذرة» می گوید و می فرماید: «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ؛ پس هرکس به مقدار ذرّه اى کار نيک کرده باشد، همان را ببيند، و هرکس هموزن ذره اى کار بد کرده باشد، آن را ببيند».

«مثقال» مصدر میمی و به معنای ثقل و سنگینی است اما «ذرة» به چه معناست؟ این ذره به معنای اتم که عرب زبان ها به آن ذره می گویند نیست، بلکه در این آیه معنای لغوی آن در نظر گرفته شده است و نه معنای عرفی آن. برخی تفاسیر به تبیین معنای ذره پرداخته و گفته اند که اگر در محیطی که نور در آن وجود ندارد و تاریکی حکم فرماست، روزنه ای به بیرون از آن مکان وجود داشته باشد و نور خورشید از آن روزنه به داخل محیط نفوذ کند، ذراتی در نور خورشید دیده می شوند که در هوا معلق هستند و آن ذرات همان ذره ای هستند که مد نظر قرآن کریم است. حال قرآن کریم در آیه ای که بیان شد، فرموده است که هر عملی به اندازه وزن این ذرات محاسبه خواهد شد و اشاره ای به حجم ذرات معلق در هوا نکرده است، با اینکه این ذرات دارای حجم هستند و در پی تابش نور خورشید در یک محیط تاریک به چشم می آیند، اما در محیط کاملاً روشن، مانند خیابان ها قابل رؤیت نیستند. بسیار نکته حائز توجهی است. این ذره ها از بی وزنی در هوا معلق مانده اند و من نمی دانم که چند میلیون از آن ها را اگر کنار هم قرار دهیم، وزن شان به یک گرم می رسد.

حال اگر این معادله قرآن کریم را بر دستگاه امام حسین علیه السلام تطبیق دهیم، به این معنا می شود که اگر شخصی آن حضرت را به هر نحوی اعم از: مالی، زبانی، موضع گیری و یا هر راه دیگری یاری کند، و شعائر آن حضرت را از راه های مختلف، همچون: ماهواره یا موبایل و یا اهدای پارچه های سیاه عزا، تهیه وسایل عزاداری، مثل زنجیر و طبل و سنج و... یاری کند، ذره ذره این خدمت ها در محضر الهی ثبت و ضبط می شود و نه تنها اجر و ثوابش به او تعلق می گیرد، بلکه پاداش این خدمت را با تمام وجود حس کرده و می بیند، مثلاً اگر دو نفر در حسینیه یا هیئت و یا موکبی هرکدام پنج ساعت خدمت کردند و زحمت کشیدند اما یکی از آن ها یک دقیقه یا یک ثانیه و حتی نیم ثانیه بیشتر خدمت کرد، آن یک دقیقه و یک ثانیه و نیم ثانیه نیز محاسبه می شود. این معنای ذره ای خدمت در دستگاه حضرت سیدالشهدا علیه السلام است. عکس این مطلب نیز صادق است و هر یک دقیقه و یک ثانیه و نیم ثانیه آن مورد محاسبه قرار می گیرد و چه از لحاظ فعالیت و چه مال، تک به تک به آن رسیدگی می شود.

به طور مثال روایات متعددی در رابطه با نتیجه امتناع از صرف کردن پول در راه رضای خدا وجود دارد که لزومی به ذکر همه آن ها نیست و اهل مطالعه می توانند به آن دسترسی پیدا کنند. روایتی که مد نظر بنده است در رابطه با هزینه مالی است که البته پول موضوعیت ندارد و موردی از موارد بسیار و متفاوت است. این حدیث در کتاب بحارالانوار و وسائل و سایر کتب نقل شده است و مضمون آن این است که اگر شخصی مقداری پول مازاد بر نیازهای شخصی خود دارد و می تواند آن را در یک کار خیر، مثل شعائر حسینی که از مصادیق والا و پراهمیت عمل صالح است، صرف کند اما از این کار امتناع کرد، این پول غیرمأجور از کف او خارج می شود و در راهی صرف می شود که اجری برای صاحبش ندارد. آری؛ او سرمایه اش را از دست می دهد در حالی که در ازای آن اجری به دست نیاورده است.

برای تبیین مختصر این موضوع به روایتی از امیرمؤمنان علیه السلام اشاره می کنم. آن حضرت فرمودند: «مرارة الدنیا حلاوة الآخرة؛ تلخى این جهان شیرینى جهان آخرت است». به عنوان مثال اگر در دنیا مرارتی به مؤمنی وارد شد، مثلاً پول خود را گم کند، خدای متعال این تلخی و سختی را در جهان آخرت برای او جبران می کند و چند برابر آن مبلغ به او اجر می دهد. خداوند از این تعامل با تعبیر «وَاللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ؛ و خداوند برای هرکه خواهد بیفزاید» یاد کرده است. اما اگر این شخص می توانست سرمایه خود را در راه خیر، که نمود پرفضیلت و مهم آن شعائر امام حسین علیه السلام است، صرف کند و این کار را نکرد، و پولش گم شد، دیگر در ازای تلخی ای که در دنیا نصیبش شده اجر اخروی به او تعلق نمی گیرد.

در این باب روایات متعددی وارد شده است. چند سال قبل شخصی به دیدار من آمد و گفت که پول سنگینی که بالغ بر ده ها میلیارد تومان می شد، مازاد بر مخارج خود و زن و فرزندش در اختیار دارد. به او پیشنهاد دادم که آن پول را صرف امام حسین علیه السلام کند. او بهانه آورد که پول نقد نیست و زمین در اختیار دارد. به او پیشنهاد کردم زمین را بفروشد و پول آن را صرف دستگاه امام حسین علیه السلام کند اما او دلش به این کار راضی نشد. سال بعد دوباره به دیدار من آمد و گفت تمام این سرمایه از دستش رفته است. این قاعده تنها شامل مال و پول نمی شود و اگر شخصی می توانست نیرو و آبرو و یا هر نعمت دیگری را صرف حضرت امام حسین علیه السلام کند و چنین نکرد، آن را در راهی صرف خواهد کرد که اجری دست او را نمی گیرد. بنابراین، فرمایش «مرارة الدنیا حلاوة الآخرة» که اطلاق دارد، با تعبیر «لیس مأجور» در این روایت تخصیص می خورد.

به هر حال غرض از بیان این مطالب ارائه توضیحی در رابطه با حدیث شریف پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله که در آغاز سخن به آن اشاره کردم بود. بنابراین، همگان باید در هرجایی از دنیا که زندگی می کنند، مخصوصاً کسانی که در کشورهای غیراسلامی زندگی می کنند، درجهت توسعه مجالس، هیئات، عزاداری ها، شعائر مقدس حضرت امام حسین علیه السلام و...، تلاش فراوان کنند. هزاران شهر و روستا وجود دارند که تا به امروز اثری از شعائر حسینی در آن ها به چشم نمی خورد. باید یکی پس از دیگری به این مکان ها رسیدگی شود، یا خودتان به این مکان ها بروید یا کسانی را به آنجا اعزام کنید، و یا با تأمین مالی هیئتی در آن جا دایر کنید و سپس کم کم دایره فعالیت تان را گسترش دهید.

پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در فرمایش معروف خود وعده ازدیاد و گسترش و بالندگی شعائر حسینی را دادند و فرمودند که علی رغم تلاش امامان کفر و پیروان گمراهی، جریان حضرت سیدالشهدا علیه السلام روز به روز فروزان تر و بالنده تر می شود. این حدیث را حضرت زینب سلام الله علیها در روز عاشورا به حضرت امام سجاد علیه السلام از باب تذکر یادآوری کردند، هرچند که آن حضرت خود به خوبی از این حدیث و پیام نهفته در آن مطلع بودند. علی کل حال، همگان باید در این مجال آزموده شویم تا مشخص شود چه کسی زمین خود که مازاد بر نیازهایش بود را صرف امام حسین علیه السلام می کند و چه کسی چنین نمی کند و یا اینکه مشخص شود چه کسی می تواند مبلغ بیشتری به دستگاه آن حضرت اختصاص دهد و یا چه کسی می تواند بیشتر دیگران را در این مسیر تشویق کند، اما چنین نمی کند. همه باید آزموده شویم.

اربعین جهانی

فرصت مناسبی است تا بر مسأله مهم اربعین مقدس حسینی تأکیدی داشته باشم. همگان باید در زمینه اربعین حضرت امام حسین علیه السلام به هر نحوی که می توانند ایفای نقش کنند تا این زیارت مقدس هرسال پرشورتر و باعظمت تر از سال گذشته برگزار شود. برای این امر مهم از مجالس گرفته تا وسایل ارتباط جمعی، نظیر: ماهواره، موبایل، و هر وسیله دیگری بهره بگیرید. چرا هرساله بر تعداد زائران آن حضرت افزوده نشود؟ چرا آمارهای حضور بیست میلیونی زائران حسینی در مراسم اربعین به سی میلیون و چهل میلیون و حتی صد میلیون زائر افزایش نیابد؟ آیا آن حضرت صد میلیون و پانصد میلیون مرید و دلداده در سراسر دنیا ندارند در حالی که شما می دانید حتی کفار و پیروان سایر ادیان و مذاهب غیر از شیعیان به آن حضرت ارادت دارند؟ شمار ارادتمندان به حضرت امام حسین علیه السلام در سراسر جهان به صدها میلیون نفر می رسد. این شور و اشتیاق و ارادتی که در دل های این افراد است می طلبد که عظمی راسخ در سراسر جهان و حتی در کشورهای غیراسلامی شکل بگیرد و از آزادی نسبی ای که در نقاط مختلف جهان است برای حضور میلیون ها زائر در زیارت مقدس اربعین حسینی بهره گرفته شود. باید گروه هایی چندنفره برای این منظور تشکیل شود و با مراجعه به وزیران و وکیلان و سایر مسئولان در کشورهای غیراسلامی آنان متقاعد شوند استثنائاتی را برای حضور در زیارت مقدس اربعین حسینی برای تمام شهروندان شان قائل شوند و تسهیلاتی را برای این سفر مقرر نمایند.

همینطور شایسته است کسانی که از مکنت مالی برخوردار هستند، از کسانی که توانایی مالی برای حضور در زیارت مقدس اربعین ندارند، حمایت کنند و از نقاط مختلف جهان وسایل نقلیه برای انتقال این ارادتمندان امام حسین علیه السلام مهیا سازند. سایر افرادی که خودشان توانایی مالی چنین کاری را ندارند نیز می توانند در این زمینه فعالیت کنند و برای چنین خدمتی از سایرین پول جمع آوری نمایند و وسایل نقلیه رایگان، اعم از ماشین و حتی هواپیما، در اختیار زائران قرار دهند. اجاره کردن هواپیما در دنیای خارج مسأله ای عادی است و حتی بسیاری از افراد هواپیمای شخصی در اختیار دارند. می توان این افراد را نیز قانع کرد که در ایام زیارت مقدس اربعین حسینی هواپیمای شخصی خود را در اختیار زائران قرار دهند.

پس باید برای پرشورتر و پررنگ تر برگزار شدن زیارت مقدس اربعین حضرت امام حسین علیه السلام تلاشی گسترده و همگانی در سطح جهانی صورت بگیرد تا هرسال شاهد اربعینی باعظمت تر از سال گذشته باشیم. طبق آنچه بیان شد اگر کسی بتواند در این زمینه فعالیتی در هر بعد و به هر مقدار به انجام برساند اما کوتاهی کند و یا کمتر از مقدار توانش فعالیتی انجام دهد، نسبت به آن حضرت خذلان کرده است، مگر اینکه کسی حقیقتاً در این زمینه قاصر باشد و به این ترتیب مستحق عقوبت نباشد، که البته این افراد نیز ممکن است دچار تبعات دنیایی و یا نقصان مقامات اخروی شوند.

امیدوارم خدای متعال و حضرت سیدالشهدا علیه السلام نظر رحمت خود را شامل حال بنده و شما و تمام کسانی که در هر زمانی و از هر طریقی سخنانم به آن ها می رسد، کنند تا نسبت به حضرت امام حسین علیه السلام خذلانی از ما سر نزند.

وصلی الله علی سیدنا ونبینا محمد وآله الطاهرین

  • نظری برای این خبر درج نشده است.
-->