LOGIN
بیانات
alshirazi.org
"پاداش حسینیان"
مشروح بیانات حضرت آیت الله العظمی شیرازی دام ظله در شام غریبان ۱۴۴۶
کد 46516
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 02 مرداد 1403 - 16 محرّم الحرام 1446

طبق معمول همه ساله، شامگاه روز سه شنبه دهم محرم الحرام ۱۴۴۶ق (به تقویم کشور ایران) مصادف با ۲۶ تیرماه ۱۴۰۳، بیت مرجع عالیقدر آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی در شهر مقدس قم میزبان اجتماع عزاداران حسینی بود که برای بهره گرفتن از رهنمودهای معظم له در بیت ایشان گرد آمده بودند.

در این دیدار گرم و صمیمی، مرجع عالیقدر رهنمودهایی بایسته و شایسته بیان داشتند که به شرح زیر است:

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
عظم الله أجورنا وأجورکم بمصابنا بسیدنا ومولانا الإمام الحسین علیه السلام
وجعلنا وإیاكم من الطالبین بثأره مع ولیه الإمام المهدی من آل محمد علیهم السلام

از سال شصت و یک هجری به بعد همه ساله سالروز عاشورای حسینی تجدید و سپری شده و این منوال تا به امروز ادامه یافته و طبق فرموده حضرت امام رضا علیه السلام تا «یوم الإنقضاء»، یعنی روز قیامت ادامه خواهد یافت. آن حضرت فرمودند: «إنَّ يَوْمَ اَلْحُسَيْنِ أَقْرَحَ جُفُونَنَا وَأَسْبَلَ دُمُوعَنَا وَأَذَلَّ عَزِيزَنَا بأَرْض كَرْبٍ وبلاَء وأَوْرَثَنَا اَلْكَرْبَ وَاَلْبَلاَءَ إِلَى يَوْمِ اَلاِنْقِضَاءِ؛ حادثه عاشورا اشک ما را روان ساخت و خون از چشم ما جاری کرد و عزیز ما را در سرزمین غم و اندوه خوار ساخت و تا روز قیامت برای ما غم و غصه به میراث گذاشت».

همیشه در ماتم تا «یوم الانقضاء»

به فرموده روایات، آدمیزاد هرگاه چشم از جهان فرو بندد، قیامتش آغاز می شود: «إذا مات ابن آدم قامت قيامته؛ هرگاه فرزند آدم بمیرد، قیامت او برپا می شود». اما این قیامت با «یوم الإنقضاء» تفاوت دارد. «یوم الإنقضاء» پس از آن رخ می دهد که عالم برزخ سپری شود و به روز قیامتی متصل گردد که قرآن کریم با آیه «فِي يَوۡم كَانَ مِقۡدَارُهُ خَمۡسِينَ أَلۡفَ سَنَة؛ در روزی که مدتش پنجاه هزار سال خواهد بود» آن را توصیف کرده است. این مدت تنها یک روز از قیامت است. کسانی که به سن پنجاه رسیده اند، می توانند درک کنند که این زمان چه مدت طولانی است اما این مقدار تنها مدت زمان یک روز از قیامت است.

خدای تبارک و تعالی حضرت امام حسین علیه السلام را برای روز عاشورا خلق کرد و عاشورا جریانی است که پایانی ندارد. حضرت امام رضا علیه السلام هم در فرمایشی که بیان آن رفت به این موضوع اشاره ضمنی داشته، فرمودند که ماجرای عاشورا علت مصیبت زدگی اهل بیت علیهم السلام باقی می ماند تا روز قیامت فرا رسد.

آن حضرت در این کلام خود چنین نسبتی را به شهادت حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله که از بزرگ ترین مصیبت های عالم است نداده اند، در حالی که حضرت زهرا سلام الله علیها در این رابطه فرمودند: «واُزیلت الحرمة عند مماته؛ با شهادت رسول خدا صلی الله علیه وآله حرمت از بین رفت». چه بسا چنین توصیف و جمله ای که از زبان حضرت زهرا سلام الله علیها جاری شد، در میان تمام روایاتی که از معصومان علیهم السلام صادر شده است، بی مانند باشد اما با این حال حضرت امام رضا علیه السلام چنین مصیبت عظیمی را سبب مصیبت زدگی اهل بیت علیهم السلام تا روز قیامت معرفی نکرده اند. پس از شهادت رسول خدا صلی الله علیه وآله، شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها مصیبت سنگین و جبران ناپذیر دیگری بود که بر پیکر اسلام نشست و دل اهل بیت علیهم السلام را خون کرد. امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام امام معصوم هستند و مقام عصمت مقامی است که ما قدرت درک آن را نداریم و اطلاعات و برداشت های ما در این خصوص محدود به فرمایشات معصومان علیهم السلام است. معصومان علیهم السلام به خواست خدای متعال از بالاترین درجات عصمت برخوردار هستند. با در نظر داشت این مطلب، امیرمؤمنان علیه السلام در مورد شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها و سنگینی آن فرمودند: «إنهدَّ رکنای»، به این معنا که آن حضرت دو رکن و تکیه گاه داشتند که یکی با شهادت رسول خدا صلی الله علیه وآله و دومی با شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها نابود شد. در واقع در این سخنِ امیرمؤمنان علیه السلام سنگینی شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها با سنگینی شهادت رسول خدا صلی الله علیه وآله برابری می کند. همینطور شهادت امیرمؤمنان علیه السلام مصیبت سنگینی بود که در هنگام وقوع آن جبرئیل نالۀ «تهدمت والله أرکان الهدی؛ سوگند به خدا که ارکان هدایت درهم شکست» سر داد.

آنانی که با ادبیات و علوم عربی آشنا هستند به خوبی می دانند که جمع مضاف ظهور در عموم دارد و در این جمله نیز «ارکان» جمع است و به «الهدی» اضافه شده است، به این معنا که تمام پایگاه ها و ارکان هدایت با شهادت امیرمؤمنان علیه السلام نابود شد. با این حال حضرت امام رضا علیه السلام مصیبت شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها و شهادت امیرمؤمنان علیه السلام را مایه مصیبت زدگی مدام اهل بیت علیهم السلام تا روز قیامت ندانسته اند. در مورد شهادت حضرت امام حسن علیه السلام نیز همین قضیه صادق است. اما با این حال آن حضرت علیه السلام در توصیف سنگینی مصیبت شهادت حضرت امام حسین علیه السلام فرمودند: «وأَوْرَثَنَا اَلْكَرْبَ وَاَلْبَلاَءَ إِلَى يَوْمِ اَلاِنْقِضَاءِ؛ تا روز قیامت برای ما غم و غصه به میراث گذاشت».

این مصیبت هیچ گاه تمام شدنی نیست و پایانی ندارد. در روز قیامت نیز امتداد خواهد یافت و پس از آن در بهشت نیز همین منوال جاری است و عزای حضرت سیدالشهدا علیه السلام در آن مکان نیز ادامه می یابد. شاید برخی گمان کنند که چون حضرت امام رضا علیه السلام فرموده اند این مصیبت تا روز قیامت ادامه می یابد، پس به این معناست که در آن روز مصیبت عاشورا و شهادت حضرت امام حسین علیه السلام پایان می پذیرد. نه، اینگونه نیست. اگر بخواهیم از منظر ادبیات عرب به این جمله بنگریم خواهیم دید که این جمله به قول عالمان ادبیات عرب تنها دارای منطوق است و مفهوم ندارد، به این معنا که آن حضرت بیان داشته اند که مصیبت عاشورا تا روز قیامت ادامه می یابد اما در مورد بعد از قیامت سخن نگفته اند، یعنی آن مصیبت در روز قیامت هم همین گونه است و سبب اندوه و غم اهل بیت علیهم السلام می شود. در یکی از زیارت های حضرت امام حسین علیه السلام می خوانیم: «وَلَطَمَت عَلَيكَ الحُورُ العِينُ؛ و در مصیبت تو حور العین لطمه زدند». پس در بهشت نیز عزای حضرت امام حسین علیه السلام پابرجاست.

البته گمان نرود که این فضائل سبب می شود تا مقام حضرت امام حسین علیه السلام را بالاتر از چهار معصوم قبل از ایشان علیهم السلام بدانیم. بنده بارها به روایت حضرت امام حسین علیه السلام که جدشان رسول خدا صلی الله علیه وآله، و پدرشان امیرمؤمنان علیه السلام، و مادرشان حضرت زهرا سلام الله علیها، و برادر بزرگ شان حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام، را برتر از خود معرفی کرده اند، اشاره کرده ام. فضیلتی که در سخنان حضرت امام رضا علیه السلام به آن اشاره شده است از جمله استثنائات و خصائصی است که خدای متعال برای حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام قائل شده اند.

جریان بی پایان

حکومت هایی که به دستگاه حضرت امام حسین علیه السلام ظلم می کنند و سایر ظالمین به آن حضرت و نگون بختان دنیا و آخرتی که راجع به حضرت امام حسین علیه السلام جسارت و زبان درازی می کنند و یا قلم به دستانی که به خیال خام خود با قلم فرسایی به جنگ آن حضرت می آیند، همه روزی طعم مرگ را می چشند و به پایان خود و اعمال خود می رسند، اما آن وجودی که پایان نمی پذیرد، وجود امام حسین علیه السلام است که نه تنها خودشان، بلکه کربلا، مزار مطهر آن حضرت، نیز تمام شدنی نیست و جاودان می ماند.

شاید بسیاری از کسانی که صدای من را اکنون و یا در فرصت دیگری می شنوند در رابطه با واقعه انتفاضه که بیش از سی سال قبل در عراق رخ داد، مطالبی خوانده باشند. در آن سال ها دشمنان حضرت امام حسین علیه السلام با تانک وارد صحن مطهر حرم آن حضرت شدند و به گنبد شلیک و در نتیجه بخشی از آن را تخریب کردند. همینطور به ساعت حرم و بخش هایی از دیوارهای آن نیز خسارت وارد و آن را تخریب کردند. در همان لحظه شخصی به زبان عربی گفت: «الحسین انتهی؛ حسین تمام شد».

اکنون آن هایی که به حرم حمله کردند و آنانی که با تانک وارد حرم شدند و خسارت هایی به حرم وارد کردند و آن شخصی که چنین سخنی بر زبان راند، کجا هستند؟ اثری و نشانی از آنان باقی نمانده است و اکنون دنیا باقیست و امام حسین علیه السلام و عاشورای آن حضرت. امروزه هیچ جریانی به عظمت جریان حضرت امام حسین علیه السلام در دنیا وجود ندارد. متأسفانه آمارگیری های دقیقی در این خصوص وجود ندارد و اگر آماری ارائه می شود ناقص است.

بنده در کتابی تاریخی به این مطلب برخوردم که بنی امیه و بنی عباس هفده بار مزار مطهر حضرت امام حسین علیه السلام را تخریب کردند. تنها متوکل چهار بار قبر مطهر آن حضرت را تخریب کرد، همینطور هارون دو بار و موفق، پسر متوکل، یک بار و منصور عباسی یک بار. این جنایت طبق نقل آن کتاب تاریخی هفده بار در زمان های مختلف و به دست اشخاص مختلف صورت گرفت. آنان هربار که دست به تخریب حرم مطهر حضرت امام حسین علیه السلام می زدند، خرابی های بسیاری در اطراف آن نیز به بار می آوردند و خانه ها را نیز ویران می ساختند تا به این ترتیب اثری از مزار مطهر حضرت امام حسین علیه السلام باقی نماند و همینطور انسان هایی که در آن اطراف سکونت می کردند را نیز یا به حبس دچار می کردند و یا می کشتند.

در گذر زمان همواره کسانی گرد مزار پاک حضرت امام حسین علیه السلام جمع می شدند و سکونت می کردند و خانه هایی، هرچند کم تعداد، بنا می ساختند اما باز دشمنان آنان را از آن جا می راندند و خانه هایشان را خراب می کردند. این دشمنان کجا هستند و چه سرنوشتی نصیب شان شد؟ آنانی که قدرت و حکومت گمراه را در دست گرفته بودند و انتفاضه را رقم زدند، تنها حکومت عراق را به دست داشتند، اما متوکل بر نیمی از کره زمین حکمرانی می کرد. آنان که جای خود دارند، ببینید متوکل اکنون کجاست؟ حتی اثری از قبر او باقی نمانده است. او صد برابر بیشتر از حکومتی که انتفاضه عراق را رقم زد، قدرت داشت. بنده نشانی از قبر متوکل به شما می دهم تا هرگاه به شهر سامرا مشرف شدید، برای عبرت به آن جا بروید و از نزدیک ببینید متوکل و امثال او به چه سرنوشتی دچار شدند. دو الی سه کیلومتر پس از ملویه در سامرا، به صحرایی خشک و بی‌ حاصل می رسیم که تنها مشتی خار در آن جا به چشم می خورد. مشهور است که گور متوکل در این مکان بوده، حال اینکه در کدام قسمت و کدام قبر است، خدا می داند. موفق، پسر متوکل، نیز در همین جاست. اکنون آن ها و امثال آن ها، مانند: منصور و هارون کجا هستند و چه اثری حتی از قبرشان باقی مانده است؟ در این میان تنها قبر هارون به سبب اینکه در پشت مزار حضرت امام رضا علیه السلام قرار گرفته است، مشخص است که آن هم برای فرستادن لعن به روح خبیث اوست.

نمی شود با امام حسین علیه السلام جنگید. خدای متعال تکویناً از شهادت آن حضرت ممانعت نکرد و ایشان به همراه فرزندان و نزدیکان و اصحابشان با آن وضع دردناک به شهادت رسیدند، اما هرگز اجازه نمی دهد که امام حسین علیه السلام پایان بیاید. این اراده خداوند است که امام حسین علیه السلام پایانی نداشته باشد. در کربلا و پس از آن با امام حسین علیه السلام جنگیدند، اما نمی توانند با نام آن حضرت بجنگند. در جایی به این مطلب برخوردم که بیش از صد سال قبل نخست وزیر یکی از کشورها گفته بود که باید کربلا را خراب کنند. منظور او این بود که باید با امام حسین علیه السلام مقابله کنند. او اکنون کجاست؟ نه تنها خودش از این دنیا رفت، که نامش هم از بین رفت و من حتی نامش را به خاطر نمی آورم.

مقام بلند اقامه کنندگان شعائر حسینی

شعائر مقدس حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام نیز همین گونه است و تمام شدنی نیست. بنده در این رابطه روایتی را از حضرت امام صادق علیه السلام و از کتاب شریف کامل الزیارات، نوشته مرحوم ابن قولویه رضوان الله علیه آماده کرده ام تا در این جلسه بازگو کنم. این روایت علاوه بر کامل الزایارت در کتاب ثواب الاعمال، اثر مرحوم شیخ صدوق رحمه الله، نیز با همین نص ذکر شده است. این دو بزرگوار هم عصر بودند و با فاصله حدود بیست سال از دنیا رفتند. کتابی که نزد من است را حدود صد سال قبل مرحوم علامه امینی علیه الرحمة پس از تصحیح و حتی تعلیق در نجف اشرف به چاپ رساند.

پیش از بیان متن روایت باید عرض کنم که این حدیث با چند سند نقل شده است و برخی از اسناد آن و تمام رجال سند آن به اجماع تمام فقهای کرام، علی رغم اختلاف در مبانی رجالی شان، صحیح و ثقات هستند. همینطور برخی از اسنادی که از مرحوم ابن قولویه و مرحوم صدوق رضوان الله علیهما برای این روایت ذکر شده است، بالاجماع صحیح هستند، به این معنا که صدور این روایت از حضرت امام صادق علیه السلام قطعی است و می توان با زبان روزه آن را به امام ششم علیه السلام نسبت داد. در این حدیث حضرت امام صادق علیه السلام برای زائران حضرت امام حسین علیه السلام خاضعانه به درگاه الهی دعا می کنند که نشان از مقام بلند آنان دارد. از این رو بنده بارها عرض کرده ام که به دلیل حجت بودن عمل معصوم دعا کردن برای زائران حضرت امام حسین علیه السلام از مستحبات است، همانگونه که به تبعیت از رسول خدا صلی الله علیه وآله که خذلان کنندگان در حق حضرت امام حسین علیه السلام را نفرین کرده، فرمودند: «اللهم اخذل من خذله؛ خوار کن کسی که او را خوار کند»، نفرین خذلان کنندگان در حق آن حضرت نیز مستحب است.

همچنین مطلبی علمی در این روایت نهفته است که اهل علم با آن آشنا هستند. این مطلب از این قرار است که قیدی که در روایات ذکر می شود، گاهی مورد و گاهی موضوع است. از روایتی که بیان خواهم کرد با استناد به قرائن مختلف برداشت می شود که زیارت حضرت امام حسین علیه السلام مورد است و نه موضوع، یعنی تمام دعاهایی که امام معصوم علیه السلام در این روایت در حق زائران حضرت امام حسین علیه السلام کرده اند، شامل سایر شعائر آن حضرت و برپا دارندگان آن ها نیز می شود، چه شعائری که در زمان معصومان علیهم السلام وجود داشته، مانند: اقامه مجالس عزاداری و روضه، و چه شعائری که پس از معصومان علیهم السلام و در گذر زمان پدید آمدند.

بنده در رابطه با این موضوع و شعائری که پس از زمان معصومان علیهم السلام به وجود آمده اند، مکرراً توضیحاتی عرض کرده ام. همانگونه که سابقاً بیان شد از هزار سال قبل تا به امروز تمام فقهای شیعه بر این مطلب اجماع دارند که اگر شارع مقدس موضوعات احکام را بیان نکرد، باید این موضوعات را از عرف گرفت و عرف است که موضوعات را مشخص می کند. با این توضیح در آیه «وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ» حکم که همان تقوای قلوب باشد، ذکر شده اما مصادیق و موضوعاتی برای «شَعائِرَ اللَّهِ» ذکر نشده، لذا مصادیق آن را عرف مشخص می کند. بنابراین، هرآنچه از نظر عرف عام، و نه عرف خاص و یا عرف متشرعه، بر تعظیم از حضرت امام حسین علیه السلام دلالت کند، از شعائر آن حضرت است.

علی کل حال، این روایت، روایتی مستفیضه و دارای سندهای متعدد است که در کتاب کامل الزیارات نیز با دو سند از معاویة بن وهب که از اصحاب مورد وثوق حضرت امام صادق علیه السلام است، ذکر شده است. این روایت در کامل الزیارتی که نزد من است در باب چهلم، حدیث دوم، صفحه ۱۱۶ و ۱۱۷ آورده شده است.

روایت این گونه است:

«قال: استأذنت على أبي عبد اللّه عليه السّلام فقيل لي: ادخل. فدخلت، فوجدته في مصلاّه في بيته، فجلست حتّى قضى صلاته، فسمعته وهو يناجي ربّه ويقول: يا من خصّنا بالكرامة وخصّنا بالوصيّة، ووعدنا الشفاعة، وأعطانا علم ما مضى وما بقي، وجعل أفئدة من الناس تهوي إلينا، اغفر لي ولإخواني ولزوّار قبر أبي [عبد اللّه] الحسين عليه السّلام، الّذين أنفقوا أموالهم وأشخصوا أبدانهم رغبة في برّنا، رجاء لما عندك في صلتنا، وسروراً أدخلوه على نبيّك صلواتك عليه وآله، وإجابة منهم لأمرنا، وغيظا أدخلوه على عدوّنا، أرادوا بذلك رضاك. فكافهم عنّا بالرضوان، واكلأهم بالليل والنهار، واخلف على أهاليهم وأولادهم الّذين خلّفوا بأحسن الخلف، وأصحبهم واكفهم شرّ كلّ جبّار عنيد، وكلّ ضعيف من خلقك أو شديد، وشرّ شياطين الإنس والجنّ، وأعطهم أفضل ما أمّلوا منك في غربتهم عن أوطانهم، وما آثرونا به على أبنائهم وأهاليهم وقرباتهم، اللهمّ إنّ أعداءنا عابوا عليهم خروجهم، فلم ينههم ذلك عن الشخوص إلينا، وخلافا منهم على من خالفنا، فارحم تلك الوجوه الّتي قد غيّرتها الشمس، وارحم تلك الخدود الّتي تقلّبت على حفرة أبي عبد اللّه عليه السّلام، وارحم تلك الأعين الّتي جرت دموعها رحمة لنا، وارحم تلك القلوب الّتي جزعت واحترقت لنا، وارحم الصرخة الّتي كانت لنا، اللهمّ إنّي أستودعك تلك الأنفس، وتلك الأبدان، حتّى نوافيهم على الحوض يوم العطش». فما زال - وهو ساجد - يدعو بهذا الدعاء، فلمّا انصرف قلت: جعلت فداك، لو أنّ هذا الّذي سمعت منك كان لمن لا يعرف اللّه، لظننت أنّ النار لا تطعم منه شيئا، واللّه لقد تمنّيت أن كنت زرته و لم أحجّ؛ فقال لي: ما أقربك منه! فما الّذي منعك من إتيانه؟ ثمّ قال: يا معاوية! لم تدع ذلك؟ قلت: جعلت فداك، لم أدر أنّ الأمر يبلغ هذا كلّه. قال: يا معاوية! من يدعو لزوّاره في السماء أكثر ممّن يدعو لهم في الأرض.

از معاویة بن وهب نقل كرده اند كه وى گفت: اذن خواستم كه بر امام صادق علیه السلام داخل شوم، به من گفته شد كه داخل شو، پس داخل شده، آن جناب را در نمازخانه منزلشان یافتم پس نشستم تا حضرت نمازشان را تمام كردند. پس شنیدم كه با پروردگارشان مناجات نموده، مى گفتند: بار خدایا، اى كسى كه ما را اختصاص به كرامت داده و وعده شفاعت دادى و مختص به وصیت نمودى (یعنى ما را وصى پیامبرت قرار دادى) و علم به گذشته و آینده را به ما اعطا فرمودى، و قلوب مردم را به طرف ما مایل نمودى، من و برادران و زائران قبر پدرم حسین علیه السلام را بیامرز؛ آنان كه اموالشان را انفاق كردند و ابدانشان را به تعب انداختند به جهت میل و رغبت در احسان به ما و به امید آنچه در نزد توست و به خاطر صله و احسان به ما و به منظور ادخال سرور بر پیغمبرت و به جهت اجابت كردنشان فرمان ما را و به قصد وارد نمودن غیظ‍‌ بر دشمنان ما. اینان اراده و نیتشان از این ایثار تحصیل رضا و خشنودى تو است پس تو هم از طرف ما این ایثار را جبران كن و به واسطه رضوان احسانشان را جواب گو باش و در شب و روز حافظ‍‌ و نگاهدارشان بوده و اهل و اولادى كه از ایشان باقى مانده اند را بهترین جانشینان قرار بده و مراقب و حافظشان باش و شرّ و بدى هر ستمگر عنود و منحرفى را از ایشان و از هر مخلوق ضعیف و قوى ای خود كفایت نما و ایشان را از شرّ شیاطین انسى و جنّى محفوظ‍‌ دار و اعطا كن به ایشان برترین چیزى را كه در دور بودنشان از اوطان خویش از تو آرزو كرده اند و نیز به ایشان ببخش برتر و بالاتر از آنچه را كه به واسطه اش ما را بر فرزندان و اهل و نزدیكانشان اختیار كردند. بار خدایا، دشمنان ما به واسطه خروج بر ایشان آنان را مورد ملامت و سرزنش قرار دادند ولى این حركت دشمنان ایشان را از تمایل به ما باز نداشت و این ثبات آنان از باب مخالفتشان با مخالفان ما است. پس تو این صورت هایى كه حرارت آفتاب آن ها را در راه محبّت ما تغییر داده، مورد ترحّم خودت قرار بده و نیز صورت هایى را كه روى قبر ابى عبداللّٰه الحسین علیه السلام مى گذارند و بر مى دارند مشمول لطف و رحمتت قرار بده و همچنین به چشم هایى كه از باب ترحم بر ما اشک ریخته اند، نظر عنایت فرما، و دل هایى كه براى ما به جزع آمده و به خاطر ما سوخته اند را ترحم فرما. بار خدایا، به فریادهایى كه به خاطر ما بلند شده برس. خداوندا، من این ابدان و این ارواح را نزد تو امانت قرار داده ام تا در روز عطش اكبر كه بر حوض كوثر وارد مى شوند، آن ها را سیراب نمایى. امام علیه السلام پیوسته در سجده این دعا را مى خواندند و هنگامى كه از آن فارغ شدند، عرض كردم: فدایت شوم این فقرات و مضامین ادعیه اى كه من از شما شنیدم اگر شامل كسى شود كه خدای عزوجل را نمى شناسد، گمانم این است كه آتش دوزخ هرگز به آن فائق نیاید! به خدا سوگند آرزو دارم آن حضرت (حضرت امام حسین علیه السلام) را زیارت كنم ولى به حج نروم. امام علیه السلام به من فرمودند: چقدر تو به قبر آن جناب نزدیک هستى، پس چه چیز تو را از زیارتش باز مى دارد؟ سپس فرمودند: اى معاویه زیارت آن حضرت را ترک مكن. عرض كردم: فدایت شوم نمى دانستم كه امر چنین بوده و اجر و ثواب آن این مقدار است. حضرت فرمودند: اى معاویه كسانى كه براى زائران امام حسین علیه السلام در آسمان دعا مى كنند به مراتب بیشتر هستند از آنان كه در زمین براى ایشان دعا و ثنا مى نمایند».

توضیحی مختصر

همانطور که در روایت بیان شد معاویة بن وهب در مصلای خانه حضرت امام صادق علیه السلام خدمت ایشان رسید و آن حضرت را ملاقات کرد. خوب است بدانیم که مستحب است انسان در منزل خود مکانی یا اتاقی را به محل نمازش اختصاص دهد و در آن جا نمازهایش را بخواند. به این مکان مصلا گفته می شد و در قدیم مرسوم بود و متأسفانه امروزه این سیره کم رنگ شده است. معاویة بن وهب در مصلای حضرت امام صادق علیه السلام به خدمت ایشان رسید و آن حضرت را در حال نماز دید و صبر کرد تا اینکه آن حضرت از نماز فارغ شوند. آن حضرت پس از نماز مشغول مناجات با خدا شدند و از آنجایی که اصحاب ائمه علیهم السلام معمولاً وسایل کتابت با خود به همراه داشتند، معاویه دعای حضرت امام صادق علیه السلام را ثبت کرد که آن حضرت دعاهای فوق الذکر را در حق زائران حضرت امام حسین علیه السلام به درگاه الهی عرضه داشتند.

همانطور که بیان شد، نقش زائران در این دعا ظاهراً مورد است و نه موضوع، یعنی تمام برپادارندگان شعائر آن حضرت را شامل می شود و حضرت صادق علیه السلام نیز برخی از سختی هایی که زائران در آن زمان براثر ظلم حاکمان ظالم متحمل می شدند را برشمردند، ازجمله اینکه در راه زیارت حضرت امام حسین علیه السلام هزینه مالی می کردند و یا مورد تعقیب مأموران حکومتی و حتی شهادت و مصادره اموال قرار می گرفتند، چراکه این زیارت در آن دوران ها از جرم های سنگین تلقی می شد. امام علیه السلام علت تحمل این سختی ها و قبول خطر جانی و شهادت در راه زیارت امام حسین علیه السلام را چنین معرفی کردند که آنان رغبت داشتند که به اهل بیت علیهم السلام خوبی و نیکی کنند و از پاداشی که خدای متعال برای این کار در نظر گرفته بود، بهره مند شوند.

در سخنان حضرت امام صادق علیه السلام به این مطلب نیز اشاره می شود که این کار سبب خشنودی رسول خدا صلی الله علیه وآله و اطاعت از امر خاندان آن حضرت علیهم السلام و برافروخته شدن خشم دشمنان اهل بیت علیهم السلام و جلب رضایت خدای متعال می شود. آنان که با قرآن مأنوس هستند، به خوبی با این بخش از قرآن کریم آشنا هستند که خدای متعال نعمت هایی که بهشتیان از آن برخوردار می شوند را بر می شمرد و در پایان می فرماید: «وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّهِ أَكْبَرُ؛ و خشنودى خدا [از همه‌ این‌ نعمت ها] برتر است». حضرت امام صادق علیه السلام در بخشی از دعای خود برای زائران حسینی از خدای متعال درخواست می کنند که آنان را از برترین نعمت بهشت که همان رضایت خداوند است برخوردار کند، این برترین نعمتی است که خدای متعال به اهل بهشت می دهد که آنان می دانند خداوند از ایشان رضایت دارد. به طور مثال اگر شوهری از زنش راضی باشد، این رضایت برای زن باایمان از تمام مزایای دیگری که از شوهرش نصیب او می شود، بالاتر و ارزشمندتر است. مرد مؤمن نیز همین حس را نسبت به همسر خود دارد و این قضیه در رابطه میان پدر و مادر و فرزندان، و استاد و شاگرد و بالعکس نیز صادق است.

در ادامه حضرت امام صادق علیه السلام از خداوند می خواهند که زائران مزار مطهر حضرت امام حسین علیه السلام را از مشکلات حفظ کند و نه تنها به آنان، بلکه به خانواده و نزدیکانشان که به زیارت مشرف نشده اند نیز نظر لطف و رحمت داشته باشد و به امور آنان رسیدگی کند.

امام علیه اسلام در ادامه به مطلبی اشاره می کنند که در آن زمان شیعیان به سبب آن توهین می شدند و آن اینکه برخی افراد شیعیان را به دلیل زیارت حضرت امام حسین علیه السلام استهزا و تمسخر می کردند، متأسفانه این رویه در زمانه ما نیز به چشم می خورد و افرادی برخی از شعائر حسینی را با زبان و یا قلم مورد هجمه قرار می دهند. حضرت صادق علیه السلام در این بخش از مناجات با خداوند می فرمایند که دشمنان بر اینان عیب و خرده گرفتند اما آنان توجهی نکردند و عیب جویی آنان سبب نشد تا زائران حضرت امام حسین علیه السلام از زیارت و اقامه شعیره آن حضرت دست بکشند.

در بخش دیگری از مناجات حضرت امام صادق علیه السلام آن حضرت سخن از «صرخه» می گویند. «صرخه» به فریادهای بلندی که داغدیدگان سر می دهند گفته می شود. به عنوان مثال اگر مادری فرزند جوان خود را از دست دهد، آهسته گریه نمی کند و سوز دلش باعث می شود که او نعره زند و فریاد بکشد. امام علیه السلام برای کسانی که در مصیبت حضرت امام حسین علیه السلام اینگونه شیون و فریاد سر می دهند را دعا کردند و از خداوند خواستند که آنان را مورد رحم و رحمت خویش قرار دهد.

نکته قابل تأملی که در این روایت ذکر شده این است که حضرت امام صادق علیه السلام تمام این دعاها را در حالت سجده به درگاه الهی عرضه داشتند و تا زمانی که دعای شان خاتمه نیافته بود، سر از سجده برنداشتند، به طوری که تعجب معاویة بن وهب از مضامین و این حالت امام برانگیخته شد و به آن حضرت عرضه داشت که اگر این دعاها در حق کسی می شد که خدا را نمی شناخت و کافر بود، او از جهنم نجات می یافت. راوی که ظاهراً از سفر حج بازگشته و به محضر امام مشرف شده بود، سپس کلام بالاتری را خطاب به امام بیان می کند و می گوید که اگر می دانست زیارت حضرت امام حسین علیه السلام چنین ثواب و آثاری دارد، به حج نمی رفت و به زیارت آن حضرت می شتافت و امام در جواب به او فرموده است که او که به کربلا نزدیک است چرا به زیارت امام حسین علیه السلام نمی رود. از این سخن امام علیه السلام برداشت می شود که او اهل عراق و یا شاید اهل کوفه بوده است. و او نیز عرضه می دارد که از ثواب این عمل آگاه نبوده است. و در پایان امام صادق علیه السلام می فرمایند کسانی که در آسمان برای زائران امام حسین علیه السلام دعا می کنند، به مراتب بیشتر از کسانی هستند که در زمین برای آنان دعا می کنند.

شما در دعای ندبه عبارت «أین الطالب بدم المقتول بکربلاء؛ كجاست آن كه خون شهید كربلا را انتقام كشد» را بارها خوانده اید. خدای متعال را به جاه و مقام بلند حضرت امام حسین علیه السلام قسم می دهم که در فرج حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف تعجیل بفرماید تا با تحقق این دعا، آن حضرت از قاتلان حضرت سیدالشهدا علیه السلام انتقام بکشند تا از این طریق هرچند که جبران شهادت آن حضرت نمی شود اما به مقدار ذره ای حضرت اباعبدالله علیه السلام از وتر الموتور بودن خارج می شوند. چنین عبارتی را من در مورد معصوم دیگری ندیده ام، علی رغم اینکه همه آنان، از رسول خدا صلی الله علیه وآله و امیرمؤمنان علیه السلام و حضرت زهرای شهیده سلام الله علیها و امام حسن مجتبی علیه السلام گرفته تا سایر معصومان، مورد ظلم قرار گرفتند و مظلومانه به شهادت رسیدند و حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف پس از ظهور مبارک شان از قاتلان و ظالمان آنان انتقام خواهند کشید، اما بنده در جایی، چه در دعای ندبه و چه سایر ادعیه، به عبارتی مشابه این عبارت برنخوردم که بالفرض فرموده باشند: «أین الطالب بدم رسول الله صلی الله علیه وآله»، یا «أین الطالب بدم فاطمة الزهراء سلام الله علیها»، یا «أین الطالب بدم امیرالمؤمنین علیه السلام»، یا «أین الطالب بدم محسن بن علی علیه السلام» و قس علی هذا. اما در رابطه با حضرت امام حسین علیه السلام بالخصوص عبارت «أین الطالب بدم المقتول بکربلاء» وارد شده است.

همه این عبارت ها و تعبیرات نشان از آن دارد که حضرت امام حسین علیه السلام پایان یافتنی نیستند، پس هرکس می خواهد در عالم از فنا نجات یابد و جاودانه شود، خود را به مقدار توان به حضرت امام حسین علیه السلام مرتبط سازد و زبان و مالش و تمام نیرویش را در راه آن حضرت به کار گیرد.

علی کل حال، نتیجه سخنانی که بیان شد این است که فرمایشات و دعاهای حضرت امام صادق علیه السلام مورد است و نه موضوع، به این معنا که این حکم بر تمام شعائر مقدس حضرت سیدالشهدا علیه السلام در هرجای دنیا، اعم از شهر مقدس کربلا یا شهرهای دیگر و چه در کشورهای اسلامی و چه در کشورهای غیراسلامی، که اقامه شود، جاری می شود.

توصیه ای به اقامه کنندگان شعائر حسینی

به مناسبت ایامی که در آن قرار داریم و هرساله در این ایام بازار شبهه افکنی ها داغ می شود، به طور مختصر به مطلبی در این باره اشاره می کنم. روی سخنم با تمام برپادارندگان شعائر مقدس حسینی در هرجایی از عالم، چه در کشورهای اسلامی و چه در کشورهای غیراسلامی، و هر نوع شعائری چه قبل از ایام محرم و چه در روز عاشورا و در طول سال، است. سفارش من به تمام حسینیان این است که به خرده گیری ها و شبهه افکنی ها و اشکال تراشی های مخالفان توجهی نکنند و بیش از مقدار اتمام حجت به آنان پاسخ ندهند.

برخی افراد در قبال شعائر حسینی اشکال تراشی می کنند و به آن خرده می گیرند. برخی می گویند فلان شعیره به این دلیل که در زمان ائمه علیهم السلام وجود نداشته است، پس حرام است. این افراد یا سواد ندارند و در این مورد درس نخوانده اند یا اگر در کلاس درسی تلمذ کرده باشند، به خوبی آن را فهم نکرده اند و متأسفانه عده ای هم هستند که بالکل به شعائر مقدس حسینی اعتقادی ندارند و آن را دروغ می دانند. این گونه افراد در هر زمانی بوده اند، حتی در زمان معصومان علیهم السلام بوده اند و در این زمان هم هستند و در زمان های آینده نیز خواهند بود. سفارش من به شما این است که وقتتان را صرف جواب دادن به سلبیات این افراد نکنید و به اشکال تراشی ها و تشکیکات آنان حتی پاسخ نگویید. تنها به مقدار اتمام حجت با آنان صحبت کنید تا در روز قیامت برعلیه شما در پیشگاه الهی حجتی نداشته باشند که راه صحیح و تفکر صحیح را به آنان نشان ندادید و نگفتید. اگر نگاهی به تاریخ ائمه علیهم السلام بیندازید خواهید دید که آنان نیز با اینگونه افراد چنین برخورد می کردند و غالباً گزافه گویی ها و حتی توهین آن ها را بی پاسخ می گذاشتند و گاهی به مقدار اتمام حجت پاسخ آنان را می دادند.

در این رابطه از امیرمؤمنان علیه السلام ماجرایی معروف است. در آن زمان که آن حضرت رئیس حکومت اسلامی بودند و ثروت و قدرت در دستشان بود و افراد مسلح تحت فرمان آن حضرت بودند، فردی از خوارج آن حضرت را دید. ایشان مطلبی را بیان کردند که شرح آن در کتاب شریف نهج البلاغه موجود است و در این هنگام آن خارجی با صدای بلند که همگان و حتی امیرمؤمنان علیه السلام صدای او را شنیدند، گفت: «قاتله الله کافراً ما افقهه؛ خدا او را بکشد، چه کافر فهمیده ای است». به اصطلاح رایج امروزی آن فرد بر امیرمؤمنان علیه السلام مرگ فرستاد و گفت «مرگ بر او»، آن هم در زمان حکومت امیرمؤمنان علیه السلام. افراد حکومتی ای که در آن جا حاضر بودند، خواستند متعرض او شوند و آن فرد را عقوبت کنند اما امیرمؤمنان علیه السلام مانع آنان شدند و دستور دادند که حتی پاسخ او را نگویند. و حتی امیرمؤمنان علیه السلام پاسخ آن مرد را ندادند و حتی از او نپرسیدند که چرا آن حضرت را کافر می داند و بر ایشان مرگ می فرستد. این رفتار امیرمؤمنان علیه السلام می فهماند که حجت بر آن شخص تمام شده بوده، وگرنه آن حضرت امام معصوم هستند و از جانب خدا مأمورند که حجت را بر همگان تمام کنند، البته در مواردی هم جواب مخالفان را داده اند اما تنها به مقدار اتمام حجت.

داستان دیگری نیز از حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام معروف است. در کتب مختلفی، ازجمله در کتاب ارزشمند بحارالانوار و برخی کتب دیگر نقل شده است که روزی مردی شامی در مدینه منوره به امام حسن مجتبی علیه السلام بر خورد و به محض اینکه آن حضرت را دید زبان به دشنام و توهین به آن حضرت و به پدرشان، امیرمؤمنان علیه السلام گشود. امام علیه السلام به تمام سخنان او گوش کردند و پاسخی منفی به او ندادند. سپس رو به او کردند و فرمودند که اگر گرسنه است، به او طعام می دهند، و اگر برهنه است، او را لباس می پوشانند، و اگر مکانی ندارد، به او جا و مکان می دهند. طبق نقل کتب مختلف زمانی که آن مرد شامی می خواست مدینه را ترک کند، به امام حسن علیه السلام عرضه داشت: «زمانی که وارد مدینه شدم، شما و پدرتان بدترین خلق خدا در نزد من بودید، اما اکنون که مدینه را ترک می کنم، شما و پدرتان بهترین بندگان خدا در نزد من هستید».

شما نیز این سیره را بیاموزید و بیش از مقدار اتمام حجت وقتتان را صرف پاسخ به تشکیک ها و خرده گیری ها نکنید و به کارهای مثبت و ایجابی خود بپردازید.

طینت ناپاک مغرضان

کسانی هستند که حتی در برابر مطالب صریح قرآن کریم موضع می گیرند و با دروغ و مغالطه سعی در انحراف اذهان سایرین دارند، به طور مثال خدای متعال در قرآن کریم در آیه «إنّما وَلیّکُم اللهُ وَرسولُهُ وَالّذینَ آمَنوا الّذینَ یُقیمونَ الصّلاةَ وَیُؤتونَ الزَّکاةَ وَهُم راکعونَ؛ ولیّ شما تنها خدا و پیامبر اوست و کسانی که ایمان آورده اند؛ همان کسانی که نماز برپا می دارند و در حال رکوع زکات می دهند» صراحتاً هم امام پس از پیامبر صلی الله علیه وآله را تعیین و هم اوصاف او را بیان کرده است. عالمان خاصه و عامه در کتب خود اذعان کرده اند که این آیه در شأن امیرمؤمنان حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام نازل شده است، در آن هنگام که آن حضرت در مسجد مشغول نماز بودند و نیازمندی وارد مسجد شد و به مسلمانان اظهار نیاز کرد اما کسی به او کمک نکرد. در این هنگام امیرمؤمنان علیه السلام که در رکوع نماز بودند دست خود را به سمت آن مرد دراز کردند، به او اشاره نمودند که انگشتر آن حضرت را از دستشان بردارد. او نیز انگشتر را گرفت و مسجد را ترک کرد. در این آیه به وضوح خدای متعال فعل امیرمؤمنان علیه السلام را تحسین کرده و ولیّ خود پس از رسول خدا صلی الله علیه وآله را تعیین کرده است.

تأملی در آیه

اگر کسی سؤال کند که امیرمؤمنان علیه السلام یک نفر بودند، پس چرا خدای متعال از «الذین» که صیغه جمع است استفاده کرده است، در پاسخ می گوییم که این از فصاحت و بلاغت قرآن کریم و زبان عرب است که بنده مکرراً به توضیح آن پرداخته ام. طبق فصاحت و بلاغت زبان عرب گاهی از یک نفر سخن می رود اما از صیغه جمع استفاده می شود به همین دلیل قرآن کریم در این مورد نیز با اینکه تنها امیرمؤمنان علیه السلام چنین کردند و در نماز زکات دادند، خدای متعال از صیغه جمع استفاده کرده است. از اینگونه موارد در قرآن کریم بسیار است و در کتب فصاحت و بلاغت نیز در این رابطه توضیح داده شده است. به طور مثال خدای متعال در قرآن کریم می فرماید: «الَّذِينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ؛ آن مؤمنانی که چون مردم (منافق) به آن ها گفتند ...». وقتی برای اطلاع از توضیح این آیه به کتب تفسیری مراجعه می کنیم، می بینیم که مورد این آیه تنها یک نفر است و آیه در رابطه با او نازل شده است اما با این حال برای او از واژه «ناس» که بر تمام مردم دلالت می کند، استفاده شده است. این از بلاغت و فصاحت زبان عرب و قرآن کریم است.

در آیه «إنّما وَلیّکُم اللهُ وَرسولُهُ وَالّذینَ آمَنوا الّذینَ یُقیمونَ الصّلاةَ وَیُؤتونَ الزَّکاةَ وَهُم راکعونَ؛ ولیّ شما تنها خدا و پیامبر اوست و کسانی که ایمان آورده اند؛ همان کسانی که نماز برپا می دارند و در حال رکوع زکات می دهند»، خدای متعال امیرمؤمنان علیه السلام و فعل ایشان را مدح کرده است اما با این حال شخصی از مفسران شناخته شده عامه که نام او را نمی برم در مورد این آیه می گوید که در این آیه مراد خداوند امیرمؤمنان حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام نیست. این ادعا در حالی است که روایات متواتر حتی از عامه وجود دارد که این آیه را در مدح امیرمؤمنان علیه السلام معرفی کرده اند و اظهار داشته اند مراد خدای متعال در این آیه آن حضرت علیه السلام است. آن شخص در ادامه ادعای خود تشکیک می کند و می گوید که حتی اگر مراد حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام باشند، این آیه بر مدح آن حضرت دلالت نمی کند، چراکه اگر زکاتی که آن حضرت در نماز به فقیر داده اند، زکات واجب بوده، چرا آن حضرت پرداخت زکات خود را به تأخیر انداخته اند و تا قبل از ادای نماز پرداخت نکرده اند، و اگر زکات مستحب بوده است، چرا آن حضرت یک فعل مستحب را بر نماز که واجب است ترجیح داده اند.

این اظهارات مضحک در حالی است که خداوند صراحتاً در این آیه فعل امیرمؤمنان علیه السلام را مدح کرده است و جایی برای تشکیک وجود ندارد، اما شخصی که خود را عالم می داند در قبال آن موضع مخالف می گیرد. اهل باطل همیشه از دو حربه دروغ و خدعه (مغالطه) برای انحراف دیگران استفاده می کنند، لذا فرصت و زمان خود را بیش از مقدار اتمام حجت صرف این گونه افراد نکنید، مگر اینکه فردی جاهل و یا جاهل قاصر باشد، نه عالم و یا جاهل مقصر.

اربعین باشکوه

در بخش پایانی سخنانم به موضوع مهم زیارت مقدس اربعین حسینی اشاره می کنم. بنده از همین جایگاه تأکید می کنم و همگان را به این زیارت مهم و مقدس توجه می دهم. از هم اکنون همگان در هر نقطه ای از دنیا که هستند باید برای پرشکوه تر و پرجمعیت تر برگزار شدن زیارت مقدس اربعین در سال جاری به مقدار توانشان تلاش کنند. بستر این امر در دنیای فعلی فراهم است و دنیا برای آن آمادگی کسب کرده است. به تازگی مطلع شدم که یکی از کشورها از سفیر کشور عراق درخواست کرده تا به شهروندان کشورش برای حضور در زیارت مقدس اربعین حسینی ویزای رایگان اختصاص دهد و برای ویزا پولی دریافت نکند. اگر غیرمسلمانان از وجود مقدس حضرت امام حسین علیه السلام بهره مند بودند و کربلا در جای دیگری از دنیا قرار داشت، شما می دیدید که برای زیارت آن حضرت چه ها می کردند و برای باشکوه تر برگزار شدن زیارت آن حضرت علیه السلام متحمل زحمات فراوانی می شدند. بنده در مناسبت دیگری این مطلب را بیان کردم و یک بار دیگر به صورت گذرا به آن می پردازم.

زمانی که مشرکان عزم خود را برای نابودی اسلام و پیامبر صلی الله علیه وآله و مسلمانان جزم کردند و بیش از چهارصد کیلومتر راه را از مکه مکرمه تا مدینه منوره پیمودند، رسول خدا صلی الله علیه وآله از مسلمانان خواستند تا برای جنگ با مشرکان و دفاع از خود مهیا شوند اما مسلمانان که منافقان نیز در میان شان بودند، از بار این مسئولیت شانه خالی می کردند و با بهانه تراشی های واهی از حضور در جنگ دفاعی خودداری می کردند. بد نیست بدانید که جنگ های پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله همگی در اطراف مدینه منوره رخ داد و حتی یک جنگ در اطراف مکه مکرمه رخ نداد، چراکه همواره آن حضرت در موضع دفاع بودند و هیچ گاه به مشرکان مکه حمله ور نشدند و آغازگر هیچ جنگی نبودند. کسانی که اهل تحقیق هستند، مخصوصاً جوانان فرهیخته حوزوی و دانشگاهی، خوب است که به کتاب های الرحلة المدرسیة و الهدی الی دین مصطفی صلی الله علیه وآله مراجعه کنند و از چند و چون جنگ های پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله مطلع شوند.

به هر حال، رسول مکرم اسلام صلی الله علیه وآله از مسلمانان خواست تا قبل از اینکه مشرکان به مدینه منوره برسند، سپاه اسلام برای دفاع از شهر خارج و با آنان رو در رو شوند اما بسیاری از آنان حاضر به شرکت در جنگ نمی شدند. در این هنگام خداوند با نزول آیه ای مسلمانان را که البته منافق بودند، ملامت کرد و آنان را به یادگیری از کفار تشویق کرد، چراکه آنان زحمت پیمودن راه طولانی و حضور در جنگ و تبعاتش، مثل زخمی و کشته و اسیر شدن را به جان خریده و به جنگ با مسلمانان آمده بودند. خداوند خطاب به آنان فرمود: «إِنْ تَكُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَما تَأْلَمُونَ؛ اگر شما درد مى ‏كشید، آنان [نیز] همان گونه كه شما درد مى ‏كشید درد مى ‏كشند».

از این رو، با استناد به این آیه شریفه بنده عرض می کنم که خوب است به این آیه عمل شود و از هیچ زائری برای حضور در زیارت مقدس اربعین حسینی مبلغی دریافت نشود. بنده در مناسب های گذشته نیز عرض کردم که در جایی خواندم که کفار سالانه زیارتی دینی دارند که در سال به مدت یک روز برگزار می شود. کفار زیادی از نقاط مختلف جهان در این زیارت شرکت می کنند و هیچ مبلغی بابت ویزا از آنان دریافت نمی شود و برای حضور در این مراسم ویزا برای همگان رایگان است. همینطور در زمان برگزاری آن مراسم، همه چیز، حتی هزینه هواپیما و سایر وسایل نقلیه، و هزینه هتل ها و غذاخوری ها و لباس فروشی ها و حتی نوشیدنی هایی مثل نوشابه، هرکدام با تخفیف های ویژه و با قیمت های ارزان تری نسبت به روزهای دیگر از سال به مردم عرضه می شود. طبق اطلاعاتی که از این مراسم ثبت شده بود، حدود پنج میلیون نفر از نقاط مختلف جهان در آن حضور می یافتند.

با استناد به قرآن کریم ایرادی ندارد که بنده عرض کنم بیایید و در این زمینه از کفار بیاموزید. چرا باید دولت برای حضور زائران در زیارت حضرت امام حسین علیه السلام مبالغی دریافت کند؟ منابع مالی را باید از جاهای دیگری تأمین کرد نه اینکه از زائران حضرت سیدالشهدا علیه السلام ستانده شود. اجرایی ساختن همین یک امر سبب می شود تا زیارت مقدس اربعین حسینی پرشکوه تر برگزار شود. در این راه افراد بسیاری که شهروند عادی هستند، از مال و جانشان مایه می گذارند که داستان های متعددی در این مورد شنیده و دیده ایم و دولت عراق و سایر دولت ها نیز باید به وظیفه خود در این زمینه عمل کنند.

بنده خود میزبان شخصی بودم که می گفت به مدت سه سال برای ازدواج پسرش پس انداز کرده بود. موسم زیارت اربعین که فرا رسید از پسرش سؤال کرده بود که می خواهد پس اندازش هزینه ازدواج او شود یا اینکه آن را صرف پذیرایی از زائران امام حسین علیه السلام کنند و سه سال دیگر برای ازدواج فرزندش پس انداز نمایند و پسرش آن پول را صرف پذیرایی از زائران کرد. خدا به این پدر و پسر برکت دهد. مردم عراق اینگونه در راه زیارت مقدس اربعین حسینی از جان و مالشان گذشته اند و خوب است که دولت عراق نیز برای حضور زائران در این مراسم به وظایف خود عمل کند و از آنان مبلغی بابت ویزا و گذرنامه دریافت نکند، همانگونه که کفار برای حضور در آن مراسم دینی خود چنین می کنند. بنده نمی خواهم از آن مراسم تبلیغ کنم اما کفار حتی تسهیلاتی برای حضور زندانیان در آن مراسم در نظر گرفته اند و زندانیان با تعیین ضامن می توانند در آن زیارت شرکت کنند و پس از پایان مراسم به زندان باز گردند. همین طور اگر فردی به هر دلیلی ممنوع الخروج بود، با قرار دادن ضامن می تواند در آن مراسم حضور یابد و قانونی بین المللی برای آن وضع کرده اند. چرا آنگونه که کافران برای زیارت های دینی خود ارزش قائل هستند، متأسفانه برخی از مسلمانان برای زیارت امام حسین علیه السلام چنین ارزشی قائل نیستند و برای آن تسهیلات مختلفی در نظر نمی گیرند؟!

پس شایسته و لازم است که هرکس در هر نقطه از دنیا که حضور دارد، اعم از عراق و ایران، به مقدار توان در این مسیر ادای دین و وظیفه کند و برای باشکوه تر و پرجمعیت تر برگزارشدن زیارت مقدس اربعین حسینی از مال و جان خود مایه بگذارد. امروزه در کشورها، مخصوصاً در کشورهای غیراسلامی کم و بیش آزادی هایی وجود دارد. از این آزادی ها استفاده کنید و با مراجعه به مسئولان کشورها و...، مقدماتی را فراهم آورید تا زیارت اربعین سال جاری پرشورتر، پرقدرت تر، باعظمت تر و آسان تر از سال های گذشته برگزار شود.

امیدوارم خدای متعال به حق جاه و مقامی که حضرت امام حسین علیه السلام در نزد او دارد، عنایتی بفرماید تا هم من و هم شما و هم تمام کسانی که در هر نقطه ای از جهان صدای من به آنان می رسد، بتوانیم در راه حضرت امام حسین علیه السلام خدمت کنیم و در این زمینه کوتاهی ای از ما سر نزند و مورد شفاعت آن حضرت علیه السلام قرار بگیریم. بنده دعاگوی همه شما هستم و از شما التماس دعا دارم.

و صلی الله علی سیدنا و نبینا محمد وآله الطاهرین

  • نظری برای این خبر درج نشده است.