LOGIN
بیانات
alshirazi.org
"آثار سلبی و ایجابی صله رحم"
سلسله بیانات اخلاقی، اعتقادی و اجتماعی مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی شیرازی دام ظله (کلام معرفت ۴۴)
کد 49779
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 04 بهمن 1403 - 22 رجب الأصب 1446

بسم الله الرحمن الرحیم

حضرت صدیقه کبری، فاطمه زهرا سلام الله علیها در خطبه غرای خود، مشهور به «فدکیه» می فرماید: «وصلة الأرحام منسأة في العمر؛[1] و صله ارحام را طولانی کننده عمر قرار داده است».

«صله رحم» در فرهنگ دینی از جایگاه و ارزش والایی برخوردار است. فواید و برکات این آیین خجسته اسلامی فراوان و پرشمار است. حضرت در این بند از سخنرانی خود به یکی از ویژگی های مهم این سنت اشاره فرموده است و آن درازی عمر است که در ادامه بررسی می گردد.

نکات ادبی و دقایق بلاغی نهفته در واژه های این جمله، جای مطالعه و بررسی جداگانه ای دارد. اما در این نوشتار فارغ از جنبه های ادبی کلام، موضوع مطرح شده در آن، یعنی تأثیر صله رحم بر طول عمر را بررسی می کنیم.

پیش تر تعریف روشنی از ارحام می دهیم. ارحام به مجموعه افرادی اطلاق می شود که رحم جامع آن هاست، یعنی کسانی که آنان یا تبارشان زاییده یک رحم هستند. در این مجموعه افراد ارحام یکدیگرند، مثل دایی و عمو و خاله و عموزاده و دایی زاده و فرزندان و پدربزرگ یا مادربزرگ همه اینها به یک رحم منتهی می شوند یا نسبتی با آن رحم دارند. رابطه عمومی موجود بین این افراد رابطه ای عمومی تر از روابط عمو و دایی و برادری و امثال آن، رابطه رحمیت یا به تعبیری ساده تر خویشاوندی است.

خدای متعال بر این موضوع مهم احکام ویژه ای قرار داده است که برخی از آن ها واجب و برخی محرم و برخی جزو مکروهات است. بخش زیادی از آن نیز در مستحبات جای دارد.

آثار و فواید صله رحم بر جوانب بسیاری از زندگی انسان ها پرتو می افکند. برخی از آن ها مادی است و در دنیا اثر آن دیده می شود و بعضی دیگر آثار و برکات بزرگی است که در آخرت شامل حال انجام دهنده صله رحم می شود. قاطع رحم نیز تبعات کرده ناجور خود را در آن سرا خواهد دید. صله رحم یا قطع آن در آن جهان مورد حساب و کتاب قرار می گیرد. از همان روزهای نخست قرار دادن مرده در قبر از او درباره صله رحم سؤال می شود. از اسباب خشنودی او در قبر صله ارحامی است که به جا آورده است و موجب نجات او می شود. در صورتی که ـ نعوذ بالله ـ قطع رحم کرده باشد بابت آن اذیت می شود. بدین شکل در بسیاری مواقف آخرتی باید پاسخگوی ارحام خود باشد.

راز افزایش عمر

حضرت زهرا سلام الله علیها در خطبه خود از یکی از تأثیرات دنیایی این فریضه مقدس پرده برمی گشایند و آن بُعد طول عمر انسان است که این اثر وضعی صله رحم است.

گفتیم که صله رحم آثار دنیوی نیز دارد. بسیاری از گره های معمول زندگی به وسیله صله رحم گشوده می شود. مشکلات اقتصادی و اجتماعی رایج، بیماری های جسمی و روانی و خیلی چیزهای دیگر می تواند براثر قطع رحم به وجود آید. حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها صله رحم را مایه «نسیان» عمر دانسته و اهمیت این فریضه مقدس را به مسلمانان یادآوری می کند.

عمر انسان محدوده زمانی ای است که برای زیستن در این دنیا به انسان عطا می شود. اندازه آن برای انسان ها یکسان نیست و از پیش برای هرکس معیّن شده است، مثلاً بیست سال، چهل سال، هفتاد سال و... هنگامی که این مهلت به سر رسد، لحظه ای کمتر یا بیشتر زنده نخواهد ماند، اما ـ به فرموده حضرت صدیقه سلام الله علیها ـ عمر آدمی با صله رحم درازتر خواهد شد. از آن سو ترک آن و قطع رحم می تواند کاهش دهنده عمر باشد.

پس صله رحم تقدیر خداوندی را تغییر خواهد داد و بر سال های عمر انسان می افزاید و چارچوب و حدود عمر را توسعه می دهد. طبیعی است که این توسعه نمی تواند از ابتدای عمر و هنگام ولادت باشد، یعنی زودتر از موعد به دنیا آید اما مرگ را به تأخیر می اندازد.

اشاره حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به افزایش عمر از این حیث ارزشمند است که مؤمنان هرچه عمر درازتری داشته باشند فرصت بیشتری برای انجام کارهای خیر در اختیار خواهند داشت. ساعتی اضافه می تواند فرصتی برای انجام عمل خیر یا نصیحت کردن شخصی باشد، علاوه بر آثار وجودی خوب دیگر آن ها. لذا اگر کسی عمر خود را در راه درست خرج کند و همواره در جلب رضایت خداوند بکوشد، هرچه بر عمرش افزوده گردد، مقامش در آن جهان بلندتر و نامه اعمالش پربارتر خواهد شد.

درباره یکی از عالمان نقل شده است که جوانی به او مراجعه می کند و به او می گوید که قصد خودکشی دارد. آن عالم می گوید که جوان به او گفت که تصمیمش را فقط با او در میان گذاشته است و هیچ کس را از آن باخبر نکرده است تا کسی مانع کارش نشود. عالم به او گفت: خواهشی از تو دارم. جوان بی درنگ پاسخ داد: اگر خواسته ات این است که خودکشی نکنم، خیر، نمی پذیرم. عالم به او گفت: نه، من خواهش دیگری دارم. جوان گفت: اشکالی ندارد. هرچه باشد بگو. عالم به او گفت: آیا به قول خودت عمل می کنی؟ جوان گفت: آری، به قول خود عمل می کنم.

عالم گفت: تو تصمیم داری فردا ساعت ده خودکشی کنی. خواهشم از تو این است که این کار را یک ساعت به تأخیر بیندازی و ساعت یازده این کار را بکنی. جوان اندکی درنگ کرد و گفت این کار چه فایده ای برای تو دارد؟ عالم گفت: تو که تصمیم خودت را برای خودکشی گرفته ای و یک ساعت بیشتر زنده ماندن ضرری به تو نمی رساند.

جوان پذیرفت فردای آن روز سر ساعت یازده باز به نزد عالم آمد. قدری در تصمیم خود مردد شده بود. همین یک ساعت موجب شده بود اندکی به فکر فرو رود و درصدی هرچند اندک از قطعیتِ تصمیمش کاسته شود. با پیگیری های عالم و تأمل بیشتر جوان آهسته آهسته نظرش عوض شد و از خودکشی دست کشید.

همین یک جمله عالم چقدر مفید بود و اسباب نجات یک جوان را فراهم آورد. این جوان عمری پس از آن زندگی کرد و موجب آثار خوب فراوانی نیز شد. اگر نصیحت و راهنمایی آن عالم نبود، چه بسا آن جوان در آن شرایط بحرانی که احساساتش بر او غلبه کرده بود خودش را نابود می کرد. شاهد سخن ساعتی بود که آن عالم از جوان برای اجرای تصمیم نادرست خود مهلت گرفت. یک ساعت اضافه تر موجب نجات آن جوان شد. چه بسا ساعتی اگر به عمر انسان افزوده شود، می تواند خیر و فایده بسیاری برای خود شخص و دیگران داشته باشد. پس درازی عمر برای انسان های نیکوکار پسندیده و شایسته است.

نتیجه قطع رحم

همان اندازه که صله رحم پسندیده و توصیه شده است، قطع رحم در روایات امامان معصوم علیهم السلام ناپسند و نهی شده است. صله رحم ممکن است سه سال باقیمانده از عمر را تا سی سال تمدید کند و برعکس، قطع رحم نیز می تواند عمر سی ساله را تا سه سال کاهش دهد، یعنی عمر مقدر انسان با صله رحم یا قطع آن کم و زیاد می شود. می دانیم که امور مقدر و از پیش تعیین شده به سادگی تغییر نمی کند، لذا اندازه عمر انسان دستخوش بهایی است که در زندگی به صله رحم می دهیم. رفتار غیراخلاقی قطع رحم نیز بسیار در کاهش عمر انسان مؤثر است.

روایات و قصه های زیادی در این باره در دست است. یکی از این قصه ها روایت مشهوری درباره امام کاظم علیه السلام است. این روایت که با سندهای معتبر روایت شده است به زمانی برمی گردد که حضرت امام موسی کاظم علیه السلام برای دوری از گزند منصور دوانیقی، خلیفه عباسی در مکه مکرمه در خانه ای پنهان شده بود.

منصور دوانیقی پس از آنکه امام صادق علیه السلام را به شهادت رسانید تصمیم گرفت خاندان پیامبر صلی الله علیه وآله را تماماً از بین ببرد. بدین منظور پرس و جو کرد که حضرت امام صادق علیه السلام چه کسی را به جانشینی خود برگزیده است. عاقبت با قرار دادن جاسوسانی در گوشه و کنار دریافت که حضرت امام موسی بن جعفر علیه السلام از میان برادرانش جانشین پدرش است، لذا تصمیم گرفت به هر قیمتی شده او را از میان بردارد. برای این منظور کسی را مخفیانه روانه مدینه کرد تا حضرت را در خفا ترور کند.

شکی نیست که خداوند توان و اختیار هرگونه معجزه ای را به معصومان علیهم السلام داده است، اما بنا نبوده است که همه جا نیروی اعجاز خود را به کار برند و فقط در حدّ ضرورت از آن استفاده می کردند. حضرت که به مدد قدرت خدادادش از تصمیم منصور باخبر بود و شخصی که موکل انجام این تصمیم شوم شده بود ـ که در تاریخ نام و احوال او ذکر شده است ـ را می شناخت، برای آنکه منصور نتواند نیتش را عملی سازد، در دل شب و در تاریکی بدون آنکه مردم بدانند به کجا می رود مدینه را ترک کرد.

حضرت بدون آنکه مردم باخبر شوند به مکه رفت و در خانه ای که دیگران از آن اطلاع نداشتند ساکن شد. برای آنکه شناخته نشود روزها را از خانه بیرون نمی آمد و تنها شب ها برای عبادت و زیارت به مسجد الحرام می رفت. منصور دوانیقی در آن زمان حاکمیت مملکت اسلامی را در اختیار داشت و عُمالش همه جا را زیر نظر داشتند. در چنین فضای خفقانی حضرت موسی بن جعفر علیه السلام در مکه به صورت ناشناس پنهان شدند.

از این دوره از زندگانی حضرت داستان ها و روایاتی نیز در دست است. در ادامه یکی از آن ها را نقل می کنیم.

در آن دوره کوتاه فقط تعدادی از یاران ویژه حضرت از محل اختفای ایشان باخبر بودند. این شمار اندک به خدمت حضرت می رسیدند و مشکلات شیعیان را بیان می کردند و حضرت به وسیله آنان گره از مشکلات مردم می گشودند.

روزی حضرت به یکی از یارانش فرمود که فردا به مسجد الحرام برو شخصی را با این ویژگی ها خواهی دید و اوصاف او را برایش شرح داد. همچنین به او گفت که از تو چه خواهد پرسید و تو نیز پاسخ او را این گونه بده.

آن شخص طبق فرمایش حضرت موسی بن جعفر علیه السلام نزد امام آورده شد. هنگامی که امام علیه السلام او را دید از او پرسید: برادرت کجاست؟ گفت: من و برادرم با هم نزد شما می آمدیم که در میانه راه برادرم در فلان روستا ـ شاید نام روستا را ذکر نکرده و امام علیه السلام بعداً نام او را به او گفت ـ ماند و من آمدم. حضرت فرمود: می گویی چه شده یا من بگویم؟ فرمود: شما، دو تا برادر با هم بودید تا به آن مکان رسیدید، بعد سر قصه ای دچار اختلاف شدید و با هم دعوا کردید و یکدیگر را ناسزا گفتید. پس هردو قطع رحم کردید. گفتنی است که قطع رحم گاهی یک طرفه است، یکی قطع می کند اما دیگری نه. گاهی نیز هردو طرف مراوده و رحمیت را قطع می کنند، مانند این مورد.

حضرت به او فرمود چون با هم قطع رحم کردید، تقدیر بر این شد که اجل شما دو نفر فرا رسد و چندی بعد بمیرید. برادرت اندکی پس از آنکه به شهر و وطنش برسد خواهد مُرد، که همین گونه شد. بعدها از برادرش سؤال شد و عین آنچه حضرت پیش گویی کرده بود را نقل کرد که به تحقق پیوست.

حضرت در ادامه فرمود که اجل تو نیز فرا رسیده بود و مقرر بود که به زودی بمیری. اما در میانه راه گویی عمه ای داشته ای و به آن سر زده ای. این صله رحم موجب تمدید عمر تو شد و اجلت را به تأخیر انداخت.

در برخی روایت ها افزوده شده است که آن شخص از حضرت پرسید که چقدر به عمر من افزوده شد؟ و حضرت فرمود: بیست سال. در برخی روایت ها نیز آمده است که راوی این روایت نقل کرده که تا بیست سال من به مکه مشرف می شدم و در هر سال آن برادر را می دیدم، اما در سال بیست و یکم دیگر او را ندیدم.

این روایت هم از جنبه مثبت آن، یعنی صله رحم و هم در بعد منفی اش، یعنی قطع رحم حاوی حقایق ارزشمندی است. هردو برادر به سبب قطع رحم از عمرشان کاسته شد، تا حدی که اجل هردو فرا رسیده بود. یکی می میرد و دیگری به سبب صله رحم بیست سال بر عمرش افزوده می گردد.

تأثیر صله رحم بر عمر انسان از حقایق اثبات شده است و انعکاس بسیاری در روایات ائمه علیهم السلام داشته است.

جدا از حکم شرعی قطع رحم و تأثیر آن بر عمر انسان در دنیا آثار بسیاری بر صله رحم مترتب است. نفس طولانی شدن عمر می تواند با انجام دادن اعمال خیر و عبادت همراه باشد. چه بسا در این عمر انسان گرهی از کار کسی بگشاید و خیری از او جاری شود که به سبب آن بر سعادت اخروی اش افزوده گردد.

پس انسان نسبت به ارحام خود نباید بی تفاوت باشد. عمو و خاله و دایی و بستگان دور و نزدیک، باید مورد توجه و عنایت انسان قرار داشته باشد.

نوع صله رحم نیز یکسان نیست. گاهی این صله مالی است و با پرداخت مبلغی یا اهدای چیزی همراه است. گاهی سر زدن و احوال پرسی است. یک سلام خشک و خالی در خیابان یا احوال پرسی تلفنی نیز می تواند از مصادیق صله رحم باشد. پس می سزد به صورت گوناگون به صله رحم توجه کرد و با خویشان و آشنایان هرگز قطع رحم نکرد.

همان گونه که اشاره شد قطع رحم که همان قهر کردن است می تواند یک طرفه یا دوطرفه باشد. پس حتی اگر کسی از ما جدا شود، نباید ما از او جدا شویم. این امر نیازمند تصمیم و اراده ای قوی است و چنین تصمیمی موجب سعادت انسان و دیگران در دنیا و آخرت می شود. به امید آنکه با همه آشنایان صله رحم را به جا آوریم.

وصلی الله علی سیدنا ونبینا محمد وآله الطاهرین

[1]. الإحتجاج، ج1، ص99.