LOGIN
بیانات
shirazi.ir
"مرجع عالي قدر در ديدار با دانش آموزان راهنمايي:"
کسي که با اهل بيت عليهم السلام دادوستد کند، هم در اين جهان وهم در آن جهان سود خواهد برد
کد 770
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 20 آذر 1384 - 8 ذوالقعدة الحرام 1426
 
روز شنبه هفتم ذي قعده 1426ق. جمعي از دانش آموزان ومسئولان مدرسه راهنمايي پارساي تهران در بيت حضرت آية الله العظمي سيد صادق شيرازي با ايشان ديدار کرده، به رهنمودهاي پدرانه ايشان گوش فرا دادند.

ايشان در ابتداي اين ديدار قبولي عبادات، طاعات وخدمات حاضران را از درگاه ايزد منان مسئلت نمودند وضمن اشاره به اهميت وجايگاه خدمت به دستگاه سيدالشهدا عليه السلام فرمودند: «مرقد مطهر حضرت سيدالشهدا عليه السلام بر خلاف قبور مطهر رسول خدا صلّي الله عليه وآله وامامان ديگر عليهم السلام که همگي به صورت چهارگوش ساخته شده، داراي شش گوشه است. در گذشته وبه مدمت ساليان متمادي، صحن مطهر آن حضرت نيز همانند قبر مطهرشان شش گوشه بود وحدود شصت سال پيش خانه ها ومغازه هاي چسبيده به آن دوگوشه حرم را از صاحبانشان خريداري کرده، به صحن مطهر افزودند وآن را به صورت چهارگوش فعلي درآوردند».

ايشان افزودند: «مرحوم پدر ما مي فرمودند: يکي از افرادي که خانه مسکوني اش چسبيده به حرم مطهر بود، يک شخص بازاري بود. هنگامي که توليت حرم مطهر از او خواستند خانه اش را به منظور توسعه حرم مطهر سيدالشهدا عليه السلام بفروشد با کمال ميل پذيرفت وگفت: من حتي چشمانم را هم دوست دارم در راه امام حسين عليه السلام بدهم، چه رسد به خانه ام. وقتي درخصوص قيمت خانه اش نظر او را جويا شدند برخلاف ديگران که بر سر قيمت چانه مي زدند گفت: درخصوص قيمت خانه نظر خاصي ندارم وهرچه پيشنهاد کنيد مي پذيرم. فقط يکي دو هفته پيش از فرا رسيدن موعد تخريب به من خبر دهيد تا خانواده ام را به جاي مناسبي منتقل کنيم.

وقتي توليت آستانه به او خبر دادند يکي دو هفته ديگر نوبت تخريب خانه ات فرا مي رسد، اهل خانه را به مکان ديگري منتقل نمود وبا کمال شگفتي، کارگر وبنا ونقاش وآهنگر آورد وشروع به تجديدبناي خانه کرد وديوارهاي آن را رنگ آميزي نمود وشيرآلات کهنه را تعويض کرد وحتي خانه اش را که پيش از آن مثل بسياري از خانه هاي آن روز کربلا برق نداشت، برق کشي نمود.

مقامات آستانه که از کار او شگفت زده شده بودند گفتتند: اين کار تأثيري در افزايش قيمت خانه وپولي که به شما پرداخت مي شود ندارد ولذا کار بيهوده اي است. اما او همچنان به کار خود ادامه داد وخانه را آراسته وآباد تحويل آنان داد.

سر موعد مقرر مسئولان آستانه سراغ او آمدند واو خانه را تحويل داد. وقتي به او گفتند: مبلغ خانه به عنوان مثال چهل دينار است گفت: اين مبلغ کم است. آنان که از رفتار آسان گيرانه او در چند هفته پيش وچانه زدن هاي کنوني او متعجب بودند قيمت بالاتري پيشنهاد کردند، اما او باز هم آن را کم دانست وتقاضاي قيمت بيشتري کرد واظهار داشت: قيمت خانه ام بيشتر است.

براي حل مشکل کارشناس آوردند وکارشناس همان قيمت پيشنهادي يعني چهل دينار را تأييد نمود. اما صاحب خانه برگفته خود پافشاري کرد وگفت: به اين قيمت نمي فروشم. گفتند: پس چرا از اول قيمت قطعي را با ما طي نکردي؟ چون چاره اي نمي ديدند به قيمت اجحافي چهل وپنج دينار تن دادند، ولي صاحب خانه آن را هم قبول نداشت وگفت: من يک مشتري براي اين خانه سراغ دارم که آن را با قيمت بيشتري از من مي خرد. پرسيدند: چه کسي؟

گفت: امام حسين عليه السلام.

گفتند: حال خانه ات را به ما مي فروشي يا امام حسين؟ گفت: وقتي مشتري بهتري دارم دليلي ندارد خانه ام را ارزان بفروشم.

پرسيدند: خانه را خراب کنيم؟ صاحب خانه موافقت کرد. دوباره پرسيدند: پول مي خواهي يا نه؟ گفت: اگر مبلغ فراواني مي دهيد مي گيرم ولي در غير اين صورت پول نمي خواهم چون امام حسين عليه السلام پول بيشتري به من مي دهد.

سرانجام خانه را تخريب کرده، به صحن مطهر افزودند. به او گفتند: تو که مي خواستي خانه ات را براي تخريب به ما بدهي چرا اين همه براي تعميرات آن هزينه کردي؟ گفت: مي خواستم با اين کار به آقا بگويم خانه اي نو به تو دادم. حال هرچه دوست داري وکرمت اقتضا مي کند به من تفضل کن».

مرجع عالي قدر پس از نقل اين ماجراي درس آموز فرمودند: «تمام کساني که خانه شان را براي توسعه حرم سيدالشهدا عليه السلام فروختند، هم خودشان از اين دنيا رفتند وهم پولشان، ولي خانه اين شخص ضرب المثل اخلاص وخدمت به سيدالشهدا از دل وجان شد. اين خانه تبديل به يکي از مقابر ورواق هاي اطراف صحن شد ومرحوم والد ما پيش از وفات مي فرمودند: دوست دارم در زمين پاک اين بقعه دفن شوم؛ زيرا صاحبش آن را با دل وجان تقديم امام حسين عليه السلام کرده است وهيچ شائبه اي در آن نيست، در حالي که معلوم نيست ديگران با طيب خاطر خانه شان را فروخته باشند. در نتيجه پس از وفات ايشان، مطابق وصيتي که فرموده بودند، در همان بقعه به خاک سپرده شدند».

ايشان يادآور شدند: «کسي که با دل وجان چيزي را به امام حسين عليه السلام تقديم کند، هيچ کس نمي تواند تصور کند که امام حسين عليه السلام چه پاداش عظيمي به او مرحمت مي فرمايند. زيرا از نظر امام حسين واهل بيت عليهم السلام امور دنيايي ارزشي ندارند.

شخصي نزد پدر آن امام، حضرت اميرمؤمنان عليه السلام آمد وحاجتي خواست. حضرت به خادم خود فرمودند: «هزارتا به او بده. خادم گفت: يا اميرالمؤمنين، نفرموديد هزار سکه طلا به او بدهم يا هزار سکه نقره. حضرت فرمودند: هر دو نزد من سنگ است. ببين کداميک بيشتر به کار او مي آيد، همان را بده».(1)

ايشان در پايان فرمودند: «فقط چيزهايي که در راه اهل بيت عليهم السلام صرف مي شود براي انسان باقي مي ماند وبقيه چيزها فاني وتباه مي شود. اگر انسان عمر، جواني، اعصاب، ثروت، زبان، قلم ونيروي خود را در راه اهل بيت عليهم السلام سرمايه گذاري کند سود سرشاري خواهد برد ودر غير اين صورت زيان کرده است. کسي که با اهل بيت عليهم السلام معامله کند هم در اين دنيا وهم در آن دنيا سود خواهد برد؛ زيرا:

به ذره گر نظر لطفْ بوتراب کند

به آسمان رود وکار آفتاب کند».
 
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. بحارالانوار، ج41، ص32، باب102، (سخائه وانفاقه وايثاره...).
 

  • نظری برای این خبر درج نشده است.