LOGIN
بیانات
shirazi.ir
جمعي از فعالان مذهبي ودوستداران اهل بيت علهيم السلام از شهر اصفهان با مرجع عالي قدر ديدار نمودند
کد 785
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 05 دی 1384 - 23 ذوالقعدة الحرام 1426

 

جمعي از فعالان مذهبي ودوستداران اهل بيت عليهم السلام از شهر اصفهان با حضرت آية الله العظمي سيد صادق شيرازي در بيت ايشان در شهر مقدس قم ديدار، وبه بيانات ايشان وحجة الاسلام والمسلمين سيد جعفر شيرازي گوش فرا دادند.

مرجع عالي قدر در اين ديدار پس از خوشامدگويي به حاضران با اشاره به بيتي منسوب به حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام که مي فرمايند:

 

 

«دوائک منک ولا تشعر *** ودائک منک ولا تبصر؛(1)

 

 

دواي دردهاي تو از خود توست ونمي فهمي، ودرد تو هم از خود توست وآن را نمي بيني» اظهار داشتند: «اين سخن بسيار کوتاه است ولي به قدر کوهي از طلا ارزش دارد؛ زيرا مطلب ريشه اي ومهمي را باز مي گويد که هرکس در آن تأمل نمايد وآن را باز کند وتصميم بگيرد بدان جامه عمل بپوشناند، در دنيا وآخرت سعادتمند مي شود.

ايشان افزودند: «البته سعادت دنيا هرگز بدان معنا نيست که زندگي انسان بدون مشکلات سپري شود؛ زيرا دنيا دار بلاها ومشکلات است. بلکه بدين معناست که مشکلات نمي تواند چنين کسي را زير بار خود له وخُرد کند وخداي ناکرده او را راهي بيمارستان يا تيمارستان کند».

ايشان داشتن ثروت وبرخورداري از مکنت دنيا را ملاک سعادت نداستند ودر تبيين معناي خوشبختي اظهار داشتند: «مهم نيست غذايي که مي خوريم گران وخوشمزه، وسفره مان آکنده از خوراکي هاي هفت رنگ باشد. مهم آن است که انسان غذا را با دلخوشي مصرف کند واز خوردن آن لذت ببرد وپس از آن تا صبح با آسودگي بخوابد. چه بسا افرادي که شب ها جز نان مانده نمي خورند ولي تا صبح با آسودگي خاطر مي خوابند.

مهم پولدار بودن نيست، بلکه مهم اين است که اين پول ها براي شخص وزن وفرزندانش شادماني ودلخوشي وبي نيازي ايجاد کند.

حتي سلامت کامل بدن نيز چندان در خوشبختي دخيل نيست، بلکه مهم خوش بودن دل وجان وسلامت روح است.

مرجع عالي قدر خاطرنشان کردند: «يکي از وعاظ داماد جواني داشت که يکباره سکته کرد ودرگذشت. از آن واعظ پرسيدم: چه ناخوشي اي داشت؟ گفت: هيچ بيماري اي نداشت. پدرش که فوت کرد اينها چند برادر بودند که سر ارث پدري با هم اختلاف پيدا کردند. اين جوان در زمان حيات پدر مقداري پول صرف دارو ودرمان پدر کرده بود ولذا ادعاي سهم بيشتري داشت، ولي برادرانش قبول نمي کردند. يک روز با يکي از برادرانش در همين موضوعات مشاجره مي کردند که يکدفعه دست به قلبش گذاشت وافتاد و... ايشان افزودند: «راستي آيا ارزشي دارد که انسان به خاطر مقداري پول جانش را از دست بدهد؟

در احوالات يکي از بستگان پيامبر آورده اند که در صحرا زندگي مي کرد وگاو وگوسفند وزراعت داشت. شبي ناگهان سيل همه زندگي ودار وندارش را برد واو فقط توانست بچه شيرخواري که داشت را در بغل گيرد وفرار کند. صبح که هوا روشن شد ديد نه زراعتي برجا مانده، نه گاه وگوسفندي، ونه خانه وخانواده اي... او که تا ديشب همه چيز داشت صبح چشم باز کرد وديد هيچ ندارد. از دور شتري را ديد که ظاهراً موقع سيل از آن جا فاصله داشته وايمن مانده بود. خودش ماند ويک شتر وبچه اي شيرخوار که نيازمند شير مادر بود. از اين رو شير آن شتر را مي دوشيد وبا آب رقيق مي کرد وبه کودکش مي داد. يک روز در همان بيابان شترش رم کرد. شتر اگر رم کند کيلومترها راه مي پيمايد. دنبال شتر دويد تا او را بگيرد ولي ديد گرگ به سراغ کودک شيرخواره اش آمده. چاره اي جز دويدن به سمت گرگ ونجات دادن کودک نديد. اما موفق نشد کودک را از دست گرگ نجات دهد وبا ضربه اي که گرگ به صورتش زد نقش بر زمين شد. وقتي به هوش آمد بينايي اش را کاملاً از دست داده بود...

ايشان در پايان تأکيد کردند: «درد واقعي ما چيزهايي مثل فقر، حبس، همسر بداخلاق وشريک وهمسايه بد نيست. بلکه فشاري که اين امور به اعصاب ما وارد مي کند درد واقعي است که هيچ پزشک ودارويي نمي تواند آن را درمان کند. بلکه علاج واقعي در وجود خود انسان است.

دنيا دار مشکلات است وتنها جايي که مشکل وجود ندارد بهشت است. کسي که به راستي دريابد درد ودرمانش از او ودر اوست، در دنيا آسايش وآرامش بيشتري خواهد داشت».

در ادامه اين ديدار حجة الاسلام والمسلمين سيد جعفر شيرازي با اشاره به حديث نبوي: «من سنَّ سنةً حسنةً کان له أجرها وأجر من عمل بها إلي يوم القيامة ومن سنَّ سيئة کان عليه وزرها ووزر من عمل بها إلي يومِ القيامة؛(2) هرکس سنت حسنه اي را بنياد نهد، پاداش آن ونيز پاداش کساني که تا قيامت به آن عمل مي کنند براي اوست وهرکس کار بدي را ابداع کند، گناه آن وگناه عاملان به آن تا قيامت بر گردن او خواهد بود» اظهار داشت: «طبيعت اغلب مردم اين است که پيروند، نه ابداعگر، وافرادي که آغازگر راه يا کاري باشند بسيار اندکند. از سوي ديگر مردم وجامعه در برابر هر چيز جديدي ابتدا از خود مقاومت نشان مي دهند ولي بعدها براي آنان به امري عادي تبديل مي شود. مشرکان نيز در ابتداي رسالت به پيامبر صلّي الله عليه وآله مي گفتند: ما اين سخنان را از پدران وگذشتگان خود نشنيده ايم.

وي ابداعات وامور جديد را به دو دسته سنت هاي خوب وسنت هاي بد تقسيم کرد وگفت: سنت هاي بد ممکن است سرمنشأ گفتاري يا کرداري ونيز اتفاقي يا عمدي داشته باشد. براي مثال «علي محمدِ باب» فتنه بابيت وبهائيت را با گفتارهاي گمراه کننده خود آغاز کرد وامروزه نزديک به يک ميليون بهايي در کل جهان وجود دارد. شيوع بي حجابي در کشورهاي اسلامي نظير عراق نيز منشأ کرداري داشت وآغازگر آن چند زن مسيحي بودند که به دستور سفارت انگسلتان موظف بودند بدون حجاب هر روز در خيابان هاي بغداد گردش کنند تا چشم مردم به بي حجابي عادت داده، قبح اين کار را کم کنند».

وي با بيان اين مطلب گفت: توبه کساني که مردم را از راه راست منحرف مي کنند بسيار دشوار ونزديک به محال است وادامه داد: «شخصي در بني اسرائيل به دروغ ادعاي نبوت وعده اي را دور خود جمع کرد. پس از مدتي به خود آمد واز کرده خويش پشيمان شد وقصد توبه کرد. بدين منظور خودش را در عبادتگاهي به يک ستون بست. خداي متعال به پيغمبر زمان او وحي فرستاد که توبه اين شخص فقط در صورتي پذيرفته مي شود که تمام کساني را که گمراه کرده را به راه راست بازگرداند وحتي مردگان را نيز زنده کند وبطلان گفته هايش را به آنان گوشزد کند.

حجة الاسلام والمسلمين سيد جعفر شيرازي در پايان يادآور شد: «هريک از ما مي توانيم با ايجاد سنت هاي نيک در ميان خانواده وفرزندمان، به گسترش کارهاي نيک کمک کنيم. زيرا سنت نيکي که ايجاد مي کنيم در ميان فرزندان ونوادگان مان منتشر مي شود وچه بسا در حجم گسترده اي از مردم تبديل به يک سنت حسنه شود، وبدين ترتيب ثواب تمام عمل کنندگان آن به ما نيز برسد.

 

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

 

1. ميرزا حبيب الله هاشمي خوئي، منهاج البراعة في شرح نهج البلاغه، ج7، ص36.

2. شيخ مفيد، الفصول المختاره، ص136.

 

 

 

 

 

 

 

  • نظری برای این خبر درج نشده است.