دسته جات عزاداري حسيني از شهرهاي قم، تهران، کاشان، يزد، اصفهان، شيراز، اهواز و برخي نقاط ديگر کشور روز چهارشنبه 28صفر 1427ق پس از راه اندازي دسته جات عزاداري و زنجيرزني و پيمودن خيابان هاي منتهي به حرم مطهر کريمه اهل بيت حضرت فاطمه معصومه سلام الله عليها ، هنگام ظهر در بيت مرحوم آيةالله العظمي شيرازي حضور يافتند و به بيانات حضرت آية الله العظمي سيد صادق شيرازي گوش جان سپردند.

مرجع عالي قدر ضمن آرزوي قبولي خدماتِ همگي عزاداران طي دو ماه محرم وصفر به درگاه باري تعالي و نيز آرزوي شمول عنايت حضرت ولي عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف و شفاعت حضرت کريمه اهل بيت حضرت معصومه سلام الله عليها اظهار داشتند: مانند چنين روزي در سال 11هجري فاجعه بسيار بزرگ شهادت پيغمبر اسلام صلي الله عليه و آله، و نيز ـ بنابر معروف ـ شهادت سبط اکبر امام حسن مجتبي عليه السلام واقع شد. همچنين ـ بنابر قولي ـ آخر اين ماه مصادف با شهادت حضرت علي بن موسي الرضا سلام الله عليه مي باشد.

ايشان افزودند: مصيبت درگذشت هرکس به قدر عظمت شخصيت اوست و از آن جا که هيچ يک از آفريده هاي گذشته و آينده خداي متعال به مقام پيغمبر صلي الله عليه و آله نمي رسند و ايشان گوهر بي همتاي خلقت است، مصيبت شهادت ايشان نيز بي مانند و استثنايي است. عظمت فاجعه شهادت آن جناب را فقط معصومين عليهم السلام درک مي کنند و در حقيقت درک ما از بزرگي اين فاجعه عاجز و معلوماتمان ناچيز است. حضرت زهرا سلام الله عليها در خطبه اي که چند روز پس از شهادت پدر بزرگوارشان ايراد فرمودند، جمله اي گفتند که به عنوان کسي که بهتر از هرشخصي عمق اين فاجعه را درک مي کند، شايان دقت و تأمل و بررسي است. ايشان ضمن آن خطبه مي فرمايند: و اُزيلت الحرمة عند مماته فتلک و الله النازلة الکبري و المصيبة العظمي؛(1) هنگام درگذشت آن جناب حرمت از ميان رفت، و به خدا قسم اين است مصيبت بزرگ و فاجعه جبران ناپذير.

ايشان در ادامه فرمودند: در اين عبارت، حضرت زهرا سلام الله عليها ـ که بهتر از هرکس اين مصيبت و عمق اين فاجعه را مي دانند ـ نفرموده اند مصيبت بزرگ، شهادت رسول خدا صلي الله عليه و آله است. آن حضرت فاجعه بزرگ را چيز ديگري دانسته اند. فاجعه بي مانند و بزرگ بر اساس فرمايش ايشان شهادت رسول خدا صلي الله عليه و آله نيست، بلکه هتک حرمت رسول خدا صلي الله عليه و آله است. از طرفي آن جناب نفرموده اند: حرمت ايشان هتک شد، بلکه فرمودند: زائل شد واز ميان رفت.

وجود الف و لام بر سر حرمت که ظاهرش الف و لام جنس است به اين معناست که همه حرمت ها با شهادت آن جناب از ميان رفت؛ يعني نه فقط حرمت آن جناب، بلکه حرمت حضرت موسي، حضرت عيسي و ابراهيم خليل الرحمان عليهم السلام نيز در آن هنگام از ميان رفت. بلکه حرمت همه پيامبران، ائمه اطهار عليهم السلام، عرش، کرسي، علم، اسلام و خداي متعال نيز يکسره از ميان رفت. حضرت زهرا سلام الله عليها سوگند ياد مي کنند که از ميان رفتن اين حرمت ها بزرگترين فاجعه و عظيم ترين مصيبت است.

مرجع عالي قدر خاطرنشان کردند: جا دارد در اين نکته بينديشيم که چرا آن حضرت چنين چيزي فرموده اند. در آن روزگار بسياري از مردم نماز مي خواندند، روزه مي گرفتند، حج مي گزاردند و ديگر تکاليف عبادي خود را انجام مي دادند، با اين حال چرا آن حضرت ـ که عصمت کبراي الهي است ـ فاجعه بزرگ را نه شهادت رسول خدا صلي الله عليه و آله بلکه حرمت شکني هايي توصيف مي کنند که در آن هنگام رخ داد. حضرت زهرا سلام الله عليها در آن هنگام اين مطلب را سربسته فرمود، ولي امروزه مي توان اين مطلب را بازگفت. مراجعه به کتاب هاي تاريخي، تفسيري و رواييِ عامه و خاصه کمک بسياري براي فهم اين مطلب به ما مي کند.

آيةالله العظمي شيرازي در ادامه فرمودند: رسول خدا پيش از مبعوث شدن به رسالت بسيار مورد قبول و احترام مردم بودند ومردم آن جناب را «الصادق الامين» لقب داده بودند، پس از رسالت نيز آن جناب در ميان مردم مسلمان ـ به استثناي عده اي محدود ـ فوق العاده محترم بودند. هنگامي که آن حضرت در مناسک حج سر مبارک خود را مي تراشيدند مردم دور ايشان حلقه مي زدند ودانه دانه موهاي مبارک ايشان را مي گرفتند وبراي گرفتن موهاي سر مبارک ايشان از يکديگر پيشي مي گرفتند. هرگاه آن جناب وضو مي ساختند، اصحاب ايشان براي تبرک جستن به قطرات باقي مانده از وضوي ايشان رقابت مي نمودند.

حضرت اميرمؤمنان مي فرمود: أنا عبد من عبيد محمّد؛(2) من بنده اي از بندگان محمدم.

در حقيقت اين حرمت والاي رسول خدا صلي الله عليه و آله اندکي پيش از وفات ايشان زير پا نهاده شد واين زماني بود که گفته شد: «إنّ الرجلَ لَيَهجُر؛(3) اين مرد ـ العياذ بالله ـ هذيان مي گويد».

ايشان تأکيد کردند: اگر امروز روي کره زمين بت پرست، يا غير مسلمان وجود دارد نتيجه همان روز وهمان کساني است که به «أشرف الأولين والآخرين» چنين اهانتي روا داشتند. اين اتفاق به فرموده حضرت زهرا سلام الله عليها تمام حرمت ها را يکسره از ميان برد. از همين روست که در روايت آمده است: اگر اميرمؤمنان عليه السلام پس از رسول خدا صلي الله عليه و آله به خلافت مي رسيدند، حتي يک نفر غير مسلمان باقي نمي ماند.(4)

اگر امروز روي زمين ظلم وفسق هست نتيجه همان روز است. تمام جناياتي که امروزه در عراق وجاهاي ديگر در حق دين انجام مي شود نتيجه همان روز است، حضرت اميرالم?منين عليه السلام را با سر برهنه به مسجد بردند نتيجه همان است. تخريب بقيع، وهدم بارگاه امامين عسکريين سلام الله عليهما همه نتيجه آن روزست. آنچه از دين برجاست نتيجه 13معصوم ديگر است واگر امام زمان ومعصومان ديگر نبودند امروز هيچ کس نماز ـ صحيح يا حتي غلط ـ نمي خواند؛ درست مانند پيغمبراني ديگر که با رفتن آنان شريعت آنان هم به کلي از ميان رفت.

از اين رو حديث شريف «لولاک لما خلقت الأفلاک ولو لا علي لما خلقتک ولو لا فاطمة لما خلقتکما؛ اي رسول خدا اگر تو نبودي افلاک را نمي آفريدم واگر علي نبود تو را نمي آفريدم واگر فاطمه نبود شما دو تن را نمي آفريدم»، بدين معنا نيست که حضرت امير عليه السلام برتر از رسول خدا صلي الله عليه و آله هستند، بلکه اين حديث بدين معناست که اين ذوات مقدسه به اصطلاح علت مُبقيه اسلام هستند واگر اين تواصل معصومين سلام الله عليهم پس از رسول خدا صلي الله عليه و آله نبود از اسلام هيچ اثري برجا نمي ماند. اگر حضرت سيدالشهدا و امام زمان و ديگر امامان عليهم السلام نبودند امروز هيچ اثري از دين برجا نمي ماند. از اين روست که حضرت زهرا شهادت رسول خدا را مصيبت بزرگ نمي دانند، بلکه از بين بردن حرمت ها را مصيبت بزرگ وجبران ناپذير توصيف مي کنند.

ايشان در ادامه يکي از وظايف امروزين ما را در قبال رسول خدا صلي الله عليه و آله گسترش دادن فرهنگ اهل بيت دانستند وفرمودند: سعي کنيد فرهنگ اهل بيت عليهم السلام را از طريق ايجاد رسانه هاي گروهي، ايستگاه هاي راديويي، ماهواره ها ونشريات گسترش دهيد. علاوه بر آن تلاش کنيد چراغ امام حسين عليه السلام را در خانه هاي خود روشن کنيد وبه نشر فرهنگ امام حسين عليه السلام کمک کنيد.

ايشان يکي ديگر از وظايف ما را در قبال رسول خدا صلي الله عليه و آله، داشتن اخلاق حسنه توصيف کرده، فرمودند: بکوشيد با همگان وحتي کساني که اخلاق ورفتار مناسبي با شما ندارند، با خوش اخلاقي برخورد کنيد. رسول خدا که به گفته قرآن مجيد اسوه حسنه اي براي ما هستند، مظهر مکارم اخلاقي اند وما نيز بايد همانند آن بزرگوار تلاش کنيم اخلاق حسنه اي داشته باشيم. براي مثال مردي که زن بداخلاق دارد يا زني که شوهرش با او بداخلاقي مي کند بايد بردباري به خرج دهند وبا اخلاق خوش با يکديگر رفتار نمايند.

حضرت زهرا سلام الله عليها به اميرمؤمنان علي عليه السلام فرمودند: «و لا خالَفْتُکَ مُنْذُ عاشَرتَني؛(5) از وقتي با من زيستي مخالفتت نکردم.

بانوان ما بايد شخصيت هايي چون حضرت زهرا، حضرت زينب، حضرت معصومه، بي بي تکتم (مادر امام رضا عليه السلام)، بي بي نرجس (مادر امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف) را الگوي خود قرار دهند والبته در اين ميان حضرت زهرا سلام الله عليها مهم ترين الگو هستند. مبادا کسي خيال کند زندگي حضرت زهرا آسان بوده است. آن جناب چه بسا، طي شبانه روز حتي نصف خرما هم در خانه نداشتند. شوهر ايشان بسياري از اوقات را در نبرد با مشرکان مي گذراندند... وزندگي حضرت زهرا در چنين شرايطي، يک زندگي آسان نبوده است.

خانمي که حضرت زهرا را الگوي خود قرار دهد، به سعادت مي رسد. سعادت با داشتن ثروت، شهرت، مقام واموري از اين قبيل به دست نمي آيد. زني که از سختي هاي زندگي ودرشتي هايِ اخلاقيِ شوهر به خاطر خدا بگذرد وآن را به حساب حضرت زهرا سلام الله عليها بگذارد، هيچ وقت دچار افسردگي ونااميدي نخواهد شد.

ايشان در توصيه به مردان فرمودند: رسول خدا صلي الله عليه و آله داراي همسران متعددي بودند که برخي از آنان بسيار خوش رفتار وبرخي از آنان بسيار بدرفتار و زشت خوي بودند وعمري آن جناب را آزار مي دادند وتهمت ها وسخنان ياوه اي به ايشان نسبت مي دادند. اما هيچ گاه در تاريخ مشاهده نشده است که آن حضرت آنان را زده، يا از اين بابت گله کرده باشند. هيچ کس نمي تواند بگويد همسرش به بدي همسرانِ بدرفتار پيامبر است. پس شايسته است تصميم بگيريم اين خلق خوش نبوي را از آن حضرت بياموزيم ودر رفتار با همسران رعايت نماييم.

البته در برخورد با برادر، خواهر، پدر، مادر، بستگان وهمسايگان نيز همين سخن است وبايد در ارتباط با همگان حلم و بردباري را رعايت کنيم وبدرفتاري ديگران را تحمل نماييم. فراموش نکنيم که هيچ کدام از اين تحمل کردن ها بي پاداش نمي ماند؛ چراکه خداي متعال حتي بابت مصائب ورنج هايي که بر ما وارد مي شود به ما پاداش مي دهد وچه بسا به پاس يک بردباريِ ما، در برابر اخلاق ناشايست ديگران، برخي از بلاهاي مقدر را دور نمايد.

ايشان به جوانان توصيه کردند: نگذاريد هيچ کدام از جوانان در مسير فساد تلف شوند. هيچ کس بهتر از شما جوانان نمي تواند جوانان را به سمت نيکي سوق دهد. بکوشيد جوانان را به سمت اهل بيت عليهم السلام هدايت نماييد. به همه شما جوانان سفارش مي کنم نامه امام صادق عليه السلام را به شيعيان که در کتاب هاي تحف العقول، بحارالانوار و... آمده است با دقت بخوانيد وبدان عمل کنيد وچه خوب است اين نامه مهم را چاپ ومنتشر نماييد.

ايشان به پدران ومادران نيز سفارش کردند: با فرزندانتان به نيکي رفتار کنيد وسعي نماييد با آنها دوست باشيد. بکوشيد از طريق قصه وروش هاي ديگر آنان را به سمت مکارم اخلاقي دعوت نماييد. در روايت آمده است: «عليک بالأحداث فإنّهم اسرع إلي کل خير؛(6) تو را به نوجوانان سفارش مي کنم چرا که آنان در هر کار خيري شتابناک تر از ديگرانند».

چه بسا يک جوان با يک يا دو جلسه دگرگون شود وبه سمت صلاح ودرست کاري بيايد وچه بسا وقت بيشتري براي اصلاح يک جوان لازم باشد. در هر صورت براي هر دو بايد وقت صرف کرد؛ چرا که فرزند صالح از هر چيزي با ارزش تر است وتربيت فرزندان همانند بسياري از شئونات ديگر زندگي کار آساني نيست.

ايشان در پايان تصريح کردند: علي بن مهزيار يک جوان نصراني بود که بر اثر هدايت با فرهنگ اهل بيت عليهم السلام به اين مقام رسيد. زهيربن قين، وهب شهيد کربلا وبسياري از افراد ديگر دگرگون گرديده و بسيار خوب شدند واين نشان دهنده اين است که هر کسي ممکن است دچار تحول گردد وبه راه راست هدايت شود و بسيار خوب گردد.  

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. بحارالانوار، ج29، ص226 (فصل نورد فيه خطبة...).

2. کافي، ج1، ص81 (باب الکون والمکان، حديث5).

3. بحارالانوار، ج30، ص466 (الرابع...).

4 . الکافي، ج 5 ، ص 556

5. بحارالانوار، ج43، ص191 (باب7، ما وقع عليها من الظلم...، حديث20).

6. کافي، ج8، ص93.