LOGIN
بیانات
shirazi.ir
"مرجع عالي قدر در ديدار با شهرونداني از اصفهان وبم:"
حيف است انسان بتواند بهشت را به کف آورد، ولي چنين نکند
کد 930
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 29 فروردین 1385 - 17 ربيع الأول 1427

 

روز جمعه 25/1/85جمعي از شهروندان بمي واصفهاني با حضرت آيةالله العظمي سيد صادق شيرازي در محل بيت ايشان در شهر مقدس قم ديدار کرده، به بيانات ارزشمند ايشان گوش فرا دادند.

ايشان طي اين ديدار اظهار داشتند: در ذيل تفسير آيات مبارکه «أُوْلَئِکَ هُمُ الْوَارِثُونَ* الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ؛(1) آري، آنان وارثانند؛ وارثاني که بهشت برين را ارث مي برند وجاودانه در آن خواهند ماند»، از رسول خدا صلي الله عليه وآله نقل شده که فرمودند: «ما منکم مِن أحدٍ إلاّ له منزلانِ منزلٌ في الجنة ومنزلٌ في النار، فإن مات ودَخَلَ النارَ وَرِثَ أهلُ الجنةِ منزلة؛(2) هر کس داراي دو منزل (در جهان آخرت) مي باشد: يک منزل در بهشت ومنزل ديگر در دوزخ وآن گاه که مي ميرد اگر به دوزخ وارد شود، اهل بهشت منزل او را وارث مي شوند».

ايشان افزودند: «شخص صالحي که در مدت عمر خود نيت، گفتار وکردار نيکو داشته باشد وبدين واسطه اهل بهشت شود خانه اش در جهنم از آنِ يکي از اهل جهنم مي شود وخانه آن جهنمي در بهشت از آنِ اين فرد صالح مي گردد. به همين سان کسي که در مدت عمر خود اعمال ناشايست وگفتار ونيت بد داشته باشد وبه جهنم برود خانه اي که در بهشت دارد به يکي از بهشتيان مي رسد وخانه اي که اين شخص بهشتي در جهنم دارد نيز از آنِ شخص جهنمي خواهد بود، ومعناي «الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ» همين است.

ايشان در ادامه يادآوري کردند: «البته فراموش نکنيم که معناي منزل در اين قبيل روايات صرفاً به معناي خانه هاي محدود دنيوي نيست وچه بسا خانه هاي وصف ناپذير اهل بهشت از يک روستا يا شهر يا کشور نيز بزرگتر باشند. همچنين منازل اهل دوزخ نيز چه بسا بسيار تنگ وهمانند سوراخ مار وعقرب است. يکي از عذاب هاي اهل جهنم آن است که جايگاه تنگ وناخوشايندي دارند وآن چنان که در روايت آمده است چه بسا جاي آنان به اندازه سوراخ ميخي که در ديوار فرو کنند کوچک وتنگ باشد».

ايشان ياد آور شدند: خداي متعال براي هر يک از ما دو جايگاه در جهان آخرت قرار داده که به نام ما هستند. چه بسا دو برادر يا دو خواهر يا دو خويشاوند نزديک يا دو شريک که در دنيا عمري را در کنار هم به سر برده اند، در آخرت داراي دو جايگاه متفاوت باشند؛ دو نفرکه شريک هم هستند ويکي درستکار وديگري خائن است در آخرت جايگاه متفاوتي خواهند داشت وشريک خائن در منزل جهنمي خود خواهد بود وعلاوه بر آن منزل جهنمي شريکش ـ وتبعات وعذاب هاي آن را متحمل خواهد شد. از سوي ديگر شريک درستکار هم از مزاياي جايگاه خودش استفاده مي کند وهم از مزاياي جايگاه شريکش.

مرجع عالي قدر براي ساده تر بيان کردن اين مطلب در قالب مثالي فرمودند: اين مسئله درست مانند آن است که پدري دو فرزند داشته باشد وهنگامي که آنان را به مدرسه مي فرستد به آنها وعده دهد که در صورت موفقيت در امتحانات برايشان جايزه ودر صورت درس نخواندن وبازيگوشي آنان را تنبيه مي کند واگر يکي از آن دو تنبل ودرس نخوان وديگري کوشا ودرس خوان بود، هر دو جايزه را به فرزند درس خوان مي دهد وهر دو تنبيه را متوجه فرزند بازيگوش مي کند.

ايشان خاطرنشان کردند: هرکدام از ما وقتي کار نيکي انجام مي دهيم مي دانيم کار خوبي انجام داده ايم وهرگاه مرتکب عمل ناپسندي شويم به نيکي از کرده خويش آگاهيم وبر آن وقوف عمل داريم؛ زيرا صدور عين همان کار را از ديگري نمي پسنديم. البته بايد دانست که يک عمر خوب بودن ونيت وگفتار وکردار نيک داشتن کار دشواري است؛ زيرا همه روزها يکسان نيست وچه بسا انسان، گرفتار وتنگدست است، بيمار است، گرفتار همسايه بد است، همسرش او را رنج مي دهد، شريک بد دارد و... نگه داشتن جانب دين وطاعت وکسب رضايت خدا در همه اين حالات دشوار است وتصميم قاطع لازم است تا انسان از همه اين امتحانات سربلند بيرون آيد ودر همه اين حالات فقط کردار خوب ومورد پسند خدا از او صادر شود.

ايشان تأکيد کردند: «خداي متعال در انسان اين نيرو را قرار داده که اگر تصميم بگيرد مي تواند سخت ترين سختي ها را هموار کند. در اين صورت تحمل سختي هاي روحي نيز برايش آسان خواهد شد.

مرجع عالي قدر در پايان افزودند: «حيف است انسان بتواند بهشت را تحصيل کند ولي در اين کار کوتاهي ورزد وحيف است که بتواند خود را از آتش دوزخ برهاند، ولي نه تنها اين کار را نکند بلکه آتش دوزخ ديگري را علاوه بر دوزخ خود به جان بخرد. اگر شخصي همسر يا شريک بداخلاق ونامناسب دارد وبر بدرفتاري هاي او بردباري بورزد، سرانجام علاوه بر بهشت، بهشت شريک وهمسرش نيز به او مي رسد. وانگهي چه بسا همين بردباري باعث دگرگوني طرف مقابل شود واو را شرمگين نمايد وبه سمت درستي وصلاح سوق دهد.

پس از ايشان حجةالاسلام والمسلمين سيد جعفر شيرازي به سخنراني پرداخت که اهم محورهاي مطرح شده در سخنان وي چنين است:

1. خداي متعال اين جهان را بر اصول وپايه هاي استوار وصحيحي آفريده است. به عبارت ديگر قوانين حاکم بر اين جهان همگي صحيح است وبر پايه منطق استواري بنا شده است. با اين حال اگر گاهي ضرري به انسان برسد بي شک يا خود انسان منشأ آن ضرر بوده يا مصلحت مهم تري در پس آن وجود دارد، هرچند انسان از حکمت آن غافل باشد. درست مانند پزشک دلسوزي که مجبور شود انگشت پاي يک بيمار را قطع کند، هرچند اين کار براي آن بيمار ناخوشايند باشد، يا از علت آن آگاه نباشد.

2. بلايا هرگز به معناي نارسايي حکمت باري تعالي نيست؛ انبيا عليهم السلام بيشترين کساني بودند که در معرض بلايا قرار گرفتند ومصلحت وحکمت باري تعالي اين بلايا را اقتضا مي کرد. هيچ کس همانند وجود مبارک سيدالشهدا عليه السلام در معرض انواع بلايا وجفاها وسختي ها قرار نگرفت ولي در برابر اين بلايا خداي متعال خونخواهي از او را بر عهده خود نهاده، شفا را در تربت مقدس او قرار داده، مشيت کرده که امامان، از نسل پاک او باشند، قبه مبارک ايشان محل استجابت دعاست وصدها چيز ديگر...

3. يکي از سنت هاي الهي اين است که هر چيز صحيح وحق ماندني است وباطل، خواهي نخواهي ودير يا زود از بين رفتني است. خداي متعال مي فرمايد: «هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَي وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَي الدِّينِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ؛(3) او کسي است که رسولش را با هدايت وآيين حق فرستاد تا آن را بر همه آيين ها غالب گرداند، هرچند مشرکان را خوش نيايد».

بنابراين لازم است که انسان هميشه درپي حق وراه صواب باشد ودر اين راه به پسند وناپسند مردم وسخن آنان اعتنا نکند. همان طور که رسول خدا صلي الله عليه وآله به عمارياسر فرمودند: «[يا عمار،] فإن سلک الناس کلهم وادياً وسلک علي وادياً فاسلک وادي علي وخلّ عن الناسِ؛ اي عمار، اگر ديدي علي به سمتي مي رود وهمه مردمان به سمتي ديگر مي روند تو همان مسيري را بپيما که علي پيموده است ومردم را [به حال خود] رها کن». فراموش نکنيم که روش اهل بيت عليهم السلام وآموزه هاي آنان، تنها روش درست است وچون صحيح است بر تمام روش ها چيرگي خواهد يافت. ممکن است امروز اهل باطل جلوه ونمود بالايي داشته باشند وحق وجنود حق ناتوان يا کم قدرت به نظر برسند ولي در نهايت پيروزي با حق وحقيقت است؛ زيرا خداي متعال چنين مشيت کرده وفرموده است: «لِيُظْهِرَهُ عَلَي الدِّينِ کُلِّهِ».(4)

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

 

1. مؤمنون(23)، آيه 10.

2. بحارالانوار، ج8، ص91 (باب23ـ الجنة ونعيمها...).

3. توبه(9)، آيه 33.

4. همان.

 

 

 

  • نظری برای این خبر درج نشده است.