LOGIN
بیانات
shirazi.ir
"مرجع بزرگوار:"
هر کار نيک وبدي نتايج مثبت يا منفي براي انسان در پي خواهد داشت
کد 944
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 12 اردیبهشت 1385 - 4 ربيع الثاني 1427

 

روز جمعه 29ربيع الاول1427(8/2/85) حضرت آيةالله العظمي سيد صادق شيرازي جمعي از شهروندان خميني شهر اصفهان را که براي ديدار ايشان آمده بودند، به حضور پذيرفتند.

مرجع عالي قدر در ابتدا با اشاره به آيه شريفه «إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنفُسِکُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا؛(1) اگر نيکي کنيد به خود نيکي کرده ايد واگر بدي کنيد به خود بد نموده ايد»، اظهار داشتند: مطابق اين آيه شريفه هرکار نيک وبدي که انسان مرتکب شود درنهايت به خود او بازمي گردد ونتيجه مثبت يا منفي آن عايد خود شخص مي شود. براي نمونه کسي که با احتياط ورعايت قوانين رانندگي، اتومبيل خود را براند، به سلامت به مقصد مي رسد، ولي کسي که احتياط نمي کند ونامعقول عمل مي کند، زيانِ کارش به خودش مي رسد وچه بسا در دره اي هولناک سقوط کند. کسي که با تلاش سال ها درس مي خواند درنهايت در اقتصاد، مهندسي ويا رشته اي ديگر کارشناس مي شود وآن که تن پروري مي کند ودرس نمي خواند موفقيتي به دست نخواهد آورد. اين که نتيجه اعمال انسان به خود او مي رسد درست مانند معادلات رياضي روشن وملموس است وهرکس به آن اذعان مي کند.

ايشان براي روشن تر بيان شدن مطلب فرمودند: در زمان حضرت موسي بن جعفر عليهماالسلام دو برادر بودند که در سفر با هم بگومگو کردند وهمديگر را دشنام دادند وبا ناراحتي از هم جدا شدند. يکي از آن دو نزد حضرت کاظم عليه السلام آمد. حضرت به او فرمود: ديروز در فلان جا تو و برادرت به هم دشنام داديد وباناراحتي از همديگر جدا شديد. اين کار در دين من ودين پدرانم وجود ندارد وما هيچ گاه شيعيانمان را به چنين کاري امر نمي کنيم. از خدا بترس زيرا به زودي شما دو تن با مرگ از هم جدا مي شويد. برادرت در همين سفر وپيش از رسيدن نزد خانواده اش خواهد مرد وآن گاه تو از رفتاري که نسبت به او انجام دادي پشيمان خواهي شد. چون شما با هم قهر کرديد واز هم جدا شديد خدا عمر شما را کاهش داد. آن مرد پرسيد: يابن رسول الله، اجل من چه زماني فرامي رسد؟ حضرت فرمود: اجل تو نيز فرارسيده بود. اما چون در فلان منزل به ديدار عمه ات رفتي وصله رحم به جا آوردي خداي متعال بيست سال مرگ تو را به تأخير انداخت.

يکي از اصحاب حضرت به نام علي بن ابي حمزه مي گويد: آن مرد را بعدها ديدم وبه من خبر داد که برادرش در همان سفر وپيش از رسيدن نزد خانواده اش درگذشت(2)، ولي خود او تا بيست سال بعد زنده ماند.

ايشان افزودند: «يک صله رحم بيست سال بر عمر انسان مي افزايد ويک قطع رحم اجل انسان را نزديک مي کند. اين مطلب فقط مربوط به صله رحم نيست بلکه هرکار نيک وبدي نتايج مثبت يا منفي براي انسان در پي دارد.

ايشان خاطرنشان کردند: شايسته است با کساني که با ما بدرفتارند يا قطع رحم کرده اند خوش رفتار باشيم وبه ديدار آنان برويم. اين مطلب نيازمند تصميم قطعي است والبته کساني که چنين تصميمي بگيرند خدا واهل بيت عليهم السلام نيز آنها را ياري مي کنند. شاهد اين سخن توقيع شريف حضرت حجةبن الحسن امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف است که طي آن فرموده اند: «إنا غير مُهملين لمراعاتِکم ولا ناسينَ لذکرکم؛(3) ما در توجه وعنايت به شما کوتاهي نمي کنيم وشما را از ياد نمي بريم».

پس از ايشان حجةالاسلام والمسلمين سيد جعفر شيرازي به سخنراني پرداخت وبه نکات زير اشاره کرد:

1. امروز روز جمعه ومنسوب به حضرت حجةبن الحسن عجل الله تعالي فرجه الشريف است. مطابق روايات هنگامي که آن جناب ظهور مي فرمايند سنت جدشان را احيا مي کنند واحکام فراموش شده را از نو به اجرا در مي آورند وجان تازه اي در رگ هاي دين مي دمند.

2. ما نيز اگر مي خواهيم به خدا، پيامبر، اهل بيت وامام زمان صلوات الله عليهم اجمعين نزديک شويم بايد آنچه مورد پسند خدا واهل بيت عليهم السلام است انجام دهيم ودر اين زمينه کاري به پسند وناپسند مردم وجامعه ومحيط اطرافمان نداشته باشيم. نبايد کار نيکي را از ترس سخن مردم ترک کنيم يا کار ناشايستي را صرفاً براي همرنگ شدن با جماعت انجام دهيم.

3. پيغمبر خدا صلي الله عليه وآله در مکه به رسالت مبعوث شدند ودر ابتدا جز تني چند از اصحاب مانند سلمان فارسي وصُهيب رومي، اغلب اصحاب ايشان از قوم عرب بودند. بعدها اندک اندک ملت هاي ديگر وغير عرب ها نيز به ايشان گرويدند. يکي از صفات منفي عرب ها در آن زمان، حالت قوميت ونژادپرستي بود. اما اسلام اين مسئله را ممنوع کرد وبر نژادپرستي يکسره خط بطلان کشيد. خداي متعال مي فرمايد: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وَأُنثَي وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَاللَّهِ أَتْقَاکُمْ؛(4) اي مردم ما شما را از يک مرد وزن آفريديم وشما را ملت ملت وقبيله قبيله قرار داديم تا يکديگر را بشناسيد. گرامي ترينِ شما نزد خدا با تقواترينِ شماست. از اين آيه به روشني برمي آيد که علت تفاوت رنگ ها ونژادهاي بشري صرفاً سهولت شناخت ومتمايز شدن مردم از همديگر است. همچنين ملاک برتري وارزش در اين آيه صريحاً تقوا دانسته شده است. دين اسلام مسئله نژادپرستي وبرتري عرب بر عجم را از عادات جاهلي دانسته است وپيشوايان دين بارها فرموده اند: «خَلَقَ اللهُ الجنَّة لمن أطاعَهُ وأحسَنَ ولو کانَ عبداً حبشياً وخلق النارَ لمن عصاهُ ولو کان ولداً قُرَشياً؛(5) خداي متعال بهشت را براي کسي آفريد که نيکوکار است واو را اطاعت مي کند، هرچند بنده اي حبشي باشد؛ ودوزخ را براي کسي آفريد که معصيت کار است، هرچند از عرب قريش باشد».

رسول خدا مي فرمود: «النّاسُ کَأَسنانِ المُشطِ سَواءٌ؛(6) مردم همانند دندانه هاي شانه مساوي اند». آن حضرت بنده سياهي از اهل صفه به نام جويبر را براي خواستگاري «ذلفا» دختر يکي از اعيان واشراف عرب فرستاد. اين امر در ابتدا موجب شگفتي پدر دختر ومردم شد، ولي در نهايت اين بنده سياه با دختر آن عرب ثروتمند ازدواج کرد.(7) هرچند پيغمبر اين ارزش هاي نادرست را از ميان برداشت ولي متأسفانه امروزه دوباره اين ارزش ها زنده شده وچه بسا برخي از عرب ها ـ چون پيغمبر صلي الله عليه وآله از قوم عرب بود ـ خود را برتر از غير عرب بدانند وبر آنها فخر بفروشند. اما اين مطلب با سنت نبوي منافات دارد وعرب وعجم وترک وسفيد وسياه هيچ کدام بر يکديگر برتري ندارند وتنها مايه امتياز نزد خدا، فقط وفقط تقواست.

 

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

 

1. اسراء(17)، آيه7.

2. قطب الدين راوندي، الخرائج والجرائح، ج1، ص307 (الباب الثامن في معجزات الامام موسي...).

3. بحارالانوار، ج53، ص174 (باب31 ـ ما خرج من توقيعاته...).

4. حجرات(49)، آيه13.

5. بحارالانوار، ج46، ص82 (باب 5 ـ مکارم أخلاقه و...).

6. من لا يحضره الفقيه، ج4، ص379 (ومن ألفاظ رسول الله...).

7. براي آگاهي بيشتر در اين زمينه نگ: کافي، ج5، ص339 (باب إنّ المؤمن کفو المؤمنة).