LOGIN
بیانات
shirazi.ir
"آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی:"
ای سران حکومت ها، گذشت و معامله به نیکویی را از پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله یاد بگیرید
کد 9505
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 22 آبان 1398 - 15 ربيع الأول 1441
حضرت آیت الله العظمی شیرازی: ای سران حکومت ها، گذشت و معامله به نیکویی را از پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله یاد بگیرید

در روز جمعه دهم ماه ربیع الأول سال 1441ق (1398/8/17) جمعی از شیعیان از کشور کویت با مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی در شهر مقدس قم دیدار کردند.

در این دیدار مرجع عالیقدر سخنان خود را با تلاوت آیه کریمه آغاز کردند که می فرماید: «ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ السَّیِّئَةَ؛ بدی را به شیوه ای نیکو دفع کن» (مؤمنون/96).

سپس افزودند: این فرمان الهی بدان معناست که اگر کسی به شما بد کرد شما بدی او را با بدی پاسخ نگویید. البته جایز است و به انسان رخصت داده شده است که بدی را با بدی پاسخ دهد؛ چنان که در قرآن کریم آمده است که می فرماید: «فَمَنِ اعْتَدَی عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَی عَلَیْکُمْ؛ پس هرکس بر شما تعدی کرد، همان گونه که بر شما تعدی کرده بر او تعدی کنید» (بقره/194). چنان که بیان شد این یک رخصت است، نه فضیلت.

وانگهی واجب نیست که انسان بدی و بی حرمتی و بدرفتاری را تحمل کند، ولی فضیلت و ارجمندی و افتخار در این است که انسان رفتارهای نکوهیده و ناپسند و ناشایست را با فضائل اخلاقی و اخلاق والا پاسخ دهد.

ایشان در توضیح این مطلب فرمودند: گاهی فردی با رفتار بدِ کسی مواجه می شود، اما نمی خواهد از رخصتی که دارد استفاده کند؛ بلکه به فضائل اخلاقی عمل می کند. این فضیلت ها مراتبی دارد که عبارت است از:

1) بخشودن است، بدین معناست که در آن هنگام مقابله به مثل نکند و از او درگذرد که این یکی از مراتب احسان است؛

2) مرتبه بالاتر از مورد فوق، یعنی احسان است؛ بدین معنا که نه تنها از او درگذرد، بلکه او را از احسان و نیکی خود برخوردار کند؛

3) از مراتب اول و دوم والاتر و بالاتر است و آن اینکه انسان بهترین برخورد نیکو را با او داشته باشد، همانگونه که قرآن به آن سفارش کرده است.

مرجع عالیقدر در ادامه فرمودند: این امر سخت، ولی ممکن و شدنی است و روشن باشد که هر کار مهمی سخت است. به عنوان مثال اگر فقیری بخواهد پول به دست آورد باید بسیار و سخت بکوشد که این امر نیز در شمار فضیلت هاست.

انسان مرد باشد یا زن، سالخورده باشد یا جوان، کاسب، کارگر، کارمند، فرهیخته یا ... باشد، باید به فضیلت ها آراسته شود که کاری سخت و شاق است و در واقع نیل به مراتب بالای فضیلت سخت است. حال اگر انسان عزم خود را در پایبندی به این امر جزم کند قطعاً موفق خواهد شد؛ لذا مهم ترین فضیلت ها همان چیزی است که در آیه آغاز گفتار بیان شده است.

انسان می پندارد که برای خوردن و پوشیدن و تن آسایی و لذت بردن از لذایذ دنیا به دنیا آمده است و پس از سپری شدن عمر از آن رخت بر می بندد؟ اگر آمدن انسان به دنیا برای این هدف باشد، در روز قیامت چه پاسخی خواهد داشت. دیگر این که چنین فردی نامه اعمال خود را با چه رفتار و اعمالی پر خواهد کرد؟

آنچه روشن است و تردیدی در آن نیست، اینکه دنیا کشتگاه و مزرعه آخرت است. بنابراین، اگر انسان در این دنیا بذر شهوت و تمایلات و هواهای نفسانی بکارد، در آخرت همان را درو خواهد کرد و این به تمام معنای کلی باعث تأسف و دریغ و افسوس خواهد بود.

ایشان در ادامه بیانات خود افزودند: مولایمان حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله مقیاس و الگوی برتر هستند و امامان اهل بیت علیهم السلام، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و در مجموع چهارده معصوم علیهم السلام و قرآن کریم ملاک و معیار اعمال و پیروی هستند و البته آنچه از خدای متعال و خاندان پاک رسول خدا صلی الله علیه وآله نقل می شود، شایسته و بایسته عمل کردن به و پیروی از آن است.

آن گاه در مقام بیان نمونه ای از فضائل سرورمان حضرت رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند: پس از آنکه رسول مکرم اسلام صلی الله علیه وآله به پیامبری مبعوث شدند مردم مکه را به اسلام دعوت می کردند و می فرمودند: «قولوا لا إله إلا الله تفلحوا؛ خدا را به یگانگی و یکتایی بخوانید، رستگار می شوید».

بدین ترتیب به مردم اعلام و برای آنان روشن کردند پرورگار همه جهانیان خدای یگانه است، نه بت های بی ارزش و دست ساخته بشر. مردم مکه از این سخن پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله خشمگین شدند و حضرتش را مورد آزار و اذیت و هدف و آماج سنگ کین خود قرار می دادند، به گونه ای که از سر مبارک تا پاهایشان خون جاری می شد.

آن حضرت در بازارها مردم را به یکتاپرستی و خداپرستی دعوت می کردند. ابو لهب دنبال حضرت راه می افتاد و آن حضرت را آماج سنگ های دندانه دار و اره گونه قرار می داد و بدن ایشان را زخمی و خونین می کرد. در روایات آمده است که ابو لهب آن قدر به پشت پای رسول خدا صلی الله علیه وآله سنگ زد که «پی» زیر زانو تا پاشنه پای آن حضرت را خونین کرد. این پی بزرگ ترین پی در بدن انسان است که در بالای پاشنه و زیر زانوها قرار دارد. هرگاه این پی ضربه یا صدمه ببیند انسان را تا واپسین دم زندگی دچار درد و رنج می کند و به گونه ای است که سخت درمان می شود، یا حتی ممکن است درمان پذیر نباشد. این بدان معناست که رسول مکرم اسلام صلی الله علیه وآله تا آخرین لحظه عمر مبارک خود از درد این ناحیه از پا رنجور بودند.

علی رغم اینکه ابولهب به طور دائم و پیاپی رسول خدا صلی الله علیه وآله را می آزرد، در جایی از تاریخ ندیده ام که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله حتی یک بار او را به جهت رفتارش نکوهش کرده باشند و حتی بگویند چرا با من چنین رفتاری داری.

ایشان افزودند: اشتباهی میان مردم رایج است که می گویند: «دوست دارد گلایه کند».

این سخن خطا است و جایگاهی در اسلام ندارد، آنچه در اسلام است گذشت و بخشودن است که آن را بایسته می داند. البته استثناهایی تحت عنوان های ثانوی، مانند تربیت فرزند توسط پدر وجود دارد که به اندازه نیاز و ضرورت نه بیشتر و در محل مناسب و به جای آن مطلوب است که باید به کار رود، اما خطوط کلی آموزه قرآنی «ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ السَّیِّئَةَ؛ بدی را به شیوه ای نیکو دفع کن» است و باید همین آموزه لحاظ و به کار گرفته شود.

از این رو بخشودن و گذشت کردن در تمام سطوح فضیلت به شمار می رود، مگر در موارد استثنا که نمی توان از آن چشم پوشی کرد و آن مواردی است که به دلیل وجود حکم شرعی استثنا شده است.

لذا شایسته و بایسته است که چشم پوشی و گذشت در هر سطح و زمینه، مانند کانون خانواده، میان همسران، خویشاوندان، همسایگان، دولت ها و ملت ها معیار و مبنا قرار گیرد؛ چنان که رسول خدا صلی الله علیه وآله همیشه، به ویژه در روزگاری که در مدینه منوره ده سال حکومت کردند گذشت داشتند.

شرایط ایشان در آن ده سال متفاوت بود؛ چراکه هزاران نفر از منافقان در میان اصحاب حضرت حضور داشتند و از هیچ ستم و بدی و ظلمی در حق حضرتش فروگذار نکردند، اما ایشان جز با گذشت رفتار نمی کردند. بنابراین، می سزد که بخشودن و گذشت کردن را از ایشان بیاموزیم و عزم خود را برای پایبندی به آن جزم کنیم.

مرجع عالیقدر در ادامه سخنان خود فرمودند: انسان ها برای کسب فضیلت ها به این دنیا آمده اند، نه انباشت رذیلت ها. بنابراین، اگر مرد خواهان کسب فضیلت باشد، باید همسر خود را تا آخرین لحظه زندگی تحمل کند و زنان نیز باید همین گونه باشند.

در حدیث شریف آمده است که می فرماید: «الدنیا قنطرة فاعبروها ولا تعمروها؛ دنیا پلی است، از آن بگذرید و آن را آباد نکنید».

خویشاوندان، همسایگان و شریکان نیز باید همدیگر را تحمل کنند. هرکس که خواهان کسب فضیلت ها باشد، برای فرزندان، همسایگان، خویشاوندان و آشنایان خود الگو خواهد شد.

در حدیث شریف آمده است: «کونوا دعاة لنا بأعمالکم، لا بأقوالکم؛ با عمل و رفتار خویش به سوی ما دعوت کنید، نه با گفتار».

لذا انسان به سمت خدای متعال و خیر و فضیلت، با گفتار و رفتار دعوت کند، نه با صرف گفتار. منظور از واژه «اقوالکم؛ گفتارتان» که در روایت بالا آمده این است که به نصیحت گفتاری ـ هر چند پسندیده و مطلوب است ـ بسنده نکنید و توجه داشته باشید که فرزندان با دیدن رفتار پدران و مادران پرورش می یابند، نه با شنیدن و تحت تأثیر گفتارشان.

از این رو شایسته و بایسته است که تصمیم بگیرید و عزم خود را برای دفع بدی با رفتاری نیکو جزم کنید. باید توجه داشت که دل مردان و زنان مؤمن در دو ماه محرم و صفر با احیای شعائر مقدس حسینی از طریق شرکت در مجالس و اقامه مراسم حسینی و حضور در پیاده روی مراسم زیارت مقدس اربعین و دیگر شعائر حسینی تا اندازه ای و بیش از پیش صفا گرفته و آمادگی یافته است؛ لذا سزاوار است و باید بکوشید با کسب فضائل اخلاقی این صفای دل را در خود ماندگار و پایا کنید و این مسیر را با گذشت از مردم و گذشت به هنگام قدرت آغاز کنید.

معظم له ادامه دادند: اگر ظالم و ستمکاری به شما ظلم کند و دشنام و ناسزا دهد و نتوانید مقابله به مثل کنید گذشت از او فضیلت نخواهد بود، می توانید با همسر، شریک کاری و همسایه تان رفتاری توأم با گذشت داشته باشید که این فضیلت است.

همگان می دانند و می دانیم که حکومت ها و دولت های عدالت گرا و عدالت محور مراتب و درجات والایی نزد خدای متعال دارند و حکومت ها و دولت های ستمکار در پایین ترین درکات جهنم و اوضاعی به شدت سخت قرار دارند؛ زیرا بی پروا هر کاری و هر گونه ای که بخواهند عمل می کنند. وانگهی گذشت و چشم پوشی انسان را در دنیا و آخرت عزیز و محبوب می کند. حال این پرسش مطرح است که چرا دولت ها و صاحبان قدرت با ملت های خود رفتاری همراه با گذشت و چشم پوشی ندارند؟

رسول گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وآله و امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام آثار و یادگار های رفتاریِ بی مانندی را از خود بر جای گذاشته اند که در طول تاریخ تا به امروز مانندی نداشته است. در اینجا از دنیا و از حکومت های مسلمان و غیر مسلمان دعوت می کنیم که: تاریخ پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله و امیرمؤمنان علیه السلام را بخوانند و با شیوه و رفتار حکومتی آنان آشنا شوند. در اینجا اشاره به یک نمونه تاریخی را لازم می دانم. در تاریخ آمده است، «عبدالله بن ابی اُبی بن سلول» بزرگ و سرکرده منافقان در میان اصحاب حضرت ختمی مرتبت بود. این شخص اهل نماز و روزه و سایر عبادات بود. روزی در جمع صدها تن از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه وآله سخن زشت و بد درباره پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله بر زبان راند که در تاریخ حیاتِ آن حضرت کسی مانند آن را بر زبان نیاورده بود. عبدالله بن اَبی اُبی کلمه زشت و سخت نکوهیده «الاذل؛ خوارتر و به شدت ذلیل» را به کار برد. با توجه به اینکه قرآن کریم این مطلب را بیان کرده است آن را نقل می کنم.

کلمه «اذل» وقتی که با «ال» بیان گردد به این معناست که ذلیل تر از این فرد وجود ندارد، اما رسول خدا صلی الله علیه وآله از او گذشت کردند. این در حالی بود که مسلمانان می پنداشتند که رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمان کشتن او را صادر خواهند کرد. با این نگرش و تصور پسر عبدالله بن اُبی که از مؤمنان بود نزد آن حضرت رفت و عرضه داشت: اگر فرمان کشتن او را صادر کنی من او را می کشم.

اما حضرت نبی اکرم صلی الله علیه وآله اجازه ندادند. قابل توجه این است که وقتی عبدالله بن اُبی مُرد رسول الله صلی الله علیه وآله پیراهن خود را فرستادند که جزو کفن او باشد و او را در آن کفن کنند با اینکه امام صادق علیه السلام فرمودند، حتی پیراهن رسول خدا صلی الله علیه وآله او را سود نمی بخشد.

مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی در پایان سخنان خود تأکید کردند و فرمودند: دولت ها و حکومت های اسلامی و حاکمان غیر مسلمان را به درس آموزی از این فضیلت و به کار بستن این آموزه پر فضیلت رسول خدا صلی الله علیه وآله فرا می خوانم و البته پیش از این فراخوان خود بدان عمل کنیم.

توفیق همگان را برای عمل به این آموزه و فضیلت از خدای متعال مسئلت دارم، وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین.

  • نظری برای این خبر درج نشده است.