LOGIN
جلسات علمی
shirazi.ir
در محضر مرجعيت ـ شب يازدهم
کد 1824
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 31 شهریور 1387 - 20 رمضان العظيم 1429
شب هاي ماه مبارک رمضان ـ ماه رحمت وامان وماه نزول قرآن ـ فرصت مناسبي براي مذاکرات علمي وخوشه چيني از محضر عالمان بزرگوار است. شماري از فضلا همچون سال هاي گذشته در شب هاي اين ماه نزد آيت الله العظمي سيد صادق شيرازي دام ظله مي روند واز مطالب علمي ونکات قرآني وفقهي واصولي ايشان بهره مي برند.

در اين جلسه آيت الله العظمي سيد صادق شيرازي دام ظله سخنان خود را اينگونه آغاز کردند: اگر فقه شيعه را با فقه اديان و مذاهب ديگر قياس کنيم خواهيم ديد که چقدر فقه شيعه دقيق و متقن است و براي کلمه کلمه آن دليل دارد. لذا شاهد هستيم که در طول تاريخ بسياري از علما و شخصيات ديگر مذاهب به مذهب تشيع گرويده اند و بالعکس آن ظاهراً حتي يک نفر از علماي غير متقي و سطح پايين نديديم که تابع خلفا و يا مذاهب ديگر شده باشد و فقه اهل بيت عليهم السلام را ترک کرده باشد.

سؤال شد: نظر مشهور علما اين است که قاضي بايد مجتهد باشد در حالي که اگر تاريخ پيامبر و اهل بيت صلوات الله وسلامه عليهم را بررسي کنيم خلاف اين نظر را مي بينيم. آيا اين خلاف سيره نيست؟

حضرت آيت الله العظمي شيرازي فرمودند: اولا سيره محرزه نيست ثانياً احتمال ضرورت بوده است و چاره اي نبوده مانند ابوسفيان، او در فتح مکه ايمان آورد البته ايمان ظاهري و همچنين از حضرت رسول خواست تا بت کوچک خود را نگه دارد در روايت آمده است و از مسلمات تاريخ است که حضرت چند روز پس از فتح مکه او را براي تبليغ از اسلام فرستاد چون چاره اي جز اين نبود طبق قاعده ميسور. و مانند آن زياد بوده مانند شريح قاضي. لذا در ضرورت هم علما مي گويند اشکال ندارد چون باعث هرج و مرج است و در صورتي که ضرورت نيست و مجهتد هم موجود است بايد مجتهد قاضي شود.

سؤال شد: چرا رهن خانه جزء مئونه نيست؟ در حالي که اگر نباشد نمي تواند زندگي کند.

رهن مئونه نيست، پشتوانه مئونه است چرا که مئونه آن است که مصرف مي شود و رهن مصرف نمي شود مثل دکان اگر نباشد نمي تواند زندگي کند و پشتوانه زندگي است حال اگر بگويند رهن مئونه است بله ما هم مي گوييم خمس ندارد.

سؤال شد: اگر صغيري به حج رفت و ولي او را مُحرِم کرد و صغير بعضي از اعمال را انجام نداد و همچنين ولي، اين صغير تکليفش چيست؟

هيچ مشکلي ندارد، اما بعد از بلوغ فقط اگر طواف انجام نداده بايد خودش يا مندوبش انجام دهد و آثار وضعي و تکليفي از صغير ساقط است.

سؤال شد: اگر مولا عملي را در مرکبي امر کند طبق رأي بعضي از فقها اگر ترک شد باطل است «إفعل کذا في ذلک العبادة» آيا اين عبارت ظهور دارد که ترک امر مولا سبب بطلان مرکب است؟

پاسخ: در مرکبات نظر بدي نيست چون ظهور در ارتباطيت دارد و اگر شک شد برائت جاري مي شود.

سؤال شد: شخصي غير مستطيع وصيت کرده که سه ميليون به زيد بدهند و در ورقي ديگر وصيت کرده که سه ميليون را نيابتا حج بروند و اين دو وصيت هم تاريخ ندارند که به مؤخر عمل شود؟ تکليف ورثه چيست؟

اگر قابل تقسيم باشد طبق قاعده عدل و انصاف نصف مي شود و در اين صورت که تقسيم نمي شود ظاهراً راهي به جز قرعه نيست «القرعة لکل امر مشکل» و حتي عدل و انصافي ها راهي ندارند.

اشکال شد: که قرعه احتياج به عمل دارد و ادله قرعه هم خيلي محکم نيست؟

چون عمومات آن شکسته شده و بعضي از اماکن عمل کرده اند ما هم از آنها تبعيت مي کنيم و لازم نيست عمل خارجي باشد و يقينا به همين عمل مي کنند و همين کافي است. چند جزئي عدل و انصاف، روايت دارد و بناي عقلا بر آن است و القاء خصوصيت مي شود و چون بناي عرف بر آن است مي بينيم آن موارد خاصه خصوصيت ندارد.

و اين بحث در اصول مي باشد که آيا مخالف قطعيه جزئيه و موافقت قطعيه جزئيه محرزتين اين مقدم است عند العقلا و يا «موافقت احتمالية في الکل» و «مخالفت احتمالية في الکل (يعني قرعه)»؟

شيخ در اصول مردد و در فقه بيشتر مردد هستند.

  • نظری برای این خبر درج نشده است.