LOGIN
بیانات
shirazi.ir
"آيت الله العظمي سيد صادق حسيني شيرازي:"
نهم ربيع روز اظهار تبري و عيد اهل بيت عليهم السلام است
کد 1984
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 17 اسفند 1387 - 9 ربيع الأول 1430
آيت الله العظمي سيد صادق حسيني شيرازي دام ظله ضمن تبريک روز نهم ربيع، آن را از اعياد مهم توصيف کردند.

مرجع عالي قدر امروز 17اسفندماه1387 طي جلسه درس خارج خود با اشاره به اهميت اين روز فرمودند: در روايت معتبره تصريح شده است که نهم ربيع روز عيد اهل بيت عليهم السلام(1) است. بنده زماني قرائن متعددي در اعتبار روايت احمد بن اسحق علي سبيل منع الخلو ذکر کردم. روايت احمد بن اسحق در باب لا اقتضائيات ـ که مسئله عيد هم يکي از آنهاست ـ اعتبار دارد. نهايت اين که يا خود روايت از نظر سندي معتبر است ـ که همين طور هم به نظر مي رسد ـ ، و يا اين که از باب تسامح در ادله سنن معتبر مي باشد. وانگهي اصولي و فقيه برجسته اي چون ميرزاي نائيني در موارد و فروع متعددي از فقه تصريح مي کند که اگر روايت ضعيفي در دست داشتيم که جماعتي از اصحاب به آن عمل کرده اند همين عمل اصحاب ضعف سند را جبران مي کند و آن روايت معتبر خواهد بود. (توجه داشته باشيد که تعبير «جماعتي از اصحاب» با «مشهور» و «همه اصحاب» فرق دارد و در مسئله استحباب غسل اين روز، مشهور فقها به اين روايت عمل کرده اند).

اما قاعده تسامح ـ که وجه ديگري براي صحت اين روايت است ـ موارد متعددي دارد که بنده براي اطمينان آقايان، مثالي ذکر مي کنم:

مباحث کتاب الصلاة مرحوم نائيني توسط چندين نفر تقرير شده و به صورت جداگانه اين تقريرات به چاپ رسيده است.

در يکي از چاپ هاي قديم (ج1، ص16) اين مسئله مطرح شده است که بعد از نماز عشا به جا آوردن چهار رکعت نماز استحباب دارد. اين چهار رکعت با نوافل مرتب تفاوت دارد و غير آن است. اين نماز که يک عبادت است فقط و فقط يک دليل دارد و آن يک روايت است که مرحوم نائيني از آن تعبير به ضعيف مي کند. وجه ضعف روايت ياد شده آن است که شيخ طوسي آن را از پسر محمد بن الحسن بن الوليد يعني احمد بن محمد بن الحسن بن الوليد از پدرش به سند خود از امام صادق عليه السلام نقل کرده است.

اما احمد بن محمد بن الحسن بن الوليد توثيق خاصي ندارد و لذا بين علما اختلاف است که آيا اين شخص ثقه است يا نه. به نظر جماعتي از جمله بنده ايشان معتبر است. مرحوم ميرزاي نائيني او را معتبر نمي داند ولي با اين حال فتوا به استحباب چنين نمازي مي دهد. (توجه داشته باشيد که اين يک نماز جديد است که جز از طريق احمد بن محمد بن الحسن بن الوليد از شخص ديگري نقل نشده است) ايشان مي فرمايد: «ولابأس به بعد جبر ضعف الرواية بعمل بعض الاصحاب وبعد التسامح في ادله السنن...».

در اين جا ايشان براي اين عمل دو وجه ذکر کرده اند که عبارت است از: جبر سندي و قاعده تسامح در ادله سنن (يعني حتي اگر بگوييم از قاعده تسامح در ادله، استحباب استفاده نمي شود، جبر سندي وجه ديگر اين روايت است).

غرض اين که به اين سه دليل روايت ياد شده معتبر است و در چنين روايت معتبري، امروز روز عيد اهل بيت عليهم السلام توصيف شده است.



تولي و تبري

ما يک عيد تولي داريم که همان عيد غدير است و يک عيد تبري داريم که امروز است.

اگر آقايان به کتب صرف و لغت مراجعه کنند خواهند ديد که صيغه «تفعّل» غالباً براي «اظهار» چيزي به کار مي رود، نه اصل اعتقاد به آن چيز. به عبارت ديگر معناي غالبي باب «تفعّل» اظهار عملي چيزي است.

کسي را در نظر بگيريد که از دوستان اهل بيت عليهم السلام است و از دشمنان آنان بدش مي آيد و به اين حديث شريف عمل مي کند که شايد متواتر باشد: «هل الدين الا الحب والبغض؛(2) مگر دين چيزي غير از دوست داشتن و دشمن داشتن است؟» در حقيقت تولي بدين معناست که چنين شخصي اين مهر و بغض را در حدي که مي تواند اظهار کند.

شاهد اين سخن واژه «تشهد» است که با «شهادت» فرق دارد. آيا کسي که در دل معتقد به يگانگي خدا و رسالت رسول خداست تشهد کرده است يا کسي که «آشکارا» بر زبان آورد که: «اشهد أن لا إله إلا الله وأشهد أن محمداً رسول الله»؟

اساساً اگر بنا باشد فقط اعتقاد قلبي تشهد باشد، امثال ابوسفيان هم متشهد به شهادت خواهند بود زيرا قرآن تصريح مي کند که اين افراد با اين که حق را به ظاهر و زبان انکار مي کنند ولي در دل به درستي آن يقين دارند «وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنفُسُهُمْ؛(3) و آن را از روي ظلم و سرکشي انکار کردند در حالي که در دل به آن يقين داشتند». اين يقين قلبي در اين جا مسلماً براي اين منافقان سودي در بر ندارد.

پس در اين مقام دو چيز لازم است: 1. داشتن حب و بغض. 2. اظهار حب و بغض که همان تولي و تبري است.

صيغه هايي چون تکسب، تصدي، تعلم و ... همگي گوياي اين معناست که ماده تفعل مربوط به مواردي است که کاري در خارج به صورت عملي «اضهار» مي شود. پس در صورتي که اين حب و بغض اظهار نشود تولي و تبري صورت نگرفته است.



اهميت تولي و تبري

تولي و تبري در فرهنگ اسلامي و روايات اهل بيت عليهم السلام از جايگاه بي مانند و فوق العاده اي برخوردار است. به دليل همين اهميت است که مي بينيم علامه مجلسي آن را از اصول دين مي شمارد (البته قرار دادن اين مسئله در فروع دين براي نوآموزان به جاي خود اشکالي ندارد و جنبه تعليمي دارد).

در اين زمينه روايات مکرر و متواتر بسيار داريم. براي نمونه در همين روايت احمد بن اسحق خداي متعال وعده مي دهد که به کساني که اين روز را بزرگ مي دارند ارمغان و پيش کش عنايت مي کند و بر اعمالشان مهر قبولي مي زند:

«بعزتي وجلالي وعلوي في مکاني لأحبون من تعيد في ذلک اليوم محتسبا ثواب الخافقين، ولأ شفعنه في أقربائه وذوي رحمه، ولأ زيدن في ماله إن وسع علي نفسه وعياله فيه، ولأعتقن من النار في کل حول في مثل ذلک اليوم ألفا من مواليکم وشيعتکم، ولأ جعلن سعيهم مشکورا، وذنبهم مغفورا، وأعمالهم مقبولة؛(4) به عزت و جلال و بلندي جايگاهم سوگند که هر کس چنين روزي را به خاطر من عيد قرار دهد به اندازه گستره ميان مشرق و مغرب به او پاداش مي دهم و شفاعت او را در ميان خويشاوندان و کسانش مي پذيرم و اگر در اين روز بر خود و خانواده گشايش دهد دارايي او را افزايش مي دهم و هر سال در چنين روزي هزار تن از دوستان و پيروانتان را از آتش دوزخ رهايي مي بخشم و تلاششان را مي آمرزم و اعمالشان را مي پذيرم...»

«يعيّد» در اين روايت شاهد ديگري است بر آنچه درباره باب تفعل گفتيم. تعيّد يعني اين که چنين روزي را عيد بگيريم و در آن اظهار شادي کنيم. اين که کسي امروز را در دل خود به عنوان يک عيد اسلامي قبول داشته باشد کافي نيست و درباره او، تعيد صدق نمي کند. بلکه بايد عيد بودن آن را «اظهار کند» و اعمالي در آن به جا آرد که در اعياد به جا مي آورند و با چنين روزي مانند روزهاي عيد رفتار کند. اگر چنين باشد خداي متعال هم به او «هديه» مي دهد و هم اعمالش را مي پذيرد. يعني يکي از اسباب قبولي نماز و روزه و اعمالمان همين کار است. صرف نماز خواندن براي قبولي نماز کافي نيست. چه بسا کسي نماز مي خواند ولي نمازش مقبول درگاه حق تعالي واقع نمي شود و لذا در نامه اعمالش ثبت نمي شود. در روايات داريم که آن مقدار از نماز بنده مورد قبول است که با اقبال و حضور قلب توأم باشد و چه بسا بنده اي در قيامت مشاهده کند نصف يا ربع يا بخش کوچکي از نمازش مورد قبول واقع شده و بقيه نمازش چون با اقبال همراه نبود، مورد قبول واقع نشده است. در چنين مواردي شخص مورد عقوبت واقع نمي شود، ولي فقط بخشي از نمازش در نامه اعمالش بازتاب مي يابد.

غرض اين که يکي از راه هاي قبولي اعمالمان تعيّد در روزي است که در روايت معتبر «عيد اهل بيت عليهم السلام» قلمداد شده است. البته اين تعيد براي هر کس مطابق شأن اوست. کسي که فقير است اگر يک شکلات به فرزند خردسالش بدهد اين کار شايد مصداق تعيد باشد ولي براي يک ثروتمند چنين کاري مسلما تعيد به شمار نمي رود.

اين عيد را به همه مؤمنين و مسلمانان تبريک مي گويم و از حضرت زهرا سلام الله عليها مسئلت دارم که ما، مَثَلِ اعلا، و از نمونه هاي برجسته اين تعيد باشيم.

وصلي الله علي محمد وآله الطاهرين.

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

 

1) بحار الانوار، ج95، ص354 (باب 13 ـ فضل اليوم التاسع....).

2) مستدرک الوسائل، ج12، ص226 (باب 14 ـ وجوب الحبّ في الله والبغض ...، ح13950).

3) نمل(27)،14.

4) بحارالانوار، ج95، ص353.

 

  • نظری برای این خبر درج نشده است.