LOGIN
جلسات علمی
shirazi.ir
"در محضر مرجعيت"
جلسه يکم
کد 2100
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 02 شهریور 1388 - 3 رمضان العظيم 1430
شب هاي ماه مبارک رمضان ـ ماه رحمت وامان وماه نزول قرآن ـ فرصت مناسبي براي مذاکرات علمي وخوشه چيني از محضر عالمان بزرگوار است. از اين رو بيت مرجع عالي قدر حضرت آيت الله العظمي حاج سيد صادق حسيني شيرازي دام ظله طبق سنوات گذشته ميزبان علما، فضلا، طلاب علوم ديني، شخصيت هاي گوناگون و عامّه مؤمناني است که با معظم له ديدار مي کنند. در اين ديدارها مباحث علمي و مسائل فقهي، تاريخي و فرهنگي مطرح مي شود و افزون بر طرح اين قبيل مسائل، مرجع عالي قدر سفارش ها و رهنمودهايي ارائه مي دهند.

در اولين جلسه (1رمضان المبارک مطابق با شنبه 31مرداد) که با حضور جمعي از علما و فضلا صورت پذيرفت از معظم له پرسيده شد: شخصي مي داند اگر بخوابد محتلم مي شود و هنگامي از خواب بيدار مي شود که فرصت کافي براي غسل جنابت يا تيمم بدل از غسل ندارد. روشن است که شخص جنب، نمي تواند بدون غسل [و البته بدون هيچ عذر شرعي] وارد صبح شود. در اين صورت، آيا بايد از خوابيدن خودداري کند؟

پاسخ: بنابر رأي فقها، اگر چنين کسي دچار عسر و حرج نشود، بايد بيدار بماند.

پرسش ديگر اين بود که: آيا قبله همان کعبه مشرفه است يا اين که جهت و سمت آن، قبله مي باشد؟

پاسخ: قبله جهت کعبه است، نه خود کعبه، چنان که خداي متعال مي فرمايد: «...فولِّ وجهک شطر المسجد الحرام...؛(1) پس روي خود را به سوي مسجد الحرام کن». از اين روي، فقها مي گويند: هنگامي که انسان رو به سمت کعبه بايستد، از نظر عرف، رو به کعبه ايستادن، بر او صدق مي کند.

درباره روزه گرفتن در گرماي سخت و طاقت فرسا، معظم له مسأله زير را به منظور مناقشه و بحث مطرح نمودند:

مرحوم اخوي (مرجع راحل) در کتاب فقه [خود] اين مسأله را مطرح نمودند که: اگر در شهري يا منطقه اي دما به ـ مثلاً ـ شصت درجه سانتيگراد برسد، و به فرض اين که 99 درصد مردمِ آن سامان به علت گرماي طاقت فرسا و محروم بودن از امکانات تهويه مطبوع، روزه شدن براي آنان شاق و غير قابل تحمل است و يک درصد ساکنان آن منطقه در رفاه کامل بوده و از امکانات لازم برخوردارند و بدين ترتيب از گزند گرماي شديد، کمتر صدمه مي خورند، در اين صورت آيا روزه از آن جمعيت يک درصدي ساقط مي شود؟

ايشان در جواب فرموده اند: خير ساقط نمي شود.

پرسش ديگري اين گونه مطرح شد: اگر آب مضاف به اندازه دريا باشد، در صورتي که نجاست در آن بيفتد آن را نجس مي کند؟

آيت الله العظمي شيرازي دام ظله پاسخ دادند: مرحوم اخوي (مرجع راحل) حکم به نجاست آن نمي دادند و علت آن را انصراف ادلّه از اين قبيل مسائل مي دانستند و مي فرمودند: ادلّه، شاملِ فرض مذکور نمي شود، چراکه ادله ي موجود، محدود کننده است، بدين معنا که ادله به نجس شدن آب مضافِ موجود در ظرف يا برکه حکم مي کند. ما نيز نمي توانيم در اين مسأله به اطلاق قائل شويم و لذا آب مضافِ مذکور را محکوم به نجاست نمي دانيم.

در سياق سخن، معظم له فرمودند: جريان احکام فقهي با موضوعات ارتباط دارد، لذا اگر موضوعات وجود خارجي يافت، احکام بر آن جاري مي شود. از اين رو، موضوعات به دو دسته تقسيم مي شود:

1. موضوعاتي که از سوي عرف تبيين، تعيين و مشخص مي شود و هيچ کم و زيادي و مشکلي ندارد. به عنوان مثال زماني که از «فرسخ» سخن مي رود، مسافتي معيّن به ذهن خطور مي کند و فرسخ کوچک و بزرگ وجود ندارد.

2. موضوعاتي که قابليت کم و زياد شدن را دارد و اين از مصاديق مشکک است که مثال آن در بيان فقها «دلو» آب است. شارع مقدس مي گويد: اگر نجاستي در چاه بيفتد، واجب است ده دلو آب از آن چاه کشيده شود».

اگر گفته شود: «دلو کوچک، دلو بزرگ و دلوِ متوسط داريم. با توجه به اين که شارع به گفتن دلو اکتفا کرده و آن را تعيين نکرده، براي انجام اين واجب با کدام دلو بايد آب از چاه بکشيم؟».

ايشان افزودند که فقها در چنين موردي گفته اند: «مرجع تشخيص، در چنين مسائل عرف است، بدين معنا که عرف، دلوِ متعارف را براي کشيدن آب از چاه، تعيين و مشخص مي کند.

ايشان فرمودند: مثال ديگر در اين مسأله وجود دارد و آن اين است که ملاک در «حدّ ترخص» پنهان شدن ديوارهاي شهر و شنيده نشدنِ صداي اذان همان شهر است. اين در حالي است که صداي مؤذن ها متفاوت است؛ صداي برخي کوتاه، صداي عده اي متوسط و صداي گروهي ديگر بلند و رساست. در اين صورت، کدام يک بايد ملاکِ عمل قرار گيرد؟

يکي از فضلا از ايشان پرسيد: با توجه به آنچه درباره شيوع آنفولانزايِ خوکي در مکه مکرمه مطرح است، آيا جايز است حاجيان را از رفتن به مکه منع کرد؟

معظم له در پاسخ فرمودند: براي چنين مواردي، دليلي که بتوان بر اساس آن از رفتن افراد به حج ممانعت کرد، نداريم. حال اگر چنين شبهه اي (فرض ابتلاي به بيماري مذکور) درست باشد و نه يک بازيِ سياسي و از دو ميليون حاجي پانصد نفر به اين بيماري مبتلا شوند، اين شبهه، غير محصوره است و عقلا به چنين شبهه اي اعتنا نمي کنند و لذا از رفتن به حج ممانعت نمي شود.

در اين معنا مي توان به سفر ميليوني مردم در فصل تعطيلات اشاره کرد. در اين سفرها ده ها و صدها تن در پي حوادث رانندگي و مانند آن، مي ميرند، زخمي مي شوند و ضرر و زيان مي بينند. آيا عاقلانه است مردم را از مسافرت منع کرد؟

در عصر حضور امامان معصوم عليهم السلام ترسِ ناشي از چنين پديده هايي نسبت به روزگار ما به مراتب بيشتر بود، اما امامان معصوم عليهم السلام رفتن به حج را حرام نخواندند و از آن منع نکردند.

 

 
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. بقره(2)، آيه144.

  • نظری برای این خبر درج نشده است.