LOGIN
جلسات علمی
shirazi.ir
"در محضر مرجعیت "
شب سیزدهم ماه مبارک رمضان
کد 2676
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 02 شهریور 1390 - 23 رمضان العظيم 1432
 
در شب سیزدهم ماه مبارک رمضان که عده ای از اهل علم و فضلا به محضر مبارک بزرگ مرجع جهان تشیع حضرت آیت الله العظمی حاج سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی نائل شده بودند مباحث مختلف فقهی در محضر مرجعیت مورد بحث و تبادل نظر انجامید که به شرح ذیل می باشد.
 
از محضر مبارک حضرت آیت الله العظمی شیرازی دام ظله سؤال شد:

اگر شخصی بعد از شستن دست چپ ومطمئن شدن از رسیدن آب به تمام آن، برای اطمینان بیشتر، دوباره بخواهد دستش را بشوید، البته نه به نیت بار دوم واستحباب، بلکه به نیت اینکه یقینش بیشتر شود، آیا اشکالی دارد؟

معظم له در جواب فرمودند: به نظر میرسد که اشکالی نداشته باشد، چون یکی از مستحبات شستن اعضای وضو و همچنین در غُسل، استظهار است: «وتخلیل ما یصل الیه الماء استظهارا»(1)، واستظهار در حکم شستن اول است، ونهی از شستن بعدی و مانند آن و اینکه آب از غَسل بعدی باشد، عرفاً وجود ندارد.

پرسیدند: «اطمینان» حجت است وعمل بر خلاف اطمینان، خلاف احتیاط نیست؟

ایشان فرمودند: استظهار، اطمینان اکثر است واشکال ندارد، به شرط اینکه وسوسه نباشد، شاید اشکال دقی فلسفی داشته باشد، اما اشکال عرفی ندارد.

ـ سؤال نمودند: آیا می توان در نماز مستحبی، بدون عذر دوسجده را پشت سر هم و بدون جلسه ونشستن انجام داد؟

معظم له فرمودند: در سجده، وضع جبهه رکن است اما بقیه امور از جمله نشستن بین دو سجده، مقوّم مفهوم سجده نیست، بله اینها واجبات سجده است، البته در اینجا اشاره به یک نکته مهم لازم است:

اول: اصل عام این است که هرچه در نماز فریضه، واجب است در نماز مستحب شرط است، اما وجوب تکلیفی ندارد یعنی نماز مستحب باید مثل نماز واجب باشد در همه اجزاء و شرائط.

سپس افزودند: مرحوم حاج آقا رضا همدانی رحمه الله در آخر صلوات مستحبة مفصلاً و زیباتر از صاحب جواهر، مسأله را عرفی بیان نموده که اگر شارع اجزاء، شرائط، موانع، قواطع حج را بیان کرد وبعد فرمود: مستحب است انسانی که «حَجة الاسلام» رفته، دوباره حج برود، این حج استحبابی در جمیع اجزاء وشرائط وموانع وقواطع مانند آن حج واجب خواهد بود.

نماز مستحب نیز در تمام امور مانند نماز واجب است، مگر اموری را که شارع استثناء فرماید، مانند: نشسته خواندن نماز استحبابی که اختیاراً جایز است و اگر شک کردیم که فلان مطلب در نماز مستحب جایز است یا خیر، اگر در نماز واجب جایز نبود در مستحب هم به عنوان شرط جایز نیست، نه به عنوان حکم تکلیفی، زیرا مستحب هر عبادتی مانند واجب آن است مگر اینکه شارع تغییر بدهد. مثلا بنابر فتوای مرحوم حاج شیخ عبد الکریم حائری وعده ای از علماء که نماز مستحب را اختیاراً در حال خوابیدن جایز میدانند معلوم می شود شارع در نماز مستحب اجازه داده که اختیاراً قبله رعایت نشود، اما بی وضو ویا بدون خواندن سوره حمد نمی توان نماز مستحب خواند، و فرقش این است که قبله دلیل خاص بر تسامح در آن وجود دارد، اما چیزی که دلیل بالخصوص نداشت قاعده اش این است که مثل واجب باشد. بنابراین جلسه ی بین دو سجده ووضع اعضاء سبعه بر روی زمین هنگام سجده در نماز فریضه، واجب است، و قاعده اش این است که در نماز نافله و مستحب نیز شرط باشد، بله از توسعه های متعددی که در نماز نافله و مستحب داده شده است شاید بشود برداشت کرد که این گونه امور اشکالی ندارد، بله اگر شخصی در ما نحن فیه شک کند، قاعده آن: این است که بگوییم نماز مستحب مثل نماز واجب است.

ـ پرسیدند: در روایت آمده «لا صلاة لمن لم یقم صلبه فی رکوعه وسجوده»(2) آیا «قیام صلب» در روایت شامل تشهد وتسلیم نیز میشود به طوری که نباید خم بنشیند، یا خیر؟

معظم له فرمودند: روایت در مورد رکوع و سجود است، و اگر مطلق بود منصرف بود به قیام، یعنی کج نایستد وصاف بایستد ، وصلب به معنای کمر است.

ـ پرسیدند: در روایت شریف «الاسلام یجب ما قبله» اطلاق، انصراف، ویا قدر متیقن ملاک است؟

معظم له فرمودند: اطلاق دارد الا ما خرج بالدلیل، وقدر متیقن در جایی است که شک در اطلاق باشد

پرسیدند: تخصیص اکثر لازم می آید.

فرمودند: اگر تخصیص اکثر لازم آید مستهجن است، اما قطعا موارد مسلّم تخصیص، مستلزم تخصیص اکثر نمیشود.

مرحوم آقای حکیم قدس سره در مستمسک آخر بحث نکاح بعد از اتمام عروه یک رساله مختصر وجامع در رابطه با این روایت شریفه دارد.

ـ پرسیدند: در نمازهای قضایی که در شبهای قدر معمولا به جماعت برگزار میشود، اگر شخصی نداند که اشخاصی که واسطه شدند بین او وامام جماعت، نماز قضای احتیاطی میخوانند ویا نماز قضای حقیقی، چگونه میتواند نمازش را تصحیح کرد؟ زیرا بسیاری در ذمه آنها نماز قضا نمیباشد و احتیاطاً نماز می خوانند.

معظم له فرمودند: اگر احتمال عقلائی باشد مشکل است، مگر با اصل صحت تصحیح گردد.

پرسیدند: اگر شک کردیم که نماز گزار با وضو است یا خیر، اصالة الصحة جاری می شود، اما در ما نحن فیه نماز احتیاطی یقینا صحیح است ومشکل این است که نمیتوان او را واسطه در نماز جماعت قرار داد؟

معظم له در پاسخ فرمودند: در این صورت رجاءً نماز بخواند، وبر فرض بطلان جماعتش، نمازش صحیح است، ضمنا عموم مردم این دقت های عقلی را ندارند ونمازشان صحیح است، اما شخص باسوادی که دقت زیادی دارد باید در فرض مذکور به نیت رجا نماز بخواند.

سپس ایشان افزودند: البته اینگونه به نظر میرسد که (اصالة الصحة) امر واسعی است، من باب مثال: اگر در نماز جماعت احتمال دهد، شخصی که واسطه است بین او ونماز جماعت، نماز احتیاطی میخواند وواقعا این نماز به ذمه او نیست، در این مورد (اصالة الصحة) جاری می شود، واصالة الصحة اعم است از موردی که لولا اجرای این اصل معصیت باشد یا نه، مثلا شما میبینید جنازه ای را تشییع میکنند، نمیدانید نماز بر او خوانده اند یا نه، او را غسل داده اند یا نه؟ اصالة الصحة شاملش می شود و لازم نیست به عنوان واجب کفایی بروید پرس وجو کنید؟ حتی اگر در اصل نماز خواندن آنها شک کند چون مثلا روستایی هستند و شاید این مسائل را نمی دانند.

مثال دیگر نکاح است: آیا با زنش عقد ازدواج خوانده یا نه، با اینکه چه بسا شده است که در آن مناطق عقد نمیخوانند؟

مثال دیگر: رفت از افراد بادیه نشین که معمولاً مواد لبنی به شهر برای فروش می آوردند یک ظرف ماست خرید به او گفت: آن شخصی که قبلا از او میخریدم ظرف ماست او تمیز تر بود؟ او گفت: آنها سگ دارند ظرف هایشان را می لیسد، ما سگ نداریم به این جهت یک مقدار ظروفمان کثیف تر است، وبه خاطر این احتمالات، صاحب عروه این مساله را ذکر میکند و می گوید: «ما یوخذ من ایدی اهل البوادی والاعراف محکوم بالطهاره وان ظن نجاسته» یعنی: اصالة الصحة جاری میشود.

پرسیدند: اگر شک کنیم که عملی را انجام داده یا نه، چگونه اصالة الصحة جاری است، مثلا نمیدانیم نماز میت خوانده اند یا نه، نه اینکه خوانده اند ولی نمیدانیم درست خوانده اند یا اشتباه؟

معظم له فرمودند: این حدیث شریف «ضع امر اخیک علی احسنه» در زمان پیامبر صلی الله علیه وآله آمده است در حالی که اکثر مردم آن زمان این مسائل را نمیدانستند.

پرسیدند: آیا اصالة الصحة اطلاق دارد؟

ایشان فرمودند: بنابر قولی که دراین ادله لفظیه یا اشکال سندی وجود دارد ویا اشکالی دلالی، آنگاه این دلیل، لبی به حساب می آید ودر این صورت با مراجعه به سیره باید دید که چه مقدار به آن عمل میکردند.

پرسیدند: شخصی که قرائتش کاملا صحیح است میتواند در نماز اقتدا کند به شخصی که تلفظش کاملا دقیق نیست؟

معظم له فرمودند: اگر حرفی را به حرف دیگر تبدیل کند و سبب آن لهجه عربی و یا فارسی نباشد، مثلا شخص عرب عین را به همزه، و ضاد را به زا تلفظ کند نمیتواند چنین شخصی به او اقتدا کند، اما اگر نمیداند قرائتش درست است یا خیر؟ میتواند به او اقتدا کند، بالاتر از آن صاحب جواهر رحمه الله میگوید: اگر دو نفر در قبله با هم مختلف هستند، میتوانند به هم اقتدا کنند، بنابراین حروفی که از دهان خارج میشود امری است تکوینی که مختلف اداء می شود مانند بقیه امور تکوینیه مختلفه، همانند رنگ سفید که دارای مراتب وانواع مختلف است وهمه مراتبش سفید هستند، ضاد دارای مراتبی است، ممکن است بیست مرتبه داشته باشد، ضادی بسیار غلیظ ویکی یکی غلظت آن کم تر میشود تا آنجائی که اصلا ضاد نباشد، وتا زمانی که ضاد ضاد است وبقیه حروف درست باشد میتوان به او اقتدا کرد، اما اگر نمیداند، ویا قرائتش را نشنیده، اصالة الصحة جاری میشود.

پرسیدند: «ضع امر اخیک علی احسنه» یعنی امری وجود دارد وشما آنرا بر صحت حمل کنی، نه آنکه اصلا امری نباشد وشما حمل به صحت نمایید؟

ایشان در جواب فرمودند: در حاشیه ملا عبد الله آمده «ان الأمر أوسع الأشیاء»، وسیع ترین جنس «شیء» است اما وسیع تر از آن «امر» است، مثلا میگویند «أمر فلان مریب» آنچه از او صادر شده، شاید نیتش باشد، شاید سکوتش باشد، شاید مقصود از امر، ترک عملی از او باشد که مریب است، وامر در اینجا مقابل نهی نیست.

در خاتمه یکی از علماء حوزه علمیه نجف و دیگری از علماء قم که شاعران گرانقدر و طبع شعری داشتند در مدح معظم له اشعار ذیل را سرودند:
 
مرجعنا السید الصادق *** هذا الذی فی فضله فائق

تری الجماهیر بأصنافها *** تقصده من کل شاهق

وکیف لا وهو سلیل النبی *** محمد سدّده الخالق

 
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. شرائع الاسلام ج1 ص23.
2. وسائل الشیعة ج6 ص324 باب استحباب زیادة الرجل فی انحناء الرکوع بغیر افراط ... ح6.