جمعي از دانش آموزان منطقه 15 تهران روز جمعه 19/آبان/1385 به ديدار آيت الله العظمي سيد صادق شيرازي آمدند.

مرجع عالي قدر در ابتدا با ذکر داستاني فرمودند: شخصي از باديه نزد رسول گرامي اسلام صلّي الله عليه وآله آمد وعرضه داشت: يا رسول الله مرا نصيحت فرما. حضرت فرمودند: عصباني نشو. آن مرد چند قدمي که رفت دوباره بازگشت وبه حضرت عرضه داشت: من مردي مسافرم واز باديه آمده ام به من چيزي بياموزيد. حضرت دوباره فرمودند خشمگين نشو. به نظر آن اعرابي اين سخن اندک آمد لذا براي بار سوم از رسول خدا تقاضاي نصيحت کرد وحضرت براي بار سوم همان سخن را تکرار فرمودند. آن مرد با خود گفت: ديگر چيزي نخواهم پرسيد. حضرت مرا نصيحت کرد وهشدارم داد تا وقت خشم تهمت نزنم ودست به خون کسي نيالايم.(1) [وبه معاصي ديگر دچار نشوم].

ايشان افزودند: کسي که هنگام غضب، مهار نفس خود را رها کند چه بسا به گناهان وجرايمي چون نزاع، تهمت، قتل، ظلم وتعدي به ديگران مبتلا شود ويک عمر به حسرت وپشيماني دچار گردد. اما خودداري از خشم هرچند دشوار است نتيجه دلپذيري دربر دارد وآدمي را از مهلکه هاي بسياري برکنار مي کند وموجب سعادت انسان مي شود.

ايشان يادآور شدند: قوه غضبيه يکي از قوايي است که خداي متعال در وجود انسان قرار داده، اگر اين نيرو توسط عقل آدمي کنترل نشود براي شخص وديگران زيان هاي بسيار به بار مي آورد وموجب ندامت مي شود. از اين رو شايسته است که همه ما به ويژه جوانان ونوجوانان عزير تصميم بگيرند در عمل به اين فرمايش رسول خدا در رفتار با والدين، آموزگاران وهم سن وسالان بکوشند تا خشمگين نشوند وهنگام خشم از گفتارها واعمالي که ناخشنودي خدا را به همراه دارد خودداري کنند.

در اين ديدار حجت الاسلام والمسلمين سيد جعفر شيرازي نيز سخنراني نمود وبه نکات زير اشاره کرد:

1. هنگامي که پيامبر خدا صلّي الله عليه وآله در مراسم حج موهاي سر مبارکشان را مي تراشيدند، مسلمانان براي تبرک اين موها را نزد خود نگاه مي داشتند. اين موها گاه نسل به نسل به ورثه منتقل مي شد وامروزه نيز برخي از اين موها در موزه هاي ترکيه، ازبقا وهند وجود دارد. در کشمير مسجدي به نام «بال» وجود دارد که در آن برخي از موهاي مبارک وجود دارد. بال در زبان مردم کشمير به معناي مو مي باشد ويکي از ويژگي هاي موهاي مبارک حضرت اين است که هرگز در آتش نمي سوزد.

2. تاجري از دنيا رفت وعلاوه بر ثروت هنگفت، مويي از رسول خدا صلّي الله عليه وآله به جا نهاد. او دو فرزند داشت که هرکدام دوست داشتند آن مو از آنِ وي شود ودر عين حال نمي توانستند آن مو را نصف کنند. يکي از آن دو به برادرش پيشنهاد کرد سهمش را از ثروت پدري به برادرش بدهد ودر عوض آن موي مبارک مال او شود. برادرش موافقت کرد وآن مو از آنِ وي شد وبرادر ديگر کل ثروت پدري را صاحب شد. آن برادر وصيت کرد هنگام مرگ مو را در چشم راست وي قرار دهند. پس از مرگ به وصيت او عمل کردند واو را در خواب ديدند که مي گفت: خدا به حرمت آن موي مقدس از تمام گناهان وتقصيراتش درگذشته است.

3. خداي متعال براي پيغمبر وخاندان بزرگوارشان ويژگي هاي منحصر به فردي قرار داده است که اگر انسان جوياي رستگاري است بايد به آنان تمسک نمايد واز آثارشان محافظت کند. وقتي پيراهن يوسف عليه السلام موجب شفاي ديدگان حضرت يعقوب عليه السلام مي شود، روشن است که چنين آثاري براي ما هم اثرهاي مطلوب وبرکات فراواني در پي خواهد داشت. براي مثال زيارت قبور مطهر اهل بيت عليهم السلام برايمان در دنيا وآخرت فوايد بسياري به ارمغان مي آورد.

4. خداي متعال نيازي به طاعت وعبادت ما ندارد وثمره طاعت وعبادت وراستگويي ودرستکاري در درجه اول به شخص باز مي گردد.

1. بحارالانوار، ج70، ص265 (باب132ـ ذم الغضب و...، حديث17).